نگاهى به غذا و تغذيه از منظر اسلامى

اسلام ، خوردن چه نوع غذاهايى را توصيه كرده است ؟ چه مقدار بايد غذا خـورد؟ اسـلام چند وعده براى خوردن را توصيه مى كند؟ و بالاخره آداب خوردن غذا چيست ؟
چكيده
غذا و تغذيه در آموزه هاى دينى همچون ساير موضوعات ، مورد توجه قرار گرفته است . مبداء پيدايش غذا از جانب خداوند است كه جهت تندرستى ، تداوم حيات و توانمندى در انجام تـكـاليـف بـه انـسـان عـطا شده است . قريب به 250 آيه قرآنى و دهها روايت از معصومين عـليـهـم السـلام بـر اهـمـيـت غـذا و تـغـذيـه دلالت مـى كـنـنـد. سـؤ ال ايـن اسـت كه اسلام ، خوردن چه نوع غذاهايى را توصيه كرده است ؟ چه مقدار بايد غذا خـورد؟ اسـلام چند وعده براى خوردن را توصيه مى كند؟ و بالاخره آداب خوردن غذا چيست ؟ ايـنـهـا پـرسـشـهـايـى كـليد واژه ها: غذا، تغذيه ، رژيم غذايى ، گروههاى غذايى ، وعده غذايى ، آداب خوردن .
اهميت غذا
نياز انسان به غذا، مهم ترين و حياتى ترين نياز روزمره اوست كه از تولد تا مرگ وى را همراهى مى كند، و حتى انبيا و اولياء الهى نيز از اين قاعده مستثنى نيستند.
رشـد، طـول عـمـر، تـنـدرسـتى ، آرامش اعصاب و روان ، خلق و خوى و رفتار، توانمندى و قدرت ، تكثير نسل و توليد مثل و... همه به نوعى وامدار تغذيه سالمند. از اين رو قريب به دويست و پنجاه آيه قرآنى و دهها روايت معصومين (عليهم السلام ) در مورد غذا و تغذيه وارد شده است . همچنين نام گذارى پنجمين سوره قرآن به مائده (سفره غذايى )، از صفات خـداوند، رزاق و معطم بودن ، سوگند خداوند به غذا (والتين والزيتون )، درخواست مائده آسـمـانـى تـوسـط حـضـرت عيسى و درخواست غذا توسط حضرت موسى (ع ) هر كدام مهر تاييدى بر اهميت غذا و تغذيه مى باشند.
هـمـچـنين خداوند براهل مكه به دو چيز منت مى نهد: ((غذا)) و ((امنيت )) ((الذى اطعمهم من جوع و آمنهم من خوفِ)) همان كس كه آنها را از گرسنگى نجات داد و از ترس و نا امنى ايمن ساخت .
امـام رضـا(ع ) فـرمـود: ((فـانَّ صلاح البدن وَ قوِامَه يَكونُ بِالطَّعامِ والشَّرابِ و فَسادَهُ يَكونُ بهما.))سلامتى و پايدارى بدن و همچنين بيمارى آن به غذا و نوشيدنى است .
تاءثير غذا و تغذيه بر اخلاق و رفتار
خـداوند بين تغذيه كافران و مومنان تفاوت قائل شده است . در مورد كافران مى فرمايد: ((والّذيـن كـفـروا يـتمتعون و ياكلُون كَما تاكُل مى خورند. توضيح آنكه حيوانات علف مى خورند بى آنكه بدانند از كجا آمده ، حلال است يا حرام ؟ غصبى است يا مباح ؟ كافران نيز غـذا مـى خـورنـد بـى آن كـه بـه رجـس و پـليـدى و حلال و حرام بودن آن توجه داشته باشند. لذا فرجام مشابه اى دارند.
ولى مؤ منان كه به تاثير اخلاقى و معنوى غذا توجه دارند، مقيد به رعايت غذاى پاكيزه و حـلال مـى بـاشـند. مردى خدمت پيامبر(ص ) گفت : دوست دارم دعايم مستجاب شود، حضرت فرمود: ((غذاى خود را پاكيزه كن و از هر گونه غذاى حرام بپرهيز.))
لذا بـه مـؤ مـنـان دسـتـور داده شـده فـقـط از غـذاهـاى پـاكـيـزه و حـلال اسـتـفـاده كـنـنـد. ((يا ايها الذين آمنوا كلوا من طيبات ما رزقناكم ؛ اى مومنان ! از روزى پـاكـيـزه كـه بـه شـمـا داديم بخوريد.)) و در برخى آيات ارتباط تنگاتنگى بين غذاى پـاكـيزه و عمل صالح ديده مى شود. ((كلوا من الطيّبات و اعملوا صالحا؛ از غذاهاى پاكيزه بـخـوريـد و عـمـل صـالح انـجـام دهـيـد.)) زيـرا هـمـچـنـان كـه سـخـن پـاكـيـزه ، عـمـل صـالح را بـه آسـمـان عـروج مـى دهد، غذاى پاكيزه نيز انسان را در جهت كسب كمالات مـعـنـوى و حـفـظ ارزش هـاى اخـلاقـى يارى مى بخشد و به مانند باران پاكيزه موجب رويش سبزه ها و گل هاى معطر در وجود آدمى مى گردد.
اصـحـاب كـهـف كه دغدغه حفظ ايمان و معنويت خود را داشتند، وقتى از خواب طولانى بيدار شدند، به دنبال غذايى بودند كه پاك و پاكيزه باشد و سبب خاموش شدن نور الهى در وجـود آنـان نـگـردد. بر خلاف غذاهاى خبيث و حرام كه موجب تاريكى قلب ، سنگدلى ، و از بـيـن رفـتـن نـور ايمان مى شود. در آيه اى از قرآن آمده است : شيطان مى خواهد به وسيله شـراب (غذاى پليد) و قمار در ميان شما عداوت و كينه ايجاد كند، و شما را از ياد خدا و در آيـه اى ديـگـر خـوردن مـال حـرام را آتـش خـوردن مـعـرفـى كـرده اسـت : ((كـسـانـى كـه امـوال يـتـيـمان را به ستم مى خورند (در حقيقت ) تنها آتش مى خورند.)) و اين بيانگر نقش غـذاى حـرام و خـبيث است كه به روح و روان و ايمان فرد خسارت مى زند. امام حسين (ع ) با اشـاره بـه يـكـى از عـلل رفتار پست و ناهنجار كوفيان در كربلا مى فرمايد: ((قد مُلئت بطونكم من الحرام ؛ شكم هاى شما از حرام پر شده است .))
امـام رضـا(ع ) فـرمـود: ((بـدان كـه نـيـرو و تـوان و روح و روان ، تابع مزاج بدنها مى باشد.))
تـوضيح روايت آن كه مراد از نفوس ، روح انسان است كه چون مرغى اسير قفس تن اوست . بـه هـر انـدازه كـه مـزاج و جـسـم او سـالم بـاشـد، روح او نـيـز سـالم و كـامـل تـر خواهد بود. روح سالم در بدن سالم است . رمز سلامتى روح و جسم در يك قياس منطقى ، چنين قابل تبيين است : سلامتى روح ، تابع سلامتى تن است ، و سلامتى تن تابع غذا و تغذيه سالم ، پس سلامتى روح ، تابع غذا و تغذيه سالم مى باشد.
بـا تـوجـه بـه پـاره اى از روايـات آثار برخى غذاها بر اخلاق و رفتار آدمى به قرار زير است :
1. اعتدال در خوردن گوشت موجب خوش اخلاقى ، اعتماد به نفس و شجاعت مى شود و افراط در آن قساوت قلب مى آورد.
2. شير، موجب صبورى ، مهربانى ، آرامش و... مى شود.
3. عسل ، موجب رشد حافظه ، صافى دل و شفا است .
4. انـگـور، غـم و انـدوه و افـسـردگـى را بـه شـادابـى تبديل مى كند.
5 . خرما، موجب صبر و حلم وبردبارى مى شود.
6 . زيتون ، حافظه را تقويت مى كند.
7. سيب ، موجب تقويت اعصاب و رنگ رخسار مى گردد.
مى شود.
9. هليم ، نشاط عبادت را افزون مى كند.
بـى تـرديـد تـغذيه سالم و منطبق با استانداردهاى اسلامى نقشى بسزا در سلامت جسم و روح انسان دارد و او را در طى مسير تكاملى اش يارى مى دهد.
چه غذايى بخوريم ؟
عـده اى به رژيم گوشتخوارى عقيده دارند، هر چند اين رژيم بطور مطلق وجود ندارد ولى طرفدارانى دارد.
عده اى بر گياه خوارى پاى مى فشرند و معتقدند انسان گياه خوار آفريده شده است .
گـروهـى نـيـز بـه رژيـم مـيـوه خـوارى تـاءكـيـد مـى ورزنـد، بـا ايـن اسـتدلال كه ساختار دستگاه گوارش آدمى به هيچ يك از دستگاه گوارش گوشتخواران ، گـيـاه خواران و دانه خواران شباهت ندارد، انسانها نه خام خوارند و نه نشخوار كننده و نه داراى چينه دان ، پس به ناچار ميوه خوارند!
ولى در آمـوزه هـاى ديـنى هيچ يك از اين نظريات به تنهايى پذيرفته نيست . اسلام بر اسـاس نـيـاز انـسـان و بـا تـوجـه بـه مـحـيـط، سـن ، شـغـل و... بـراى سـبـد غـذايـى او برنامه داده و با تعيين ملاك ها استفاده از همه گروههاى غـذايـى را بـا اولويـت دادن به برخى گروههاى غذايى توصيه كرده است . چه آن دسته غـذاهـايـى كـه پـس از آفـريـنـش ، طبيعى و دست نخورده وارد بدن مى شوند. مانند ميوه ها، سـبـزى هـا و چـه فـراورده هـاى غـذايـى كـه بـا دست بشر تغييراتى پيدا كرده اند. مانند غذاهاى گوشتى ، لبنيات ، پخت غذاها.
مـلاك در اسـتـفـاده از مـواد غـذايـى مـطـابـق آمـوزه هـاى ديـنـى ، غـذاى طـيـب ، حـلال و حـسـن در مـقـابـل غـذاى رجـس و خـبـيـث ، حـرام و سـوء دسـتـگـاه گـوارش هـمـاهـنـگـى كـامـل دارد، اطـلاق مـى شـود. لقـمـه پـاكـيـزه كه وارد دهان مى شود، تحت اراده خداوند، با اعـمـال هـضـم و جـذب تـرشـحـات دهـان و مـعـده بـه مـواد لازم و مـورد نـيـاز بـدن تـبـديـل مـى گردد. طيّب يعنى سازگار، موافق ، نيكو، شايسته و لذت بخش كه در قرآن كريم به جز غذاى حلال در مورد همسر خوب ، زمين پاك ، سخن شايسته ،فرزند صالح ، زندگى پاكيزه و شجره طيبه به كار رفته است .
غـذاى حـلال غـذاى پـاك تـشـريـعـى اسـت كـه خـداونـد آنـچـه را بـه مـصـلحـت انـسـان ديـده حـلال كـرده كـه بـا دسـتـگـاه هـاضـمـه هـمـاهـنـگ و مـتـعـادل اسـت . وقـتـى انـسـان غـذاى حـلال را بـا نـام خـدا آغاز و با شكر الهى به پايان مى برد، يقينا آن غذا موجب سلامتى ، شادابى و شفابخشى او خواهد شد.
غالباً واژه حلال و طيب چون ايمان و عمل صالح با هم ذكر شده اند.
غـذاى حـسـن ، برتر از غذاى طيّب و حلال است . خداوند از برخى غذاها مانند: انگور، شير، عسل و... به وصف حسن ياد كرده و غذاى شهيدان را غذاى حسن دانسته است .
در مـقـابـل غـذاهـاى طـيـب ، حلال و حسن ، غذاهاى رجس و خبيث ، حرام و سوء قرار گرفته كه بـراى انـسـان ضرر و مفسده دارد. نه تنها سلامتى او را به خطر انداخته در خلق و خوى و ايمان او اثر منفى مى گذارد.
در قرآن به خوردن غذاى طيب و حلال سفارش شده و از غذاهاى حرام و خبيث منع شده است :
يسئلونك ماذا اُحِلَّ لَهُم قل اُحِلَّ لكم الطيّبات .
از تـو (اى پـيـامـبـر) مـى پـرسـنـد چـه چـيـز بـراى آنـان حلال است ؟ بگو: غذاهاى پاكيزه براى شما حلال است .
فـَكـلوا مـِمـّا رزقـكـم الله حـلالا طـيـّبـا و اشـكروا نعمت الله ان كنتم ايّاه پس ، از آنچه خدا روزيتان كرده است ، حلال و پاكيزه بخوريد و شكر نعمت خدا را بجا آوريد اگر او را مى پرستيد.
ولى غـذاى پـليـد بـراى كـافـران و ابـزار دسـت شـيـطـان مـعـرفـى شـده اسـت . ((كـذلك يـَجـعـَل اللهُ الرّجـسَ عـلى الّذيـن لا يـومنون .)) اينگونه خداوند پليدى را بر افرادى كه ايمان نمى آورند قرار مى دهد.
بـنـابـرايـن طـبـق آمـوزه هـاى ديـنـى انـسـان مـى تـوانـد بـا رعـايـت غـذاهـاى حلال و حرام از هر نوع غذايى كه پاكيزه و حلال است ، اعم از غذاى گوشتى ، پروتئينى و غير آن بهره ببرد و از غذاهاى حرام ، خبيث و مضر براى بدن ، پرهيز كند.
چـون سـلول هاى اعضا و جوارح ، مانند مغز، قلب ، كليه ، شش ، دست و پا، چشم ، گوش ، مـو، نـاخـن ، پـوسـت و... هـر كـدام نـيازمند غذاى خاص خود است كه تامين اينها از يك گروه غذايى مشكل است .
آنـان كـه خـود را از بـرخـى غـذاهـا مـحـروم مـى كـنـنـد، هـمـيـشـه بـيـمـارنـد، چـون به نياز سـلول هـاى بـدن پـاسـخ نـمـى دهند. پيامبر(ص ) فرمود: ((اثنان عليلان ، صحيح محتم و عـليـل مـخلط؛ دو كس هميشه بيمارند، انسان تندرستى كه رژيم مى گيرد و از برخى غذاها پرهيز دارد و انسان بيمارى كه همه چيز مى خورد.))
قـرآن انـسـانـهـايـى را كـه بـرخـى غـذاهـا را بر خود حرام مى كنند، سرزنش مى كند و مى فـرمـايـد: ((قـل مـن حـرم زيـنه الله التى اخرج لعباده والطيبات من الرزق . (اعراف : 32) بگو: چه كسى زينت هاى الهى را كه براى بندگان خود آفريده ، و روزى هاى پاكيزه را حرام كرده است ؟!))
در آيـه ديـگـر مـى فـرمـايـد: ((يـا ايـهـا الذيـن آمـنـوا لا تـحـرمـوا طـيـبـات مـا احـل الله لكـم ؛ (مـائده : 87) اى مـومـنـان ! غـذاهـاى پـاكـيـزه را كـه خـداونـد بـراى شـمـا حلال كرده ، حرام نكنيد.))
((چـه غـذايـى بـخوريم ؟)) روى دو نكته بايد تاءكيد كرد؛ نخست استفاده از انواع غذاها و دوم پاكيزه خوارى .
گروه هاى غذايى
در اين بخش به اختصار به برخى گروههاى غذايى توصيه شده ، اشاره مى كنيم .
1. گوشت ها (پروتئين ها)
از مـيـان چـهـارپـايـان ، گـوشـت گـوسـفـنـد، گـاو، شـتر، آهو و برخى ديگر از حيوانات حـلال اسـت و گـوشـت چـهـارپـايـان درنـده خـو، داراى دنـدان تـيـز و چـنـگـال و نـاخـن هـاى تـيـز مـانـنـد شـيـر، پـلنـگ ، روبـاه ، كـفـتـار، شـغـال ، گـربـه و... حـرام اسـت . هـمـچـنـيـن گـوشـت چـهـارپـايـان حلال گوشتى كه ذبح اسلامى نشده و يا مردار شده اند حرام است .
و از حـيـوانـات دريـايـى ، گـوشـت مـاهـى هـاى پـولك دار و مـيـگـو حلال است . گوشت پرندگان نيز حلال است جز پرندگانى كه فاقد چينه دان و سنگ دان و خـار عـقـب پـا هـسـتـنـد و يـا مـانـنـد عـقـاب و كـركـس داراى چنگال اند.
گـوشـت حـيـوانات حلال گوشت سرشار از پروتئين است كه نياز بدن را تامين مى كند و كـمـتـر غـذايـى مـى تـوانـد جايگزين آن شود. در آيات و روايات گوناگونى به خوردن گوشت سفارش شده است .
((والانـعـام خـلقـهـا لكـم ... و مـنـها تاءكلون (نحل : 5)؛ (خداوند) چهارپايان را براى شما آفريد... و از گوشت آنها مى خوريد.))
در روز عـيـد قـربـان كه حاجيان پس از عمال سنگين مناسك نياز به پروتئين دارند خداوند بـه خـوردن گوشت قربانى دستور داده است . ((فكلوا منه واطعموا البائس الفقير (حج : 29)؛ و از گوشت آنها (قربانى ) بخوريد، و بينواى فقير را اطعام كنيد.))
در جـنـگ خـنـدق پـس از خستگى سربازان اسلام در حفر خندق ، دعوت كرد. در روايت آمده كه رسول خدا(ص ) فرمود: ((خير الادام فى الدنيا و الاخره اللحم ؛ بهترين خوراكى در دنيا و آخـرت گـوشـت است .)) چرا كه گوشت موجب روئيدن گوشت بر بدن ، توانمندى ، قدرت بـخـشيدن به بينايى و شنوايى و... مى شود. ترك گوشت فساد بدن را در پى دارد. از ايـن رو رسـول خـدا(ص ) فرمود: هر كس چهل روز گوشت نخورده باشد، پس بايد پولى قرض كند و گوشت تهيه كرده و بخورد.
نـيـز امـام صادق (ع ) فرمود: ((هر كس چهل روز خوردن گوشت را ترك كند، خلق و خوى او بد و زشت مى شود.))
ليـكـن بـايـد از افراط در خوردن گوشت و اعتياد به آن پرهيز كرد. پيامبر(ص ) فرمود: ((هـر كـس چـهـل روز (پـشـت سـرهـم ) گـوشـت بـخـورد سنگدل مى شود.))
از روايـات بـرمـى آيـد كـه خـوردن گـوشت هر سه روز يك بار مناسب است . ساباطى مى گويد: از امام صادق (ع ) درباره خوردن گوشت پرسيدم ؟ فرمود: هر سه روز (يك بار).
ادريس بن عبدالله مى گويد: در محضر امام صادق (ع ) بودم ، از گوشت سخن به ميان آمد، فرمود: يك روز گوشت بخور، يك روز لبنيات و يك روز چيز ديگرى .
از مـيان گوشت ها، به خوردن گوشت گوسفند و آبزيان و پرندگان سفارش شده است . بهترين گوشت ، گوشت تازه (لحماً طريا) است . و از خوردن گوشت خام و گوشت خشكيده نمك سود نهى شده است .
2. تخم مرغ
حـدود 13 روايـت در مـورد تـخـم مـرغ وارد شده است . زرده تخم مرغ سبك و سفيده آن سنگين اسـت . اگـر تـخـم مرغ به همراه گوشت ، پياز و روغن زيتون خورده شود، مقوى است ولى خـوردن آن بـه هـمـراه مـاهـى مـضـرّ است ، چنان كه اعتياد به خوردن آن نيز موجب امام صادق فرمود: ((تخم مرغ خوراكى سبك است . دل دادگى به گوشت را فرو مى نشاند و عارضه هاى گوشت را هم ندارد.))
3. نان ، غلات ، حبوبات و دانه ها
در قـرآن بـه دانه ها و غلات تحت عنوان ((زرع و حبّ)) اشاره شده است . ((و هوالذى انشا... الزرع مـخـتـلفـا اكـله (انـعام : 141)؛ و اوست خدايى كه (براى شما) انواع زراعت را پديد آورد كه با هم متفاوتند. ((فانبتنا فيها حبا (عبس : 27)؛ در آن (زمين ) دانه ها رويانديم .))
دانه هاى غذايى ، مايه اصلى تغذيه انسان وانواع حيوانات است . دانه هايى كه اگر يك سـال بـراثـر خشكسالى قطع شود، قحطى وگرسنگى تمام جهان را فرا خواهد گرفت . تـعـبـير به ((حبّا)) به صورت نكره يا دليل بر اهميت اين ماده غذايى است و يا به تنوع دانه ها اشاره دارد.
از ميان دانه ها، گندم ، كامل ترين و غنى ترين ماده غذايى است كه جاى بسيارى از غذاها را مـى گـيـرد. حـضـرت يـوسـف بـراى نـجـات مـردم مـصـر از هـفـت سال قحطى به ذخيره سازى گندم پرداخت .
نـان بـهترين خوراكى ، مايه بركت و استوارى تن ، خوشبو كنده دهان است وبهترين نان ، نـان سـبـوس دار اسـت كـه داراى فيبر مى باشد. پيامبر(ص ) فرمود: ((خداوندا ! براى ما به نان بركت بده و ميان ما و آن جدايى ميفكن ، اگر نان نبود، نه روزه گرفته بوديم ، نه نماز خوانده بوديم ونه واجبات خدا را انجام داده بوديم .))
امام رضا فرمود: ((برترى نان جو برگندم ، همانند برترى ما بر ديگران است .))
((برنج غذايى نيكو، سرد و سالم و مهتر غذاها مى باشد.))
4. ميوه ها و سبزى ها
تـعـلق دارد. در سـوره عـبـس آيـات 25 تـا 32 بـه هـشـت نـوع مواد غذايى گياهى و نباتى پرداخته است كه حاكى از اهميت و اولويت نبايات و ميوه ها در تغذيه انسانهاست .
تـاءكـيـد فـراوان بـرخـى آيـات روى زمـيـن و روئيـدنـى هـا و تـقـدم مـيوه ها بر گوشت ها دليـل ديـگـرى بـر اولويـت ايـن گـروه غـذايـى بـر گوشت ها مى باشد. همچنين ذكر مكرر خـصـوص مـيـوه هـا از مـيـان غذاهاى بهشتى ، به خاطر اهميت ميوه ها در تغذيه و نقش آنها در طـراوت و شـادابـى و نـشـاط انـسـان و هـضم و جذب آسان است ، كه نه تنها از نظر علمى بلكه ، در تجربه عمومى مردم نيز به اثبات رسيده است . ميوه هايى چون : انگور، انار، خـربـزه ، خـرمـا، سـيـب ، انجير و... هر كدام از خواص زيادى برخوردارند كه در روايات اسلامى به آنها اشاره شده است مثلا: انار، موجب نورانيت قلب و دور كننده شيطان است ، معده را پـالايـش مـى دهـد، مـقـوى و نـيـروبـخـش اسـت ، غـذا را هـضـم مـى كـنـد و سـبـب اعتدال طبع مى شود.
انـگـور از مـيـوه هـاى بهشتى و يك غذاى كامل و داروخانه طبيعى است ، انجير استحكام بخش اسـتـخـوان هـا، جـلا بـخـش چـشـم و دل و بـرطـرف كـنـنـده ضـعـف و فـزايـنـده عـقـل و آرامـش اسـت ، خـربـزه شـفاى دردها، شستشو دهنده مثانه و معده و داراى هزار بركت مى بـاشـد. خـرمـا، شفابخش ، قوى كننده پشت ، افزايش حلم و بردبارى ، سير كننده و رفع كننده خستگى و هفتاد و دو خواص شفابخش در آن است .
سبزى ها نيز علاوه بر زينت سفره از خواص والايى برخوردارند.
پـيـامـبـر(ص ) فـرمـود: ((سفره هايتان را به سبزى زينت بخشيد، زيرا خوردن سبزى با گفتن بسم الله ، شيطان را مى راند.))
فـرمـود: مـگـر نمى دانى كه من از سفره اى كه درآن سبزى نباشد، غذا نمى خورم ! سبزى بياور، غلام رفت و سبزى آورد و بر سفره نهاد، پس امام (ع ) دست به سفره گشود و به خوردن غذا مشغول شد.
5 . شير و لبنيات
شير از غذاهاى بهشتى است كه در سوره نحل آيه 66 وديگر آيات به آن اشاره شده است . شـيـر يك غذاى كامل و داراى خواص فراوانى است . شير موجب استحكام استخوان ها، روئيدن گـوشت ، برطرف كننده ضعف و شفاى هر دردى است كه براى نوشيدن آن هيچ شرط سنى و اقليمى وجود ندارد.
امام على (ع ) فرمود: نوشيدن شير، شفاى هر دردى ـ جز مرگ ـ است .
از مـيـان شـيرها به شير گاو توصيه شده است . امام على (ع ) فرمود: ((شير گاو درمان است .))
از مـيـان فراوده هاى شير، خوردن پنير به تنهايى مضرّ است و از آن نهى شده است . چنان كه زياد خوردن آن موجب لاغرى و بيمارى است .
امـام صـادق (ع ) فـرمـود: ((گردو و پنير، چون با هم جمع شوند درمان اند، اما اگر از هم جدا شوند درد مى شوند.))
و امـام كـاظـم (ع ) در مـورد مـاست فرمود: ((هر كس مى خواهد ماست بخورد و ماست او را زيان نـرسـانـد، بـا آن هـضـم كـنـنـده اى (مـثـلا نـانـخـواه ) بـخورد.)) چون ماست طبع سرد دارد، افـزودنـى كـه طـبـع گـرم دارد بـه آن اضـافـه كـنـد، مـانـنـد: نـعـنـاع ، گـل مـحـمـدى ، گـلپـر و... نـانـخـواه در روايـت بـه عـنـوان مثال آمده است .
چه زمانى بخوريم ؟
چه زمانى بايد غذا خورد؟ و اسلام در خوردن به چند وعده غذا توصيه مى كند؟
روايات مربوط به وعده غذايى را مى توان به چند دسته تقسيم كرد:
1. بـرخى روايات به دو وعده اشاره دارند. امام صادق فرمود: ((صبحانه و شام بخور و در فـاصـله مـيان آنها چيزى نخور، چرا كه موجب تباهى تن است ، مگر نشنيده اى كه خداوند مى فرمايد: و آنان (بهشتيان ) صبحگاهان و شامگاهان ، روزى ويژه خويش را دارند.))
2. بـرخـى بـر يك وعده و آن هم صبحانه تاءكيد دارند، امام صادق (ع ) فرمود: ((مؤ من را بـايـسـتـه اسـت ، تـا غـذا نخورده ، از خانه بيرون نرود، چرا كه اين كار به او استوارى بيشتر مى بخشد.))
3. بـرخـى ديـگـر بـه خـوردن شـام بـويـژه بـراى افـراد سـالخـورده سـفـارش مـى كند. رسـول خـدا(ص ) مى فرمايد: ((خوردن شام را وامگذاريد... من بر امت خويش از اين بيمناكم كه از واگذاردن شام ، پيرى به سراغشان آيد، چرا كه شام ، موجب نيرومندى پير و جوان است .)) و برخى روايات به شام خوردن پيامبران اشاره دارد.
امام على (ع ) فرمود: ((شام خوردن پيامبران ، پس از تاريكى شب بوده است .))
امام صادق (ع ) فرمود: ((شام پيامبران پس از نماز عشا مى باشد.))
4. امـام رضـا(ع ) در روايـتـى هـر 8 سـاعـت يـك بار وعده غذايى را از مجموع اين چند دسته روايـات چـنـيـن اسـتـنـبـاط مـى شـود كـه دو وعـده غـذايـى ، يـعـنـى اول روز و آخـر روز بـراى خـوردن غـذا كافى است ، و چنانچه در ميان روز گرسنه شد از مـيان وعده هاى غذايى استفاده كند، آنچه در رساله هاى عملى درباره استحباب غذا خوردن در اول روز و اول شب و خوددارى از غذا در بين روز و بين شب آمده ، در تاءييد دو وعده تغذيه است . بنابراين نظريه غالب مى بايست روايت امام رضا(ع ) را توجيه كرد.
در كنار اين روايات ، به رواياتى بر مى خوريم كه بحث گرسنگى و اشتها را ملاك مى دانند و سلامتى انسان را در اين مى دانند كه تا گرسنه نشده غذا نخورد.
امـام عـلى (ع ) بـه امـام حـسـن (ع ) فـرمـود: ((بـر سر سفره نمى نشينى ، مگر آن هنگام كه گرسنه اى ... اگر اين كار را كردى از طبيب بى نياز مى شوى .))
چه مقدار غذا بخوريم ؟
افـراط و تـفـريـط در رسـانـدن غـذا بـه بـدن هر دو ضرر و مفسده دارد. امام رضا(ع ) با تشبيه بدن به زمين مى فرمايد: بدن انسان ، بسان زمين پاك و آماده براى زراعت است كه اگـر در آبـادانى و آبدهى بدان ، مراقبت شود، به گونه اى كه آب ، نه فراوان تر از نياز بدان برسد تا آن را غرقاب و باتلاق كند و نه از اندازه كمتر باشد تا آن را به تـشـنـگـى گـرفـتـار سازد، آبادانى اش استمرار مى يابد، اما اگر از آن غفلت شود، به تباهى مى گرايد و علف هرز در آن مى رويد؛ بدن چنين حكايتى دارد و تدبير آن در خوراك و پوشاك چنين است .
پـرخـورى و نـيز خوردن پس از سيرى ، بدن را باتلاق تجمع ميكرب ها مى سازد و موجب تباهى تن ، قساوت قلب ، كودنى ، پيامبر(ص ) فرمود: ((مؤ من در يك شكم چيز مى خورد و كافر در هفت شكم چيز مى خورد.))
امام على (ع ) فرمود: ((عادت به پرخورى انواع دردها را به همراه دارد.))
و همچنين فرمود: ((از پرخورى پرهيز كنيد، چرا كه مايه تباهى تن است .))
بهترين رمز سلامتى آن است كه انسان با وجود اشتها به غذا از آن دست بكشد.
امـام عـلى (ع ) بـه امـام حـسـن (ع ) فرمود: ((اگر مى خواهى سالم بمانى و از پزشك بى نـيـاز شـوى ، چهار امر را رعايت كن 1. اگر ميل به غذا ندارى نخور 2. تا زمانى كه سير نـشـده اى و اشـتـهـا بـاقـى اسـت دسـت از غـذا بـكـش 3. غـذا را پـس از جـويـدن كامل در دهان ، فرو بده 4. قبل از خواب قضاى حاجت كن .))
رسـول خـدا(ص ) فـرمـود: ((كـل وانـت تـشـتـهـى وامـسـك وانـت تـشـتـهـى ؛ زمـانـى كـه مـيـل بـه غـذا دارى ، غـذا بـخـور و در حـالى كـه هـنـوز ميل و اشتها به خوردن دارى ، دست از خوردن بكش .))
مـفـهوم آيه شريفه ((كلو واشربوا ولا تسرفوا)) كه در نگاه نخست بسيار ساده به نظر مـى رسـد، امروز در رتبه مهم ترين دستورات بهداشتى (و تغذيه سالم ) قرار گرفته اسـت ، زيـرا طـبـق تـحـقـيقات دانشمندان ، سرچشمه بسيارى از بيمارى ها، غذاهاى اضافى (داخـل مـعـده ) اسـت كـه بـه صورت جذب نشده در بدن باقى مى ماند. اين مواد اضافى هم بـار سـنـگـيـنـى اسـت بـر قلب و عروق و ساير دستگاههاى بدن ، و هم بستر آماده اى است براى پذيرش انواع عفونت ها و بيمارى ها. لذا براى درمان بسيارى از بيمارى ها نخستين گـام ايـن اسـت كـه ايـن مواد اضافى ، و به عبارت ديگر زباله هاى تن انسان بسوزند و جـسم پاكسازى گردد. عامل به اصطلاح ((پرخورى )) است و راهى براى جلوگيرى از آن جز رعايت اعتدال در (خوردن ) غذا نيست .
مـرحـوم طـبـرسـى در تـفـسـيـر مـجـمـع البـيـان مـطـلب جـالبـى نقل كرده است :
هارون الرشيد طبيبى مسيحى داشت كه مهارت او در طب معروف بود. روزى اين طبيب به يكى از دانـشـمـندان اسلامى گفت : من در كتاب شما چيزى از طب نمى يابم در حالى كه دانش مفيد بر دو گونه است : علم اديان و علم ابدان . او در پاسخش چنين گفت : خداوند همه دستورات طـبـى را در نصف آيه از كتاب خويش آورده است . ((بخوريد و بياشاميد و اسراف نكنيد)) و پيامبر ما نيز طب را در اين دستور خويش خلاصه كرده است : ((معده ، خانه بيمارى ها است و امـسـاك ، سـرآمـد هـمه داروها است و بدنت را از آنچه بدان عادت صحيح داده اى محروم مكن )) طـبيب مسيحى وقتى اين سخن را شنيد گفت : قرآن شما و پيامبرتان ، براى جالينوس (طبيب معروف ) سخن طبيبانه اى باقى نگذارده اند.
امـام رضـا(ع ) فـرمود: ((لو ان الناس قصدوا فى الطعام لاعتدلت ابدانهم ؛ اگر مردم در خوردن غذا ميانه رو باشند، بدن هاى آنان اعتدال پيدا مى كند.))
چگونه غذا بخوريم ؟
در روايـات مـعصومين عليهم السلام و فقه اسلامى ، تحت عنوان ((آداب خوردن و آشاميدن )) به چگونه خوردن غذا پرداخته كه به آنها اشاره مى كنيم :
1. شـسـتـن دسـت ها قبل از غذا و خشك نكردن با حوله . پيامبر(ص ) فرمود: ((شستن دست ها، پـيـش از غـذا شـفـاى تـن و 2. در آوردن كـفـش هـااز پـا هـنـگـام غـذا خـوردن ، رسـول خـدا(ص ) فرمود: ((چون غذا نهاده شد، كفش هايتان را درآوريد، چرا كه هم رفتارى است زيبا و هم موجب آسايش بيشتر پاهايتان مى شود.))
3. نـام خـدا بـردن و بـسم الله گفتن ، امام على (ع ) فرمود: ((براى كسى كه براى غذاى خود نام خدا را ببرد، ضمانت مى كنم كه از آن غذا به هيچ درد و رنجى گرفتار نشود.))
4. بعد از گذاشتن نان در سفره منتظر چيز ديگرى نماند.
5 . شروع غذا با دعا و شكر الهى
6 . آغاز كردن غذا با نمك
7. با دست راست خوردن ، با سه انگشت يا بيشتر وبا دو انگشت نخورد.
8 . پاره نكردن نان با كارد و نگذاشتن نان زير ظروف غذا
9. آغاز كردن از سبك ترين غذاها، مانند، سوپ ، سالاد و... .
10. زياد نشستن سر سفره و طول دادن غذا خوردن
11. خوردن غذاى گرم قبل از سرد شدن
12. پرهيز از خوردن غذاى داغ
13. پرهيز از فوت كردن در غذاها و نوشيدنى ها
14. كراهت پاك كردن كامل گوشت استخوان
15. پرهيز از خوردن غذا در حال جنابت
16. برداشتن لقمه كوچك و جويدن كامل آن
17. دست كشيدن از غذا قبل از سير شدن كامل .
18. پرهيز ازخوردن در حال سيرى
19. پايان بردن غذا با نمك
20. خوردن از قسمت جلوى خود
21. نگاه نكردن به صورت ديگران در موقع غذا خوردن
23. دعا كردن پس از غذا
24. به پشت دراز كشيدن پس از غذا و پاى راست را روى پاى چپ گذاشتن .
25. نخوابيدن بلافاصله پس ازخوردن غذا
26. خلال يا مسواك زدن پس از غذا
27. غسل نكردن با آب سرد پس از خوردن ماهى
28. خـوردن چـنـد خـرمـا يـا مـقـدارى عـسـل (يـا چـيـز گـرم ) پـس از خـوردن مـاهـى قبل از خواب
29. شستن گوشت قبل از پختن
30. نخوابيدن بلافاصله پس ازخوردن ماهى تازه
31. شستن ميوه با آب
32. خوردن ميوه در فصل خود
33. خوردن ميوه با پوست (برخى ميوه ها)
34. دور نياختن ميوه پيش از خوردن كامل آن .
آداب آشاميدن
1. گفتن بسم الله پيش از آشاميدن والحمدالله بعد از آن
2. آشاميدن به سه نفس و مكيدن آن و سر نكشيدن يكجا
3. ايستاده آب آشاميدن در روز ونشسته آشاميدن در شب
4. آشاميدن آب به صورت ولرم
5 . ندميدن در آب
6 . نياشاميدن آب با دست چپ
7. نياشاميدن آب در بين غذا
8 . نياشاميدن آب در پى چربى و غذاى چرب
9. نياشاميدن آب از كنار دسته ظرف يا لبه شكسته آن
10. يـاد كـردن حـضـرت ابـاعبدالله و اهل بيت او و لعن قاتلان او 11. نياشاميدن آب سرد پس از خوردن چيز گرم و شيرينى .
12. نياشاميدن آب فراوان
13. نياشاميدن آب سرد در حمام
14. بستن دهانه ظرف آب
خـلاصـه آنـكـه غذا و تغذيه نقش موثرى در سلامتى و شادابى جسم و جان دارد و مستقيم و غـيـر مستقيم بر اخلاق و رفتار آدمى تاءثيرگذار است به شرط آن كه بدانيم چه غذايى بخوريم ؟ چه مقدار بخوريم ؟ در چه زمانى بخوريم ؟ و چگونه بخوريم ؟
منبع: حوزه نت