تهمت بزرگ تقلب در انتخابات و چند سؤال كوچك از موسوي

آنچه امروز از سوي موسوي مطرح ميشود يك اتهام بزرگ است؛ اتهامي كه در بطن خود پيامهاي زيادي دارد.او با تكرار و تأكيد بر اتهام خود، شيريني يك جشن ملي را در كام همه ما تلخ كرده است و نگارنده از آنجايي كه پيش از اين، علاقه وافري به وي داشت و اينك از روالي كه او در پيش گرفته ناراحت است، چند سؤالي را كه در ذهن دارد با خوانندگان در ميان ميگذارد.
آنچه امروز از سوي ميرحسين موسوي مطرح ميشود يك اتهام بزرگ است؛ اتهامي كه در بطن خود پيامهاي زيادي دارد.
موسوي با تكرار و تأكيد بر اتهام خود، شيريني يك جشن ملي را در كام همه ما تلخ كرده است و نگارنده از آنجايي كه پيش از اين، علاقه وافري به وي داشت و اينك از روالي كه او در پيش گرفته ناراحت است، چند سؤالي را كه در ذهن دارد با خوانندگان در ميان ميگذارد:
1. نخستوزير دوره امام(ره) در آغاز بحثهاي انتخاباتي، يكي از دلايل ورود خود به اين عرصه را «بازگشت به قانون» خواند و در مناظره تلويزيوني خود با محمود احمدينژاد، او را به بيقانوني متهم كرد:
«هنوز انقلاب انجام نشده بود كه امام اصرار بر تدوين قانون اساسي داشتند. ايشان با توجه به ضرورت وجود قانون هميشه به ما نصيحت ميكردند كه همه چيز را نهادينهشده در اين نظام پيش ببريم و به همين دليل، بر روي مسئله انتخابات تأكيد ويژهاي داشتند. اينگونه نيست كه مجلس قانوني را بگذراند و دولت، قانون را ناديده بگيرد و وقتي بيش از دو سه مورد اين روند ادامه داشته باشد، بايد از وضعيت موجود احساس خطر كرد. احساس تكليف من براي حضور در اين انتخابات به همين دليل است.» ( ميرحسين موسوي، 12 ارديبهشت 1388)
موسوي تقريبا در تمام سخنرانيهاي انتخاباتي بر امر قانونمداري تأكيد كرد و التزام به قانون را وظيفه شرعي دانست:
«اجراي قانون در حكومت ديني به غير از وظيفه قانوني و ذاتي، شرعي هم محسوب ميشود و وقتي دولتي با دوگانگي، از يك سو حرف از دين ميزند و از سوي ديگر، استعداد ويژهاي در قانونگريزي دارد، ما را به تأمل واميدارد.» (ميرحسين موسوي، 12 ارديبهشت 1388)
اما چرا امروز نهادهاي قانوني و شوراي نگهبان كه حافظ قانون اساسي ماست، از سوي او مورد تهمت و اهانت قرار ميگيرند. آيا به صرف اين كه رأيي كه از درون صندوقها بيرون آمده مطابق خواسته و برداشت ذهني او و اطرافيانش نبوده است، ميتوان شش مجتهد طراز اول مملكت را به خيانت در امانت متهم نمود. اگر قرار بر اين باشد كه هر كسي به دليل همراهاني كه دارد تا براي او شاخ و شانه بكشند و ديگران را تهديد كنند، بخواهد تصورهاي ذهني خود را به ديگران تحميل كند و با سماجت و لجبازي، جامعه را ملتهب و فضاي زندگي مردم را ناامن نمايد، ديگر چه جايي براي قانون و قانونمداري باقي خواهد ماند؟
2. ميرحسين موسوي، مجريان و ناظران انتخابات را متهم به تقلب و خيانت در امانت ميكند. كمي بيشتر به معناي اين ادعا و اتهام، دقت كنيم و بينديشيم. اين اتهام به اين معني است كه جمعيت چندصدهزاري مجريان و ناظرين انتخاباتي كه عمدتا از معتمدين مساجد و محلات و همچنين معلمين مدارس هستند، جملگي دست به دست هم دادهاند تا در امانت مردم خيانت كنند و آخرت خود را به دنياي ديگران بفروشند. يعني همه اين آدمها متهم و دزد آراء مردم هستند.
آقاي موسوي آيا شما بهعنوان يك مسلمان متشرع خط امامي بايد اين گونه بينديشيد و سخن بگوييد: «اگر حجم عظيم تقلب و جابهجايي آراء، كه آتش به خرمن اعتماد مردم زده است، خود دليل و شاهد فقدان تقلب معرفي شود، جمهوريت نظام به مسلخ كشيده خواهد شد.»
بهراستي براي اين تهمت بزرگ به صدها هزار انسان متدين، چه جوابي در محضر الهي خواهيد داشت؟
3. قدما و بزرگان ما به ما آموختهاند كه هر مدعي براي ادعايي كه ميكند، دليل و بينهاي بياورد. نظر به اين كه به ديانت و درستي شما اعتقاد داشتم، به دقت در كلام شما و بيانيههاي شما نگريستم تا بينه شما را ببينم اما دريغ و دريغ حتي از يك دليل:
«اين مهم در اغلب شعبات اخذ رأي واقع نشده است.»
«در موارد زيادي شماره صندوقهايي كه ناظر براي آن معرفي شده بود با شماره صندوقي كه در محل بوده مطابقت نداشته و ناظر معرفي شده توسط مسئولان صندوق پذيرفته نشده و امكان حضور و نظارت ممكن نبوده است.»
«در موارد متعدد كارتهاي ناظرين معرفيشده از طرف يك كانديدا براي كانديداهاي ديگر ارسال گرديده است و به علت ضيق وقت، امكان رفع اين اشتباه و جابهجايي وجود نداشته است.»
«در بسياري از موارد مسئولان شعب نه تنها با بستن درب شعب اخذ رأي مانع ورود مردم در صف ميشدند بلكه حتي افرادي را كه وارد شعبات اخذ رأي شده بودند، به بهانه اتمام وقت از محل اخراج ميكردند.»
آقاي موسوي! به راستي چرا همه اتهامهاي شما شامل عباراتي چون «در اغلب شعبات»، «در موارد زيادي»، «در موارد متعدد» و... است. چرا از اين موارد بيشمار خلافكاري و بيقانوني نامي برده نميشود تا همگي برويم و ببينيم اين كدام تقلب است؟ بهراستي چرا همين ادعاهاي كلي، بينام و بدون ذكر سند پس از 8 روز از برگزاري انتخابات منتشر گرديد؟
جناب آقاي موسوي! نگارنده اين مطلب از علاقهمندان به شما و از كساني بود كه نه در دوره گذشته به محمود احمدينژاد رأي داد و نه در اين دوره علاقهاي به رأي دادن به او داشت. نگارنده با نظرات شما دربرخي عرصهها همنظر است اما در اين روزها متعجبانه به رفتار و گفتار شما ميانديشد. به راستي اين همه بيقانوني و ... چرا؟
نويسنده: رضا اكبرزاده