ایرن‏آن

وبلاگ "خرچنگ زاده در غربت " در آخرين به روز رساني وبلاگ‌ خود مطلبي را با عنوان "بوي الرحمان جنبش سبز در آمده است " منتشر كرده است.
در اين مطلب آمده است:
آخرين نوشته وبلاگ مهدي خزعلي نامه‌اي است به مير حسين موسوي، خواندني است اين نوشته.
جايي در اين نامه آمده است:
در روز قدس كه روز نفي تجاوز، اشغال، نژاد پرستي و جنايت است، شعار ” نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران سر مي دهند” من با قسمت دوم شعار موافقم، اما ” نه غزه، نه لبنان” با تعاليم اسلامي ناسازگار است، مگر رسول گرامي اسلام(ص) نفرمود: “من اصبح و لم يهتم بامور مسلمين، فليس بمسلم” اگر نسبت به امور مسلمين بي تفاوت باشيم، مسلمان نيستيم! براي ما مهم است چه بر سر مسلمانان غزه و لبنان، چين و چچن مي آيد، همانگونه كه با مسلمانان چين و چچن همدردي مي كنيم با مسلمانان غزه و لبنان همدرديم.
اين نوشته كه از زبان يكي از سرسخت ترين منتقدان دولت احمدي نژاد به روي كاغذ آمده است تنها براي من يك معنا دارد و آن اين است كه بوي الرحمان جنبش سبز با همه پتانسيل هاي آزادي خواهي و جمهوري خواهي اش بلند شده است. و اين تنها نتيجه سياست ها و هدف گذاري هاي نادرست سران جبش سبز بود كه در تضاد با اسلام و آرمانهاي خميني كبير بود و نه تنها اصل اسلاميت را به چالش مي كشيد بلكه به اصل جمهوريت نيز اصالتا عنايتي نمي داشت و تنها در صورت كلمه مانده و معني را در مانده بود. موضع گيري هاي اخير موسوي نيز پيرامون اين شعار ها و سياست‌هاي كلي انحرافي، به عقيده من بسيار دير، ناكافي و غير شفاف بود.
به قول معروف آش آنقدر شور شده كه كدخدا هم فهميد.