دروغ هاي سبز
دروغ سبز هم مي تواند يك دروغ بزرگ باشد هم يك دروغ كوچك، اما دروغ سبز يك دروغ نيست؛ بلكه مجموعه اي از دروغ هاي ريز و درشت است تا ضمن سردرگمي مخاطب آن را باورپذير سازد. براي نمونه كافي است سري به برخي از سايت هاي سبز بيندازيد.
دروغ در فرهنگ پارسيان تغييريافته «دروج» است و دروج، ديوي است كه دشمن «اشه» يا راستي و اهورامزدا و مهر ايزدپيمان است و مانند اهريمن مادي نبوده و مفهومي انتزاعي دارد و سرمنشاء تمام بدي هاست. پارسيان اين ديو را دهشت بارترين ديوى مي دانستند كه انسان را به خشم خود گرفتار مى سازد و تباه كننده زندگى و جهان است. در فرهنگ ديني و به خصوص فرهنگ اسلامي دروغ يكي از گناهان كبيره شمرده و دروغ گو فاسق ناميده شده است و در فرهنگ عامه جامعه ايراني نيز «دروغ گو دشمن خداست».
با وقوع جنگ جهاني دوم مفهوم تازه اي از دروغ بر سر زبان ها افتاد و به آدولف هيتلر نسبت داده شد؛ دروغ بزرگ.
دروغ بزرگ، اصطلاح و تكنيكي است در پروپاگاندا، كه اولين بار آدولف هيتلر از آن استفاده كرد و نماينده? تكنيكي تبليغاتي در دنياي سياست است.
آدولف هيتلر در كتاب نبرد من، ميگويد مردم شكست آلمان در جنگ جهاني اول را به اين دليل پذيرفتند كه يهوديهاي داراي نفوذ در مطبوعات از اين تكنيك استفاده كردند. از نظر او اين روش مستلزم آن است كه دروغ چنان عظيم باشد كه هيچ كس باور نكند كه «كسي آنقدر گستاخ باشد كه چنين بيشرمانه حقيقت را تحريف كند». اولين مورد استفاده دروغ بزرگ در اين جمله معروف او مستند شده است: «در دروغ بزرگ همواره نيروي قابل باور بودن موجود است.»
بعدها يوزف گوبلز كه وزير تبليغات هيتلر بود اين تئوري را با كمي تغيير بدين گونه بيان كرد كه «دروغ بزرگ يكي از روشهاي تبليغاتي مورد استفاده انگلستان است كه دروغ بزرگي ميگويند و در ضمن تحت هر شرايطي بر صحت آن پافشاري ميكنند.»
شايع است كه گوبلز روايت خود از روش دروغ بزرگ را بدون نسبت دادن آن به يهوديها و يا متفقين مورد استفاده قرار ميداد. اين روايت بدون منبع شايعترين نمونه استفاده از دروغ بزرگ است و بر اساس آن معمولاً فرض گفته ميشود كه گوبلز خود مبدع تكنيك دروغ بزرگ بوده است.
در گزارشي كه از طرف دفتر خدمات استراتژيك ايالات متحده در مورد شرح حال روحي هيتلر منتشر شده بود آمده است: «اولين قانون او اين است كه هيچوقت نگذاريد مردم دلسرد شوند، هيچوقت خطا و تقصيري را نپذيريد، هيچوقت تصديق نكنيد كه دشمن ممكن است صفت خوبي داشته باشد، هيچوقت جايي براي جايگزين باقي نگذاريد، در آن واحد روي يك دشمن متمركز شويد و تقصير هر اتفاق بدي را بر گردن او بياندازيد. مردم دروغ بزرگ را زودتر از دروغ كوچك باور ميكنند و اگر دروغي را مكرراً تكرار كنيد، دير يا زود آن را باور خواهند كرد.»
با وقوع «جنبش سبز» در ايران مي توان گفت مفهوم تازه اي از دروغ در جامعه ايراني رواج يافته است كه به تناسب نام جنبش مي توان آن را دروغ سبز ناميد. دروغ سبز اگرچه با دروغ هاي ديگر شباهت هايي دارد اما ويژگي هاي خاص خود را دارد:
- دروغ سبز هم مي تواند يك دروغ بزرگ باشد هم يك دروغ كوچك، اما دروغ سبز يك دروغ نيست؛ بلكه مجموعه اي از دروغ هاي ريز و درشت است تا ضمن سردرگمي مخاطب آن را باورپذير سازد. براي نمونه كافي است سري به برخي از سايت هاي سبز بيندازيد.
- دروغ سبز خاصيتي انگلي دارد يعني به چيزي مي چسبد و بنيان خود را بر آن استوار مي كند. دروغ سبز سعي مي كند با يافتن نمونه هايي در جامعه آن را به نفع خود مصادره و با خود كند. به ماجراي بهشت زهرا و عدم حضور برخي از علما در برخي مراسمات توجه كنيد.
- دروغ سبز توجه خاصي به همرنگي و شبيه سازي دارد. به دنبال ماجرايي مي رود و با وقوع يك يا چند مورد سعي در شبيه سازي ماجرا با ابعاد بزرگتر مي كند. به آمار دست گير شدگان و كشته شدگان حوادث اين روزها دقت كنيد.
- دروغ سبز به ذكر جزييات زياد مي پردازد. براي پر كردن دهن مخاطب آنقدر به ريزه كاري ها و شرح حوادث توجه مي كند كه گاهي گرفتار تناقض مي شود. شرح ماجراي دستگيري يا ربودن برخي دختران محجبه را بخوانيد.
- دروغ سبز تلاش مي كند به مقدسات جامعه دست آويزد و احساسات مذهبي مردم را تحريك كند و خود از جايگاه يك وجدان آگاه سخن بگويد.
دروغ سبز با همه ويژگي هاي خود همچون دروغ بزرگ بر تكرار زياد اصرار مي كند، هيچوقت خطا و تقصير خود را نمي پذيريد و هر تقصير و اتفاق بدي را بر گردن دشمن خود مي اندازد.
نويسنده: امير حسين كشاورز
منبع:هفته نامه پنجره