خالد مشعل، مبارزي كه موساد از كشتن وي ناكام ماند

يك نويسنده آمريكايي با بازگويي ماجراي نقشه ناموفق موساد براي به قتل رساندن خالد مشعل از وي به عنوان مبارزي ياد ميكند كه صهيونيستها درصدد بودند او را به روش فريبندهاي به قتل برسانند.
"مايكل هافمن "، دانشمند تجديدنظر طلب آمريكايي و نويسنده كتاب "يهوديت كشف شد! " در گزارشي به بيان ماجراي طرح ناموفق رژيم صهيونيستي براي ترور "خالد مشعل "، رئيس دفتر سياسي جنبش حماس، پرداخته است.
در اين گزارش كه هفتهنامه "امريكنفريپرس " آن را منتشر كرده، آمده است: خالد مشعل، رهبر در تبعيد جنبش مقاومت فلسطينيان، حماس است كه در حال حاضر، نوار غزه را تحت كنترل دارد.
هافمن تصريح ميكند: مشعل، سال 1956 در "سيلواد "، واقع در نزديكي بيتالمقدس به دنيا آمد. وي سال 1971 به "انجمن برادران مسلمان " پيوست كه يك گروه مذهبي مقاومت در برابر صهيونيسم بود.
بنابراين گزارش، سازمان حماس سال 1987، تحت رهبري "شيخ احمد ياسين " و از دل انجمن برادران مسلمان در غزه، تشكيل شد.
هافمن با اشاره به تلاش رژيم صهيونيستي از همان ابتداي تشكيل حماس براي اختلافافكني ميان گروههاي فلسطيني، نوشت: مشعل خارج از كليشههاي رسانهاي يك "مبارز عرب " است و به جاي سخنرانيهاي پر سر و صدا و داغ، آرام و فصيح حرف ميزند. او هوش بسيار بالايي دارد.
اين گزارش در ادامه با اشاره به قتلها و ترورهاي انجام شده توسط رژيم صهيونيستي مينويسد: اسرائيليها همواره كوشيدهاند تا با استفاده از قتل و ترور، رهبران فلسطيني را كه همچون مشعل، از اعتبار و اختيار برخوردارند را از بين ببرند و در مورد مشعل نيز خواست موساد چيز ديگري، به غير از كشتن او نبوده است.
اين گزارش ميافزايد: بهار 1997، "دني ياتو " رئيس موساد بود، و "بنيامين نتانياهو " نيز همچون الان، نخستوزير اسرائيل بود؛ نتانياهو به خوبي ميدانست كه مشعل از مقبوليت بالايي در دنياي عرب برخوردار است و قتل وي ميتواند منجر به ايجاد خشم و طغيان هرچه بيشتر اعراب عليه اسرائيل شود. بنابراين نتانياهو به دنبال آن بود تا موساد بتواند مشعل را به روش فريبندهاي به قتل برساند تا اسرائيل بتواند به راحتي نقش خود در ترور مشعل را انكار كرده و دنيا نيز دروغهاي اين رژيم را بپذيرد.
هافمن در ادامه با اشاره به كتابي به نام "خالد را بكش " كه اخيرا توسط " پاول مكجئوف " منتشر شده، مينويسد: اين كتاب به بررسي نقشه ناموفق موساد براي ترور خالد مشعل و رشد حماس ميپردازد و قطعا با يادآوري اين طرح، موجب افسوس نتانياهو و يارانش ميشود.
اين گزارش در تشريح طرح موساد براي ترور رهبر حماس مينويسد: قرار بود مشعل در اردن به قتل برسد؛ جايي كه اسرائيل روابط گرمي با "شاه حسين " و همچنين سرويس مخفي اردن، به رياست ژنرال "سميح بطيخي " داشت. بنابراين ياتوم در اواسط ماه سپتامبر با بطيخي تماس گرفت و خيلي متواضعانه به وي اطمينان خاطر داد كه همه چيز در رابطه اسرائيل و اردن خوب و مناسب است.
هافمن تاكيد ميكند كه طرح قتل مشعل نميبايست به هيچ وجه كشف و افشا ميشد. زيرا چنين اتفاقي ميتوانست موجب به خطر افتادن اتحاد حساس اسرائيل و اردن شود. از اين رو موساد تصميم گرفت تا قتل مشعل را يك مرگ طبيعي جلوه دهد و به همين خاطر نوعي سم خاص را به شكل يك اسپري طراحي كرد كه شامل نوع تغيير يافتهاي از يك ماده مخدر به نام "فنتانيل " بود كه 80 بار قويتر از مورفين، و بسيار خطرناك است.
اين دانشمند آمريكايي با بيان اين مطلب كه يكي از عوارض جانبي فنتانيل، بروز اختلالات تنفسي است، ميافزايد: موساد فنتانيل را با "بازدارندههاي سايتوكروم "ي همچون "ريتوناوير "، "اريتروسين "، "امپرناوير " و يا ماده مشابه ديگري تركيب كرد تا موجب بروز تنگي نفس بسيار شديد و كشنده شود.
هافمن با اشاره به آنكه موساد قصد داشت با تبديل اين تركيب كشنده به شكل اسپري، سم را به داخل گوش مشعل وارد كند، نوشت: در صورتي كه سم وارد بدن مشعل ميشد وي در ابتدا كمي احساس ناراحتي ميكرد و سپس طي چند روز، از دنيا ميرفت. و بدون آنكه هيچ اثري از سم باقي بماند، مرگ وي يك مرگ كاملا طبيعي جلوه ميكرد. و حتي اگر كسي در مورد مرگ مشعل ابراز ترديد ميكرد، رسانههاي تحت امر اسرائيل، ادعاهاي وي را توهم توطئه ميخواندند.
اين گزارش در ادامه بيان ماجراي نقشه موساد براي ترور مشعل مينويسد: صبح روز 25 سپتامبر، سه مامور موساد در حالي كه داراي گذرنامههاي كانادايي بودند كه از طريق صهيونيستهاي كانادايي تهيه شده بود، هسته تيم ترور را در پايتخت اردن تشكيل دادند و طبق نقشه، پس از آنكه مشعل از خودروي خود خارج شد، اسپري حاوي سم را وارد گوش او كردند.
بنابراين گزارش، مامورين موساد پس از اسپري كردن سم در گوش مشعل، وارد خودروي خود شده و فرار كردند. اما مسئلهاي كه موساد به حساب نياورده بود، محافظ مشعل بود كه توانست خودروي مامورين موساد را در ترافيك شديد خيابانهاي امان به دام بياندازد و به تنهايي دو تن از آنها را دستگير كرده و به ايستگاه پليس محلي اردن ببرد.
از سوي ديگر مشعل در لحظات ابتدايي پس از بروز حمله هيچ نشانهاي از بيماري نداشت و طرح ترور موساد، دستكم از لحاظ دارويي طبق نقشه پيش ميرفت. اما با گذشت چند ساعت، مشعل در شكم خود احساس ناراحتي كرد و كمي بعد نيز هوشياري خود را از دست داد.
نويسنده آمريكايي مينويسد: هنگامي كه حماس اعلام كرد مشعل توسط مامورين اسرائيلي مورد حمله قرار گرفته است، دولت اردن در ابتدا اين ادعا را رد كرد و ژنرال بطيخي نيز رسما وقايع رخ داده را به عنوان يك درگيري ميان راننده مشعل و "توريستهاي كانادايي " توصيف كرد.
اما هنگامي كه دو نفر از اشخاصي كه با تيم ترور موساد همكاري ميكردند، در حال ورود به سفارت اسرائيل ديده شدند، بطيخي دستور محاصره سفارت را به ارتش اردن داد. و همزمان از سفير كانادا نيز خواست تا هويت دو "توريست كانادايي " را بررسي كند. اينجا بود كه هويت اسرائيلي مامورين موساد افشا شد.
هافمن ادامه ميدهد: ياتوم سريعا به اردن رفت و كاري را انجام داد كه مقامات اسرائيلي به ندرت آن را انجام ميدهند؛ او حقيقت را به مقامات اردني گفت و پذيرفت كه موساد مسئول مسموميت مشعل است و او نيز بزودي ميميرد.
در مقابل شاه حسين نيز با "بيل كلينتون "، رئيسجمهور وقت آمريكا تماس تلفني برقرار كرد و به او هشدار داد كه اگر "مشعل بميرد، صلح نيز همراه با او خواهد مرد ". و در نتيجه سفارت اسرائيل مورد حمله واقع خواهد شد و مامورين موساد نيز در دادگاههاي اردن محكوم به اعدام ميشوند و اردن نيز روابط خود با اسرائيل را قطع ميكند.
در نتيجه اين تهديدات قاطع اردن بود كه يكي از پزشكان موساد به همراه پادزهر سم فنتانيل، به امان اعزام شد و مشعل كه به شدت بيمار شده بود، بهبود يافت و از مرگ نجات پيدا كرد.
همچنين طي مذاكرات اردن و اسرائيل، شيخ ياسين كه سالها در زندانهاي اسرائيل به سر ميبرد نيز در ازاي آزادي مامورين موساد، آزاد شد.
هافمن با يادآوري اينكه ماجراي ترور ناموفق مشعل، به ندرت در رسانههاي غربي ذكر شده، مينويسد: سال 2004، به دستور "آريل شارون " و براي شاد كردن "جورج بوش "، رئيسجمهور وقت آمريكا و دوست و يار شارون، شيخ ياسين كهنسال كه تقريبا نابينا شده بود، توسط سه موشك اسرائيلي كه از هواپيماهاي آپاچي اسرائيل شليك شده بودند، در حالي كه بر روي صندلي چرخدار خود در مقابل يك مسجد نشسته بود، هدف قرار گرفت و او و تمام كساني كه در اطرافش بودند، تكه تكه شدند. بطوريكه سه تن از محافظين شيخ به همراه چهار غيرنظامي كشته شده و 17 نمازگزار و غيرنظامي ديگر نيز كه در حال ترك مسجد بودند، مجروح گشتند.
سال 2006، حماس تحت رهبري مشعل درآمد و توانست در انتخابات غزه به پيروزي برسد. اما اجراي چنين دموكراسي سالم و عملي توسط فلسطينيان، با تحريم غرب روبرو شد. اين در حالي بود كه حماس از ديد بسياري از فلسطينيان به عنوان تشكيلات قانوني مقاومت در برابر اشغالگري اسرائيل شناخته ميشود و در مقابل جنبش فتح و يا سازمان آزاديبخش فلسطين، به عنوان يك گروه فاسد و تحريف شده شناخته ميشود كه با رژيم اسرائيل همكاري ميكند.
دانشمند آمريكايي تصريح ميكند كه در سپتامبر سال 1993، "ياسر عرفات "، رهبر فيد تشكيلات خودگردان، با معاملهاي موافقت كرد كه اسرائيل در آن نه تضميني براي تعليق شهركسازيها داده بود و نه تعهدي به ايجاد يك كشور فلسطيني سپرده بود. هماكنون نيز فتح، تحت رهبري كنوني خود يعني "محمود عباس "، مقاومت مسلحانه را تقبيح كرده و در مقابل، "حق " اسرائيل براي تحت اختيار داشتن چهار پنجم از فلسطين را به رسميت شناخته است.
نويسنده اين گزارش با تاكيد بر اينكه فتح نشانگر يك جنبش فلسطيني مورد تاييد آمريكا است، مينويسد: اما حماس به رهبري خالد مشعل، "مردي كه آنها نتوانستند او را بكشند "، از حمايت اكثريت فلسطينيان برخوردار است. اما وقتي كه نياز به سر كار آوردن يك رژيم دوست با صهيونيستها، در فلسطين باشد، ديگر دموكراسي مهم نيست. و مردمي كه تحت حكومت حماس در نوار غزه زندگي ميكنند، مجازات جمعي ميشوند.
هافمن با اشاره به نتايج مجازات مردم فلسطين به خاطر انتخاب حماس، تصريح ميكند: اعمال مجازاتهاي جمعي عليه ساكنين نوار غزه طي دسامبر و ژانويه گذشته، موجب كشته شدن 1400 مرد، زن و كودك فلسطيني شده و به 2692 ساختمان آسيب جدي زده و يا موجب تخريب آنها شد.
اين نويسنده آمريكايي ادامه ميدهد: چه قتل و چه ترور جمعي، خشونت تنها پاسخي است كه اسرائيليها و متحدان غربيشان به آرزوها و اشتياق حقيقي و خالص مردم فلسطين ميدهند. اما مرداني همچون خالد مشعل، تنها زماني آرام خواهند گرفت كه اشتياق و آرزوهايشان برآورده شود. مگر آنكه موساد طي يك عمليات مخفيتر و گمراهكنندهتر از قبل، بتواند مشعل را به قتل برساند.
منبع: خبرگزاري فارس