مشروح سخنرانی سيد حسن نصرالله در كنفرانس مطبوعاتي تلويزيوني (09/09/1388)

دبيركل حزبالله لبنان با اشاره به اينكه موضع حزبالله درقبال اصل ولايت فقيه يك موضع فقهي، عقيدتي و ديني و نه سياسي است، تاكيد كرد كه ايمان به ولايت فقيه تناقضي با فعاليت داخلي حزبالله ندارد.
 سيد حسن نصرالله در كنفرانس مطبوعاتي تلويزيوني با حضور گروهي از سياستمداران، روزنامه نگاران و اصحاب رسانه در سالن "جنان " در حومه جنوبي شهر بيروت پايتخت لبنان سند سياسي حزبالله را كه چند روز پيش در جريان كنگره عمومي اين حزب تصويب شد، اعلام كرد. 
"ابراهيم امين السيد " رئيس شوراي سياسي حزبالله و "محمد رعد " رئيس فراكسيون "وفاداري به مقاومت " وابسته به حزبالله در پارلمان لبنان نيز در اين كنفرانس مطبوعاتي حضور داشتند. 
اين سند سياسي حاوي مجموعهاي از مفاد مربوط به مقاومت، سياست، دغدغهها و مسائل مردم و جامعه به همراه ديدگاه حزب الله درباره شماري از مسائل لبنان، منطقه و جهان است. 
اين سند خط مشيهاي كلي ترسيم كننده سياست حزبالله درقبال شمار زيادي از مسائل بويژه تعيين اينكه چه كسي دشمن و چه كسي دوست است، مشخص ميكند. 
سيد حسن نصرالله در اين كنفرانس مطبوعاتي در تشريح سند سياسي حزبالله گفت: هدف از سند حزبالله ترسيم ديدگاه سياسي اين حزب است و اين سند حاوي برداشتها، مواضع، اميدها و دغدغه هاي ما است. 
وي افزود: در مرحله سياسي، نگاه به اين تحولات بدون در نظر گرفتن مسير مقاومت ما ممكن نيست و اين نگاه در چارچوب دو مسير صورت خواهد گرفت، نخست مسير مقاومت كه مبتني بر پيروزيهاي نظامي و سياسي و گسترش مقاومت در سطح مردمي تا رسيدن آن براي برهم زدن موازين قوا است و دوم مسير سلطهطلبي و استكبار آمريكايي - اسرائيلي است كه شاهد شكستهاي نظامي و ناكامي نظامي است و ناتواني خود را براي كنترل مسير تحولات و رويدادها در جهان عربي و اسلامي نشان داده است. 
دبيركل حزبالله گفت: آنچه بحران نظام استكبار جهاني را تعميق مي بخشد، فروپاشي و ورشكستيهاي بازارهاي جهاني و ورود اقتصاد آمريكا به حالت سردرگمي و ناتواني است لذا ميتوان گفت كه روند تحولات تاريخي نشان دهنده عقب نشيني و افول آمريكا به عنوان يك نيروي سلطه طلب و تغييرنظام مسلط تك قطبي است و جنبش هاي مقاومت در مركز اين تحولات قرار دارند و بعد از اينكه نقشي مركزي را در بوجود آمدن آن تحولات در منطقه ايفا كرد، به عنوان يك اهرم راهبري خود را نمايان ساخت. 
وي با اشاره به مقاومت در لبنان گفت: مقاومت در لبنان ادامه يافت و در مسير جهادي خود گام برداشت و به حقانيت مسئله خود و توانمندي خود در كسب پيروزي از طريق توكل به خداوند متعال و پايبندي به منافع ملي و اعتلاي ارزش هاي انساني ايمان دارد. 
سيد حسن نصرالله درباره تاريخ حركت مقاومت گفت: مقاومت در مسير طولاني خود و از طريق پيروزيهاي خود مراحل مختلفي را از يك نيروي آزادي بخش به يك نيروي متوازن و مقابله كنندهبا دشمن و سپس نيروي بازدارنده و دفاعي را سپري كرده است و علاوه بر اينكه نقشي سياسي و داخلي به عنوان يك ركن موثر در ساختن كشور توانمند و عادلانه ايفا ميكند، از يك ارزش ملي به يك ارزش انساني اسلامي و عربي ارتقا يافت و ارزشي يافت كه در همه جهان مطالعه درباره آن در جريان است. 
وي تصريح كرد، حزب الله به حجم چالش ها و خطرات اهميت مي دهد و آن را كم اهميت نمي شمارد و حجم چالشها حركت در مسير مقاومت را ضروري ميسازد و حزب الله در گزينههاي خويش بسيار روشن است و اعتماد زيادي به ملت خود دارد و در همين راستا خطوط اساسي را كه چارچوبي فكري و سياسي براي ديدگاه و مواضع خود در قبال چالش ها را تشكيل مي دهد، تعيين ميكند. 
سيدحسن نصرالله جنگ آمريكا عليه مقاومت در فلسطين و لبنان با تجهيزات و ادوات صهيونيستي را عقبنشيني راهبردي براي آمريكا برشمرد و به بيان خطوط كلي ديدگاههاي حزبالله لبنان و مواضع اين حزب در مقابل چالشهاي فرارو پرداخت و آن را در چند فصل مطرح كرد. 
وي فصل اول ديدگاههاي خود را تسلط آمريكا و بيداري ناميد و گفت كه آمريكا بعد از جنگ دوم جهاني خود را به جهان مسلط كرد و سعي كرد تا از دستاوردهاي مختلف در راستاي پروژه سياسي و اقتصادي به نفع خود استفاده كند. 
سيد حسن نصرالله افزود: آمريكا به جهان به عنوان بازاري نگاه مي كرد كه بايد شرايط خاص اين كشور را ميپذيرفت و خطرناكتر اين بود كه آنها فكر ميكردند كه جهان تحت مالكيت آنها قرار دارد. 
بنا به گفته دبيركل حزبالله لبنان، به اين ترتيب استراتژي توسعه طلبانه غربي و بويژه آمريكا به صوت جهاني و بدون حد و مرز و بدون مهار شكل گرفت و اين قدرتها به شبكههاي احتكار جهاني و شركتهاي ملي با قدرت نظامي تسلط داشتند و اين موضوع منجر به بروز چالش هايي شد كه چالشهاي فرهنگي از جمله آنها بود. 
سيد حسن نصرالله ادامه داد: جهاني سازي با تبديل شدن به جهاني سازي نظامي كه نتايج آن را در خاورميانه از افغانستان و عراق و فلسطين و لبنان ديدهايم، به شكل خطرناكتري ادامه پيدا كرد و پروژه تسلط آمريكا بر كشورهاي ديگر در دوره اخير به خطرناكترين مراحل خود رسيد. 
اين پروژه با حكومت نومحافظه كاران در دوران بوش پسر به اوج خود رسيد، به همين علت موضوع بازسازي توانمنديهاي آمريكا به عنوان ديدگاه استراتژيك جديد امنيت ملي آمريكا بر اساس ساخت استراتژيهاي نظامي شكل گرفت و آن را نه تنها براي بازدارنگي بلكه براي قدرت عمل و دخالت در امور ديگران نيز مطرح كرد. 
وي افزود: بعد از حوادث 11 سپتامبر دولت آمريكا فرصتي يافت تا بزرگترين تاثيرگذاري خود را با شعار جنگ جهاني با تروريسم آغاز كند و دست به اقداماتي زد كه در ابتدا آن را بر اساس نظامي سازي مناسبات خود با ديگران و يكه تازي در تصميمگيريهاي استرتژيك و آغاز جنگ در افغانستان موفقيت آميز ميدانست. بعد از آن نيز گام دوم را در اين زمينه برداشت و بر عراق تسط پيدا كرد تا نقطه آغاز و جهشي براي ساخت پروژه خاورميانه جديد شكل گيرد. 
دبيركل حزبالله لبنان اظهار داشت: بعد از آن دولت بوش سعي كرد تا ميان دو مقوله تروريسم و مقاومت تطابق ايجاد كند تا از اين طريق بتواند مشروعيت مقاومت را از بين ببرد و ورود به جنگهاي بيشتر عليه آن را توجيه كند.به اين ترتيب آمريكا ميخواست تا آخرين پايگاه دفاع ملتها از حق خود را از بين ببرد. 
سيد حسن نصرالله خاطرنشان كرد: دولت آمريكا در هيمن راستا به خود حق كامل درباره آغاز جنگهاي ويران كننده ميداد و ميان هيچ كس يا گروهي تفاوتي قائل نبود، تا جايي كه هزينه انساني جنگهاي آمريكا تاكنون به ميليونها نفر رسيده است، علاوه بر اينكه ويرانيهاي گستردهاي نيز در جوامع بشري كه به آنها حمله شده، ايجاد كرده است.همچنين ميزان اندوختههاي فرهنگي اين ملتها نيز به دست آمريكا به تحليل رفته و به اين ترتيب آمريكا به خطري براي تمام جهان تبديل شده است. 
وي تاكيد كرد: شكست در جنگ عراق و پيشرفت مقاومت و نفرت از نتايج اين جنگها و همچنين شكست خوردن جنگ عليه تروريسم در افغانستان و از سوي ديگر شكست مفتضحانه جنگ آمريكا عليه مقاومت در فلسطين و لبنان با تجهيزات و ادوات اسرائيلي يك عقبنشيني استراتژيك را براي آمريكا رقم زد، اين بدان معني نيست كه آمريكا عرصه را رها كرده است، بلكه در همين زمان نيز سعي دارد تا با تمام راهكارهاي ممكن از آنچه كه منافع استراتژيك خود ميخواند، دفاع كند. 
دبيركل حزبالله لبنان با اشاره به اينكه موضع اين حزب در رد مذاكرات سازش موضعي "ثابت و نهايي " است، گفت: اگر حتي همه جهان رژيم صهيونيستي را به رسميت بشناسم ما اين رژيم را هرگز به رسميت نميشناسيم. 
سيد حسن نصرالله سپس به تبيين سومين خط كلي و ديدگاه مقاومت پرداخت و آن را به عنوان مقاومت فلسطين مطرح و تاكيد كرد كه در سايه ايجاد اختلال در موازين قدرت به نفع اسرائيل مقاومت فلسطين با تمام وسايل و امكانات حق دفاع از خود و سرزمين خود را دارد، تجربه نشان داده است كه اهميت و فايده مقاومت در برابر تجاوز تحقق توازن هراس بر اثر معادلههايي كه مقاومت ترسيم ميكند، جايي از شك و ترديد را باقي نميگذارد. 
وي تاكيد كرد كه بهترين نمونه اين موضوع نيز دستاوردهاي مقاومت در لبنان بود و دليل ديگر نيز دستاوردهايي بود كه مقاومت در فلسطين به دست آورد. 
دبيركل حزبالله لبنان در تبيين چهارمين مورد، مذاكرات سازش را مورد بررسي قرار داد و گفت: موضع ما مانند گذشته بر اساس رد كامل اصل سازش با رژيم صهيونيستي بر اساس به رسميت شناختن رژيم صهيونيستي است، اين موضع ثابت و نهايي حزب است كه به هيچ وجه قابل عقبنشيني يا سازش نيست، حتي اگر همه جهان بخواهند اسرائيل را به رسميت بشناسند. 
وي افزود: ما از مسئولان عرب ميخواهيم كه به گزينههاي ملت خود پايبند باشند و سازش و مذاكرات با رژيم صهيونيستي را به صورت كامل كنار بگذارند، بويژه آنهايي كه بر نقش آمريكا در ميانجگري بي طرفانه در مذاكرات حساب كردهاند، قبلا مشاهده كردهاند كه آمريكا با جانبداري از منافع اسرائيل آنها را خوار كرده است. 
سيد حسن نصرالله تاكيد كرد: رژيم صهيونيستي مذاكرات را براي تحميل شرايط و تحقق منافع خود به كار ميگيرد و به دنبال سازش نيست، بلكه قصد دارد تا خود را به عنوان واقعيت در منطقه به ديگران تحميل كند و ديگران را به اعتراف به مشروعيت خود وادارد. 
نصرالله ابراز اميدواري كرد كه اعراب و مسلمانان به ارزشهاي فلسطين و قدس به عنوان آرمان مركزي براي وحدت تمام مسلمانان بازگردند. 
وي در پايان تشريح مواضع حزبالله تاكيد كرد: اين ديدگاهها و تصورات ما است و اميدواريم كه در اين زمينه بتوانيم اهل حق و حقيقت باشيم، اينها مواضع و پايبنديهاي ماست و سعي ميكنيم كه در آن اهل صداقت و وفاداري باشيم و براي رضايت خدا از آن دفاع كرده و چيزي جز منافع ملت و امت خود را در نظر نخواهيم گرفت. 
دبيركل حزبالله لبنان با اشاره به دنبالهروي اروپا از سياستهاي آمريكا، پيروي از سياستهاي اين كشور را آن را هم در مرحله افول "اشتباه تاريخي " دانست. 
سيد حسن نصرالله اظهار داشت: حزبالله معتقد است كه سلطه يكجانبه توازن و ثابت جهاني، امنيت و صلح بينالمللي را نابود ميكند، حمايت آمريكا از اسرائيل و سلطه آن بر نهادهاي بينالمللي و دوگانگي معيارها در قطعنامههاي بينالمللي، دولت آمريكا را در جايگاه دشمني با امت و ملت ما قرار ميدهد و اما سياستهاي اروپا كه آنهم از يك سو از ناتواني و فعاليت كم برخوردار است و از سوي ديگر بدون هيچ دليلي به آمريكا ميپيوندند، پيروي از سياستهاي آمريكا آن هم در مرحله افول، اشتباه تاريخي است. 
وي افزود: اروپا در ميراث استعمار كه خسارتهاي زيادي به منطقه ما وارد آورد، مسئوليت ويژه دارد و از آنجائي كه ملتهاي اروپائي داراي تاريخ مقاومت در برابر اشغالگر هستند، پس وظيفه اخلاقي بر آنها اقتضاء ميكند تا حق ملتها در مقاومت در برابر اشغالگر را به رسميت بشناسند و بايد يك رويكرد اروپائي مستقلتر و عادلانهتر بنا شود و از سوي ديگر ما به تجربه استقلال و مقاومت در برابر سلطه در آمريكاي لاتين به ديده ستايش مينگريم و ميبينيم كه براي ايجاد جهاني عادلانهتر زمينه همگرائي با اين تجربه وجود دارد. 
دبيركل حزب الله لبنان در ادامه جنبش صهيونيسم را يك جنبشنژادپرست توصيف كرد و گفت:جنبش صهيونيسم يك جنبش نژادپرست است و اصل و اساس اقدامات و طرحهاي آن طرح شهركسازي و يهوديسازي توسعهطلبانه است، اين رژيم از طريق استعمار، جنايت و تروريسم تأسيس و دوام يافت و در تمامي جنگها و جنايتها از حمايت آمريكا برخوردار بود، درگيري كه امت ما عليه اين طرح وارد ميشود، يك وظيفه براي دفاع از خويش در برابر خطراتي است كه بقاي ما و حقوق ما را تهديد ميكند و يك روياروئي ديني يا نژادپرستانه نيست، صاحبان طرح استعماري صهيونيسم حتي يك روز دست از استفاده از دين برنداشتند، هدف بوش و اوباما از درخواست براي به رسميت شناختن "يهوديت اسرائيل " دليل بر اين مسئله است و به همين دليل مسئوليت تاريخي امت و ملت ما اين است كه اين رژيم را برسميت نشناسند. 
سيد حسن نصرالله در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به اهميت و جايگاه قدس و مسجدالأقصي در بين مسلمانان جهان تصريح كرد: همه جهان به جايگاه مسجدالأقصي و عمق پيوند آن با اسلام واقف است، شهر قدس و مقدسات آن از جايگاه بالائي در نزد مسلمانان و مسيحيان برخوردار است و استمرار اقدامات رژيم اشغالگر اسرائيلي مبني بر طرد اهالي قدس و احاطه بر قدس از طريق احداث ديوار نژادپرستانه حايل و گذشته از آن تلاش براي تبديل قدس به پايتختي كامل اسرائيل، اقداماتي است كه بايد محكوم شود همچنانكه تجاوز به مسجدالأقصي خطري است كه بقاي اين مكان مقدس را تهديد ميكند و دفاع از قدس و مسجدالأقصي و تلاش براي آزاد كردن آن يك وظيفه ديني و مسئوليت اخلاقي فرزندان امت ما است و از اعراب و مسلمانان و همه كشورهاي دوستدار اسلام ميخواهيم كه براي آزاد كردن قدس و حفاظت از هويت و مقدسات آن تلاش كنند. 
دبيركل حزبالله لبنان براي آمادگي مقاومت براي پاسخگويي به هر گونه تجاوز احتمالي دشمن تاكيد كرد و گفت: تا زماني كه دشمن صهيونيستي چشم طمع به سرزمين لبنان و اشغال آن را داشته باشد، مقاومت همچنان آماده است تا به هرگونه تجاوزي پاسخ دهد. 
سيد حسن نصرالله گفت: در سايه اختلال در توازن قوا و تهديدات اسرائيل، لبنانيها بايد راهبرد دفاعي اتخاذ كنند كه آميخته با مقاومت مردم و ارتش براي دفاع از كشور و امنيتشان باشد تا ثبات و امنيت كامل به ارمغان آورده شود. 
وي افزود: اين راهبرد كه استراتژي دفاعي را تضمين ميكند، يك چتر حمايتي براي لبنان به شمار ميرود و اين درحالي است كه ساير طرحهاي براي دفاع از كشور با شكست مواجه شده است. در اين راستا لبنانيها با گرايشهاي سياسي و اجتماعي مختلفي كه دارند بر حمايت از مقاومت تاكيد ميكنند زيرا كه تهديدات اسرائيل همچنان ادامه دارد، به همين دليل مردم نيازمند مشاركت بيشتر در مقاومت هستند. 
سيد حسن نصرالله تاكيد كرد: مقاومت با حمايت مردم لبنان به پيروزي دست يافت و ارتش دسيسههاي دشمن صهيونيستي را خنثي ساخت و اين مسئله سبب شد اسرائيل شكست سخت تاريخي خود را متحمل شود. اكنون مقاومت نقش محوري در پاسخگويي به هرگونه تجاوز دارد و تا زماني كه دشمن صهيونيستي چشم طمع به سرزمين لبنان و اشغال آن را داشته باشد، مقاومت همچنان آماده است تا به هرگونه تجاوزي پاسخ دهد. 
سيد حسن نصرالله در بخش ديگري از سخنان خود گفت: از زماني كه رژيم صهيونيستي در سال 1948 ايجاد شد ، تهديدات اين رژيم عليه لبنان شروع شد. در طول اين سالها تجاوزاتي با هدف فراهم كردن بسترهاي لازم براي تسلط بر لبنان انجام داد تا اينكه در سال 1978 مقدمات حمله به كشور را فراهم ساخت و در سال 1982 با حمايت كامل آمريكا و چشم پوشي سازمانها و نهادها بينالمللي و سكوت كشورهاي عربي و نبود دولت مركزي قوي در بيروت به لبنان حمله كرد و سراسر كشور به اشغال نظاميان صهيونيستي در آمد. 
دبيركل حزب الله لبنان تصريح كرد: در سايه چنين فاجعهاي بود كه ملت لبنان براي انجام وظيفه ملي، اخلاقي و ديني خود در دفاع از حقوق و سرزمين خود چارهاي جز استفاده از سلاح و مقاومت نداشتند تا بتوانند در مقابل تجاوزات نظاميان صهيونيستي ايستادگي كنند و سرزمين خود را از لوث وجود اشغالگران آزاد سازنند. 
وي تصريح كرد: اين آزاد سازي مقدمهاي براي بازگشت حاكميت دولت و بازسازي نهادها و سازمان هاي آن به شمار ميرفت و مهمتر از اين مسئله بازگشت ارزشهاي ملي كه در مقدمه آن حاكميت ملي، عزت و كرامت ملت لبنان است و اين مسائل شعار نيست بلكه مقاومت توانست سرزمينهاي اشغالي لبنان را آزاد سازد و به ملت لبنان آزادگي بخشد. در حقيقت مقاومت سبب شد تا لبنان به عنوان يك كشور احترامش لازم شمرده شود و ملتش به آن افتخار كند. 
دبيركل حزبالله لبنان، ايران را كشوري محوري در جهان اسلام توصيف كرد و گفت: سياستهاي متناقض برخي از كشورهاي عربي در قبال ايران يك نوع خودزني است و به نفع هيچ كسي جز اسرائيل نيست. 
سيد حسن نصرالله در ادامه سخنان خود درباره روابط در لبنان و جهان اسلام گفت: برانگيختن احساسات، جنگها و نزاعات بين قوميتها و گروها و حذف مسيحيت از سمت مشرق عربي همه اينها يكپارچگي و وحدت را به خطر مي اندازد و بجاي اينكه باعث تنوع شود براي ايجاد تفرقه بكار گرفته ميشود و اين حاصل سياستهاي غرب و آمريكا و در كنار آن رفتارهاي نامربوط برخي در داخل است و اين امر بايد با جديت در دستور كار گروهاي اصلي و تاثيرگذار باشد و ما بر اهميت همكاري ميان همه كشورهاي اسلامي و روابط بر اساس منافع براي همه تاكيد داريم و حزبالله ايران اسلامي را بعنوان يك كشور محوري و مهم در جهان اسلام ميداند و اين ايران بود كه با انقلاب خود رژيم شاه را سرنگون و طرحهاي صهيونيستي و آمريكايي اين رژيم را به شكست كشاند و از جنبشهاي مقاومت در منطقه ما حمايت كرد و با عزم و شجاعت در كنار مسائل مهم جهان اعراب و اسلام و در راس آنها مسئله فلسطين ايستاد. 
دبيركل حزب الله لبنان گفت: سياست جمهوري اسلامي ايران در دفاع از مسئله فلسطين به عنوان مهمترين مساله مسلمانان از زمان پيروزي انقلاب مبارك اسلامي به رهبري ولي فقيه امام خميني (ره) و گشايش اولين سفارت فلسطين در محل سفارت رژيم صهيونيستي "روشن و ثابت " است و اين حمايت با همه اشكال آن تا به امروز به رهبري ولي فقيه امام خامنهاي (دام ظله) ادامه يافته است كه اين امر به تحقق پيروزي بارزي براي اولين در تاريخ درگيري با صهيونيستهاي متجاوز منجر شد. 
وي سياستهاي متناقض برخي از كشورهاي عربي در قبال ايران را نوعي "خودزني " و تنها به نفع رژيم صهيونيستي و آمريكا دانست و گفت: ايراني كه رويكرد سياسي خود را تدوين و دورنماي حياتي آن را بر محوريت مساله فلسطين و دشمني با اسرائيل و مقابله با سياستهاي آمريكا و تكامل و همنوايي با محيط عربي و اسلامي ترسيم كرد، بايد با برخورد خوب و همكاري برادرانه و تعامل با آن به عنوان يك پايگاه بيداري و مركز ثقل راهبردي و الگوي حاكميت و استقلال و آزاديبخشي و حامي طرح استقلال طلبانه معاصر عربي -اسلامي روبرو شود و همچنين به آن به عنوان قدرتي كه قدرت دولتها و ملتهاي منطقه ما را افزايش ميدهد، تعامل شود. 
وي گفت: جهان اسلام با ائتلافها و همكاري قدرتمند ميشود و تاكيد ميكنم كه بايد از همه نقاط قوت در همه كشورهاي اسلامي استفاده كرده و از دامن زدن به اختلافات مذهبي به ويژه ميان اهل تسنن و شيعيان پرهيز كنيم. 
سيدحسن نصرالله تصريح كرد، بر لبنان است كه به قضاياي مهم و مسئله اول جهان عرب يعني فلسطين پايبند باشد و نياز شديدي احساس ميشود كه از اختلافها و اظهارنظرهاي مختلف در اين زمينه بگذريم و موضع واحدي اتخاذ كنيم نه اينكه وارد طرحهاي غرب شويم و بر اساس نقشه آنها حركت كنيم و ايجاد يك راهبرد و خط مشي كه با قضاياي داخلي بدون دخالت خارجي امور داخلي را حلوفصل كند ضروري به نظر ميرسد و گزينه مقاومت يك عامل بسيار مهم براي تثبيت موضع اعراب است. 
وي اظهار داشت: مقاومت در بهرهمندي ديگران از گزينه خويش هيچ چشمداشتي ندارد به گونهاي كه همه مراكز عربي تا زماني كه نتايج در چارچوب معادله تضيعف كردن دشمن قرار مي گيرد، از آن بهره ببرند و در اين راستا سوريه موضع برجستهاي در درگيري با اسرائيل گرفت و براي متحد و يكپارچه كردن تلاشهاي جهان عرب كوشش نمود و ما همواره بر ضرورت پايبندي به روابط برجسته بين لبنان و سوريه تاكيد داريم زيرا منافع دو ملت سوريه و لبنان آن را ايجاب ميكند و خواهان برچيدن همه موانع در مسير اين روابط هستيم. 
دبيركل حزبالله لبنان با اشاره به مقاومت در لبنان و فلسطين گفت: رنج و سختيهايي كه فلسطينيان و لبنانيها كه مسبب اصلي آن اشغالگران رژيم صهيونيستي است و به ويژه پناهندگان فلسطيني كه در اردوگاهها در لبنان قرار دارند و با مشكلات بسيار زيادي روبرو هستند و از هيچ حقوقي برخوردار نيستند و حكومتها در لبنان به وظيفه خود در قبال اينها عمل نكردند و بر حكومتهاست كه مسئوليت آنچه بر عهده دارند را به عهده گرفته و روابطي بر اساس قانون و در نظر گرفتن مصالح هر دو طرف امكان پذير است و ما موفقيت در اين مهم را با گفتوگو مستقيم ميان لبنانيها و فلسطينيان ميدانيم تا فلسطينيان داراي يك مركزي شوند كه نماينده آنها در لبنان باشد تا داراي حقوق اجتماعي مشخصي بر اساس پايبندي بر حق بازگشت به سرزمين خود باشند. 
سيد حسن نصرالله بعد از تشريح سند سياسي حزب الله به سوال خبرنگاران پاسخ داد. 
دبيركل حزب الله لبنان اظهار داشت: بايد بگويم كه ما در بخش مربوط به لبنان [در سند سياسي] همه چيز را جمع كرديم و ما امروز يك اساسنامه را تنظيم كرديم، نه برنامهريزي. ما از اهداف و چشماندازهاي خود و مسائل مختلف صحبت كرديم ولي اعلام برنامه براي رسيدن به اين اهداف امر ديگري است. 
وي در پاسخ به سوالي درباره التزام به ولايت فقيه همراه با پايبندي به دولت لبنان گفت: موضع ما در قبال ولايت فقيه يك موضع فقهي، عقيدتي و ديني و نه سياسي است. اينكه چگونه بين ايمان خود به ولايت فقيه و سياستهاي لبنان جمع ميكنيم، اين است كه ما تاكنون نيز در اين امر موفق بوديم. ما در مجلس حاضر بوديم، در انتخابات شركت كرديم، وارد دولت شديم؛ ولي شرايط كشور اجازه نداد كه گروههاي مختلف دستاوردهاي مفيدي داشته باشند. در هر حال ايمان ما به ولايت فقيه تناقضي با فعاليتهاي داخلي ما در لبنان و مشاركت ما در فعاليتهاي سياسي لبنان ندارد. 
دبيركل حزب الله در پاسخ به اين سوال كه آيا حزبالله حاضر است سلاح خود را كنار بگذارد؟ گفت: بايد بگويم كه شما قصد داريد مشكل را بازگشايي كنيد. در حاشيه روند تشكيل دولت ما اين موضوع را به رهبران سياسي و در راس آنها سعد حريري نخستوزير بحث كرديم. همه ما به اندازه كافي اطمينان داريم و نياز به نگراني در اين زمينه وجود ندارد. 
وي در پاسخ به اين سوالي درباره جايگاه مقاومت گفت: آنچه من گفتم اين بود كه مقاومت يك امر اساسي است. معتقد نيستم كه مقاومت در درجه دوم اهميت قرار خواهد گرفت. ما در بناي دولت شركت داشتيم و در اين روند مقاومت كماكان اولويت اول بود. هدف از بناي دولت، تقويت كشور در مواجهه با تهديدات مداوم اسراييل است. من بر اين باور هستم كه مقاومت در اين امر نقش اساسي دارد. 
سيد حسن نصرالله در پاسخ به سوالي درباره كمك كشورهاي خارجي به ارتش لبنان گفت: بايد بگويم اگر كسي ارتش لبنان را به گونهاي مجهز كند كه قادر به دفاع كامل از لبنان باشد، ما مشكلي نداريم. ما بر اين باور هستيم كه آمريكا و همپيمانانش هرگز ارتش لبنان را به گونهاي مجهز نميكنند كه بتواند با اسراييل مقابله كند. من گمان ميكنم ايران و سوريه و كشورهاي عربي ميتوانند به ارتش لبنان كمك كنند. آنچه ارتش نياز دارد در حد و اندازه معجزه نيست؛ بلكه در درجه اول روحيه مبارزه و فداكاري و استراتژي دفاعي در درجه اول قرار دارد. امكان تجهيز ارتش لبنان، وجود دارد به شرطي كه ما اصرار نداشته باشيم كه تنها از دشمن خود تجهيزات بگيريم. 
وي در پاسخ به سوالي درباره گروههاي سياسي در لبنان گفت: در هر حال ما در اپوزيسيون نيروهاي سياسي هستيم كه اعلام كرديم بايد دولتي تشكيل شود كه بر اساس اكثريت و اپوزيسيون نباشد و وزراي آن در خدمت تمامي لبنانيها باشند و به عنوان يك گروه فعاليت كنند. من فكر ميكنم در داخل دولت، اختلاف آراء در تصميمگيري و راي دادن وجود دارد و اين طبيعي است و ممكن است اين امر هم باقي بماند. در هر موضوعي نياز به بحث و بررسي وجود دارد ولي با دقت بر اين موضوع كه ما محكوم به رعايت منافع لبنان و نه منافع گروهي خود داريم. 
وي در پاسخ به سوالي درباره گفته هاي برحي از اعضاي فراكسيون جريان المستقبل به رياست سعد حريري در مخالفت با حزب الله و سلاح آن گفت: در مورد اظهارات برخي از نمايندگان المستقبل بايد بگويم كه آنها ميتوانند نظر خود را بگويند و ما به آن احترام گذاشته و موضوع را به رئيس فراكسيون كه نخستوزير نيز هست واگذار ميكنيم و اين موضوع باعث مشكل نيست. اين مشكل آنهاست كه انشاءالله حل ميكنند. 
دبيركل حزب الله در پاسخ به اين سوال كه رابطه شما با حزب سوسياليست ترقيخواه چگونه خواهد بود؟ گفت: رابطه با حزب سوسياليست ترقيخواه و المستقبل هيچ حد و مرزي ندارد و مشخص نيست به كجا ميرسد. ما اصرار داريم روابط خوبي با همه داشتيم كه اين امر در خدمت منافع ملي كشور است. تا زماني كه ما در راستاي اهداف ملي همكاري داريم، هيچ خط قرمزي وجود ندارد. آنچه باعث جمع شدن ما دور يكديگر است، همان نكاتي است كه قبلا بر سر آن اختلاف داشتيم. پس با توجه به اين امر ميتوانيم به راه خود ادامه دهيم. 
وي در پاسخ به اين سوال كه پاسخ شما به گفته برخي مبني بر اينكه حزبالله پس از انتخابات محبوبيت خود را از دست داده است، چيست؟ 
گفت: اين گفته صحيح نيست. اگر منظور نتايج انتخابات است، بايد بگويم كه همه ميدانند انتخابات اصولي دارد كه برنده آن ممكن است نماينده واقعي مردم لبنان نباشد. ما هم اعلام كرديم كه آراء اپوزيسيون از آراء اكثريت بسيار بيشتر بود و اين خلل قانون انتخابات است كه باعث اين نتيجه شده است. اما نميتواند محبوبيت مقاومت را با توجه به نتايج انتخابات بسنجيم. 
وي در پاسخ به سوال ديگري درباره لبنان تاكيد كرد: ما واضح گفتيم كه لبنان وطن ماست. بحث در مورد اينكه آيا لبنان وطن نهايي است يا خير، بحثي بيهوده است. لبنان با تركيب جمعيتي و جغرافيايي آن يك نعمت است كه موفقيتها و دستاوردهاي زيادي نيز داشته است. امام موسي صدر بسيار واضح گفت كه لبنان يك وطن نهايي براي همه ماست. من گمان ميكنم اين شعار نيست كه باعث اطمينان ميشود؛ بلكه توافق ماست كه نشان ميدهد وجود لبنان به عنوان يك كشور در سايه توافق لبنانيها يك اصل است. صحيح است كه تمامي جريانهاي ملي و منطقهاي ديدگاه خاص خود را نسبت به مسائل منطقه دارند. ما امروز در برابر يك حقيقت هستيم. آنچه ما خواستار آن هستيم، ادغام شدن در محيط عربي نيست؛ بلكه ما خواستار اتحاد ميان كشورهاي اسلامي و عربي هستيم كه آرمانها و استقلال و قدرت آنها را حفظ كند. اين يك ايده واقعبينانه است كه با تكيه بر آن ميتوان گفت كره زمين يك وطن مشترك است. 
وي در پاسخ به سوال ديگري گفت: من اشاره كردم تا زماني كه دولت قدرتمند وجود ندارد، ارتش و مقاومت با هم بايد فعاليت كنند ولي در صورت تشكيل دولت قدرتمند ديگر نيازي به مقاومت نخواهد بود. 
وي در پاسخ به اين سوال كه چگونه ميتوان از واقعيت مقاومت براي برطرف كردن اختلافات ميان اعراب يا اختلافات داخلي آنها استفاده كرد؟ گفت: من گفتم كه براي ما اين موضوع مهم است كه امت عربي و ديگر نيروها بتوانند از دستاوردهاي مقاومت در همه زمينهها استفاده كنند. از جمله نكات مثبت اين است كه مقاومت جايگاهي دارد و هر كسي كه ميخواهد از اين جايگاه براي امور مثبت استفاده كند ما مشكلي نداريم. 
وي در پاسخ به اين سوال كه شما از رئيسجمهوري يمن خواستيد تا كاري براي جنگ داخلي بكند و تلاشهاي شما در اين زمينه به كجا رسيد و موضعگيري شما در قبال دخالت عربستان در اين جنگ چيست؟ گفت: 
ما موضعگيري داشتيم و چندين بار درخواست كمك كرديم ولي حقيقت اين است كه ما هرگز دست به ميانجيگري نزديم. مشكلات زيادي وجود دارد كه ما به اين نتيجه رسيديم در صورت ميانجيگري حزبالله اوضاع پيچيدهتر ميشود. مثلا جريان مقتدا صدر به سفارت يمن زنگ زده و خواستار ميانجيگري شد. موضعگيري رئيسجمهور يمن اين بود كه اين درخواست ميانجيگري را دليلي براي دخالت جريان صدر در جنگ يمن دانست. حال اگر حزبالله اين ميانجيگري را شروع ميكرد، چه سخناني عليه حزبالله ميگفتند؟ همين الان نيز در مورد حزبالله و نقش آن در درگيريهاي يمن و حمايت از حوثيها سخنرانيهاي زيادي ميكنند كه همه دروغ است. 
وي افزود: وقتي ما متهم به حمايت ميشويم و ميگويند حتي ما در يمن شهيد دادهايم، آيا ميتوانيم دست به ميانجيگري بزنيم؟ در هر حال برخي ميگويند كه حوثيها به شيوه حزبالله ميجنگند ولي اين مشكل ما نيست. ممكن است هر كسي حتي اسرائيل از استراتژي جنگي ما پيروي كند. 
دبيركل حزب الله گفت: ما در مورد يمن خواستار توقف جنگ شديم و اين دعوت خود را تكرار ميكنيم و از همه ميخواهيم براي توقف اين نبرد دخالت كنند نه اينكه آتشافروزي كنند. اگر كسي بگويد ما در يمن ميتوانيم براي توقف جنگ كاري بكنيم، ما حتما آن را انجام ميدهيم. با اين حال وضعيت و پيچيدگيهاي حاكم باعث شده تا ما به اين نتيجه نرسيم. 
سيدحسن نصرالله در پاسخ به اين سوالي درباره اقدامات درخصوص تامين حقوق آوارگان فلسطيني در لبنان گفت: اين موضوع در بيانيه كاري دولت مورد اشاره قرار ميگيرد، ولي متاسفانه وضعيت كشور به گونهاي است كه كاري براي آن نشد انجام داد. دولت كنوني، دولت وحدت ملي است. معتقدم كه دولت در اين موضوع جديت به خرج ميدهد. در هر حال بايد در اين زمينه در چارچوب موسسات دولتي فعاليت كرد و ما هم تلاش خود را ميكنيم. هميشه ميگويند دادن حقوق فلسطينيان به آنها باعث وطنگزيني ميشود كه اين امر صحيح نيست. به هر حال راهحل ميانهاي وجود دارد. ميتوان حقوق اجتماعي به آنها دادن بدون وطنگزيني آنها. 
سيد حسن نصرالله درباره لغو طائفه گري سياسي در لبنان گفت: لغو طائفهگري در لبنان از سختترين كارهاست. متاسفانه بسياري از كساني كه خواهان اين امر هستند، جدي نيستند و اين تنها يك شعار بر زبان آنهاست. نظام طائفهاي، يك نظام قبيلهاي است. واقعيت امر اين است كه برطرف كردن اين مشكل بسيار مشكل است و كسي نميتواند در يك يا دو جمله بگويد كه چگونه بايد اين مشكل برطرف شود. 
وي افزود: در هر حال دعوت نبيه بري رئيس مجلس براي تشكيل يك كميته با هدف بررسي لغو طائفهگرايي سياسي نكته مفيدي است. ممكن است اين گونه گفتوگوها پنج يا 10 يا بيست سال طول بكشد ولي كسي نميتواند به تنهايي بيايد راهكار ارائه كند. همه بايد جمع شوند و نگرانيها و نكات مورد نظر خود را بگويند. شايد در پايان اعلام كنند كه اين مشكل راهحلي ندارد و در نتيجه همه شعارهاي خود را كنار بگذارند. در نتيجه راههايي براي بهبود وضعيت ارائه ميشود. 
دبيركل حزب الله اظهار داشت: به نظر من راه طبيعي دستيابي به اين هدف، تشكيل يك كميته ملي است كه با آرامش و بدون فشار و عجله اين امر اساسي را مورد بحث و بررسي قرار دهد. 
وي در پاسخ به سوالي مبني بر راه حل برخي اختلافات درباره مقاومت و نقش آن در لبنان گفت: ما بدون توجه به اهداف اين اختلافات، متوجه آن هستيم. ما هميشه گفتيم مقاومت با اجماع قابل قبول ملي مواجه بوده و هيچ مقاومتي در تاريخ نبوده كه اجماع كامل ملي داشته باشد. طبيعي است كه در لبنان اختلافاتي در مورد مقاومت و مسائل مربوط به آن وجود داشته باشد. اگر اين مسائل در حد اختلاف باقي بماند و گفتگو وجود داشته باشد، مشكلي نيست. 
دبيركل حزب الله گفت: من به صراحت به شما ميگويم كه اجماع ملي بر سر مقاومت، شرط كافي براي كمال مقاومت بود و شرط لازم براي وجود مقاومت نيست. اگر اجماع كامل وجود داشت، خيلي بهتر بود. در هر حال ما متوجه اين حقيقت هستيم و به دنبال اجماع كامل ملي در لبنان نيز نيستيم. معتقدم ديدارها و گفتوگوها در نزديك شدن ديدگاهها بسيار تاثير دارد و ميتواند باعث جلوگيري از مواجهه شود. 
وي درپاسخ به سوالي درباره ديدگاه حزبالله درخصوص محوريت مقاومت و نقش آن و راهبرد دفاعي گفت: آنچه من امروز گفتم، قبل از جنگ تابستان 2006 نيز در گفتوگوهاي ملي اشاره كرده بودم. امروز در گفتوگوهاي ملي، نيروهاي مختلف لبناني ديدگاههاي خود را توضيح ميدهند و ما هم ديدگاه خود را به شكل مكتوب ارائه ميدهيم. ممكن است اين بحثها باعث تغيير موضعگيري ما يا مخالفان ما باشد. تجربه ما، تجربه همكاري با ارتش بوده و موفق هم بود. ما ميگوييم كه ميتوانيم با تكيه بر اين تجربه از كشور دفاع كنيم. در هر حال ما موضوع را خاتمه يافته تلقي نميكنيم و جاي بحث دارد. 
سيد حسن نصرالله افزود: تصميم جنگ و صلح هم در دست حزبالله نيست و ما بارها گفتهايم كه دولت بايد مسئوليت تصميمگيري را در اختيار داشته باشد. مشكل در آنجاست كه دولت وجود نداشته باشد. ما ميگوييم ابتدا بايد دولتي قدرتمند تشكيل شود تا سپس زمام امور را در دست بگيرد و براي صلح و جنگ كشور بتواند تصميمگير اصلي باشد. اگر دولت قدرتمند وجود داشته باشد، اصلا چه نيازي به مقاومت مردمي است؟! اين بحثها همه تئوريك است؛ چرا كه متاسفانه تصميم جنگ و صلح در دست هيچكس به جز اسراييل و آمريكا نيست. 
گزارش فارس