IRNON.com
اولين هاي انتخابات دهم
 

در انتخابات دهم رياست جمهوري، براي اولين‎بار تحولاتي پديد آمد كه در تاريخ جمهوري اسلامي ايران بي‎نظير بوده است. در اين‎جا مروري داريم بر «اولين‌هاي» انتخابات دهم رياست‎جمهوري.


 

22 خرداد ماه تبديل به يك روز به ياد ماندني در تاريخ ايران شد. حضور حماسي مردم در انتخابات رياست‎جمهوري واقعه‎اي رشك‌برانگيز بود كه خون تازه‎اي در بدن نظام سياسي ايران دميد. بي‎شك اقدامات و عملكرد دولت نهم و رييس‎جمهور ايران، تأثير زيادي در اين حضور حماسي داشته است. البته شور و نشاط كشور در ايام انتخابات زمينه مساعدي براي اين حضور فراهم كرد و دست‌اندركاران انتخابات با نوآوري‎ها و خلاقيت‎هاي خود اين فضا را ايجاد كردند. در اين انتخابات، براي اولين‎بار تحولاتي پديد آمد كه در تاريخ جمهوري اسلامي ايران بي‎نظير بوده است. در اين‎جا مروري داريم بر «اولين‌هاي» انتخابات دهم رياست‎جمهوري.

حضور حماسي مردم
مردم ايران اسلامي حضوري حماسي و غرورآفرين در انتخابات داشتند. در 22 خرداد ماه 39165191 نفر در شعب أخذ رأي شركت كردند و دست به انتخاب نامزد موردنظر خود زدند. در اين انتخابات 85 درصد مردم شركت داشته‎اند كه نشان‎دهنده ميزان علاقه و دلبستگي مردم به نظام سياسي است.
مشاركت مردم در انتخابات رياست‎جمهوري موجب تقويت پايه‎هاي قدرت و اقتدار يك كشور مي‎گردد و حكايت از پشتوانه مردمي يك نظام سياسي دارد. اين چيزي است كه بسياري از كشورهاي جهان از آن بي‎بهره هستند؛ به‎طوري كه حتي مدعيان آزادي و دموكراسي را وادار به كرنش در برابر ملت ايران مي‎كند. البته رمز پيروزي و موفقيت ايران در جهان امروز همين است. دولتمردان ايراني با تكيه به مردم خود سياست‎هايشان را به‎پيش مي‎برند و به پشتوانه ملت خود، مواضع عزتمندانه اتخاذ مي‎كنند.
مشاركت 85 درصدي در انتخابات رياست‎جمهوري دهم، به‎عنوان بالاترين ركورد مشاركت سياسي مردم طي سال‎هاي پس از انقلاب و بعد از همه‌پرسي 98 درصدي رأي به جمهوري اسلامي، در اين دوره ثبت شد. اين حضور حماسي در انتخابات رياست‎جمهوري در تاريخ ايران بي‎نظير است. مشاركت سياسي مردم در انتخابات كه ميزان مردم سالاري ديني، جمهوريت نظام و توسعه سياسي را نشان مي‎دهد، در دهمين دوره از انتخابات رياست‎جمهوري به بالاترين رقم در تمامي دوره‎هاي گذشته در كشور رسيده است. اين در حالي است‎كه كمترين ميزان مشاركت به ميزان 50 درصد در انتخابات ششمين دوره رياست‎جمهوري در دولت هاشمي رفسنجاني ثبت شده است.

مناظره‎هاي تلويزيوني‌ چالشي
در ايران استفاده از تلويزيون به ابزار مناسبي براي اطلاع‎رساني به آحاد جامعه مبدل شده است. فيلم‎هاي تبليغاتي، مناظره‎ها، گفت‎وگوها و اخبار از طريق تلويزيون در تيراژي بسيار گسترده‎تر از ديگر عناصر تبليغاتي به مخاطبان مي‎رسند و طيف گسترده‎تري از مخاطبان را درگير مي‎كنند. با توجه به گستره مخاطبان و قدرت تأثيرگذاري اين رسانه، نامزدهاي رياست‎جمهوري براي استفاده از اين رسانه برنامه‎ريزي‎هاي بسياري كردند و مخاطبان نيز با اشتياق و حرارت، پي‎گيري محتواي اين برنامه‎ها را در دستور كار خود قرار دادند. در اين دوره از ابتداي سال، صدا و سيما برنامه‎هاي انتخاباتي خود را كليد زد و در راستاي ايجاد شور و نشاط انتخاباتي و آگاهي بخشي جامعه برنامه‎ريزي كرد و با شروع ايام تبليغات انتخاباتي به كانديداها براي معرفي خود و برنامه‎هايشان فرصت و زمان مناسبي اختصاص داد. اين برنامه‎ها از طريق قرعه‎كشي و با حضور نماينده‎هاي كانديداها اختصاص پيدا كرد.
كانديداها در قالب‎هاي مختلفي مانند پرسش و پاسخ، پخش سخنراني‎هاي انتخاباتي و توليد فيلم مستند تبليغاتي از صدا و سيما استفاده كردند و برنامه‎ها و نظرات خود را به مخاطبين انتقال دادند. جذاب‌ترين و پرمخاطب‎ترين بخش برنامه‎هاي تبليغاتي كانديداها، آيتم مناظره‎هاي كانديداها بود كه تأثير زيادي در ايجاد هيجانات سياسي و شكل‎دهي به فضاي تبليغات انتخاباتي داشت.
مردم ايران براي اولين‎بار شاهد مناظره‎هاي چالشي نامزدهاي انتخاباتي بودند كه حضور رودرروي كانديداها و نقدها و پاسخ‎هاي آنان به انتقادات يكديگر، فضايي جذاب و بعضا پرتنش را ايجاد مي‎كرد و مردم نيز استقبال بسياري از اين مناظره‎ها كردند. به‎طوري كه رييس ستاد انتخابات صدا و سيما تعداد مخاطبان راديويي و تلويزيوني مناظره محمود احمدي‎نژاد و مهدي كروبي را در داخل و خارج از ايران 70 ميليون نفر ذكر كرد. همچنين مناظره موسوي و كروبي 35 ميليون مخاطب داخلي داشته است و البته دبير ستاد انتخابات صدا و سيما گفت: «50 ميليون نفر در داخل كشور و 150 ميليون نفر در سطح جهان پي‌گير مناظره ميان محمود احمدي‌نژاد و ميرحسين موسوي بودند و در مجموع 200 ميليون نفر شاهد اين مناظره بودند.»
البته پيش از اين، صدا و سيما مناظرات تلويزيوني داشته است. سابقه مناظره‌هاي رو‌در‌رو در تلويزيون ايران به سال‌‌هاي آغازين پيروزي انقلاب بر‌‌مي‌گردد. در آن سال‌ها با توجه به فضاي باز سياسي ناشي از سقوط حكومت پهلوي و حضور جريان‌ها و طيف‌هاي مختلف در بدنه انقلاب ايدئولوژيك ايران، اين امكان به‎وجود آمد كه نمايندگان اين طيف‌ها در گفت‌و‌گويي رو‌در‌رو به بحث و بررسي درخصوص مباني تفكري كه نمايندگي‌اش را به‎عهده داشتند بپردازند. شايد بتوان مناظره‌هاي انجام شده در آن سال‌ها را يكي از مهم‌ترين و جنجالي‌ترين برنامه‌ها در صدا و سيماي جمهوري اسلامي به‎حساب آورد. به‎عنوان مثال مناظره بين دكتر بهشتي دبير‌كل حزب جمهوري اسلامي و حبيب‌ا... پيمان با نورالدين كيانوري، دبير اول حزب توده ايران و مهدي فتاپور از سران چريك‌هاي فدايي خلق و همچنين مناظره محمدتقي مصباح يزدي و عبدالكريم سروش با فرخ نگهدار رهبر سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت) و احسان طبري عضو كميته مركزي حزب توده از سري مناظره‌هاي جنجالي آن دوران هستند. همچنين در دور نهم انتخابات رياست‎جمهوري نيز دو مناظره تلويزيوني برگزار شد. حسين مرعشي و كلهر در 31 خرداد ماه 84 به نمايندگي از هاشمي رفسنجاني و احمدي‎نژاد به مناظره با يكديگر پرداختند و در محمدباقر نوبخت و خوش‎چهره مناظره كردند. اين دو مناظره نيز تأثير زيادي در نتيجه انتخابات داشت.
مردم ايران براي اولين‎بار شاهد مناظرات كانديداهاي رياست‎جمهوري بودند و اين رقابت رودررو باعث شد كه بر جذابيت‎هاي رقابت‎هاي انتخاباتي افزوده شود و زمينه را براي انتخاب مردم مساعد سازد. اين مناظرات در شكل‎گيري فضاي سياسي تأثير زيادي داشته است؛ به‎طوري كه پس از مناظره موسوي و احمدي‎نژاد، فضاي سياسي دوقطبي شد و به‎مرور زمان دو كانديداي ديگر از روند رقابت‎ها حذف شدند.
البته در كنار جذابيت‎هاي رسانه‎اي و تأثيرگذاري بالاي تبليغاتي، اشكالاتي در اين مناظرات وجود داشت كه به‎نظر مي‎رسد با مجرب شدن مديران رسانه ملي و قانون‎گذاري مناسب بر كيفيت آن نيز افزوده خواهد شد.

رنگ‎پردازي تبليغاتي
يكي ديگر از اولين كارهاي انتخابات دهمين دوره رياست‎جمهوري، استفاده از رنگ و نمادها بود.
در نهمين دوره انتخابات رياست‎جمهوري برخي كانديداها در پردازش صحنه تبليغات خود، مي‎كوشيدند تا با استفاده از رنگ خاصي، لباس‎ها و دكور تبليغاتي را با تم رنگ خاصي طراحي مي‎كنند. محمد باقر قاليباف از رنگ‎هاي متمايل به قهوه‎اي و علي لاريجاني از رنگ آبي غالبا در تبليغات خود استفاده مي‎كردند. اما اين نورپردازي‎ها صرفا از طرف كانديداها صورت مي‎گرفت و حاميان آنان كمتر به اين موضوع توجه داشتند.
برخلاف دوره نهم كه كانديداها عنصر رنگ را به‎كار مي‎گرفتند، در دوره دهم حاميان كانديداها از اين عنصر استفاده مي‎كردند. كانديداها در انتخاب رنگ خاص خود، فلسفه و دلايلي را نيز طرح مي‎كردند و تلاش داشتند تا از اين عنصر براي جلب‎نظر مردم سود ببرند و برخي از شعارها و نگاه‎هاي خود را پررنگ كنند. در اين زمينه، مهندس موسوي پيشگام بود و رنگ سبز را براي ستادهاي تبليغاتي خود انتخاب كرد كه در سنت ايراني نشانه سيادت است و البته روشني و حركت. همچنين رنگ سال به اين رنگ بسيار نزديك است! و علاقه‎مندان به «مد» را نيز راضي كرد كه به اين رنگ لباس بپوشند. موسوي از اين نماد در اركان مختلف ستاد و تبليغات خود استفاده كرد و مچ‎بند، شال سبز و لباس‎هاي مختلف مردانه و زنانه توليد كرد و در اختيار حاميان خود قرار داد. از سوي ديگر نيز ستاد دكتر احمدي‎نژاد پرچم سه رنگ ايران را به‎عنوان نماد تبليغات خود انتخاب كرد كه بر وحدت و يكپارچگي ملت ايران تأكيد داشت. البته مهدي كروبي هم تلاش كرد كه به‎صورت ناقص از رنگ سفيد براي اين منظور استفاده كند. استفاده از رنگ‎هاي مختلف باعث شد كه در فضاي جامعه رقابت‎هاي انتخاباتي انعكاس يابد و طرفداران كانديداها با استفاده از اين نمادها در جامعه مانور دهند.

شب‎هاي تبليغاتي
در اين دوره، شب‎هاي ايام تبليغات انتخابات، تفاوت جدي با دوره‎هاي قبل داشت. در اين دوره شاهد حضور برنامه‎ريزي شده حاميان كانديداها در معابر و خيابان‎ها بوديم.
حاميان كانديداها در ميادين اصلي شهر حاضر مي‎شدند و با يكديگر به گفت‎وگو مي‎پرداختند و از كانديداي خود دفاع مي‎كردند. مناظره‎هاي تلويزيوني در سطح كوچك‎تر در ميادين شهر بين حاميان كانديداها برگزار شد. البته كارناوال‎هاي انتخاباتي شب‎ها حركت مي‎كردند و شعارهايي در حمايت از كانديداي خود سر‎مي‎دادند كه شور و نشاط بسياري در خيابان‎هاي شهر ايجاد مي‎كرد و البته مزاحمت‎هايي هم براي مردم ايجاد مي‎شد.
در زمان مناظرات تلويزيوني كانديداها نيز حاميان آنان در ميادين اصلي و نزديك صدا و سيما حاضر مي‌شدند و آنان را بدرقه مي‎كردند و پس از آن، شعارهايي عليه ديگر كانديداها و در حمايت از نامزد خود سر‎مي‎دادند كه غالبا اين فعاليت‎ها تا نيمه‎هاي شب ادامه مي‎يافت. اگرچه شب‎هاي پرشور انتخاباتي به نشاط فضاي انتخابات كمك كرد، ولي در كنار آن منشاء مزاحمت‎هاي بسياري براي شهروندان بود.

زنان نامزدها
در دهمين دوره انتخابات رياست‎جمهوري، زنان كانديداها دوشادوش مردان خود در فعاليت‎هاي تبليغاتي شركت مي‎كردند. كانديداها در فعاليت‎هاي تبليغاتي همراه بانوان خود به فعاليت پرداختند. البته خانم دكتر احمدي‎نژاد در فعاليت‎هاي انتخاباتي شوهر حضور پيدا نكرد. نامزدهاي انتخاباتي تلاش كردند كه براي حضور زنان و جلب نظر آنان تمهيداتي بينديشند كه حضور زنان در فعاليت‎هاي تبليغاتي يكي از مهمترين راهكارهاي آنان بود. روشن است كه هيچ‌يك از اين نامزدهاي اصلي حاضر نيست، از نيمي از آراي احتمالي يعني آراي نيمه مؤنث جامعه چشم بپوشد.
بارزترين حضور زنان در اردوگاه محسن رضايي، يكي حضور همسرش معصومه خدنگ هنگام ثبت‌نام در ستاد انتخابات وزارت كشور بود و يكي ديگر انتصاب ليلي بروجردي به سمت مشاور رضايي در امور بانوان. ليلي بروجردي، از نوادگان امام خميني(ره) و البته از بستگان سببي محسن رضايي است.
مهدي كروبي حضور دو زن را به‎طور جدي در كنار خود داشت، همسرش فاطمه كروبي و همچنين جميله كديور. فاطمه كروبي خود از چهره‌هاي سياسي است و سابقه نمايندگي مجلس در دوره پنجم را دارد و دبير كل مجمع اسلامي بانوان هم هست. او در دوره رياست بنياد شهيد توسط شوهرش در دهه 60، رييس برخي از مراكز درماني اين بنياد بود. نام فاطمه كروبي در انتخابات مجلس هشتم در فهرست حزب اعتماد ملي و مجمع اسلامي بانوان براي راه‌يابي به مجلس از تهران بود كه البته با آراي پاييني شكست خورد. با اين حال، شخص فاطمه كروبي هنوز چندان كه انتظار مي‌رفت براي تبليغات به نفع شوهرش به ميدان نيامد و جست‌وجو در خبرگزاري‌ها در اين‎باره، صرفا يكي دو سخنراني نه‎چندان متأخر در شهرستان‌ها را نتيجه مي‌دهد.
اما جميله كديور زني بود كه هنگام ثبت‌نام مهدي كروبي در ستاد انتخابات او را همراهي مي‌كرد. كديور دكتراي علوم سياسي دارد، همسر او، عطاءا... مهاجراني، نيز از حاميان مهدي كروبي در انتخابات پيش‎رو بود. حضور جميله كديور در روز ثبت‌نام كروبي، تا اندازه‌اي غيبت همسر هميشه‌ حاضر در صحنه شيخ را جبران مي‌كرد. شايد اين توصيه مشاوران شيخ بوده كه به‎نظرشان جميله كديور به‌مراتب رأي‌جمع‌كن‌تر از فاطمه كروبي بوده است.
با اين همه، حضور هيچ‌يك از اين زنان به اندازه حضور زهرا رهنورد با روسري گل‌دار و كيف چرمي بزرگش به‎چشم نيامد. رهنورد در كنار شوهرش، ميرحسين موسوي، در رقابت‌هاي انتخاباتي حضور داشت. تا جايي كه طرفداران ميرحسين كه روز ثبت‌نام او در مقابل ستاد انتخابات كشور جمع شده بودند، سه تصوير در دست داشتند: محمد خاتمي، ميرحسين و زهرا رهنورد. با اين‎حال، ميرحسين به‌تنهايي براي ثبت‌نام به خيابان فاطمي رفت؛ نه همسرش رهنورد همراه او بود و نه كس ديگري از حاميان و اطرافيانش؛ شيوه‌اي متفاوت با ديگر سه نامزد مطرح كه هريك تلاش كرده بودند مهم‌ترين و شايد رأي‌جمع‌كن‌ترين اطرافيان‌شان را با خود به ستاد ببرند. زهرا رهنورد كه 64 سال دارد، رييس دانشگاه الزهرا بود و به‎عنوان روزنامه‌نگار، هنرمند و نويسنده نيز شناخته مي‌شود. رهنورد، دكتراي علوم سياسي دارد. همراهي فعالانه رهنورد در برنامه‌هاي تبليغاتي شوهرش در انتخابات رياست‎جمهوري ايران، جز اين‌كه با استقبال وبلاگ‌نويس‌هاي ايراني و سايت‌هاي خبري روبه‌رو شد، به سوژه‌اي جالب براي رسانه‌هاي خارجي تبديل شد و از جمله روزنامه گاردين در اين‎باره يك گزارش نوشت. اين روزنامه انگليسي در گزارشي با عنوان «زهرا رهنورد، بانوي اول آينده ايران؟» نوشت: «خانم رهنورد همچون ميشله اوباما، همسر رييس‌جمهور آمريكا نقشي فعال در انتخابات رياست‎جمهوري ايران ايفا مي‌كند و در اكثر سفرهاي تبليغاتي شوهرش حضور دارد. زهرا رهنورد چهره‎اي شناخته شده نزد جامعه دانشگاهي ايران است و قابليت مناسبي براي جلب آراي زنان ايراني دارد و در غالب سفرها و برنامه‎هاي تبليغاتي ميرحسين موسوي را همراهي مي‎كند.»

اعتراض به نتايج
يكي از اولين‎هاي اين انتخابات، نحوه تازه اعتراض به نتايج انتخابات است. در اين دوره انتخابات رياست‎جمهوري شاهد هستيم كه كانديداهايي كه در انتخابات پيروز نشدند به‎صورت جدي در نتايج تشكيك كرده‎اند و بعضا خواستار ابطال انتخابات نيز شده‎اند. براي اولين‎بار كانديداهاي انتخابات در اعتراض به نتايج از حاميان خود دعوت كرده‎اند كه در صحنه جامعه حاضر شوند و به نتايج اعتراض كنند. البته پيش از اين، كانديداهاي اصلاح‎طلب با تشكيل كميته صيانت از آراء، تلاش كردند كه با نظارت بر روند برگزاري انتخابات از سلامت انتخابات يقين حاصل كنند كه علي‎رغم فعاليت اين كميته، همچنان شاهد عدم پذيرش نتايج انتخابات هستيم. متأسفانه دامنه اعتراضات گسترش يافته و به تعدي به اموال عمومي و خصوصي سرايت كرده است و برخي آشوب‎طلبان نيز از اين رهگذر، مشكلات امنيتي در پايتخت ايجاد كرده‎اند.
با نگاهي به اين اولين‎ها و بسياري از تحولات خاص، بايد پذيرفت كه انتخابات دهم در نوع خود، انتخابات منحصر به فردي بود و زوايايي از آن تا سال‎ها در ذهن مردم باقي خواهد ماند.

نويسنده: روح‎الله محموديان