بازخواني بيانيهها و اظهار نظرهاي ميرحسين موسوي

ميرحسين موسوي با صدور بيانيههاي مختلف، جامعه را به سوي آشوب سوق داد؛ چرا كه وي با يك برنامهريزي جامع و همسو با غرب به دنبال كودتاي مخملي در ايران است.
يادداشت تحليلي فارس؛ حماسه 22 خرداد يك نقطه قوت براي نظام جمهوري اسلامي ايران بود؛ ولي اغشاشات و حوادث پس از آن موجب شكل گيري يك جبهه نفاق در مقابل نظام و ولايت بود.
بر اين اساس، برخي از سران كودتاي مخملي با صدور بيانيهها و برخي اظهار نظرهاي گوناگون موجب وهن نظام مقدس اسلامي شدند؛ در اين ميان ميتوان از موسوي به عنوان چهرهاي ياد كرد كه با صدور بيانيههاي مختلف، جامعه را به سوي آشوب سوق داد و با برنامهريزي جامع و همسو با غرب به دنبال كودتاي مخملي در ايران بود.
در اينجا سعي شده است بيانيهها و اظهار نظرهاي بيمورد ميرحسين موسوي مورد بررسي قرار گيرد و نقاط ضعف و حرفهاي بيمنطق آقاي موسوي نمايان شود:
اولين نكتهاي كه درباره بيانيههاي مكرر آقاي موسوي به چشم ميخورد، پذيرش شكست در انتخابات و پروژه آشوب بود. ميرحسين موسوي با عوام فريبي، مردم را تشويق به آرامش ميكرد و توصيه و تشويق به آرامش يك روش از قواعد بازي وي براي به آشوب كشيدن جامعه بود.
جنبش سبز به رهبري ميرحسين مجبور شد براي ادامه روند كودتاي مخملي، برنامهاي درازمدت را طراحي كند. آنها ابتدا فكر ميكردند در برههاي بعد از انتخابات ميتوانند به سرعت به اهدافشان برسند، ولي با توجه به هوشياري مردم، برنامهريزي اوليه آنها شكست خورد و در نتيجه مجبور شدند استراتژي طولاني مدت را پيگيري كنند.
اين حركتهاي منافقانه در گذشته هم بارها و بارها اتفاق افتاده بود؛ به عنوان مثال در 18 تير تصور ميكردند كه بتوانند ماجرا را تمام كرده و ضربه نهايي را به نظام وارد كنند؛ ولي با تدبير مقام معظم رهبري ماجرا قائله يافت و اين نيروها مجبور به عقبنشيني شدند.
تاكتيكي كه بر مبناي براندازي نرم به وجود آمده بود، بعد از شكست در انتخابات در قالب التهاب و آشوب شكل گرفت؛ ولي جنبش راديكالي سبز از تجربيات شكست در پروژه اغتشاشات درسي نگرفت و اين مسئله موجب شد در روز قدس در مقابل مردم در خيابانها دست به آشوب بزنند و به اموال عمومي مردم صدمه وارد كنند.
موسوي در بيانيههاي خود چندين بار اشاره ميكند كه جبهه سبز اميد راهي است كه خداوند پيش روي قرار داده و ما آن را با نماد سبز نشان ميدهيم؛ البته بايد اين مسئله روشن شود كه راهي كه خداوند براي شما مقدر كرده است، به خدا منتهي ميشود يا به شيطان بزرگ، آمريكا؟!
در واقع موسوي در راستاي اهداف امريكا و غربيها حركت كرد و در ايام انتخابات بيشترين حمايت از موسوي در رسانههاي غربي ديده شد. در ايام انتخابات رسانههاي بيگانه رسما براي ايشان تبليغ ميكردند و به تريبون رسمي موسوي تبديل شده بودند.
سوالي كه در اينجا مطرح ميشود آن است كه چرا طرح شبكه خودجوشي كه توسط آقاي موسوي ايجاد شده است، در سايت موسسه آمريكايي مطالعات خاورميانه ديده ميشود؛ موسسهاي كه زير نظر جورج سورس صهيونيست فعاليت ميكند و در تلاش است يك طرح امريكايي را با همراهي عناصر خود در ايران بوميسازي كند و بدين طريق در مقابل آموزههاي واقعي اسلام بايستد.
نكته قابل تامل اين است كه اصلاحطلبان كه سالهاي متمادي در مقابل قرآن و آموزههاي قرآني و ارزشهاي الهي ايستادهاند و بدترين اهانتها را به خدا و پيامبر روا داشتهاند، چگونه دلشان براي هيئتهاي مذهبي و جلسات قرآني تنگ شده است و بر همين اساس تلاش ميكنند كه شبكه خودجوش خود را بر مبناي مذهب شكل دهند؟
نكته ديگري كه در اظهار نظرهاي اخير موسوي مورد توجه قرار ميگيرد، تاكيد وي بر اصل 27 قانون اساسي است و ادعاي اينكه آزادي اجتماعات در ايام انتخابات تعطيل شده است.
بر اساس اصل 27 قانون اساسي، اجتماعات مردمي آزاد است؛ مادامي كه مخل آسايش مردم و نظم جامعه نباشد. اين موضوع در انتخابات هم اتفاق افتاد. موسوي هركجا كه ميخواست براي تبليغ در جمع مردم حضور مييافت و آزادانه به بيان ديدگاههاي خود ميپرداخت؛ حتي رئيس جمهور رسما دستور دادند كه تمامي مراكز فرهنگي و دانشگاهي براي برگزاري تجمعات تبليغاتي در اختيار ايشان قرار بگيرد.
در اين تجمعات آقاي موسوي عليه رئيس جمهور موضعگيري كرد و به سياهنمايي چهره دكتر احمدي نژاد پرداخت؛ ولي هماكنون وي ميخواهد ماده 27 قانون اساسي برايش اجرا شود و هر روز يك جمعيت را در يك گوشهاي جمع كند و از آن به خود و همفكرانش بهرهبرداري كند.
در پايان بايد به تاكيد بر قانونگرايي توسط ميرحسين توجه كرد؛ اينكه وي قبل از انتخابات بر قانونگرايي تاكيد داشتند؛ اما بعد از شكست در حماسه 22 خرداد با اقدامات تند و خشن و اردوكشيهاي خياباني و با بيانيههاي مكرر، فضاي جامعه را به آشوب كشيد و در مقابل قانون اساسي ايستاد.
نويسنده: عباس بخشي استوار