اخلاق رسانه اي در نگاه اهل بيت (عليهم السلام)

حضور و مشاركت فراوان امامان معصوم(ع) در مراسم نماز جمعه به عنوان خطيب و نيز در جماعات و مراسم حجّ و اجراي خطابه هاي محرك و مورد نياز، جهت آگاهي و هدايت مردم و براندازي حكومتهاي طاغوتى، گواه حركت زيباي فرهنگي آنان در راستاي حاكميت اخلاق و ايمان بر رسانه هاي جمعي و تبلور آن بوده است.
طليعه
ترويج جهان بيني الهى، فضائل اخلاقي و كرامات انساني در هر اجتماع، از جمله نيازهاي فطري است كه هر كس آن را مي پسندد و دنبال تحقق عمومي آن مي باشد. اين رسالت اساسى، همان هدف والايي است كه همه انبيا و اوصيا آن را دنبال مي كردند و در تحقق آن تلاش وصف ناپذيري از خود نشان ميدادند. رسول گرامي اسلام(ص) فرمود:
«إنّما بُعِثتُ لاُتَمِّم مَكارِمَ الأخلاقِ؛ همانا مبعوث شدم تا اخلاق انساني را كامل كنم».[1]
«إنّما بُعِثتُ لاُتَمِّم محاسن الأخلاق؛ به رسالت برانگيخته شدم تا زيباييهاي اخلاقي را به اتمام برسانم».[2]
شايد بتوان ادّعا كرد چنانچه انبياي عظام و اولياي الهي به رسانههاي جمعي دسترسي پيدا ميكردند، يك لحظه از آن غافل نميشدند؛ حضور و مشاركت فراوان امامان معصوم(ع) در مراسم نماز جمعه به عنوان خطيب و نيز در جماعات و مراسم حجّ و اجراي خطابه هاي محرك و مورد نياز، جهت آگاهي و هدايت مردم و براندازي حكومتهاي طاغوتى، گواه حركت زيباي فرهنگي آنان در راستاي حاكميت اخلاق و ايمان بر رسانه هاي جمعي و تبلور آن بوده است.
پيامبر رحمت، خطاب به جانشين خود اميرمؤمنان(ع) فرمود:
«لأن يهدي الله بك رجلاً واحداً خيرٌ من أن يكون لك حُمر النعم؛[3] چنانچه خداوند با دست تو انساني را هدايت كند، بهتر است از اين كه مالك شتران سرخ موي شوي» كنايه از سرمايه ناب و فوق العاده است.
از اين رو، آناني كه مي توانستند با خطابههاي زيبا و شيواي خويش و يا اشعار و قصيده هاي تكان دهنده در ميان مردم حركت شايسته و بزرگي را به وجود آورند و يا تأييد كنند، مورد محبت اهل بيت(ع) بوده اند.
تكريم شاعراني همچون: كميت بن زيد اسدى، ابوفراس (فرزدق) و دعبل خزاعي از سوي معصومان(ع) گواه توجه به اخلاق رسانهاي و نقش رسانه گردانان جمعي آن روز است.
نقش رسانه ها در شناساندن شايستگي ها
تأسيس و اصلاح مراكز اطلاع رسانى، گماشتن انسانهاي متعهد و دلسوز و طرح و اشاعه «محاسن اخلاقي» سبب مي شود فرهنگ شايسته سالاري حاكم شود و حاكمان جامعه و مردم، خود را با آن تطبيق دهند و بالاترين الگوي عملي اجتماعي شوند؛ زيرا رسانههاي حكومتي و جمعى، زبان گوياي ملت و حكومت هستند و همان گونه كه در احاديث وارد شده است: «النّاسُ عَلي دينِ مُلُوكِهِم» مردم، دين و راه خود را بر اساس مشي حاكمان خويش انتخاب خواهند نمود و خود را با آن الگو تطبيق مي نمايند.
القاء مسائل درست سياسى و روشن نمودن جريانهاي انحرافى، ميتواند به جامعه قدرت انتخاب بدهد؛ جامعه و آحاد آن با آگاهي همه توان خود را جهت مصالح عمومي به كار ميگيرند و چنانچه هزينهاي دربر داشته باشد، آن را پذيرفته و در برابر دشمنان خويش ايستادگي و مقاومت مينمايند.
هدف گرائي
فعاليت رسانههاي جمعي با توجه به مخاطبان گوناگون از جهت سنى، سطح دانش و بنيادهاي اعتقادي و باور دينى، برنامه ريزي ميشود و در هر مقطعي با معيارهاي مربوطه، آنها را بررسي ميكنند كه آيا اهداف از پيش تعيين شده، تحقق پيدا كرده؟ در افكار و اعمال اجتماعى، اثري ديده مي شود ؟ و تغيير و تكاملي پيدا شده است يا نه ؟
رسول خدا(ص) در تشكيل جامعه اسلامي در مكه مكرمه و مدينه منوره، اهداف الهي را دنبال ميكرد. در مكه، توحيد و يكتاپرستي را يك اصل قرار داد و همگان را به دور كعبه مشرفه طواف داد و دلها را در رسيدن به خداوند متعال، يك سو و يك جهت نمود. پيامبر(ص) اصول فطري و اخلاقي را ابتدا مطرح نمود و سپس به مرحله باور رساند. درضمن، اعتقاد به معاد (روز واپسين) و تجسم اعمال نيك و بد را مورد باور حتمي مردم قرار داد؛ آنگاه امامت و جانشيني و حركت به سوي جامعه سعادتمند را در مدينه دنبال كرد؛ به طوري كه طي 23 سال نبوت «اهداف الهي» خود را در جمع معيني از جامعه بشرى، تحقق بخشيد.
توجه به منافع عمومي
بهترين رسانه، آن است كه منافع عمومي و ملي مردم را در نظر بگيرد؛ به طوري كه آحاد مردم، خود را در بيانيهها، برنامهها و محصولات مختلف آن شريك بدانند و مردم، مشتري همه جانبه آن رسانه باشند و نظريات خود را در ادامه كار منعكس نمايند و به توصيههاي به موقع آن گوش فرا دهند. رسانه بايد در بحرانهاي مختلف، مردم را دلگرمي دهد و به آنها راهكارهايي ارائه كند و در يك كلام، ميان مردم و از مردم باشد گرچه افرادي خاص آن را اداره نمايند.
حق مداري و حقيقت گرايي
از ويژگيهاي برجسته رسانه، توجه به حقيقت و واقعيت هايي است كه در زندگي جوامع و افراد ميگذرد. رسانهها بايد در جهت بهبود و ساماندهي آن، حركت مثبت انجام دهند و از دروغگويى، غلو، اغراق و دگرگوني حقايق بپرهيزند و جانب داري به ناحق از فرد و يا گروه خاص ننمايند. گرچه بسيار سخت است، لكن ميتوان در درازمدت حركتي را دنبال كرد كه سبب گرايش اساسي به حقايق و واقعيات عيني باشد.
مالكيت رسانه ها
در يك نگاه ميتوان گفت: رسانهها (روزنامه، مجله، راديو، تلويزيون، اينترنت، سايتهاي گوناگون و ...) اعم از اجتماعى، اقتصادى، فرهنگى، سياسى و اخلاقى، بر سه نوع تقسيم مي گردد:
1. مالكيت دولتى؛ كه در انحصار حكومت و قواي سه گانه بوده و به صورت دستورالعمل خاص خود اداره ميگردد. اين گونه رسانه ها را دولتها اداره ميكنند و تمام بودجه و مصارف و هزينه هاي آن را پرداخت مينمايند.
2. مالكيت عمومي و ملّى؛ كه ضمن دريافت كمك هاي حكومتي و دولتى، هزينههاي خود را از محلّ اشتراك مردمي و پرداختهاي عمومى، تأمين ميكند و دولت در حدّ نظارت بر آن، ارتباط دارد.
3. مالكيت خصوصى؛ كه همه هزينهها را فرد و يا گروه خاص پرداخت ميكند و آنان در برابر آنچه انجام ميشود، پاسخ گو هستند. اين رسانهها كارهاي تجاري و يا فرهنگى انجام ميدهند كه در برخي كشورها با اشتراك كابلها و كارتها و پخش آگهي هاي بازرگاني و حمايت هاي خاص اداره مي شوند.
آنچه در عناوين پيش مطرح گرديد، همه آنها بايد در هر سه نوع رسانهها مراعات شود تا «اخلاق رسانهاي» تحقق يابد و رسانهاي كه مورد خوشنودي خداوند و خلق باشد، به وجود آيد و از آنچه در كشورهاي غربي تحقق پيدا ميكند كه سبب انحراف خانوادهها، افراد و جامعه ميگردد و منافع احزاب و اميال افراد، حاكم بر معنويات مردم مي شود جلوگيري به عمل آيد.
مالكان رسانهها، حق ندارند به دليل مالكيت خويش عامل اشاعه گناه و منكر باشند؛ چون نقش منفي رسانهها به حدي است كه حيات اجتماعي را تهديد ميكند، چنان كه در صورت سلامت، سلامتي جامعه را تضمين ميكند.
رسول خدا(ص) در تشبيهي فرمود:
«گروهي بر يك كشتي سوار شدند و هر كس در جاي خويش قرار گرفت. به ناگاه فردي از ميان اثاثيه خود تيشهاي را بيرون آورد و گفت: ميخواهم جايي را كه اجاره كردهام و از آنِ خود من است، سوراخ كنم».
پيامبر(ص) در ادامه فرمود:
«اگر افراد سوار شده بر كشتى، اين ابزار خطرناك را از او بگيرند، او و اهل كشتي را نجات دادهاند و چنانچه سهل انگاري كنند و او به تخريب خويش ادامه دهد، هم خود و هم اهل كشتي را به هلاكت رسانده است».[4]
بهرهگيري از رسانه در سيره عترت
رسول خدا(ص) جهت اجتماع و گردهمايي كوچك و بزرگ مردم، به صورت شبانه روزي ، هفتگي ، ماهانه و سالانه، سنت هايي را به راه انداخت. تشكيل نماز جماعت و جمعه ، مراسم زيباي عيد فطر و قربان و يا مراسم حج و اجتماع جهان اسلام در سرزمين وحى، در راستاي رساندن حقايق به مردم و تصميمگيريهاي اساسي آن مي باشد.
رسول خدا(ص) خود از منبر و خطبه ها و خطابه هاي مناسب استفاده ميكرد، كه همين سيره در ميان مسلمانان و مديران اجتماعي و سياسي جوامع اسلامي ادامه پيدا كرده است. منبر رسول خدا(ص) در «مسجد النبي» گواه اين حقيقت است. رسول خدا(ص) فرمود :
«قَوائمُ مِنبَري رَواتِبٌ في الجنّة؛ پايههاي ثابت و استوار منبر من در بهشت الهي استوار است».[5]
«منبري علي تُرعَةٍ مِن تُرَعِ الجنّة؛ منبر من بر كانال و رودخانه اي كه شعبه اي از رحمت الهي در بهشت است، استوار مي باشد».[6]
پيامبر(ص) در بالاي منبر، مطالب مورد نياز زندگي مردم اعمّ از عبادى، سياسى، اقتصادى و اخلاقي را به آنان گوشزد ميكرد. و بعدها كه منبر به عنوان «رسانهاي عام» مطرح شد و در مكه، مدينه و مساجد شهرها مورد بهره برداري قرار گرفت، سعي ميشد افرادي كه داراي اخلاق و ادب شايستهاي هستند، در آن جا قرار گيرند و مسلمانان چنانچه فرد نالايق و بداخلاقي را بالاي منبر ميديدند، با او برخورد ميكردند و تلاش مينمودند تا او را از آن جايگاه رفيع پايين كشند. آنها در حقيقت اخلاق ويژهاي را براي «سخنران» قائل بودند و اعتقاد داشتند اين «رسانه عمومي» را به هر كس نبايد بدهند؛ همانند برخورد زيباي امام حسين(ع) در خردسالى، آنگاه كه به خطيب نا أهل فرمود:
«انزل أيّها الكذّاب عن منبر أبي رسول الله(ص)؛ فرود آي از منبر جدّم پيامبر خدا(ص) اي دروغ گو!»[7]
احاديث و روايات، نشانگر آن است كه اهل بيت(ع) در بهره برداري از «رسانه هاي عمومي» اموري را مراعات و سفارش مينمودند كه به صورت فهرست وار ذكر مي شود :
الف) بايدهاي رسانهاى
1. توجه به تطهير نفس و طهارت روح مخاطبان.
2. بيان حقايق و واقعيت ها در حدّ مقدور.
3. تواضع و خشوع در گفتار و كردار.
4. تشويق و بيان نوآوريهاي نسل جوان و يا مجرّبان خردمند.
5. ايجاد اميد و نويد.
6. ايجاد و تقويت شهامت و شجاعت.
7. رعايت عفت عمومى.
8. تربيت و رشد مخاطبان.
9. افشاي توطئههاي دشمنان داخلي و خارجى.
10. رعايت بيت المال و حقالناس.
11. ايجاد آرامش و اطمينان.
12. احياي امور فطرى.
13. مداواي امراض روحي و رواني فرد و جامعه.
14. كم گويى، مفيد بودن و زيبا بيان داشتن.
15. معرفي الگوها و اسوه هاي اخلاقي ، اجتماعي و سياسى.
ب) نبايدهاي رسانهاى
رسانهها در كنار وظايف اثباتى، وظايف سلبي ديگري هم بر دوش دارند كه به چند مورد اشاره ميشود:
1. دوري از دروغ و تحريف حقايق.
2. پرهيز از افشاي اسرار مردم و حاكميت، كه گاه مصالح ملي را به خطر مي اندازد.
3. دوري از اشاعه و پخش منكرات.
4. جلوگيري از ترويج باطل به هر شكل.
5. دوري از استهزا و تمسخر افراد و يا گروهها، كه حيثيت فردي و جمعي را به خطر مي اندازد.
6. اجتناب از جنگهاي رواني داخلى، كه سبب دلهره و ترس مردم گردد.
7. پرهيز از تفرقه و جدايي بين افراد و گروهها.
8. خودداري از طرح مسائل نژادي و مليگرايى.
9. پرهيز از تعرض به آبروي مسلمانان.
10. پرهيز از تبليغ و چهرهسازي اشخاص و گروههاي منحرف.
11. دوري از تخريب اسوههاي ايمانى، اخلاقي و علمى.
12. پرهيز از آموزش قصهها و داستانهاي زيانبخش.
13. دوري از ترويج لغو و مسابقات غفلتآفرين.
14. اجتناب از تشويق و تحريك غرائز جنسي و حيوانى.
نتيجه گيري
هم اكنون رسانهها بيشتر از ميليونها مخاطب را در اختيار دارند، كه گاه يك حركت غيراخلاقي آنها سبب ميشود ميليونها نفر، گرفتار مسائل رواني و روحي شوند.
تأليف، ترجمه و تدوين جزوه، كتاب و نمايشنامههاي گوناگون نيز رسانهاي ديگر هست كه افراد و مخاطب ويژه خود را دارد.
پخش دروغ ، تهمت و اشاعه فحشا و زشتيها، گناهي نابخشودني است كه ممكن است نسل هاي مختلف گرفتار آن شود.
امروزه ابزارهاي رسانهاى، در دست حكومتها، گروهها و افراد ميباشد؛ اگر نكات اخلاقي مراعات نشود، هم خود آسيب مي بينند و هم اجتماع را به انحراف ميكشند.
پينوشتها
1. مستدرك الوسائل، علامه نورى، ج 11، ص187، باب 6.
2. مجموعه ورام ، ج 1 ، ص 89.
3. بحارالأنوار ، ج 1 ، ص 184 ، ح 98.
4. مجموعه ورام ، ج 2 ، ص 294
5. مدينه شناسي ، سيدمحمد نجفي ،ص 89 92؛ الطبقات الكبري ، ج 1 ، ص 249.
6. موطأ ، ابن مالك ، كتاب 14 ، ح 10.
7. الإحتجاج ، طبرسي ، ج 2 ، ص 292.
منبع: فصلنامه كوثر - شماره 76