IRNON.com
/قسمت اول/
راههاي خروج از فتنه در جامعه اسلامي
 

وضعيت فتنه وضعيتي است كه حق و باطل با يكديگر آميخته شده و حتي با شعارهاي فريبنده به باطل، لباس حق پوشانده مي شود و پيشينه و سوابق افراد مدعي حق به گونه اي است كه امر بر مردم و نخبگان مشتبه شده و آنها را در معرض آزمون سختي قرار مي دهد.


 

نظام سياسي ايران پس از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي تاكنون، همواره صحنه ظهور و بروز تحولات مختلفي بوده است. اين تحولات كمابيش باعث تاثيرات مثبت يا منفي در ساختار جامعه و نظام سياسي كشور گرديده است. انتخابات دهم رياست جمهوري، اگرچه به لحاظ حضور بي سابقه و حداكثري مردم به نقطه درخشاني در تاريخ سياسي كشورمان تبديل شد اما سلسله وقايع و حوادث پس از آن در بعد خارجي بر جايگاه جمهوري اسلامي تاثير منفي گذارد و در بعد داخلي جامعه اسلامي را وارد شرايط جديدي نمود كه مقام معظم رهبري از آن با عنوان «فتنه عميق» ياد كردند. فتنه در بينش اجتماعي اسلام به حركتي اجتماعي با مجموعه خصوصيات مشخص اشاره دارد كه در آن فضا تشخيص حق از باطل با مشكل مواجه شده و لازم است با آن مقابله جدي نمود. سؤال اصلي نوشتار حاضر اين است كه چه عواملي باعث پيدايش فتنه در جامعه مي گردد؟ و در صورت ابتلاي جامعه به فتنه راه هاي مقابله و خروج از آن چگونه است؟ به منظور پاسخ به سؤالات پيش گفته از روش تاريخي- تحليلي استفاده شده و ضمن اشاره به دوره زمامداري اميرالمؤمنين علي(ع)، از فرمايشات آن امام همام براي گذار شرايط امروز جامعه اسلامي از فتنه پيش آمده بهره خواهيم برد.
شرايط فتنه و آزمون سخت نخبگان
تاريخ علم به قواعد و سنن حاكم بر زندگي انسان هاي پيشين است كه از مطالعه و بررسي حوادث و وقايع گذشته به دست مي آيد. چنين نگرشي به تاريخ تنها به مطالعه احوال گذشتگان اكتفا نمي كند بلكه ضمن توجه به راز و رمز پيروزيها و اعتلاي جوامع و انحطاط و سقوط آنها، به عنوان چراغي روشنايي بخش راه آيندگان را هموار مي سازد. اين سخن درباره تحولات سياسي صدر اسلام نيز صادق است به گونه اي كه بهره گيري از تجربيات و عبرت هاي پندآموز آن دوره مي تواند بر سرنوشت امروز جامعه اسلامي مان تاثيرگذار باشد.
دوران اميرالمؤمنين علي(ع) يكي از دوران هاي مثال زدني و عبرت آموز تاريخ سياسي اسلام براي مواجه شدن جامعه اسلامي با فتنه هاي سنگين و شكننده است. از اين منظر شباهت هايي را ميان رفتار برخي خواص و نخبگان در دوران اميرالمؤمنين(ع) و دوران كنوني انقلاب اسلامي مي توان يافت. اگرچه در سطح توده هاي مردم اين مسأله از تفاوت هاي بسياري برخوردار است. مردم زمان اميرالمؤمنين(ع) تحت تاثير جريان هاي انحرافي و خواص واخورده، از مسير امام(ع) فاصله گرفتند تا آنجا كه حضرت در نكوهش نافرماني آنان فرمودند: «دل من از دست شما پرخون و سينه ام از خشم شما مالامال است. كاسه هاي غم و اندوه را جرعه جرعه به من نوشانيديد و با نافرماني و ذلت پذيري رأي و تدبير مرا تباه كرديد».(نهج البلاغه، خطبه 27)
اما قاطبه ملت شريف ايران اسلامي امروز همچنان مستحكم، وفادار به امام(ره) و شهدا باقي مانده و با تبعيت و جانفشاني در راه انقلاب و رهبري فرزانه آن، مسير پيشرفت و سرافرازي را با افتخار مي پيمايند و اين نكته اي است كه مكرراً در فرمايشات امام راحل و رهبر معظم انقلاب به آن اشاره شده است. لكن واقعيت اين است كه خواص و نخبگان عصر ما همانند دوران اميرالمؤمنين(ع) در معرض آزمون سختي واقع شده اند. حضرت در روزهاي نخست پذيرش حكومت به اين مسئله اشاره نموده و فرمودند:
«الا و ان بليتكم قد عادت كهيئتها يوم بعث الله نبيه والذي بعثه بالحق لتبلبلن بلبله و لتغربلن غربله و لتساطن سوط القدر، حتي يعود اسفلكم اعلاكم و اعلاكم اسفلكم». (نهج البلاغه، خطبه 61)
«آگاه باشيد تيره روزي ها و آزمايش ها همانند زمان بعثت پيامبر بار ديگر به شما روي آورد. سوگند به خدايي كه پيامبر را به حق مبعوث كرد، سخت آزمايش مي شويد، چون دانه اي كه در غربال ريزند يا غذايي كه در ديگ گذارند به هم خواهيد ريخت و زير و رو خواهيد شد تا آن كه پايين به بالا و بالا به پايين رود».
دوره زمامداري اميرالمؤمنين علي(ع) كه از اواسط دهه سوم بعد از رحلت پيامبر(ص) آغاز گرديدبا فتنه هاي بسيار عميق و آزمون هاي بسيار دشوار همراه بود. تفاوت عمده تحولات زمان پيامبر(ص) و اميرالمؤمنين(ع) اين بود كه در دوران رسول مكرم اسلام مرز ميان اسلام و كفر مشخص بود و در اكثر جنگها در يك سو اسلام صريح و در سوي ديگر كفر صريح قرار داشت اما در زمان علي(ع) جنگ هاي رخ داده ميان جناح هاي داخلي اسلام بود و طرف هاي مقابل حضرت نه تنها ظاهراً مسلمان بودند بلكه سابقه داران جهاد و مبارزه در راه اسلام و همچنين برخي صحابه و ياران پيامبر(ص) نيز در آن حضور داشتند. اين مسئله موجب شد كه نه تنها مردم عادي در تشخيص جبهه حق از باطل دچار مشكل شوند بلكه حتي برخي از خواص نيز نتوانستند به عمق مسائل آگاه شوند و حق را از باطل تشخيص دهند و در نتيجه به اشتباه افتادند.
شاهد سخن واقعه اي در جنگ جمل است كه يكي از ياران حضرت علي(ع) به ايشان مراجعه نموده و عرضه مي دارد: «من در امر حيرت آوري گرفتار آمدم. حيرتم از اين است كه مي بينم شما با كساني مي جنگيد كه آنها هم از صحابه بزرگ پيامبر بوده اند و خود شما هم از نزديكان رسول الله هستيد. هر دو طرف منزلت رفيعي در حق و سابقه درخشاني از اسلام دارند. در اين امر متحيرم كه كداميك از شما را به حق بدانم؟»
حضرت ضمن اشاره به توصيه روش شناسانه مهمي فرمودند: «انك لملبوس عليك! ان الحق و الباطل لايعرفان با قدار الرجال، اعرف الحق تعرف اهله و اعرف الباطل تعرف اهله» (شما روش خطايي برگزيده اي حق و باطل را از روي شخصيت افراد نمي توان سنجيد. بايد ابتدا حق را بشناسي و سپس از روي حق اهل آن راشناسايي كني و همينطور باطل را بشناسي و آنگاه از روي آن اهلش را شناسايي كني» حضرت با اين سخن گرانقدر تأكيد مي فرمايند كه حق را نبايد با افراد و آدم ها سنجيد بلكه افراد را بايد با حق مورد سنجش قرار داد. اگر ملاك تشخيص حق از باطل اشخاص و سابقه آنها باشد چه بسا مشكلات عديده اي در مسير تشخيص واقع شود.
به هرترتيب علت اصلي اين ترديدها در رفتار خواص و به تبع آن توده هاي مردم در عصر اميرالمؤمنين(ع) حاكم شدن وضعيت فتنه در جامعه بود. به اين معنا كه در جامعه آن زمان شرايطي پديدار شده بود كه در آن تشخيص حق از باطل يا درست از نادرست دشوار گشته بود. از اين رو مي توان گفت: وضعيت فتنه وضعيتي است كه حق و باطل با يكديگر آميخته شده و حتي با شعارهاي فريبنده به باطل، لباس حق پوشانده مي شود و پيشينه و سوابق افراد مدعي حق به گونه اي است كه امر بر مردم و نخبگان مشتبه شده و آنها را در معرض آزمون سختي قرار مي دهد.
عوامل پيدايش فتنه:
فتنه در مراحل ابتدايي خود به صورت نامشهود و در خفا شكل مي گيرد كه در اين زمان فاقد عوارض ظاهري و خارجي مي باشد اما در مراحل بعدي آشكارا و بي پرده رخ عيان مي كند و آثار و تبعات مذموم خود را در اجتماع ظاهر مي نمايد. به طوركلي پيدايش فتنه معلول دو دسته عوامل فردي و اجتماعي است كه در ادامه به آنها اشاره مي شود:
الف- عوامل فردي:
1-پيروي از هواي نفس: اميرالمؤمنين علي(ع) سرآغاز و منشأ فتنه ها را پيروي از هواي نفس مي دانند و مي فرمايند: «انما بدء وقوع الفتن اهواء تتبع...» (نهج البلاغه، خطبه 50) تبعيت از هواي نفس ازجمله مهمترين عوامل فردي شكل گيري فتنه مي باشد كه در عرصه اجتماعي با تحريك محرك هاي بيروني خود را عيان مي سازد. اين مضمون با تعبير ديگري از امام صادق(ع) نقل شده كه فرمودند: «واعلم ان كل فتنه بدوها حب الدنيا» (اصول كافي، ص 208) «بدان كه ابتداي هر فتنه اي حب و دوستي دنياست» زبير در زمره نخستين كساني بود كه مسلمان شد. ا زمهاجرين به حبشه و مكه بود. جزء چهارنفري بود كه عليه غصب خلافت همراه علي(ع) بود و سلمان فارسي مي گويد: «زبير درياري رساندن به امير مؤمنان از همه ما آگاه تر بود» در تمامي جنگ ها شركت داشت و نقطه نقطه تنش مجروح بود. زبير پسرعمه علي(ع) و پيامبر(ص) بود و از اولين كساني بود كه با علي(ع) بيعت كرد و... اما چه شد كه جزء اولين كساني شد كه بيعت را انكار كرد و اولين جنگ را بر علي(ع) تحميل نمود تا آنجا كه پس از كشته شدنش، امام علي(ع) بر جنازه زبير آمدند و شمشير او را دردست گرفتند و مدتي بر آن گريستند و فرمودند: «با اين شمشير چه بسا اندوه ها از چهره پيامبر زدوده شد!» واقعاً چه شد كه برخي صحابه همچون زبير به بيراهه كشانده شدند؟

 


نويسنده:محسن محمدي الموتي