کنار هر قطره اشک
کنار هر قطره اشکم هزار خاطره دفنه
اینقدر خاطره داری که گویی قد یه قرنه
گلوم می سوزه از عشقت عشقی که مثل زهره
ولی بی عشق تو هر دم خنده با لبهای من قهره
درسته با منی اما به این بودن نیازارم
تو که حتی با چشماتم نمی گی آه دوست دارم
اگه گفتی دوست دارم فقط بازی لبهات بود
وگرنه رنگ خود خواهی نشسته توی چشمات بود
هر چی عشقه توی دنیا من می خواستم مال ما شه
اما تو هیچ وقت نذاشتی بینمون غصه نباشه
فکر می کردم با یه بوسه با تو هم خونه می مونم
نمی دونستم نمیشه آخه بی تو نمی تونم
گله می کنم من از تو از تو که اینهمه بی رحمی
هزار بار مردم از عشقت تو که هیچ وقت نمی فهمی
گله می کنم من از تو از تو که اینهمه بی رحمی
هزار بار مردم از عشقت تو که هیچ وقت نمی فهمی