تاكتيك ها و ابزارهاي عمليات رواني دشمن در انتخابات 22 خرداد

براي پرداختن به مقوله عمليات رواني در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري در 22خرداد بررسي تاكتيك ها و شيوه هاي عمليات رواني بكار رفته در آن توسط دشمنان كشور و مخالفان خالي از لطف نخواهد بود. در اين خصوص به بيان و بررسي مصاديق خواهيم پرداخت.
عمليات رواني جزء كارآمدترين، پوياترين و در عين حال موثرترين اقدامات شمرده مي شود كه هر كشوري در جهت خنثي سازي اثرات اين اقدامات تمامي تلاش و امكانات خود را به كار مي گيرد چون به دليل گستردگي ابعاد و همچنين موثر بودن آن، اين عمليات قادر است افراد يك ملت يا ملت ها را تحت تأثير خود قرار دهد.
در طول تاريخ با استفاده از شيوه هاي جنگ رواني توانسته اند به پيروزي هاي چشم گيري دست يابند و بر حريف چيره شوند هرجا كه تاكتيك هاي جنگ نظامي با تمامي ابعادش نتوانسته خللي در روحيه و اراده نيروهاي دشمن خدشه اي وارد سازد از ابزار جنگ رواني در جهت شكستن اراده ملت ها و جنگجويان دشمن استفاده شده است. خطر اين جنگ ناشي از هدف قرار دادن انديشه، بينش، عقل، قلب و درنهايت رفتار نيروهاي درگير و يا مخاطبان است كه روحيه آنان را تضعيف كرده و عزم و اراده آنان را سست مي نمايد و سپس به سوي شكست مي كشاند و از سوي ديگر روحيه نيروهاي خودي و ملت و مخاطبان خود را بالا برده و منجر به وحدت و همبستگي مي گردد. اغلب حاكمان به ويژه فرماندهان نظامي در طول تاريخ از اثرات جنگ رواني غافل نبوده و نسبت به اجراي آن در جنگ و يا حتي صلح اهتمام ويژه اي داشته اند.
عمليات نظامي به دليل پرهزينه بودن، تلفات انساني بالا، خسارات اقتصادي و زيربنايي و محتمل نبودن پيروزي (رسيدن به اهداف)؛ عمليات رواني جايگزين مناسبي براي جنگ هاي نظامي مي باشد چون جنگي كم هزينه و بدون تلفات انساني اما اثرگذارتر از جنگ هاي نظامي است.
در اين خصوص مناسب است اسنادي ارايه گردد. اين سند كه به پروژه دلتا يا استراتژي آمريكا عليه جمهوري اسلامي و همچنين جنگ نرم شهرت يافته از جمله آن است بيان بخش كوچكي از آن تأكيدي بر پيگيري عمليات رواني از طرف دشمن عليه انقلاب اسلامي است (متن كامل اين سند در آرشيو خبرگزاري مهر، فارس و روزنامه كيهان موجود و در دسترس است): كميته خطر جاري (The committee on the present danger)عنوان كميته اي است كه در دهه 1970 و در اوج جنگ سرد، توسط گروهي از سناتورهاي آمريكايي، مسئولان ارشد وزارت خارجه، اساتيد برجسته علوم سياسي، موسسه مطالعاتي «آمريكن اينترپرايز» و گروهي از مديران باسابقه سيا و پنتاگون با هدف خروج از بن بستي بود كه در دوران جنگ سرد ميان دو ابرقدرت آن زمان يعني ايالات متحده آمريكا و اتحاد جماهير شوروي در توازن هسته اي به وجود آمده بود. به گونه اي كه كارشناسان ارشد نظامي به صراحت اعلام كرده بودند، در صورت وقوع جنگ هسته اي ميان دو ابرقدرت، هر دو طرف جنگ بازنده نهايي خواهند بود، تأسيس شد. اعضاي اين كميته با منتفي دانستن «جنگ سخت» بين دو ابرقدرت، تنها راه به زانو درآوردن رقيب را در «جنگ نرم» و «فروپاشي از درون» طراحي و به مرحله اجرا درآوردند. براساس اين طرح «جنگ نرم» با اتخاذ راهبردهاي «دكترين مهار»، «نبرد رسانه اي» و «ساماندهي نافرماني مدني» همراه گرديد. پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي و پايان جنگ سرد، فعاليت اين كميته براي يك دهه به حالت تعليق درآمد و پس از وقايع 11 سپتامبر 2001 بار ديگر عناصري چون مارك پالمر، كنت پولاكف، مارتين اينديك، ريچارد پرل، داگلاس فيث، كاندوليزا رايس و مارگ گرچت در اين كميته گردهم آمدند و اين بار نام آن را كميته صلح جاري نهاده، تا به تجزيه و تحليل فرصت ها و تهديدهاي فراروي دولت ايالات متحده آمريكا بپردازند. «مارك پالمر»، از اعضاي برجسته اين كميته و چهره بانفوذ دستگاه سياست خارجي آمريكا، در گفتگويي با «دبوراه سولومود»، خبرنگار روزنامه آمريكايي نيويورك تايمز، صراحتا با ايده تهاجم نظامي عليه جمهوري اسلامي ايران مخالفت كرده و اعلام كرد:
«ايران به لحاظ وسعت سرزميني، كميت جمعيت، كيفيت نيروي انساني، امكانات نظامي، منابع طبيعي سرشار و موقعيت جغرافيايي ممتاز در منطقه خاورميانه و هارتلند نظام بين الملل به قدرتي كم بديل تبديل گرديده كه ديگر نمي توان با يورش نظامي آن را سرنگون كرد.»
در گزارش كميته خطر جاري كه در دسامبر 2005 توسط «مارك پالمر» جمع بندي و تدوين شد، براندازي نظام جمهوري اسلامي با تمركز فعاليت ها به سه محور دكترين مهار، نبرد رسانه اي و ساماندهي نافرماني مدني، مورد تأكيد و توصيه قرار گرفت. گزارش كميته خطر جاري كه با عنوان «ايران و آمريكا، رهيافت جديد» تنظيم شده است، داراي پانزده محور كلي بود كه اشاره به برخي كفايت مي كند:
- دامن زدن به نافرماني مدني در تشكل هاي دانشجويي و نهادهاي غيردولتي و صنفي از ابزارهاي مهم فشار بر ايران است.
- بايد شبكه هاي متعدد راديو تلويزيوني را براي ايرانيان تدارك ديد و پيام هاي خود را با پيشرفته ترين تكنولوژي هاي روز، به دست مردم ايران برسانيم.
- تضعيف ستون هاي حمايتي حكومت ايران كه همانا سرويس هاي امنيتي و نظامي اين كشور مي باشند، بايد در دستور كار قرار گيرند.
- بايد قدرت بسيج و سپاه را از ميان برد و در وزارت اطلاعات تغييرات اساسي و يا به طور كلي آن را حذف كرد...
درخصوص جنگ يا عمليات رواني تعاريف زيادي توسط افراد، كشورها و سازمان هاي نظامي صورت گرفته است كه با همديگر تفاوت دارد اما اكثر آنان در برخي واژه ها اشتراكات فراواني دارند مي توان به كليد واژه هايي چون، بهره گيري ازهر نوع امكاني براي تأثيرگذاري بر مخاطب براي رسيدن به هدف، يا تغيير رفتار يا تغيير نگرش و وادار كردن نفرات دشمن به فرار يا تسليم و... در اين خصوص نويسنده مصري صلاح نصر در كتاب خود درخصوص عمليات رواني چنين مي نويسد: «جنگ رواني يعني استفاده ازهر نوع وسيله اي به منظور تأثيرگذاري بر روحيه و رفتار يك گروه، با هدف نظامي مشخص» (نصر، صلاح، 1380، جنگ رواني، ترجمه محمود حقيقت كاشاني، سروش، چاپ دوم، تهران)
حال با توجه به تمام تعاريفي كه وجود دارد مي توان تعريفي تقريبا جامع به شرح زير جهت روشن شدن اذهان ارايه نمود.
عمليات رواني عبارت است از: فرآيند بهره برداري صحيح و طراحي شده از همه امكانات سياسي، اجتماعي، اقتصادي، نظامي، فرهنگي، تبليغي و رسانه اي به منظور تأثيرگذاري بر اذهان، عقايد، احساسات، تمايلات، اراده و رفتار گروه هاي مخاطب براي پشتيباني از اهداف يا براي رسيدن به اهداف.
براي جنگ يا عمليات رواني از گذشته تاكنون نامهايي همچون؛ جنگ سرد، جنگ افكار، جنگ براي تسلط بر فكر مردم، جنگ فكري، جنگ ايدئولوژيك يا عقيدتي، جنگ اعصاب، جنگ سياسي، فعاليت هاي اطلاعاتي و بين المللي، فعاليت هاي اطلاعاتي ماورايي، مبارزه اطلاعاتي، تبليغات، تبليغات بين المللي، جنگ تبليغاتي، جنگ كلامي، خصومت غيرمستقيم، تحريك، ارتباطات بين المللي و... به كار برده شده يا به كار مي رود.
براي عمليات رواني اهداف، سطوح، مدار اطلاعاتي، مخاطبين، تكنيكها، تاكتيك ها، شيوه هاي عمليات رواني، ابزارهاي عمليات رواني و... در نظر گرفته مي شود. براي پرداختن به مقوله عمليات رواني در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري در 22خرداد بررسي تاكتيك ها و شيوه هاي عمليات رواني بكار رفته در آن توسط دشمنان كشور و مخالفان خالي از لطف نخواهد بود. در اين خصوص به بيان و بررسي مصاديق خواهيم پرداخت.
معمولا در جريانات داخلي مردمي و مبارزه سياسي ارزشمند در راستاي حفظ تماميت ارضي كشور و اعتقاد به كليت نظام در جهت ترغيب، برانگيختن و ايجاد شور و نشاط در بين مخاطبين (هواداران) از روش هاي عمليات رواني تحكيمي و تثبيتي بهره مي برند كه با هدف ايجاد روحيه پايداري، مقاومت، سلحشوري و نهايتاً در انتخابات براي ترغيب هواداران، جلب توجه، ايجاد رضايت و در يك كلام اقناع آنان نسبت به كانديداي مربوطه صورت مي پذيرد. اما برخلاف اين رويه در اين انتخابات احزاب، جمعيت ها، گروهها، ستادها و در رأس آنان كانديداها براي پيروزي از تكنيكها، تاكتيكها و شيوه هاي مرسوم عليه دشمن بهره بردند. علت پرداختن به اين مهم نيز ناشي از همين راهبردي است كه برخي از گروه ها و احزاب و كانديداها در كنار دشمنان اين كشور و همراه آنان عليه نه يك كانديد بلكه عليه يك دولت و شايد يك نظام بكار بردند.
از شيوه ها، تكنيك ها و تاكتيك هاي عمليات رواني به عنوان تدبير عملي مجري (متخصصين و كارشناسان عمليات رواني) براي رسيدن به اهداف مورد نظر نام برده شده است. باتوجه به اينكه در جنگ و عمليات رواني ده ها شيوه، روش، تاكتيك و تكنيك وجود دارد در اين مكتوب فقط به برخي از آنها كه بيشتر كاربرد داشته اشاره شده است.
1-برچسب زدن
«براساس اين تكنيك، رسانه ها واژه هاي مختلف را به صفات مثبت و منفي تبديل مي كنند و آنها را به آحاد و يا نهادهاي مختلف نسبت مي دهند. گاهي هدف از اين عملكرد آن است كه ايده، فكر و يا گروهي محكوم شوند؛ بي آنكه استدلالي در محكوميت آنها آورده شود».
در موارد متعدد و با استفاده از الفاظي چون «شعبده بازي دست اندركاران انتخابات و صداوسيما»، «صحنه آرايي خطرناك»، «متصديان بي امانت»، «متقلبان»، «خائن به آراي مردم»، «برنامه ريزي پشت پرده براي دستكاري در انتخابات» و همچنين «طرح بازي بزرگ توسط مقامات»، «حاكميت دروغ و استبداد»، «روند پرمخاطره»، «تخلفات و كارشكني هاي متعدد و نارسايي هاي گسترده»، «تزلزل اركان نظام»، وجود «توجيه گران دروغگو» در نيروهاي مؤثر نظام، «برخوردهاي غيرقانوني و خشونت بار با منتقدان» منجر به مصدوميت و شهادت هموطنان، «اقدامات وحشيانه در كشتار مردم»، «برخوردهاي سبعانه» و «حمله به بانكها و ادارات و اموال مردم توسط اصحاب»، «تقلب و دروغ براي تكميل طرح خود» در سه مرحله قبل، حين و بعد از انتخابات توسط احزاب، گروه ها، شخصيتها، نخبگان و هواداران كانديداها و خود كانديداها، عليه يك كانديد در قالب سخنرانيها، مصاحبه ها، مقالات، فيلم ها، سي دي ها و صدور اطلاعيه ها و بيانيه ها و در يك جمله توسط تمام ابزارهاي تبليغي و رسانه هاي ارتباطي به كار گرفته شد. الفاظي كه غير از برچسب نام ديگري نمي توان بر آن نهاد.
نويسنده:حميد حاذق نيكرو
ادامه دارد...