IRNON.com
علي(ع) از فتنه مي‌گويد (۱)
مخلوط شدن دوست و دشمن از عوارض چهارگانه فتنه است
 

حسن رحيم پور ازغدي در گفتاري درباره نتايج بروز فتنه از ديدگاه حضرت علي گفت: حضرت امير گم كردن دوست و دشمن و مخلوط شدن اين دو را از عوارض چهارگانه بروز فتنه مي‌داند.


 

حسن رحيم پور ازغدي در گفتاري بروز فتنه در دوران اميرالمومنين را تشريح مي‌كند كه اين سخنان در چند بخش منتشر مي‌شود.

* وقتي راه را از چاه نشناسيد بازي مي‌خوريد

به نظرم آمد قبل از امام‌زادگان عشق از امام عشق اميرالمومنين سخن بگوييم. براي حفظ عشق بايد حتما به معرفت شناسي عشق توجه كرد، به ريشه‌هاي معرفتي عشق كه اگر آگاهي نباشد عشق هم نخواهد بود و بنابراين اگر بخواهيم پرچم عشق را سر دست نگه داريم بايد آگاهي را نيز سر دست نگه داريم كه يك راه مهم آن مطالعات اسلامي حساب شده و متراكم است. بدون كتاب خواندن و بدون زحمت كشيدن هيچ كس حافظ هيچ فرهنگي نمي‌تواند باشد و با صرف احساسات، هم خطر افراط و تفريط است و هم انديشه‌هاي صحيح نهادينه و ريشه دار نمي‌‌شود.
با وزش يك طوفان، يك بحران و آمدن يك فتنه فرهنگي، يك شبه همه چيز زير و رو مي‌شود؛ شما خالصيد، صادقيد اما وقتي راه را از چاه نشناسيد بازي مي‌خوريد.
در اينجا بنده به يك نمونه از بازي خوردگان در تاريخ اشاره مي‌كنم كه شما اگر ايمان و عشق بازي و عشق ورزي و شهادت طلبي را كه بالاترين درجه خلوص يك انسان است داشته باشيد ولي اگر از پشتوانه معرفتي درستي برخوردار نباشيد هر آينه ممكن است بلغزيد يا اگر هم نلغزيد چون ثبات نداريد بعد از مدتي دچار ترديد يا پشيماني خواهيد شد.
به نظرم آمد اگر به دوره چند ساله ولايت و حاكميت اميرالمومنين نظري بيندازيم متوجه خواهيم شد كه از جهاتي به شرايط ما كمك خواهد كرد؛ دوراني كه حكومت به اميرالمومنين رسيد، به لحاظ زماني شبيه دوران ما است. سال 35 هجري يعني 25 سال از رحلت پيامبر(ص) گذشته است.

* تاريخ را مي‌خوانيم تا تكليفمان معلوم شود و عبرت بگيريم

قبل از اين بعنوان مقدمه عرض كنم كه تاريخ را به 2 شيوه مي‌توان مطالعه كرد؛ هم قصه وار و به قصد آفرين يا نفرين گفتن به افرادي كه اين شيوه خوبي است ولي اصلاً كافي نيست. روش دومي هم براي بازخواني تاريخ و سيره پيامبر(ص) وجود دارد كه ما را به اين نحوه باز خواني تاريخ توصيه كرده‌اند كه فقط قصه خواني نيست و به قصد اعتبار و عبرت گرفتن است.
عبرت‌گيري يعني جوهر تاريخ را بشناسيد و موارد مشابه را در دوران خود پيدا كنيد و از سوراخي كه افرادي در اين دوره گزيده مي‌شوند شما ديگر گزيده نشويد؛ عبرت گرفتن از تاريخ يعني مواجهه صحيح تجربه اندوزانه با تاريخ؛ برخي ممكن است بگويند كه اين يك نوع شبيه سازي است اما شبيه سازي غير از عبرت است و در واقع شبيه‌سازي تحريف تاريخ است.
شبيه سازي يعني اينكه شما فقط ظواهر و شباهت‌هاي سوري اين دوره و آن دوره را پيدا كنيد؛ مانند شباهت اسمي يا شباهت راجع يك زمان يا مكان خاصي كه يك شباهت ظاهري است كه بعد از آن مي‌خواهند نتيجه‌اي از آن بگيرند و راجع به امروز يا آن روز داوري كنند. اين را مي‌گويند شبيه سازي كه كار درستي نيست و البته خيلي‌ها هم اين كار را كرده‌اند اما عبرت گرفتن نوعي شبيه ‌يابي است نه شبيه سازي؛ يعني شما تاريخ را فقط به قصد آفرين يا نفرين گفتن مطالعه نمي‌كنيد بلكه مي‌خوانيد تا تكليف خودتان معلوم شود. اينكه امروز من چه بايد كنم. آن وقت بايد خط و ربط‌هاي آن زمان و امروز را بشناسيد و به اين شكل است كه مي‌توانيد در فتنه و شبهه درست موضع بگيريد و بازي نخوريد.

* خوارج صادق بودند ولي بازي خوردند

ممكن است كسي صادق باشد ولي بازي بخورد، ممكن است كسي پرشور و عاشق باشد ولي بازي بخورد، چنانكه بخشي از خوارج اين گونه بودند. مي‌دانيد كه خوارج انسان‌هاي منافق و كافر و فاسق نبودند بلكه آدم‌هاي بسيار پاك باز و مومني بودند و در اهداف خود خالص بودند، اهل نماز شب و تهجد بودند. اصلاً مي‌دانيد كه خوارج وقتي براي ترور حضرت امير(ع) و دو نفر ديگر در مسجدالحرام پيمان بستند و گفتند كه تمام مشكلات جهان اسلام زير سر اين سه نفر است: علي(ع)، معاويه و عمر و عاص؛ ما بايد اين سه نفر را در يك شب ترور كنيم و اگر خودمان هم كشته شديم شهيد در راه خدا هستيم و اگر اين سه نفر را ترور كنيم جهان اسلام از اين جنگ هاي داخلي و اختلافات رها مي‌شود.
البته از سه ترور فقط يك ترور موفق بود و آن ترور علي (ع) بود.
آگاهي از تاريخ و معرفت اسلامي، آشنايي با قرآن، سنت و عقل لازم است. بعد از رحلت پيامبر(ص) مسائلي راه افتاد كه بهترين تعبير از آن تعبير به فتنه و شبهه است.

* هيچ يك از درگيري‌هاي زمان علي(ع) دعواي اسلام و كفر نبود

دهه سوم بعد از رحلت پيامبر(ص) بعنوان رهبر اصلي نهضت و بنيانگذار اسلام، درگيري‌هايي كه در زمان علي(ع) پيش مي‌آيد هيچ كدام دعواي بين اسلام و كفر نيست. تقريبا لشكر كشي‌ها و نبردهاي جهاد، اسلام و كفر بود كه در زمان سه خلفاي قبل در جهان اسلام مدام گسترش مي‌يافت البته در اين زمان، ايران و بخش‌ مهمي از رم فتح شده بود. در زمان علي(ع) فتوحات خارجي و جنگ اسلام و كفر تقريباً وجود ندارد و خيلي كم رنگ شده است؛ در زمان علي(ع) 3 درگيري وجود دارد آن هم بين مسلمانان؛ در هر 3 درگيري (جمل، صفين و نهروان) هر دو طرف جنگ مسلمان هستند. يعني خويشان،‌ اصحاب و بستگان پيامبرند و افرادي هستند كه سابقه سربازي براي اسلام داشتند، سابقه داران جهاد و مبارزه انقلابي بودند، افرادي كه براي اسلام شمشير زده بودند و بارها تا مرز شهادت پيش رفته بودند. لذا درگيري‌ها سياسي بود كه بعد نظامي شد و به اين شكل 3 جنگ در يك دوره حدود 5 ساله بر علي(ع) تحميل شد.

* جنگهاي زمان حضرت علي(ع) همگي مصداق فتنه بود

هر 3 دعواهاي جناحي بود و اصلاً دعواي حق و باطل نبود لذا از آن تعبير به فتنه مي‌شود؛ فتنه يعني مسئله‌اي كه نه فقط عوام بلكه گاهي خواص نيز در آن اشتباه مي‌افتند.
اميرالمؤمنين(ع) در نهج البلاغه چند بار خطاب به مسلمانان فرمود كه حق را با آدم‌ها نسنجيد، ملاكتان انسان‌ها نباشد چرا كه انسان‌ها تغيير مي‌كنند. همه در معرض فساديم، هيچ كس خائن و فاسد به دنيا نيامده است، همه ما كم‌ كم فاسد يا خائن مي‌شويم. فردي كه علي(ع) را ترور كرد كافر نبود جزء سربازان علي بود، مجاهدي رزمنده بود كه سابقه فعاليت در جبهه داشت. شمر كه سر حسين(ع) را بريد مجاهد بود، رزمنده‌اي بود كه 35 سال قبل جزو افسران حضرت امير(ع) بود اما دو دهه بعد در كربلا سر امام حسين (ع) را مي‌برد و شد جزو افسران يزيد. همه ما در خطريم، هيچ كس نبايد به سابقه خود تكيه و اعتماد كند؛ بايد بدانيم كه تا مرجع تقليد شويم در خطريم، ما مرجع تقليدي داشتيم كه مي‌خواست عليه امام خميني (ره) كودتا كند، مرجع تقليدي كه هم مقلد داشت و هم رساله.

* فتنه بروز عملي شبهه است

حضرت امير (ع) مي‌فرمايد: شيطان با هيچ كس شوخي ندارد و سراغ همه مي‌رود و از هيچ كس نمي‌گذرد، سراغ قوي‌ترين رزمندگان، مجاهدان و شهادت‌طلبان تاريخ رفته و آنها را فاسد كرده است. سر كينه، رقابت، جاه طلبي، رياست طلبي و قدرت طلبي، ثروت طلبي و شهوت طلبي و به همين خاطر همه ما تا لحظه آخر در خطريم و بايد دانست كه فتنه بروز عملي شبهه است.
در آيات 2 و 3 سوره عنكبوت آمده است كه آيا مردم فكر كردند كه رها مي‌شوند و هيچ آزموني در كار نيست، بايد گفت كه يكي يكي شما را به صلابه آزمايش مي‌كشيم و نمي‌گذاريم كسي بگويد كه ما مؤمنيم.
خداوند صريح مي‌فرمايد: آيا مردم گمان كرده‌اند كه همينطور رها مي‌شوند و همين كه بگويند ما ايمان آورديم مورد آزمايش قرار نمي‌گيرند؟ بايد امتحان پس دهيد و بايد معلوم شود كه به چه دل بستيد؟ آيا منافع، جاه طلبي، قدرت و ثروت را زير پا مي‌گذاريد يا خير؟ بايد مشخص شود كه خداي تو كيست، خداي تو چيست، بايد معلوم شود كه حقيقتاً خدا پرست هستي يا نه. نام هر كسي را كه در تاريخ مي‌خوانيد در آزمون قرار داده‌ايم، بر سر انتخاب قرار داديم كه بين دين و دنيا انتخاب كند، خداوند مي‌فرمايد نمي‌گذاريم هيچ كدامتان از دنيا برويد مگر اينكه بين دين و دنيا انتخاب كنيد.
بايد معلوم شود كه چه كساني صادق و چه كساني كاذب هستند. به ظاهر شما ما بازي نمي‌خوريم بلكه همه شما بايد آزمون پس دهيد تا معلوم شود چه كساني صادق‌اند و چه كساني كاذب.

* بعد از پيامبر، جنگ بين اسلام درست و اسلام قلابي بود

اميرالمؤمنين (ع) مي‌فرمايد زماني كه اين آيات بر پيامبر(ص) نازل شد من خدمت ايشان بودم و از ايشان پرسيدم و ايشان آيه را خواند و فهميديم عمده فتنه‌هايي كه در اين آيات نام برده شده، فتنه‌هايي است كه بعد از پيامبر(ص) اتفاق خواهد افتاد كه حق و باطل مخلوط شده است چرا كه زمان پيامبر(ص) جنگ اسلام صريح و كفر صريح بود اما بعد از پيامبر، جنگ بين اسلام درست و اسلام قلابي بود ولي هر دو اسلام بودند و هر دو طرف مي‌گفتند ما حامي پيامبريم، اصحاب پيامبريم، مجاهد راه قرآنيم. بنابراين دعوا خيلي پيچيده‌ شد و تشخيص حق از باطل سخت شد. البته براي برخي افراد سخت شد و الا اگر كسي دقت مي‌كرد و مباني را مي‌شناخت باز هم آسان بود.
حضرت امير(ع) مي‌فرمايد از پيامبر (ص) پرسيدم اين چه فتنه‌اي است، رسول خدا فرمود: علي پس از من اين امت به فتنه خواهند افتاد و دچار انواع امواج آزمون خواهند شد.
پيامبر(ص) به علي(ع) بشارت داد كه تو شهيد خواهي شد اما نه در اين جنگ بلكه در زماني كه مردم دچار فتنه شده‌اند و با ايمان خود بر خداوند منت مي‌گذارند و بر اساس شبهات عمل مي‌كند و موضع مي‌گيرند و وارد عمل مي‌شوند.
اميرالمؤمنين(ع) در ادامه مي‌فرمايد: از پيامبر(ص) پرسيدم يعني از دين برگشتگي؟ يعني همه كافر مي‌شوند؟ پيامبر(ص) فرمود: نه؛ بلكه فريفتگي؛ اين افراد بازي مي‌خوردند البته خود آنها نيز دلشان مي‌خواهد كه بازي بخورند.

* مخلوط شدن دوست و دشمن از عوارض چهارگانه فتنه است

طي اين 30 سال انقلاب در موارد متعددي براي كشورمان فتنه‌هايي پيش آمد كه خود مردم و نيروهاي انقلاب گاهي با يكديگر درگير شدند و نفهميدند كه حق و باطل چيست.
حضر اميرالمؤمنين(ع) در حكمت 3 مي‌فرمايد: نگوييد خدايا پناه بر تو از فتنه چون همه شما بي‌استثنا دچار فتنه خواهيد شد چراكه بايد امتحان پس دهيد و بايد مشخص شود كه شما صادقيد يا كاذب.
حضرت اميرالمؤمنين(ع) در خطبه دوم نهج البلاغه در خصوص فتنه بحث مي‌كنند و مي‌فرمايند: فتنه چون شتري مست مردم را پي در پي پايمان مي‌كرد و ناخن در ايمان آنها مي‌زد. فتنه مسئله‌اي است كه به ايمان افراد ناخنك مي‌زند و بعد اميرالمؤمنين(ع) فرمود: فتنه كه مي‌آيد چند چيز نيز به دنبال آن مي‌آيد:
اول: ترديد يعني اينكه همه به شك مي‌افتند.
دوم: اختلاف
سوم: بي‌ثباتي و تزلزل در ايمان
چهارم: گم كردن دوست و دشمن و مخلوط شدن دوست و دشمن؛
حضرت امير(ع) فرمودند كه اينها از عوامل فتنه است.

* شروع فتنه از هواي نفس و بدعت نظري در مفاهيم است

امام علي(ع) در خطبه 50 نهج‌البلاغه در خصوص اينكه فتنه چگونه شروع مي‌شود صحبت مي‌كنند و مي‌فرمايند كه شروع فتنه از دو جاست:
يك بعد نفساني دارد يعني خودخواهي؛ افرادي پيدا مي‌شوند كه خود محورند، ديكتاتورند، منفعت طلبند و فقط دنبال قدرت و پيروزي خودشان هستند.
دوم اينكه شروع فتنه از بدعت نظري در مفاهيم است؛ يعني تغيير دادن اصول يا تحريف آن.
حضرت اميرالمؤمنين(ع) در خطبه 50 اين دو عامل را نقطه شروع فتنه مي‌داند.
سپس گروهي از گروه ديگري كمك مي‌خواهند؛ يعني يك عده انحرافات فكري را تئوريزه مي‌كنند و عده‌اي هم براي نفسانيت آنها ‌هيزم مي‌ريزند و آنها هم با نفسانيت خود روي مفاهيم تئوريك آنها نفت مي‌ريزند.
ادامه دارد...