سخني با آوا و آيين مشكاتيان (وبلاگ محله)

همسر نامزد ناكام مانده انتخابات رياست جمهوري دهم در سخناني تلويحا علت در گذشت پرويز مشكاتيان را به گردن حوادث پس از انتخابات انداخت و كوشيد از اين رهگذر براي جريان منحط فكري خود دستاويزي بيابد.
ايرج نظافتي نويسنده وبلاگ "محله " در آخرين به روز رساني وبلاگشخصي خود مطلبي را با عنوان "بهره برداري سياسي حتي از مرگ هنرمندان " منتشر كرده است.
بر اساس اين گزارش در اين مطلب آمده است:
در خبرها آمده بود كه مراسم بزرگداشت زنده ياد پرويز مشكاتيان روز دوشنبه - 18 آبان - در تالار شهيدچمران دانشگاه تهران و با حضور جمعي از اساتيد و علاقمندان به موسيقي ايراني برگزارشد.
اما در كنار اين خبر،مطلبي كه تيتر يك برخي از رسانه هاي مدعي اصلاح طلبي قرار گرفت حضور زهرا رهنورد و سخنراني كوتاه او در اين جمع هنري بود.
همسر نامزد ناكام مانده انتخابات رياست جمهوري دهم در سخناني تلويحا علت در گذشت پرويز مشكاتيان را به گردن حوادث پس از انتخابات انداخت و كوشيد از اين رهگذر براي جريان منحط فكري خود دستاويزي بيابد، غافل از اينكه اگر ادعاي ايشان درباره فوت مرحوم مشكاتيان درست باشد بيش از هر فرد ديگري بايد همسر نازنينشان به جامعه هنري پاسخگو باشند.
بخشي از اظهارات خانم رهنورد را بخوانيد: " مرگ هاي زودرس هنرمندان بي ارتباط با وضعيت كنوني جامعه نيست،روح لطيف هنرمندان اين همه معضلات اجتماعي را بر نمي تابد. "
نكته قابل تامل در اين مراسم اين است كه چرا چنين فردي از هر ماجرايي به دنبال بهره برداري است و چرا برگزاركنندگان اين مراسم به ايشان تريبون داده اند و چرا بايد اصولا از مراسم بزرگداشت يك هنرمند ملي بهره برداري سياسي آن هم به نفع يك گروه اقليت شود.
از همه مهمتر خانم رهنورد براساس كدام توجيه عقلي و منطقي گناه درگذشت هنرمند محبوب و ملي ايرانيان را به گردن وقايع پس از انتخابات مي اندازد و . . .
اما واقعيت غير از اين نيست كه استاد زنده ياد پرويز مشكاتيان يك هنرمند برجسته اي بود كه سال ها هنر خود را صادقانه و خالصانه در خدمت مردم قرار داد و در ابتداي انقلاب به جرگه انقلابيون پيوست و آثاري نيز در اين باب ساخته و منتشر نمود.
مشكاتيان در طول دوران پرافتخار هنري اش هيچگاه وارد جنجال هاي سياسي نشد و در زير پرچم هيچ حزب و گروهي سينه نزد و همانند برخي از افراد كه خود را هنرمند ملي معرفي مي كنند به وطن فروشي نپرداخت و عليه ارزش هاي قابل احترام مردمش از تريبون شبكه هاي ماهواره اي دشمنان ايران و ايراني مديحه سرايي نكرد و معيارهاي شناخته شده جامعه اش را به بهاي يك مصاحبه با فلان شبكه ضدايراني نفروخت.
حال مراسم بزرگداشت چنين هنرمندي كه يك چهره ملي و ميهني محسوب مي شود نبايد بازيچه دست افراد فرصت طلبي قرار بگيرد كه در ماه هاي اخير قانونگريزي آنان براي ملت ايران به عينه مشهود بوده است.
در اين ميان كمترين انتظار مردم هنردوست از فرزندان استاد مشكاتيان اين است كه اجازه ندهند مراسم يادبود پدرشان دستاويزي گردد تا افرادي كه منفور ملت هستند از آن به نفع خود سوء استفاده كنند.
خطاب به آوا و آيين عزيز،فرزندان استاد مشكاتيان عرض مي كنيم كه چه افرادي از هنرمندان برجسته و هنردوستان كشورمان به دليل حضور "زهرا رهنورد " در مراسم روز دوشنبه حضور نيافتند،اين در حالي است كه استاد مشكاتيان نه چهره اي سياسي بود و نه با جريان ها و احزاب سياسي ارتباطي داشت.
با اين اوضاع و احوال بايد فرزندان اين استاد گرانقدر مراقب سوء استفاده جريان هاي مرموز سياسي از نام و شهرت پدرشان باشند و فراموش نكنيم كه استاد مشكاتيان يك چهره ملي ايراني بود و هنرش در خدمت اعتلاء فرهنگ و موسيقي ايران زمين قرار داشت و بدون شك مردم اين آب و خاك هيچگاه اجازه نخواهند داد كه جريان هاي منحط فكري كه تشت رسوايي شان مدت هاست از بام افتاده امروزه در پوشش يك چهره به اصطلاح هنردوست با هنرمندان راستين ايران اسلامي ابراز همدردي كنند و خود را كاسه داغ تر از آش معرفي نمايند.
اگر تاريخ دهه اول انقلاب را مرور كنيم و قدري هم منصف باشيم خواهيم ديد كه دوران نخست وزيري همسر همين خانم به ظاهر هنردوست محدوديت هاي فراواني عليه هنر موسيقي اعمال شد و بسياري از اساتيد موسيقي به دليل سياست هاي غلط نخست وزير دوران جنگ تحميلي منزوي شده و خانه نشين شدند و بسياري ديگر به دليل بي مهري هاي فراوان رحل اقامت در ديار غرب گزيدند،حال خانم رهنورد لطفا پاسخ دهند كه آيا مرگ زودرس براي هنرمندان به دليل بي توجهي مسئولان در آن زمان با عقل و منطق همخواني دارد و مصداق عيني پيدا مي كند يا در زمان حاضر؟ قضاوت اين موضوع به را مردم و هنردوستان وامي گذاريم.