گزيده بيانات رهبر انقلاب درباره آموزش و پرورش

اگر كشورى بخواهد به عزت مادى، به سعادت معنوى، به سيطرهى سياسى، به پيشروى علمى، به آبادانى زندگى دنيا، به هر آرزويى، بخواهد دست پيدا كند، بايد به آموزش و پرورش بهعنوان يك كار بنيادى، مقدماتىِ لازم بپردازد.
كانون انسانسازي
اگر كشورى بخواهد به عزت مادى، به سعادت معنوى، به سيطرهى سياسى، به پيشروى علمى، به آبادانى زندگى دنيا، به هر آرزويى، بخواهد دست پيدا كند، بايد به آموزش و پرورش بهعنوان يك كار بنيادى، مقدماتىِ لازم بپردازد؛ چرا؟ چون همهى اين كارها به نيروى انسانى احتياج دارد. نيروى انسانى هم عمدتاً در آموزش و پرورش شكل ميگيرد و صورت ميبندد؛ بهطورى كه اگر آموزش و پرورش ما، كه تقريباً دوازده سال از بهترين فصل عمر يك انسان را در اختيار دارد، به شكل مطلوبى كار كند، باعث ميشود كه جوانى كه در اينجا ساخته شده و قالبگيرى شده و صورتبندى شده، ديگر كمتر احتمال تغيير بنيانى در حوادث آينده در او برود. اگر آن جوان شكلِ خوبى گرفت، به همين شكل كمابيش زندگى را ادامه خواهد داد. پس آموزش و پرورش كانون اصلىِ ساختن و پرورش دادن و توليدِ آن عاملِ اساسى است؛ كه چيست؟ انسان است؛ انسان كارآمد، نيروى انسانى.
بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار وزير،معاونان و مديران آموزش وپرورش 1385/5/3
معلم، محور حركت جامعه
محيط جامعه، بايد محيط آموزش، يادگرفتن و ياد دادن باشد. البته دركنار آموزش، پرورش و تربيت و تهذيب اخلاقى و تزكيه است. اگر ما آموزش را درست انجام دهيم، تزكيه هم در خلال آن هست. اينجاست كه معلّمين بايد بفهمند نقششان چيست. در جامعهاى كه بر محور آموزش مىچرخد، معلّم كجاست؟ مركز آن دايره و محور آن حركت. در هر كلاسى كه هستيد، در هر محيطى كه هستيد اگر در دانشگاه هستيد و طرف حساب شما دانشجويان دورههاى عالى هستند، يا در دبيرستان، يا حتّى در دبستان هستيد، يا در كودكستان؛ اگر درحوزه هستيد، در محيط تعليم و تربيت جديد هستيد؛ هرجا هستيد معلّم محور حركت جامعه است؛ معلّم معيار كار درست درجامعه است و بايد ياد بدهد. اين مهم است. اين مهم است كه يك نفر چنين نقش برجسته و بارزى را در اداره كشورش و پيشرفت دنياى محيط خود ايفا كند.
بيانات در ديدار با كارگران و معلمان 1371/2/9
شاگردي بس است!
ما از ياد گرفتن از غربىها و غيرغربىها و بيگانهها خجالت نميكشيم، امتناع نميكنيم. اينى كه ما يك روش ادارى را، يك روش آموزشى را، يك دانش را، يك اختراع را از كشورهاى ديگر ياد بگيريم، هيچ خجالت نميكشيم، كوتاه هم نمىآييم، دنبالش هم ميرويم؛ شاگردى ميكنيم. منتها دو نكته اينجا وجود دارد در كنارِ اين شاگردى كردن، كه اين دو نكته را متأسفانه در دوران استحالهى فرهنگى - يعنى دوران پهلوى، كه دوران پهلوى، دوران استحالهى فرهنگى كشور ماست- رعايت نكردند. چشمشان را بستند، آغوششان را باز كردند؛ هركس آمد، هر چه دادند، اينها گرفتند. يكى از اين دو نكته اين است كه ما آنچه را كه ميگيريم، ارزيابى كنيم، ببينيم به درد ما ميخورد يا نه. اگر صددرصد به درد ما ميخورد، صددرصد قبول كنيم؛ اگر صددرصد به درد ما نميخورد و مضر است، صددرصد رد ميكنيم. اگر بين اين دوتاست، به همان اندازهاى كه به درد ميخورد، قبول كنيم، مابقىاش را رد كنيم... نكتهى دوم اينكه بالأخره اين ماجراى "شاگرد، استادى " تا ابد نبايد طول بكشد. بله، ما حاضريم شاگردى كنيم پيش كسى كه بلد است آن چيزى را كه ما بلد نيستيم؛ اما ديگر تا ابد كه نبايد انسان شاگرد بماند. ما بايد خودمان استاد بشويم.
بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار معلمان استان فارس 1387/2/12
تا چه تصويرم كنند...
ما ميخواهيم آن كسى كه از آموزش و پروش خارج ميشود بعد از سيزده سال - حالا كه پيشدبستانى هم هست، ميشود سيزده سال- انسانى باشد با برجستگيهاى اخلاقى، برجستگيهاى فكرى و مغزى، و با تدين؛ يكچنين انسانى ميخواهيم. از نظر اخلاقى: انسانى باشد شجاع، خوشخو، خيرخواه، خوشبين، اميدوار، بلندهمت، مثبت در قضاوتها و ساير خصوصيات اخلاقىاى كه براى يك انسانِ مطلوب شما در نظر ميگيريد. از لحاظ خصوصيات فكرى: خلّاق، پرسشگر، اهل فكر، اهل نوآورى، مايل به ورود در ميدانهاى بسيار وسيعِ نادانستنيهاى بشر براى كشف دانستنيها و افكندن نور علم به وادى مجهولات، و صاحب فكر. از جنبهى رفتارى: آدم منضبط، قانونشناس. ما چنين موجودى ميخواهيم. آيا ميشود چنين موجودى را تربيت كرد؟ البته؛ البته كه ميشود. درست است كه انسانها يكسان نيستند؛ درست است كه ژنهاى گوناگون و مؤثرات گوناگون خلقتى، آدمها را با اختلافاتى به وجود مىآورد؛ اما بهطور معمول و عام، همهى انسانها نقشپذيرند. گفت:
من كه لوحى سادهام، هر نقش را آمادهام دست نقاشان قدرت تا چه تصويرم كنند
بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار وزير، معاونان و مديران آموزش و پرورش 1385/5/3
بيماري حافظهمحوري
شيوهى سازماندهى آموزش پرورش هم از لحاظ قالب، هم از لحاظ محتوا يك شيوهى تقليدى محض است. اين درست نيست. ما بايد نگاه كنيم ببينيم چه لازم داريم، اين شيوهاى كه هست، كجايش معيوب است. اين شيوه عيوبى دارد كه يكى از عيبهايش همين حافظهمحورى است بهجاى فكرمحورى. آموزش و پرورش ما حافظهمحور است. بچهها بايد همينطور دائم محفوظات درست كنند.
بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار معلمان استان فارس 1387/2/12
ساختن، پرورش است
عدهاى بر اثر بىتوجهى به نظام پرورش، آن بنائى را كه اول انقلاب گذاشته شده بود، از مجموعهى آموزش و پرورش كنار زدند، بهتدريج كمرنگ كردند و تقريباً ميشود گفت حذف كردند. شما حالا به اين مسئله معتقديد. اين را اجرايى كنيد؛ عملياتى كنيد. پرورش اگر از آموزش مهمتر نباشد، كمتر نيست. آن لوح سفيد و آمادهاى كه ذهن كودك ما و دانشآموز ماست، فقط با خطخط كردن و عدد و رقم روى او نوشتن، درست نميشود؛ ساختن لازم دارد. اين ساختن، پرورش است. بايد به مسئلهى پرورش و جريان پرورش - به هر شكلى كه آن را بتوانند انجام بدهند؛ در مورد شكلش ما اظهارنظرى نميكنيم - اهميت داده شود؛ در كتاب درسى، در انتخاب معلم، در تربيت معلم، در خود سازماندهى.
بيانات در ديدار جمعي از معلمان، پرستاران و كارگران 1388/2/9
كتابي كه مظلوم است
ما با اين سياستمداران، نخبگان سياسى و نخبگان فرهنگى و روشنفكرى كشورهاى عرب از سالهاى متمادى قبل تا امروز ارتباط داشتهايم. اينها در اظهارات و حرفهايشان از آيات قرآن استفاده مىكنند؛ مثلاً ما در حرفهايمان چطور از شعر سعدى استفاده مىكنيم؛ همهى مردم "توانا بود هر كه دانا بود " را مىدانند، از اشعار سعدى و حافظ در محاورات خودمان، در سياست، مسائل گوناگون و اظهارنظرهاى روشنفكرى استفاده مىكنيم؛ آنها از قرآن همينطور استفاده مىكنند؛ ولى ما استفاده نمىكنيم. علت اين است كه در دورانى طولانى، قرآن در آموزش و پرورش ما، بهخصوص در آن سنين يادگيرى مهجور بوده يا اصلاً وجود نداشته است. آن قديم - زمان كودكى ما- يك چيزهاى مختصرى بود و بعد به تدريج همينطور كمرنگ شد و بالأخره حذف شد. بعد از پيروزى انقلاب، توقع اين بود كه يك كارِ كارستانى انجام بگيرد. كارهايى هم شده است، ليكن جاى حضور قرآن در دورههاى گوناگون - چه دبستان، چه دبيرستان و چه راهنمايى- واقعاً خالى است. بايد فكر بشود.
بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار معلمان سراسر كشور 1385/2/12
حتي يك استعداد!
در محيط آموزش و پرورش بايد كارى بشود كه حتى يك استعداد، از ميان اين ميليونها نوجوان و جوان ايرانى هدر نرود. يعنى تا اين حدّى كه تعليمات متوسّطه ماست - اين دوازده سالى كه درس مىخوانند- هر كسى كه درس مىخواند، استعدادش هدر نرود. حالا بعد از آن ممكن است بعضى به دانشگاه بروند، بعضى به رشتههاى فنّى بروند؛ عيبى هم ندارد و همهاش هم خوب است؛ اما در اين مدت بايد همهي استعداد شكوفا شود.
بيانات در ديدار با كارگران و معلمان 1376/2/10
عدالتمحوري
نگاهِ غير عدالتمحور، اين است كه ما در كشور مدارس پيشرفتهى مجهز به بهترين تجهيزات در يك جاهايى، و مدارس محرومِ كپرى يا شبيه كپرى در يك مناطق ديگر داشته باشيم؛ معلم ممتاز برجسته براى تعدادى از مدارس، و معلمان خسته يا كمسواد براى تعداد ديگرى از مدارس داشته باشيم. اين درست ضد نگاه عدالتمحور است. نتيجه چه خواهد شد؟ نتيجه اينكه: جمعى از كودكان امروزِ ما بدون هيچ دليلى (جز اينكه يا پول دارند يا در يك منطقهى برخوردار زندگى مىكنند) از عالىترين تحصيلات برخوردار خواهند شد و يك عدهى ديگر در سطوح بسيار پايينى خواهند ماند، پيش نخواهند رفت و استعدادهايشان رشد نخواهد كرد. البته عدالت به معناى اين نيست كه ما با همهى استعدادها با يك شيوه برخورد كنيم؛ نه، استعدادها بالأخره مختلف است؛ نبايد بگذاريم استعدادى ضايع بشود و براى پرورش استعدادها بايستى تدبير بينديشيم؛ در اين ترديدى نيست. اما ملاك، بايد استعدادها باشد، لاغير. عدالت، اين است.
بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار معلمان سراسر كشور 1385/2/12
نظام آموزش كهنه!
در مسئلهى آموزش و پرورش آنچه كه من بر او تأكيد و اصرار ميكنم، در درجهى اول عبارت است از طرح تحول در نظام آموزش و پرورش... نظام آموزش و پرورش ما يك نظام تقليدى و كهنه است؛ دو تا خصوصيت بد در او هست. اولاً، از روز اولى كه نظام آموزش و پرورش را در دوران سياه پهلوى و اندكى پيش از آن بر كشور حاكم كردند، نيازها و سنتهاى كشور را در نظر نگرفتند. پايه، سنتهاى كشور بايد باشد، از تجربيات ديگران هم بايد حداكثرِ استفاده بشود. نه اينكه ما بياييم الگويى را كه در فلان كشور غربى با اقتضائات خودش - با همهى خطاهائى كه ممكن است داشته باشد- به كار گرفته شده، او را عيناً اينجا بياوريم. متأسفانه اين كار را كردند. تقليدى محض بود؛ اين يك. دوم اينكه همان هم كهنه است. خودِ آن كسانى كه يك روزى مرجع تقليد مسؤولان وابستهى كشورِ ما قرار گرفتند، امروز از اين روشها عبور كردهاند و روشهاى تازهترى را آوردهاند؛ اما ما چسبيدهايم به همان روشهاى قديم! تحول لازم است.
بيانات در ديدار جمعي از معلمان، پرستاران و كارگران 1388/2/9
تحول
ببينيد ما چه ميخواهيم؟ محصول و خروجى آموزش و پرورش را چه ميخواهيم باشد؟ اول اين را مشخص بكنيم؛ ترسيم بكنيم؛ بعد ببينيم كه براى ساختن يكچنين موجودى، يك چنين مردى، زنى، جوانى، چه كارهاى مهم و اساسى، چه تعاليمِ لازم، در خلال چه برنامهى آموزشى بايد داده شود، تا اين موجود پرورش پيدا كند. آن وقت آدمهاى كارآمدمان بنشينند آن نظام را تعريف و تدوين كنند و با شجاعت لازم وارد ميدان شوند و تشكيلات آموزش و پرورش را بر طبق آن نظام تعريف كنند و تحقق ببخشند. اين، ميشود تحول حقيقى و بنيانى.
بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار وزير،معاونان و مديران آموزش وپرورش 1385/5/3