فرصتي كه فتنه سبز فراروي انقلاب ما قرار داده است (وبلاگ نهضت انتظار)

ملت ايران بايد اتفاقاتي را كه به علت انتخابات دهم رياست جمهوري در قالب جريان سبز و واكنش به آن در كشور به راه افتاد يك نعمت الهي قلمداد كنند.
محمد علي نويسنده وبلاگ "نهضت انتظار "، مطلبي را با عنوان "فرصتي كه فتنه سبز فراروي انقلاب ما قرار داده است " را در وبلاگ شخصي خود منتشر كرده است.
بر اساس اين گزارش در بخشي از اين مطلب آمده است:
به نظر من ملت ايران بايد اتفاقاتي را كه به علت انتخابات دهم رياست جمهوري در قالب جريان سبز و واكنش به آن در كشور به راه افتاد يك نعمت الهي قلمداد كنند، چرا كه:
1. خيلي از افراد بيتفاوت و بيعلاقه به مسائل سياسي و سرنوشت كشور به اين مهم حساس شدهاند؛ و اين يك گام در مسير حركت از فرهنگ سياسي غير فعال و تبعي به فرهنگ سياسي مشاركتي و فعال است.
2. خيلي از افراد كشور و بويژه سبزهاي داخلي مجبور شده و ميشوند كه در خط امام نظر داده و گام بردارند. به همين علت با افكار نوراني آن بزرگوار كه ريشه در كلام الهي داشت و قوام اين انقلاب نيز به پيروي از آن كلمات است، آشنا ميشوند. به همين اعتبار گفتمان امام در لايههاي مياني و حتي پايين جامعه فعال و نهادينه خواهد شد.
3. به مرور از رهگذر اين فضاي ايجاد شده چنان بحثها در دو طرف ماجرا بالا گرفته كه هر دو سعي دارند خطاهاي همراهان خود را براي انگشتنما نشدن در برابر جريان رقيب به حداقل رسانده و خودشان، خودشان را اصلاحكنند. نمونة كوچك و عيني اين مهم را در پرهيز طرفين از زد و خورد هنگام بحثهاي سياسي خياباني پيش از انتخابات و كنترل افراد احساساتي هم خط ميشد ديد.
4. بسياري از فسادهاي سياسي و اقتصادي موجود در نظام كه روزگاري براي پرهيز از وهن نظام لاپوشاني ميشد به بركت اين انتخابات چنان رو شد كه دستگاههاي مختلف نظام به علت فشار افكار عمومي ناگزير از رسيدگي و اصلاح آنهاست. از فسادهاي دستگاههاي انتظامي و قضايي بگيريد تا فسادهاي خانوادگي سران نظام (قضيه آقازادهها) و مديران و سياست بازان فاسدي كه به علت اتصال به منابع ثروت و قدرت و رسانه امكان برخورد با ايشان سلب شده بود.
5. به باور حقير اين رويدادها با سرانگشت تدبير الهي به سويي دارد هدايت ميشود كه جايگاه اسلام ناب محمدي (ص) و ولايت فقيه به عنوان ثمره سياسي و اجتماعي اين اسلام در عصر غيبت، بيش از پيش تثبيت گردد؛ چرا كه تمام جريانهاي سياسي داخلي سعي ميكنند تا از طريق امام و يا رهبر معظم و عزيز انقلاب به خود مشروعيت دهند.
6. جايگاه تمكين به قانون اساسي و قانونمداري كه زماني شعاري بيش نبود پس از اين رخدادهاي در صحنه اجتماع دارد تمرين و عملي ميشود.
7. بسياري از افراد و جريانهاي خيانتپيشه داخلي كه روزگاري مانند آتشي زير خاكستر پنهان شده و هر يك به تنهايي ميتوانستند در ايامي كه كشور در عرصه داخلي و خارجي در آستانة ضعف و تنش قرار ميگيرد، نظام را با مشكلات عديدهاي مواجه سازند، در ايامي دست خود را رو كرده و رسوا شدند كه جمهوري اسلامي پس از يك مشاركت 85 درصدي در اوج اقتدار و ضريب بالايي از مشروعيت قرار دارد و فرصتي غلبه بر اين وضع برايش به مراتب مهياتراز اوقات ديگر است.
8. هر گاه رهبر حكيم و فرزانه انقلاب خطر دشمنان خارجي را به ملت گوشزد ميفرمودند،برخي خواص رهبر انقلاب و افراد و گروههاي پيرو ايشان را به علت پنهان بودن حركات اين دشمنان از چشم توده مردم (عوام) متهم به توهم توطئه ميكردند. اينها چنان در اين ايام دست خود را رو كردند كه براي هيچكس شك و شبههاي از خطر دائميشان باقي نمانده است. به عبارت ديگر آفتاب آمد دليل آفتاب.