IRNON.com
آسيب‌شناسي حزب مشاركت (بخش اول)
اهداف تاسيس حزب مشاركت
 

مشاركتي‌ها، بعد از پيروزي سيدمحمد خاتمي تلاش كردند تا با نظريه‌پردازي براي دوم خرداد و معرفي آن به عنوان انقلاب، جنبش يا شبه انقلاب،‌ جهت و گرايش خاصي به دوم خرداد بدهند كه بر همين اساس مي‌توان اهداف تاسيس حزب مشاركت را مورد بررسي قرار داد.


 

مشاركت گسترده‌ مردم در دوم خرداد سال 1376، رويداد سياسي و غير‌منتظره‌اي بود كه برداشت‌ها و تحليل‌هاي مختلف و بي‌سابقه‌اي درباره‌ آن بيان گرديد. اين تحليل‌ها كه از سوي فعالان حزب مشاركت، قبل از تشكيل حزب مذكور بيان مي‌شد، رخداد دوم خرداد را به گونه‌اي معرفي مي‌نمود تا از نتايج آن استفاده كند.
در برخي از اين تحليل‌ها، جبهه‌ دوم خرداد انقلاب و فراتر از نظام اسلامي و چارچوب‌هاي آن ارزيابي مي‌شد! (1) در ديگري به مقايسه‌ي رخداد دوم خرداد 1376 با انقلاب اسلامي در 1357 پرداخته و اين نتيجه گرفته مي‌شد كه: "در هر دو واقعه جامعه در معرض نوسازي و مردم خواهان مشاركت گسترده بوده‌اند، با اين تفاوت كه اصلي‌ترين ويژگي انقلاب، خشونت بار بودن آن است؛ در حالي كه دوم خرداد فاقد اين جنبه بود و به اين دليل به انقلاب آرام، خيزش جديد و اصلاحات راديكال ناميده شده است " (2).
در تحليلي ديگر، مشاركتي‌ها براي كاستن از حساسيت نسبت به حركت خود، دوم خرداد را جمع بين دو شيوه‌ انقلابي و اصلاحي تبيين كردند و آن را در زمره‌ "جنبش‌هاي اصتعلابي " دانستند.
جنبش‌هاي اصتعلابي مطالبات جنبش را از بيرون ساختار حكومت اما بدون توسل به خشونت و بدون استفاده از كينه‌ي توده‌هاي ناراضي پي‌گيري مي‌كنند (3) و از نظر محتوايي، هيچ فرقي با انقلاب ندارند (4) اين جنبش‌ها از لحاظ تاريخي به جنبش‌هايي كه در سال 1989 در شرق و مركز اروپا كه در آنها افكار ليبرال دموكراسي بر كمونيسم در حال فروپاشي، غلبه مي‌كرد اطلاق ‌شد(5) اين تحولات از همان خصوصيات و تعريف انقلابات بهره داشتند، چنان‌كه در اثر پيامد اين حوادث و رويدادها از هيئت حاكمه‌ي كشورهاي مربوطه، مشروعيت‌زدايي شد. همچنين در اين كشورها تغييرات اساسي و بنيادي در نظام حكومتي و دگرديسي و تحول در ارزش‌ها به وقوع پيوست. از آنجا كه اين تحولات بدون خشونت و طي روندهاي مسالمت‌آميز در بطن نظام‌هاي حاكم شكل گرفته، و بنياد آنها را بر باد دادند. گاردن‌اَش "Garden Ash " در كتاب "فانوس سحرآميز "، تركيبي از واژه‌هاي اصلاح و انقلاب را براي آن تحولات به كار برده است (6)
ويژگي‌هاي جنبش دوم خرداد در معناي يك جنبش اصتعلابي (تركيب انقلاب و اصلاح) كه به شيوه‌‌هاي دموكراتيك رخ مي‌دهد، از ديدگاه علوي‌تبار يكي از اعضاي اصلي حزب مشاركت عبارت‌اند از:
"1- مبتني بر جنبش توده‌اي نيست و بر فعاليت نهادهاي مدني استوار است؛
2- از خشونت و ابزارهاي قهرآميز بهره نگيرد؛
3- مبارزه را فقط به سياست تقليل ندهد و حتي‌المقدور در ابعاد مختلف بكوشد؛
4- به دنبال تحولات انفجاري و ناگهاني نباشد و از تدريج و گام‌به‌گام بودن استقبال كند؛
5- به جاي برخورداري از رهبري فرهمند، متكي بر رهبري جمعي و حساب‌گرايانه باشد " (7)
مشاركتي‌ها با تحليل‌هايي در صدد مصادره‌ دوم خرداد بودند و در آن جهت قدم برمي‌داشتند تا آن را از حالت يك چرخش قدرت در چارچوب نظام خارج نمايند.
بر اين اساس جمعي از فعالان ستادهاي آقاي سيدمحمد خاتمي پس از رخداد دوم خرداد 1376، كه عمدتاً از نزديكان و دوستان وي بودند، با هدف حداكثر بهره‌برداري از فرصت به‌دست آمده و با سوار شدن بر موج حاصل از بيست ميليون رأي ملت ايران و نشستن بر سر "سفره‌ دوم خرداد "، پي‌ريزي و تشكيل يك حزب سياسي را دنبال كردند كه "حزب جبهه مشاركت ايران اسلامي " نام گرفت. محمدرضا خاتمي، دبير كل اول حزب مشاركت، در مصاحبه‌اي با روزنامه‌ همشهري در 22 دي 1378، اين‌گونه به تحليل فوق اذعان مي‌كند كه
"هدف اصلي از تشكيل جبهه‌ مشاركت ارائه برنامه‌هايي بود كه به نوعي همه بيست ميليوني كه به آقاي خاتمي رأي دادند احساس كنند مي‌توانند در اين تشكيلات وارد شوند. بنابراين ما يك حوزه‌ بسيار گسترده‌اي از فعاليت اجتماعي را براي خود تعريف كرديم " (8)
از سوي ديگر اين فعالان به دنبال حضور سيدمحمد خاتمي، رئيس‌جمهور وقت، به عنوان رهبر اين حزب بودند. سعيد حجاريان، تئوريسين و استاد جنگ رواني حزب مشاركت، در جايي از محمد خاتمي درخواست مي‌نمايد كه رهبري اين حزب را به ‌عهده بگيرد ولي وي از اين كار طفره مي‌رود:
"گفتم رئيس‌جمهور هستي ولي رهبر جنبش هم باش. در جواب من دو سه بار گفت: من نمي‌خواهم (هم) رئيس‌جمهور باشم و در عين حال رئيس اپوزيسيون هم باشم " (9)
مشاركتي‌ها هدف از تشكيل حزب مشاركت را پيشبرد برنامه‌هاي سيدمحمد خاتمي، معرفي مي‌نمايند. دبيركل وقت حزب مشاركت در اين رابطه بيان مي‌دارد كه "آنها (انصار حزب مشاركت) مطمئن بودند اگر ما يك تشكيلات سياسي منسجمي در داخل كشور نداشته باشيم در دراز مدت برنامه‌هاي آقاي خاتمي به نتيجه نخواهد رسيد. به همين جهت از نخستين روزهاي پيروزي آقاي خاتمي در انتخابات رياست جمهوري عده‌اي مصمم بودند كه اين تشكيلات سياسي را رسماً راه‌اندازي و با توجه به نيروهايي كه در آن زمان اطراف آقاي خاتمي بودند بتوانند نيروهايشان را تعريف بكنند " (10)
مشاركتي‌ها، بعد از پيروزي سيدمحمد خاتمي تلاش كردند تا با نظريه‌پردازي براي دوم خرداد و معرفي آن به عنوان انقلاب، جنبش يا شبه انقلاب،‌ جهت و گرايش خاصي به دوم خرداد بدهند. آنها مدتي مسئوليت‌هايي حساس داشتند. اكثر آنها زمينه اوليه‌ تحصيلاتي‌شان فني و غير‌علوم انساني بود، اما با دور ماندن از قدرت به سوي علوم انساني گرايش يافته و به تحصيل و تحقيق در آن پرداختند. اكثر آنها به مباحث ناشي از موج جديد روشنفكري و مباحث دگرانديشي در فكر ديني علاقه‌مند شده و بدان گرايش يافتند. بيشتر آنها حول محور شخصيت‌هايي چون عبدالكريم سروش، محملي براي بازسازي فكري و اجتماعي خود پيدا كردند. چنين ويژگي‌هايي است كه اين عده را به هم پيوند زده و هويت فكري ـ اجتماعي آنها را به هم گره مي‌زند.
از مهم‌ترين محافل حلقه‌هاي مطالعاتي، كه تحليلگران و نويسندگان بر‌آمدن گفتمان چرخش ‌يافته چهره‌هاي شاخص حزب مشاركت را ناشي از آن مراكز مي‌دانند، مي‌توان به حلقه‌ي كيان و در مرحله‌ بعد مركز مطالعات استراتژيك رياست جمهوري و چند محفل ديگر اشاره كرد كه در بخش‌هاي بعدي اين سلسله‌گزارش به آنها پرداخته خواهد شد.

ادامه دارد...

پي‌نوشت:
1- عباس عبدي، بيم‌ها و اميدها، تهران، انتشارات همشهري، 1378، ص 138
2- حميدرضا جلايي‌پور، دولت پنهان، تهران، طرح نو،1379، صص 19ـ20
3- حميدرضا جلايي‌پور، جامعه‌شناسي جنبش‌هاي اجتماعي، تهران، طرح نو، 1381، ص 130
4- همان، ص 133
5- جهاندار اميري، اصلاح‌طلبان تجديدنظرطلب و پدرخوانده‌ها، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامي، 1386، ص 102
6- جواد صباغ‌زاده، "1376 و جنبش‌هاي اجتماعي "، مجله‌ زمانه، شماره‌ي 31 و 32، سال چهارم، فروردين و ارديبهشت 1384، ص30
7- عليرضا علوي‌تبار، "تاكتيك‌هاي اصلاح‌طلبان و محافظه‌كاران "، نشريه‌ نامه‌، شماره‌ 34، دي ماه 1382
8- روزنامه‌ي همشهري، 22/10/1378
9- حسين سليمي، كالبدشكافي ذهنيت اصلاح‌گرايان، تهران، گام نو، 1384، ص 65
10- روزنامه‌ صبح امروز، مصاحبه با محمدرضا خاتمي، 28/10/1378

منبع: كتاب آسيب‌شناسي حزب مشاركت ايران اسلامي
(انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامي)