IRNON.com
واكنش ميردامادي به مواضع مخملباف و منتظري:
از تسخير سفارت آمريكا پشيمان نيستيم
 

مخملباف كه از طرف خود به عنوان رهبر معترضان در خارج منصوب شده، مدعي شد مردم ايران بايد با مرور ماجراي گروگان‌گيري، خود را از اين اقدام افراطي مبرا كنند. چون به اعتقاد او، گروگان گيري لطمه به قلب‌هاي مردم آمريكا وارد كرده و باعث 30سال رابطه منفي مردم دو كشور شده است


 

در پي اقدام سئوال برانگيز محسن مخملباف و موضع گيري منتظري عليه تسخير لانه جاسوسي آمريكا در سال 58، محسن ميردامادي، سخنگوي دانشجويان در ماجراي تسخير سفارت آمريكا در 13 آبان 1358با ارسال بيانيه اي از زندان اوين به تحليل اقدام تاريخي دانشجويان و دفاع قاطع از آن پرداخت.
محسن مخملباف دو روز قبل بابت تسخير لانه جاسوسي آمريكا و دستگيري اعضاي سفارت اين كشور در ايران توسط دانشجويان پيرو خط امام، از مردم و حكومت اين كشور عذرخواهي كرد.
وي كه از طرف خود به عنوان رهبر معترضان به انتخابات در خارج از كشور منصوب شده، مدعي شد مردم ايران بايد با مرور ماجراي گروگان‌گيري، خود را از اين اقدام به گفته او افراطي مبرا كنند. چون به اعتقاد او، گروگان گيري لطمه به قلب‌هاي مردم آمريكا وارد كرده و باعث ايجاد سي سال رابطه منفي بين مردم دو كشور شده است.
منتظري نيز در پاسخ به يك سايت اينترنتي گفته بود: اشغال سفارت آمريكا در بدو پيروزى انقلاب كه مورد‏ ‏حمايت اكثر اقشار انقلابى و مرحوم امام خمينى بود، مورد تأييد اينجانب نيز‏ ‏بود; ولى با آن عوارض منفى و حساسيت شديدى كه بين مردم آمريكا به‏ ‏وجود آورد كه هنوز آثار آن باقى است ، معلوم شد كه كار درستى نبوده; و‏ ‏اصولاً سفارت يك كشور به منزله جزئى از آن كشور است ، و كشورى كه‏ ‏در حال جنگ رسمى با ما نبود اشغال سفارت آن به منزله اعلان جنگ با آن‏ ‏كشور است و كار صحيحى نمى باشد. از قرار اطلاع بعضى از جوانان انقلابى‏ ‏و متعهدى كه متصدى اين كار بودند نيز اشتباه بودن آن را قبول دارند.
در عين حال به نوشته برخي سايتهاي خبري، محسن ميردامادي با رد اشتباه بودن اين اقدام، آن را در راستاي منافع ملي مردم ايران دانسته و با اشاره به تلاش آمريكايي‌ها در ماجراي مك فارلين (سال 65) براي ارتباط با ايران، ادعاي آقاي منتظري مبني بر تداوم آثار منفي اين اقدام را رد كرده است.
‏ ‏
در پيام ميردامادي آمده است:

روز سيزده آبان 1358 يكي از سر فصل هاي مهم تاريخ سياسي ايران است. به تعبير امام خميني(ره) آن رويداد سر آغاز انقلاب دوم در كشور ماست. از اين رو فهم درست آن بخصوص سي سال بعد از آن واقعه، حاوي درسهاي فراوان تاريخي و راه گشايي براي عبور از پيچيدگي هاي سياسي امروز است.

تسخير سفارت امريكا به وسيله دانشجويان مسلمان پيرو خط امام بايد با شناخت شرايط زماني و تاريخي خود، هم در عرصه داخلي و هم در عرصه بين المللي مورد بررسي و ارزيابي قرار گيرد. توصيف و تحليل آن واقعه بر پايه شرايط امروز و بدون توجه به واقعيات آن زمان به همان اندازه اشتباه است كه بخواهيم در باب مسائل امروز جامعه بر مبناي شرايط و معيارهاي آن روز و آن زمان قضاوت كنيم...

با توجه به اين ضرورت مي توان دريافت كه:

1- تسخير سفارت امريكا واكنش در قبال سياست هايي بود كه دولت امريكا با كودتاي 28 مرداد عليه كشور ما آغاز كرده و تا زمان پيروزي انقلاب اسلامي و حتي بعد از آن و زمان تسخير سفارت آن ها را ادامه داده بود.

2- تسخير سفارت امريكا پاسخ به تهديد هاي خارجي نسبت به انقلاب بزرگ اسلامي و دستاوردهاي آن بود كه با توجه به تجربيات تاريخي به نگراني جدي آن روز بخش قابل توجهي از دانشجويان و مردم تبديل شده بودكه دفاع از انقلاب مردمي و نظام نوپاي حاصل از آن را مهمترين وظيفه خود مي دانستند.

3- عكس العمل مثبت مردم در سراسر كشور پس از تسخير سفارت امريكا و اجماع عمومي در تأييد آن حركت نشان داد كه سياست هاي امريكا تا چه ميزان در افكار عمومي آثار منفي برجاي گذاشته و آن سياست ها و دخالت ها و حمايت از رژيم ديكتاتوري شاه در چه حد موجب نفرت همگاني شده بوده است.

اكنون سي سال بعد از آن رخداد مهم كه علاوه بر ايران، منطقه و جهان را نيز تحت تأثير قرار داد، مي توان به تعبير حضرت علي(ع) از اين تاريخ سي ساله براي امروز پند و عبرت گرفت. بر اين اساس شايد بتوان گفت:

1- اقدام دانشجويان مسلمان پيرو خط امام برگي درخشان از تاريخ فعاليت هاي دانشجويي در ايران و جهت گيري ضد استعماري دانشجويان مسلمان و دفاع آنان از منافع ملي است كه در جلوگيري از دخالت بيگانه و آسيب زدن به نظام جمهوري اسلامي در دوران پس از انقلاب تأثيرات جدي داشته است.

2- عدم محبوبيت يا مقبوليت برخي چهره ها و افراد كه برخلاف ديدگاهها و عملكردهاي گذشته خود، تازه امروز به شعارهاي سي سال قبل مردم رسيده اند، نبايد باعث ناديده گرفتن واقعيات و ضرورت هاي آن زمان و ترديد نسبت به اصالت و درستي مواضع مبتني بر آنها شود.

3- اين تصور، كه برخي به ترويج آن مشغولند، مبني بر اين كه وجود مشكلات امروز در روابط ايران و امريكا به دليل ماجراي تسخير سفارت امريكا در سال 58 است نيز ناشي از ناديده گرفتن واقعيت هاي ديگري در طول سي سال گذشته است.

واقعيت اين است كه امريكائيان از سال 1366(1987ميلادي) كه مك فارلين را به عنوان سفير ويژه به ايران فرستادند و حتي حاضر شدند به ايران سلاح بفروشند، خواهان برقراري روابط با ايران شده و در واقع موضوع تسخير سفارت را به تاريخ سپرده و با عبور از آن واقعه، روابط آينده خود را با ايران در گرو گذشته آن قرار نداده اند.

اين موضوع بعدها نيز در اظهارات آلبرايت، وزير خارجه دولت كلينتون و نيز خود او انعكاس داشته است به نحوي كه با عذرخواهي تلويحي از سياست هاي گذشته خواستند نشان بدهندكه موضوع تسخير سفارت از نظر آنان موضوعي تمام شده است كه مناسبات سياسي آينده در گرو آن نيست. لذا مي توان گفت مسائل كنوني بين دو كشور بيشتر تحت تأثير تحولات و مسائل داخلي امروز دو كشور قرار دارد و موضوع تسخير سفارت هم اكنون جزء مسائل و مشكلات ميان دو كشور نيست.

4- علي رغم تحولات و تغييرات مهمي كه نسبت به دوران انقلاب، هم در عرصه داخلي و هم در عرصه بين المللي بوجود آمده است، بايد به اين نكته توجه داشت كه براي اصلاح امور داخل كشور و پيشبرد اصلاحات مورد نياز، نمي توان و نبايد نگاه به خارج داشت. زيرا اين يك اصل است كه بيگانگان صرفآ منافع خود را دنبال مي كنند. لذا همان طور كه نيروهاي اصيل اصلاح طلب همواره تأكيد داشته اند، بايد باور داشت كه اصلاحات زماني مي تواند موفق و ماندگار باشد كه درون زا و مبتني بر خواست و اراده مردم باشد. چرا كه بر اساس يك قاعده قرآني كه مي فرمايد: ان الله لا يغير ما بقوم حتي يغيروا ما بانفسهم، خداوند سرنوشت قومي را دگرگون نمي كند مگر آنكه در درون خود تغيير ايجاد كرده باشند. بنا براين همواره لازم است به خواست و اراده مردم متكي بود و به خداوند بزرگ توكل كرد. گرچه اين هم روشن است كه وقتي اصحاب قدرت اجازه ندهند ارده مردم در داخل محقق شود ناگزير،گرايش و نگاه به بيگانه امكان وقوع مي يابد.

 

 

 

گزارش خبرنگار "سرويس فضاي مجازي " خبرگزاري فارس