تحليلي بر ناكامي پروژه اغتشاش در دانشگاه ها

تحليل گران جبهه شكست خورده اصلاحات در بحبوحه غائله آفريني هاي پس از انتخابات خردادماه را در زمره بداقبالي هاي سياسي خود ارزيابي مي كنند. استراتژيست هاي بحران زايي و اغتشاش آفريني اين جبهه، «استفاده از پتانسيل دانشگاه ها» را بهترين مجال براي فتنه افروزي در فضاي امن اجتماعي دانسته و «تنها راه» براي امتيازگيري سياسي از نظام را همين فرصت مي دانند.
تحليل گران جبهه شكست خورده اصلاحات، "تعطيلي دانشگاه ها " در بحبوحه غائله آفريني هاي پس از انتخابات خردادماه را در زمره بداقبالي هاي سياسي خود ارزيابي مي كنند. استراتژيست هاي بحران زايي و اغتشاش آفريني اين جبهه، "استفاده از پتانسيل دانشگاه ها " را بهترين مجال براي فتنه افروزي در فضاي امن اجتماعي دانسته و "تنها راه " براي امتيازگيري سياسي از نظام را همين فرصت مي دانند. اساساً بر همين مبنا جريان دوم خرداد تئوري "فشار از پائين " را از كانال دانشگاه تعريف نمود تا "چانه زني با قدرت " را با هوچي گري و فشار اجتماعي آسان تر دنبال كند.
تحليل دقيق اين موضوع كه فضاي دانشگاه ها در سال جاري با چه وضعيتي روبرو خواهد بود تنها در صورتي قابل تحقق است كه مختصات سياسي جريان هاي درگير در انتخابات و علي الخصوص وضعيت شكست خوردگان اين آزمون به دقت رصد شود.
بيش از سه هفته اوباش گري سياسيون هوادار جبهه به اصطلاح سبز كه امنيت رواني و اجتماعي را مورد هجمه قرار داد و موجب سلب آسايش و آرامش مردم شد، فقط يك دليل داشت و آن هم اين بود كه مدعيان دموكراسي تاب "نه شنيدن " را از مردم نداشتند. اين غائله آفريني ها نيز نوعي انتقام جويي از اكثريتي بود كه دست رد به سينه اسلام آمريكايي و مثلث زر و زور و تزوير سبزپوش مي زدند. پس از اوج گيري پروژه آشوب و مديريت هوشمندانه رهبرمعظم انقلاب كه با رهبري امام گونه خويش، آب سرد درايت و عقلانيت و بصيرت را بر آتش فتنه انگيزي و جهالت ورزي جهان سياسي و كينه توزان امام و انقلاب ريخت، شكست خوردگان فرو خفته در پستوهاي خود مترصد موقعيتي شدند تا بار ديگر مجال فتنه افروزي بيابند.
اين رويدادها اما، مستقل و بدون پشتوانه نبود، دست حمايت رسانه هاي غربي از اقدامات تفرقه افكنانه و آرامش ستيز سران اصلاح طلب از آستين به درآمده و آشكارا همان خط را در ابعاد بين المللي دنبال مي نمود.
اكنون ماه هاست كه هفته نامه انگليسي اكونوميست، روزنامه واشنگتن پست، شبكه دروغ پراكني BBC فارسي، راديو زمانه، راديو صداي آمريكا و بسياري ديگر از شبكه هاي استكباري يكپارچه و يكصدا با حمايت صريح از موسوي و كروبي و ساير وطن فروشان و انقلاب ستيزان در شيپور التهاب آفريني مي نوازند. در هفته هاي اخير اما اين پروژه در ابعادي جديد كليد خورده است. اين بار "دانشگاه " نقطه كانوني هجمه رسانه ها قرار گرفته و ماحصل اتاق فكر آشوب طلبان "سوار شدن دوباره بر دوش دانشگاهيان " شده است. شاهد اين مدعا بيانيه شاخه دانشجويي حزب در آستانه انحلال مشاركت است كه در هفته اخير منتشر شده و به صراحت بر ايجاد آشوب و اعتراض در دانشگاه ها تاكيد و براي آن دستورالعمل صادر كرده است.
اين بيانيه اگرچه ناشيانه و همزمان با موضوع گيري گروهك خونريز رجوي و با يك محتوا و درخواست منتشر شده است اما نشان از پروژه اي دارد كه بيماردلان پنهان گرفته در نقاب سبز آنرا طراحي نموده و به اجرا گذارده اند. پرده اول اين نمايش در شكلي كاريكاتوري و در عين بي اقبالي عموم دانشجويان، در روزهاي گذشته و در دانشگاه تهران به نمايش گذارده شد. پياده نظام شبكه ضدانقلاب در اين پروژه طيف اضمحلال يافته و چند نفره موسوم به تشكيلات علامه دفتر تحكيم وحدت بود. تجمع محدود اوباش هاي پياده نظام احزاب در دانشگاه تهران در حالي با عدم استقبال دانشجويان اين دانشگاه مواجه شد كه شبكه هاي اطلاع رساني و سايت هاي اينترنتي تلاش گسترده اي را براي فراخوان اين تجمع به انجام رسانيده بودند. اخبار موثقي نيز وجود دارد كه پروژه التها ب آفريني در دانشگاه ها با هدايت مستقيم گروهك رجوي كه موضوع ارتباط سر پل هاي آنان با گروهك غيرقانوني علامه اخيراً افشا شده و در اعترافات متهمين نيز به آن تصريح گرديد، توسط سرويس هاي اطلاعاتي كشورهاي غربي دنبال مي شود. در بخش هايي از طراحي صورت گرفته براي التهاب آفريني بر تجمع پتانسيل اعتراضي گروهك هاي معارض بدون اعتنا به اختلاف هاي ايدئولوژيك آنان تاكيد شده است.اين همان تئوري است كه بر پايه تئوري شبكه سازي موسسه اطلاعات عمومي خاورميانه - ارگان مطالعاتي سازمان سيا در خاورميانه - در بيانيه يازدهم ميرحسين موسوي تصريح شده بود.
در اين فرآيند قرار است گروهك هاي چند نفره اي نظير جريان موسوم به چپ، قوم گراها، فمينيست ها و اعضاي طيف غيرقانوني دفتر تحكيم وحدت براساس توافقي مشترك به انجام پروژه هاي مشترك بپردازند. اين موضوع را بابك احمدي، رضا عليجاني، محسن سازگارا، طبرزدي، علي افشاري و بسياري از عناصر ضدانقلاب به طيف هاي معارض دانشجويي توصيه نموده اند. تمركز به اعتراضات صنفي نيز در صدر فهرست موضوعاتي است كه قرار است با هدف همراه سازي عموم دانشجويان و از سوي گروه هاي تابلودار فوق الذكر در دانشگاه ها دنبال شود. بخش برجسته مدل طراحي شده براي ناامن سازي دانشگاه ها در سال جديد همراه سازي اساتيد دانشگاه در اعتراضات است اين موضوع كه در خرداد ماه نيز با فشارهاي سياسي و اغواگري گروه هايي نظير انجمن اسلامي اساتيد به سركردگي افرادي نظير نجفقلي حبيبي دنبال شد قرار است در قالبي مشخص تر در سال جديد تداوم يابد، اگر چه اطلاعات پنهان نشان دهنده آن است كه عموم اساتيد دانشگاه ها به شدت از اين تحركات ناراضي بوده و خواهان برخورد با طراحان آن هستند.
گروهك غيرقانوني علامه دفتر تحكيم وحدت متولي سازماندهي اساتيد مخالف براي راه اندازي اين موج در دانشگاه هاست. اعتراض به وضعيت خوابگاه ها، كيفيت غذا، امور آموزشي در دانشگاه ها و تلاش براي گسترش دايره اعتراضات به ساير شهرستان ها نيز موضوعاتي است كه در فرمول بهانه سازي هاي اعتراض آميز و ناامن سازي دانشگاه ها قرار گرفته است.
آنچه گذشت ابعاد توطئه سازمان يافته اي است كه دانشگاه ها را در سال جديد نشانه رفته است.
اين تحركات اگرچه از سوي اقليت قانون گريز و عمله دست جريان هاي بيرون از دانشگاه سازمان دهي شده و در نقطه اوج خود به شكل تحركات ايذايي قابليت بروز و ظهور دارد اما، وظايفي را پيش روي دانشجويان متعهد و مسئولان دانشگاهي قرار مي دهد. دانشجويان مسلمان و انقلابي كه همواره در صحنه هاي دفاع از انقلاب نقشي پررنگ داشته اند بدون شك بايستي شور انقلابي و مقدس خويش را با بصيرت، تعقل، خويشتن داري و سعه صدر توام ساخته و زبان اعتراض خويش را مستحكم اما در مدار قانوني و در فضاي توام با آرامش دنبال نمايند. ناگفته پيداست كه بدخواهان غوغازيست هستند و بروز تحركات چند ساله اين جريان ها نيز نشانگر حركت آنان بر مدار "راديكاليسم بي منطق " است، بنابراين پاسخگويي به موج آفريني هاي مخرب آنان عمدتا در زمره وظايف مديران دانشگاهي قرار دارد مگر آن كه در عرصه نظري و در فضاي غيرتقابلي، از سوي جريان هاي فكري مسلمان و انقلابي دانشگاهي انجام گيرد.
روي سخن اين گزارش اما با مسئولان دانشگاهي است. اميد آنست كه بافت جديد مديريتي حاكم بر وزارتين علوم و بهداشت همانگونه كه سوابق آنان از انگيزه هاي قوي اعتقادي نسبت به مباني نظام اسلامي حكايت دارد در برخورد با متخلفان و برهم زنندگان نظم عمومي دانشگاه ها قاطعانه و بي واهمه برخورد نمايند. بي ترديد اين خواسته قلبي همه پدران و مادراني است كه با هزاران اميد خود را از اقصي نقاط كشور عازم دانشگاه ها ساخته اند به اميد علم اندوزي و پيشرفت.
قاطبه دانشجويان نيز دانشگاه را به عنوان باشگاه احزاب سياسي نمي پذيرند و انتظار دارند تا حاشيه سازي هاي معدود افراد بدانديش و پادوهاي احزاب و جريان هاي سياسي فضاي آكادميك دانشگاه را برهم نزند.
اين همه مربوط به مديران دانشگاهي است و بطور قطع بار مسئوليت آنان را سنگين تر خواهد نمود و بهترين روش اولا فعال سازي كميته هاي انضباطي و برخورد قاطع با دانشجويان خاطي و ثانيا برقراري ارتباط با اولياي دانشجويان و نهايت استفاده از ظرفيت اساتيد متعهد براي با ثبات سازي فضاي دانشگاه هاست.