نگاهي به بيانات رهبر معظم انقلاب در خطبه هاي اخير نماز جمعه

به فرموده مقام معظم رهبري، «اختلاف نظرها و انشعابهايي كه پيدا ميشود، همه يك جور نيست.» برخي اختلاف در مباني و عقايد است و برخي اختلاف در منافع و برخي اختلاف در سلايق.
سيسال و چندماه از پيروزي انقلاب اسلامي در بهمن پنجاهوهفت ميگذرد. در همه اين سالها بودند كساني كه براي پاگير شدن انقلاب، جان فشاندند، خون و آبرو دادند و از مال و دارايي خود گذشتند. اما كساني هم بودند كه در اين ميان از جريان اصيل انقلاب اسلامي فاصله گرفتند و بنا گذاشتند به تعارض و انشعاب. انشعابهايي كه به فرموده رهبر معظم انقلاب گاهي خسارتزا هم بودند. اما با هوشياري مردم و آگاهي و مسئوليتپذيري جريانهاي فعال در آنها حل شدند.
به فرموده مقام معظم رهبري، «اختلاف نظرها و انشعابهايي كه پيدا ميشود، همه يك جور نيست.» برخي اختلاف در مباني و عقايد است و برخي اختلاف در منافع و برخي اختلاف در سلايق.
آنجا كه صحبت از اختلاف سلايق است، بحثي نيست. هر دولت و نظامي در هركجاي عالم مخالفاني دارد كه در نحوه اداره كشور حرف دارند، انتقاد ميكنند، بحث ميكنند، شاهد و دليل ميآورند، در نشرياتشان مطلب مينويسند و... اما مباني را ثابت ميدانند. اتفاقا از ديدگاه رهبر معظم انقلاب «اشكالي ندارد كه مسئولان و متوليان امور كشور منتقديني داشته باشند كه ضعفهاي آنها را بهخود آنها نشان بدهند.»
ايشان در بيانات خود در نماز جمعه، تكليف را روشن كردند: «چيزي كه نظام با او برخورد ميكند بحث مخالفت، معارضه، ضربهزدن و در مقابل نظام و انقلاب شمشير كشيدن است. اما اگر اختلاف، اختلاف در سلايق و در روشهاست اين اختلافات مضر نيست. نافع هم هست.»
رهبر معظم انقلاب معيار سنجش را براي همه تبيين فرمودند و راه را روشن كردند تا حجتي براي كسي باقي نماند: «آنجايي كه افراد در چهارچوب اصول رفتار كنند، نظام برخورد نميكند. بناي نظام در اينجا، جذب حداكثري و دفع حداقلي است. اين، روش نظام است؛ اين را همه توجه بكنند. آن كساني هم كه نظرات مخالف با نظرات رسمي دارند، در اين چارچوب ميتوانند خودشان را مقايسه كنند. اگر كسي با مباني نظام معارضه كند، با امنيت مردم مخالفت كند، نظام مجبور است در مقابل او بايستد.»
ايشان در ادامه خطبه به موضوع انحراف و فسادپذيري شخصي اشاره كردند و فرمودند: «انحراف در عقيده بهمرور پيش ميآيد؛ دفعتا پيش نميآيد كه ما فكر كنيم يك نفري شب مؤمن ميخوابد، صبح منافق از خواب بيدار ميشود؛ نه، بهتدريج و ذره ذره پيش ميآيد. اين، علاجش هم مراقبت از خود است. مراقبت از خود هم يعني همين تقوا.»
با اين حال، ادامه همين فسادهاي شخصي كار را بهجاهاي باريكتر ميكشاند: «همين بيمارياي كه اشخاص ممكن است دچارش بشوند، ممكن است به سراغ جمهورياسلامي هم بيايد. اسم، جمهورياسلامي باشد، ظاهر اسلامي باشد، صورت، اسلامي باشد، اما سيرت و رفتار و عملكرد و برنامهها، برنامههاي غيراسلامي.»
ايشان تأكيد كردند: «جمهورياسلامي آن وقتي واقعا جمهورياسلامي است كه با همان مباني مستحكم امام، پيش برود.» و اضافه كردند: «هرجا ما با آن شعارها پيش رفتيم، پيشرفت و پيروزي با ما بوده است.»
در ادامه و فرمودند: «اين خطاست كه بعضي خيال كنند علاج مشكلات كشور - چه مشكلات اقتصادي، چه مشكلات اجتماعي، چه مشكلات سياسي - اين است كه انسان در مقابل دشمن مستكبر سلاح را بيندازد؛ دشمن مستكبر همين را ميخواهد.»
رهبر معظم انقلاب اسلامي افقي را براي نظام تصوير كردند و راه را تا ابد پيش پاي نظام روشن كردند. و انصافا تمام حرف همين است كه: «همه بايد مراقب باشيم كه نظام جمهورياسلامي - كه نظام اسلامي است و مفتخر به اين است كه در قالب احكام دين و اسلام و قرآن ميخواهد حركت كند - به يك نظام بياعتقاد به دين تبديل نشود.»
ايشان فرمودند كه براي تشخيص صالح بودن هر حكومتي بايد ديد كه دوستان و دشمنان آن حكومت چه كساني هستند. شاخص اصلي را ايشان بهدست ما دادند: «يك حكومتي هست كه هرچه غارتگر و زورگوي بينالمللي است، با او مخالف است؛ هر دولت داراي سابقه سياه استعمارگري با او مخالف است؛ هر سرمايهدار صهيونيست خبيثي با او مخالف است. خوب، اين مخالفتها مايه افتخار است؛ اينها كه نبايد كسي را بترساند.»
بزرگترين رهنمود رهبر معظم انقلاب در خطبههاي نماز جمعه درباره روز قدس بود: «روز قدس، روز متعلق به مسئله فلسطين و مظهر وحدت ملت ايران است. مراقب باشيد در روز قدس كساني نخواهند از اين اجتماعات براي ايجاد تفرقه استفاده كنند. از تفرقه بايد ترسيد. با تفرقه بايد مقابله و معارضه كرد. تفرقه نبايد بهوجود بيايد. آن وقتي ملت ايران ميتواند پرچم قدس را با افتخار بلند كند كه يكپارچه باشد.»
رهبر معظم انقلاب در خطبههاي نماز جمعه روز بيستويكم ماه مبارك رمضان، آب پاكي را روي دست دشمنان نظام ريختند. بيانات ايشان به همه آنها آموخت كه براي به انزوا كشاندن نظام و ايجاد تفرقه ميان مردم دل به سراب سپردهاند.
نويسنده:سيد وحيد موسوي