IRNON.com
بازخواني هشدارهاي فرهنگي رهبر معظم انقلاب
 

رهبر انقلاب همواره نارضايتي خود را از وضع توليدات فرهنگي ابراز داشته‎اند. مطبوعات زنجيره‎اي، كتاب و سينما حوزه‎هايي بود كه در دوران حاكميت دوم خرداد و يكه‎تازي طيف استحاله‎طلب در فرهنگ كشور، همواره رهبر انقلاب از آن انتقاد مي‎كردند. در سال‎هاي اخير هم آيت‎ا... خامنه‎اي بر لزوم كار فرهنگي تأكيد داشته‎اند.


 

نگاهي به روزهاي آغازين رهبري آيت‎ا... خامنه‎اي در سال 1368 واقعيت مهمي را در مورد نوع نگاه ايشان به مسايل جمهوري اسلامي و راه‎هاي تقابل دشمنان با اين نظام كه تنها يازده سال از پيروزي آن مي‎گذشت، براي ناظران بيروني روشن مي‎سازد. بحران‎هاي فرهنگي، اولين نكته‎اي بود كه ايشان نسبت به آن هشدار دادند. هرچند رهبر انقلاب پيش از دوران رهبري هم جسته و گريخته و در سخنراني‎هاي مختلف نسبت به تهاجم فرهنگي غرب به جهان اسلام هشدار داده بودند، ولي تنها كم‎تر از شش ماه از آغاز دوران رهبريشان، بر اين نكته به‎عنوان يكي از اساسي‎ترين حربه‎ها براي ضربه زدن به اسلام و انقلاب تأكيد كردند: "در حال حاضر، يك جبهه‌‎بندى عظيم فرهنگى كه با سياست و صنعت و پول و انواع و اقسام پشتوانه‌‎ها همراه است، مثل سيلى راه‎ افتاده تا با ما بجنگد. جنگ هم جنگ نظامى نيست. بسيج عمومى هم در آن‌جا هيچ تأثيرى ندارد. آثارش هم به‌ گونه‎اى است كه تا به‎خود بياييم، گرفتار شده‌‎ايم. مثل يك بمب شيميايى نامحسوس و بدون سروصدا عمل مى‌كند. فرض كنيد در محوطه‎اى يك بمب شيميايى بيفتد كه احدى نفهمد كه اين بمب در آن‌جا افتاد؛ ولى پس از هفت، هشت ساعت ببينند صورت‎ها و دست‎هاى همه تاول زده است. الان در مدرسه‌‎ها و داخل خيابان‎ها و جبهه‌‎ها و حوزه‌‎‎هاى علميه و دانشگاه‎هاى ما، ناگهان نشانه‌‎‎هاى اين تهاجم تبليغى و فرهنگى را خواهيد ديد. الان مقدارى هم آن را مى‌بينيد و بعدا ‎هم بيش‎تر خواهد شد. يك كتاب چاپ مى‌شود، يك فيلم توليد مى‌شود و به‎صورت ‎ويدئو داخل كشور مى‌آيد و زمينه‌ چنين تهاجمى ‎را فراهم مى‌كند. " ايشان در جاي ديگري از همين سخنراني فرمودند: "امروز تهاجم فرهنگى عظيمى عليه اسلام هست كه ارتباط مستقيمى با انقلاب ندارد. اين تهاجم، وسيع‎تر از انقلاب و عليه اسلام است. چيز عجيب و فوق‌العاده‌‎اى است كه ‎با تمام ابعاد فرهنگى و اجتماعى و سياسى، عليه اسلام - و حتى اسلامى كه در توده‌ مردم الجزاير نفوذ دارد - وارد كارزار شده است. فقط يك استثنا دارد و آن اسلام وابسته به دستگاه‎هاى استعمارى و فهدگونه است؛ والا حتى اسلام‎هاى به‎معناى اعتقاد عوامانه‌ مردم هم مورد تهاجم است؛ چه برسد به اسلام ناب و انقلابى - و به تعبير آن‎ها اسلام ايران - كه ديگر وضعش روشن است. "
پايان جنگ كه با رخت بربستن "فرهنگ جهادي - انقلابي " حاكم بر جامعه ‌توأم شد، زمينه‌ را براي ظهور دوباره‌ عناصري كه به علل مختلف، در سال‌هاي اوليه‌ پيروزي انقلاب و جنگ تحميلي حضور چنداني در عرصه ‌فعاليت‌هاي فرهنگي ‌ايران نداشتند، فراهم كرده‌ بود و فعاليت‌هاي آنان به‎وضوح در فضاي فعل و انفعالات حوزه فرهنگي كشور قابل مشاهده بود. علاوه‎بر اين، سياست‌هاي متساهلانه ‌فرهنگي دولت هم مزيد بر علت شد تا وضعيت حوزه‌ فرهنگ كشور به‎كلي دگرگون شود.
اين هشدار در حالي داده مي‎شد كه كم‎كم زمزمه‎هاي بعضي اعضاي دولت در مورد تعديل اقتصادي به گوش مي‎رسيد. تعديل و يا به‎عبارت بهتر كاهش نقش دولت در اقتصاد كه از سوي عده‎اي به‎عنوان حركت به سمت الگوهاي ليبرالي اقتصاد هم از آن نام برده مي‎شد، كم‎كم به‎عنوان گفتمان غالب بعضي نخبگان سياسي حاكم در دولت، در حال حاكم شدن بر فضاي جامعه بود و بالطبع آن در بعد سياست‎هاي فرهنگي هم چنين نگاهي به‎شدت در حال رشد و گسترش در فضاي فرهنگي بود.
طيف‌هاي مختلفي نسبت به اين وضعيت فرهنگي اعتراض داشتند. روزنامه كيهان با محوريت مهدي نصيري و روزنامه جمهوري اسلامي از جمله مهم‎ترين منتقدين وضع فرهنگ در آن روزها بودند كه به بهانه‎هاي مختلف و از جمله انتشار يك رمان و يا آغاز نمايش يك فيلم كه در چهارچوب ارزش‎هاي انقلاب جايي نداشته و يا در تعارض با آن‎ها بودند، به انتقاد از وضع فرهنگي كشور مي‎پرداختند.
نخستين اعتراض از سوي يك مقام رسمي از سوي "آيت‎ا... جنتي " صورت گرفت. وي پيش از ‌اين مواضع انقلابي و مستحكمي‌‌نسبت به "انجمن حجتيه " گرفته‌ بود و به همين سببب هم يك فقيه ‌انقلابي مستقل به شمار مي‌آمد، در خطبه‌‎هاي نماز جمعه‌ قم در مقابل سياست‌هاي فرهنگي دولت موضع‎گيري كرد. سخنان آيت‎ا... ‌جنتي را بايد سرآغاز انتقادات از وضع فرهنگي كشور دانست. آيت‎ا... جنتي در ‌اين سخنان با انتقاد از ‌ايجاد زمينه ‌حضور مجدد عناصر غرب‎زده‌ و طاغوتي در صحنه‌ فرهنگ و هنر كشور، تبليغات سوء برعليه‌ فرهنگ شهادت و جبهه، تحقير بسيج و شهدا و همچنين تلاش براي كم‎رنگ كردن ارزش‌هاي انقلاب و نظام در برخي محافل و با پوشش فعاليت‌هاي هنري را به‎شدت محكوم كرد.
وزير و مسئولين فرهنگي وقت كشور معتقد بودند كه استراتژي فرهنگي كشور نمي‎تواند بر منع قرار گيرد و اين‎گونه نيست كه كانال انتقال افكار فقط كانال‎هاي رسمي باشد و نبايد هيچ‎انديشه مخالفي در قالب كتاب و يا فيلم در كشور انتشار يابد. البته انتقاد از وضع فرهنگي آن دوره به‎علت مطرح شدن تفكرات مخالف با نظام نبود. منتقدين وضع فرهنگ در آن دوره كه از طيف‎هاي مختلف سياسي از محتشمي‎پور تا موتلفه در ميان آن‎ها ديده مي‎شدند، به سياست‎هاي دولت انتقاد داشتند. هرچند گروهي از آنان همانند محتشمي‎پور و طيف ارزش‎گراي چپ سنتي، ناهنجاري‎هاي فرهنگي و نفوذ فرهنگ بيگانه را ناشي از فرهنگ اقتصاد ليبرال حاكم در دولت مي‎دانستند، اما همه آن‎ها انتقاد خود را متوجه تساهلات فرهنگي دولت و از جمله حمايت از فيلم‎ها، رمان‎ها، بازيگران و نويسندگاني كه در جهت مقابل ارزش‎هاي انقلابي گام بر مي‎داشتند، كرده بودند.
علاوه‎بر اين، در صحنه مطبوعات نيز هنجارشكني‎هايي صورت مي‎گرفت كه در تاريخ جمهوري اسلامي بي‎سابقه بود. شايد بتوان اوج اين حركت را در رشد قارچ‎گونه بعضي مطبوعات هنجارشكن در آن دوره در سال 1371 مشاهده كرد كه موجبات انتقادات تند بعضي نخبگان از فضاي آن روز كشور را هم فراهم آورد.
يكي از شديدترين انتقادات در مورد فضاي فرهنگي كشور ‌از سوي آيت‌ا... مشكيني، رييس مجلس خبرگان رهبري و امام جمعه ‌قم در انتقاد به انتشار تصوير موهني بر روي جلد نشريه "فاراد " كه حاوي توهين به رهبر كبير انقلاب حضرت امام خميني(ره) بود، صورت گرفت.
مرحوم آيت‎ا... مشكيني در حالي از اين نشريه و موضع وزارت ارشاد در قبال آن انتقاد كرد كه دولت و وزير ارشاد هيچ موضعي در قبال اين تصوير توهين‎آميز اتخاذ نكرده بودند. ايشان با انتقاد از سياست‌هاي فرهنگي و جناح حاكم بر كشور گفت: "مجلسيان عزيز كه اين همه‌ نشست و برخاست كرديد تا شرايط التزام عملي به اسلام را براي نمايندگان مجلس حذف كنيد و تاكنون وزرايي را هم استيضاح كرده‌‎ايد، چرا اكنون به كسي نمي‌گوييد بالاي چشمت ابروست؟! " پس از اين انتقاد از نمايندگان مجلس، نوبت خود وزير بود؛ آيت‌ا... ‌مشكيني در ادامه سخنانشان تأكيد كردند: "از نظر ما بيش از اين يكي دو نفري كه اين جسارت را كرده‌‎اند، شخصي كه زير نظر وي چنين جوي پيدا شده‌ است، مسئول است. " هرچند "سيد محمد خاتمي " وزير ارشاد و معاون وي "امين‎زاده " در مصاحبه‌‎هاي مختلف سعي داشتند تا دامان خود را از اتهام بي‎توجهي نسبت به اين توهين به ساحت حضرت امام پاك كنند، ولي به‎دليل اين‎كه مدت زمان زيادي از انتشار اين مطلب گذشته‌ بود و اقدام درخور توجهي به‎عنوان مقابله‌ و يا برخورد در حافظه ‌جامعه‌ و يا حداقل در سطح آرشيو روزنامه‌‎ها و رسانه‌‎هاي ارتباط جمعي ثبت نشده‌ بود، اين تلاش‎ها راه به جايي نبرد و به‎عبارت بهتر زنگ خطر تهاجم فرهنگي براي بسياري از نخبگان سياسي هم به صدا درآمد؛ هرچند بسياري از دولت‎مردان همچنان بر عقيده خود استوار بودند و خطري به‎عنوان تهاجم فرهنگي را احساس نمي‎كردند. در اين شرايط، رهبر انقلاب در سخنراني‎هاي خود سعي داشتند ويژگي‎هاي تهاجم فرهنگي دشمن و الزامات مقابله با آن را بيان كنند تا شايد به كار متوليان فرهنگ آيد:
"تهاجم فرهنگى، مثل خود كار فرهنگى، اقدام آرام و بى‎سر و صدايى است. يكى از راه‎هاى تهاجم فرهنگى، اين بوده است كه سعى كنند جوانان مؤمن را از پايبندي‎هاى متعصبانه‌ به ايمان، كه همان عواملى است كه يك تمدن را نگه مى‌دارد، منصرف كنند. همان كارى را كه در ‎اندلس، در قرن‎هاى گذشته كردند. يعنى جوانان را در عالم، به فساد و شهوترانى و ميگسارى و اين چيزها مشغول كردند. اين كار، حالا هم انجام مى‌گيرد. من بارها گفته‌‎ام عد‎ه‎اى وقتى در خيابان نگاه مى‌كنند و زنانى را مى‌بينند كه حجابشان قدرى ناجور است، دلشان خون مى‌شود. بله؛ اين كار بدى است. اما كار بد اصلى، اين نيست. كار بد اصلى آن است كه شما در كوچه و خيابان نمى‌بينيد! كسى به كسى گفت: "چه كار مى‌كنى؟ " گفت: "دهل مى‌زنم. " گفت: "چرا صداى دهلت در نمى‌آيد؟ " گفت: "فردا صداى دهل من در مى‌آيد! " صداى فروريختن ايمان و اعتقاد ناشى از تهاجم پنهانى و زيرزيركى دشمن - اگر شما ملت و عناصر فرهنگى بيدار نباشيد - خداى نخواسته، آن وقتى در مى‌آيد كه ديگر قابل علاج نيست! جوان جبهه رفته‌ ما را اگر محاصره كردند؛ اگر اول يك ويدئو در اختيارش گذاشتند و بعد او را به تماشاى فيلم‎هاى جنسى وقيح وادار كردند؛ شهوت او را تحريك كردند و بعد او را به چند مجلس كشاندند، چه خواهد شد؟! وقتى تشكيلاتى وجود داشته باشد، جوان را در اوج نيروى جوانى، فاسد مى‌كنند. و حالا دشمن اين كار را مى‌كند. هدف اين تهاجم با چنين ابعادى، اسلام و انقلاب و ما هستيم. البته، شكى نيست كه مقابله با اين تهاجم، پول و بودجه و امكانات و پشتيباني‎هاى سياسى دولت را مى‌خواهد؛ اما دولت پول بدهد و پشتيبانى بكند كه چه بشود؟ طبيعى است كه فكرى پخش بشود. آن فكر كجا توليد خواهد شد؟ آيا آن هم در دولت است يا در حوزه؟ اين‎ها انتظاراتى است كه از حوزه مى‌رود. " سخنان رهبري نشان از آن دارد كه اين هشدارها آن‎چنان كه بايد و شايد جدي گرفته نشده است. شدت تهاجم غرب به فرهنگ اين ملت به مرحله‎اي رسيد كه رهبر انقلاب از لفظ "شبيخون فرهنگي " به‎جاي "تهاجم فرهنگي " استفاده كردند: "دشمن از راه اشاعه‌ فرهنگ غلط - فرهنگ فساد و فحشا - سعى مى‌كند جوان‎هاى ما را از ما بگيرد. كارى كه دشمن از لحاظ فرهنگى مى‌كند، يك "تهاجم فرهنگى " بلكه بايد گفت يك "شبيخون فرهنگى " يك "غارت فرهنگى " و يك "قتل‎عام فرهنگى " است. امروز دشمن اين كار را با ما مى‌كند. چه كسى مى‌تواند از اين فضيلت‎ها دفاع كند؟ آن جوان مؤمنى كه دل به دنيا نبسته، دل به منافع شخصى نبسته و مى‌تواند بايستد و از فضيلت‎ها دفاع كند. كسى كه خودش آلوده و گرفتار است كه نمى‌تواند از فضيلت‎ها دفاع كند! اين جوان با اخلاص مى‌تواند دفاع كند. اين جوان، از انقلاب، از اسلام، از فضايل و ارزش‎هاى اسلامى مى‌تواند دفاع كند. لذا، چندى پيش گفتم: "همه امر به معروف و نهى از منكر كنند. " الآن هم عرض مى‌كنم: نهى از منكر كنيد. اين، واجب است. اين، مسئوليت شرعى شماست. امروز مسئوليت انقلابى و سياسى شما هم هست. " ايشان در سخنراني ديگري همچنين فرمودند: "مبارزه براى استقلال فرهنگى، از همه‌ انواع استقلال‎ها سخت‌‎تر است. من يك وقت گفتم دشمنان "شبيخون فرهنگى " مى‌زنند. اين ادعا راست است و خدا مى‌داند كه راست است. بعضى نمى‌فهمند؛ يعنى صحنه را نمى‌بينند. كسى كه صحنه را مى‌بيند، ملتفت است كه دشمن چه‌كار مى‌كند و مى‌فهمد كه شبيخون است، و چه شبيخونى هم هست! " هشدارهاي فرهنگي رهبر انقلاب به سال‎هاي ابتدايي دهه هفتاد و دوران بعد از جنگ تحميلي محدود نمانده و تا سال‎هاي اخير نيز ادامه يافته است. هرچند از سال 1371 و با تغيير وزير وقت فرهنگ و ارشاد و متعاقب آن سال 1373 تغيير رييس سازمان صدا و سيما، كم و بيش نگاه متساهلانه در قبال فرهنگ مهاجم غرب تغيير يافت، اما باز هم بدنه اين دستگاه‎ها همان نگاه سابق را دنبال مي‎كرد. از طرف ديگر، هيچ نگاه مثبت و سازمان‎يافته‎اي براي توليدات فرهنگي مبتني بر ارزش‎هاي انقلاب و اسلام كه بتواند در مقابل تهاجم فرهنگي غرب نقش متقابلي را بازي كند و فرهنگ ايراني - اسلامي را ترويج و توسعه دهد، وجود نداشت.
اين شرايط ادامه يافت تا بعد از دوم خرداد 1376، دولت و وزارت ارشاد رسما سياست تساهل و تسامح را در قبال تهاجم فرهنگي غرب در پيش گرفتند. هر چند در اين سال‎ها رهبر انقلاب به‎كرات نگراني و انتقاد خود را از وضعيت فرهنگي كشور اعلام كردند و حتي در ديدار با هيئت دولت، رسما از وزير ارشاد دولت آقاي خاتمي و سياست‎هاي اتخاذ شده در حوزه فرهنگ به‎شدت انتقاد كردند، اما به‎طور كلي هشدارهاي فرهنگي رهبر انقلاب در اين سال‎ها رنگ و بوي تازه‎اي يافت و مستقيما با جوانان يعني اهداف اصلي تهاجم فرهنگي غرب در ميان گذاشته شد. رهبر انقلاب در اين سال‎ها تأكيد مي‎كردند كه سياست غرب براي ضربه زدن به جمهوري اسلامي، "سياست‎اندلسي كردن ايران " است.
"امروز شما جوانان هدف توطئه‎اى بسيار خطرناك هستيد. اين خطرات هر جايى كه اسلام و ايمان هست و نسل جوان دل به سوى معنويت و حقيقت دارد، وجود دارد. راه رهايى از آن‎ها هم وجود دارد و اين چيزى است كه من و شما بايد به آن فكر كنيم. من مثل پدر شما هستم. چه در سنين جوانى و چه در دوران‎هاى بعد، ده‎ها سال از عمرم را با جوانان گذرانده‌‎ام. مى‌دانم جوانى چقدر مبارك و جوشش جوانى چقدر با ارزش است. مى‌دانم كه كليد حل مشكلات كشور به‎دست جوانان است؛ اما به شرطى كه جوانان براى كشور ما باقى بمانند و اراده، روحيه و ايمان جوانان ما - چيزهايى كه دشمنان ما آن‎ها را هدف گرفته‌‎اند - محكم و پابرجا باشد. يكى از مسئولان طراز اول كشور صهيونيستى غاصب اسراييل، در سال گذشته توصيه‎اى به آمريكايي‎ها كرد. اين توصيه كاملا در مطبوعات خارجى و اينترنت منعكس شد و امر پنهانى و مخفيانه‎اى نيست. توصيه‌ وى به آمريكايي‎ها اين بود كه بيهوده وقت خود را با عراق و كره‌ شمالى و كشورهايى از اين قبيل تلف نكنيد. مسئله‌ اصلى شما ايران است. اگر خاورميانه را مى‌خواهيد، وقت‎تان را مصروف عراق نكنيد، سراغ ايران برويد؛ كانون و سرچشمه آن‌جاست؛ اما ايران مثل عراق و كره‌ شمالى و افغانستان نيست كه بتوان با حمله‌ نظامى آن را تسخير كرد. نظام و حكومت اسلامى به مردم متكى است، مردم آن را حفظ كرده‌‎اند. بايد كارى كنيد كه مردم آن را رها كنند. راهش اين است كه مردم را با ترويج فرهنگ و ادبيات غربى و فرهنگ و تربيت آمريكايى، به واگرايى نسبت به دين و فرهنگ و سنت و تاريخشان سوق داد. وقتى مردم اين تعلقات را رها كردند، بعد از گذشت چند سال، بدون اين‌كه سرمايه‎اى صرف كنيد، با يك حمله و تحرك احيانا نظامى مختصر مى‌توانيد اين مانع بزرگ، يعنى نظام اسلامى را از سر راه برداريد! پيش از اين در سال گذشته نيز، وقتى روستاها و شهر‎هاى افغانستان بر اثر موشك‎هاى آمريكايى ويران مى‌شدند و ملت مظلوم افغانستان زير بمباران آمريكايي‎ها دست و پا مى‌زد، يك استراتژيست نظامى آمريكا گفت: اگر به جاى اين موشك‎ها، براى جوانان افغان لباس زير زنانه و وسايل شهوترانى و پوشش‎هاى سبك غربى و آمريكايى بفرستيد، بدون صرف اين هزينه‌‎ها مى‌توانيد افغانستان را تصرف كنيد و خرج تسليحات در كيسه‌‎تان باقى مى‌ماند! به‎جاى بمب و موشك و راكت، سى‌دى‌‎هاى پورنوگرافى و منظره‌‎ها و ادبيات مهيج شهوت را ميان آن‎ها ترويج كنيد، آن وقت كار بر شما آسان مى‌شود.
اين يك سياست اساسى است. اين امر را دست‎كم نگيريد. 20ميليون دلار براى مبارزه با ايران هزينه تعيين كردند. مگر مى‌توان با صرف 20ميليون دلار با ايران مبارزه و بر آن غلبه كرد!؟ آن‎ها ميلياردها دلار خرج مى‌كنند و برايشان هم مى‌ارزد. ايران با منابع غنى، بازار مصرف، موقعيت استراتژيك و نيروى انسانى سرشار، گنجينه‎اى است كه فناورى، صنعت و كارخانجات غربى براى زنده ماندن، به آن احتياج دارند. مغز جوان ايرانى، نفت و بازار فروش ملت ايران براى آن‎ها حياتى است و هدف آن‎ها نيز همين موارد است. سياست امروز، سياست‎اندلسى كردن ايران است! موضوعى كه من با شما در ميان مى‌گذارم شكل موعظه ندارد؛ بلكه موضوعى اساسى است كه با بهترين عناصر يك ملت - كه شما جوانان باشيد - در ميان گذاشته مى‌شود. فقط شما مخاطب من نيستيد؛ اين سخن را جوانان سراسر كشور هم خواهند شنيد. نسل جوان كشور كه بيش از نيمى از ملت و جمعيت كشور است، بايد بداند در مقابل آرزو‎هاى بزرگ، آرمان‎هاى بلند و هدف‎هاى مقدس و قابل قبول و موجه او چه موانعى وجود دارد. روزگارى مسلمانان در جنوب اروپا و در اسپانيا تا جنوب فرانسه، كشورى اسلامى به‌‎وجود آوردند. اين كشور مهد تمدن شد و علم در اروپا از همان تمدن‎اندلسى قرون اوليه‌ اسلام شكوفا گرديد. شكوفايى علم در آن سرزمين، داستان‎هايى دارد و خود غربي‎ها نيز به آن معترفند. البته اكنون سعى مى‌كنند اين ورق را از تاريخ علم حذف و نام مسلمانان را به‌ كلى پاك كنند؛ اما خود آن‎ها، اين تاريخ را ثبت كرده‌‎اند و البته در تواريخ ما هم ثبت شده است. اروپايي‎ها وقتى خواستند‎ اندلس را از مسلمانان پس بگيرند، اقدامى بلندمدت كردند. آن روز صهيونيست‎ها نبودند؛ اما دشمنان اسلام و مراكز سياسى، عليه اسلام فعال بودند. آن‎ها به فاسد كردن جوانان پرداختند و در اين راستا انگيزه‌‎‎هاى مختلف مسيحى، مذهبى يا سياسى داشتند. يكى از كارها اين بود كه تاكستان‎هايى را وقف كردند تا شراب آن‎ها را به‌‎طور مجانى در اختيار جوانان قرار دهند! جوانان را به سمت زنان و دختران خود سوق دادند تا آن‎ها را به شهوات آلوده كنند! گذشت زمان راه‎هاى اصلى براى فاسد يا آباد كردن يك ملت را عوض نمى‌كند. امروز هم آن‎ها همين كار را مى‌كنند. البته دشمن هدف‎هاى اقتصادى، فرهنگى و سياسى هم دارد. هدف‎هاى اقتصادى‌اش معلوم است؛ براى آن‎ها تسلط اقتصادى بر منطقه‌ خاورميانه حياتى است. امروز در حال راه‌‎اندازى يك جنگ بزرگ در همسايگى ما و در كشور عراق هستند. همه‌ دنيا مى‌دانند كه هدف آن‎ها در درجه‌ اول هدف اقتصادى است. تسلط بر اُپك، نفت عراق و سلطه‌ نهايى بر نفت خاورميانه از جمله‌ اين اهداف است. اقتصاد، خداى امروز دنياى مادى است؛ خداى واجب‌الاطاعه‎اى كه همه بايد در مقابل او زانو بزنند و هر كارى براى به‌‎دست آوردن ثروت بكنند. اين اقدامات براى بهبود اقتصاد بشر صورت نمى‌گيرد؛ بلكه در جهت پر كردن جيب كمپاني‎هاى نفتى و تسليحاتى و امثال آن‎ها كه مظهر فرعونيت و قارونيت هستند، صورت مى‌پذيرد. آن‎ها اهداف فرهنگى هم دارند. به فرهنگ اسلامى كينه مى‌ورزند و با آن عناد دارند. فرهنگ اسلامى آراي روشنفكران اروپا را به چالش كشيده و ليبرال دمكراسى را كه پرچم برافراشته‌ غرب است، مورد ترديد قرار داده است. فرهنگ اسلامى روح استقلال‌طلبى و رشادت را در جامعه‌ بزرگ و يك ميليارد و چند صدميليونى مسلمانان، ترويج مى‌كند و اين امر در حساس‎ترين منطقه‌ دنيا از لحاظ استراتژيك و منابع نفتى و زير زمينى، شدت بيشترى دارد. فرهنگ اسلامى، اين جامعه‌ بزرگ را به فكر حيات مجدد خود‎ انداخته است؛ بنابراين به آن كينه مى‌ورزند و قصد كوبيدن آن را دارند. " رهبر انقلاب در خصوص عدم توجه به هشدارها درباره بحث تهاجم فرهنگي مي‎فرمايند: " ما يك روزى گفتيم دارد تهاجم فرهنگى انجام مى‌گيرد. اين صحبت دوازده، سيزده سال قبل است. اگر از من مى‌خواستند كه تهاجم فرهنگى را نشان بدهم، من كه با چشم خودم كأنه دارم تهاجم فرهنگى را مى‌بينم، مى‌توانستم موارد را نشان بدهم. در چندين سخنرانى نشان هم دادم؛ اما بعضي‎ها شروع كردند به انكار تهاجم فرهنگى! و گفتند: نه آقا، چنين چيزى وجود ندارد! بنده به ياد بنى‌صدر افتادم. در اول جنگ تحميلى عراق، دلسوز‎هاى محلى مى‌آمدند و مى‌گفتند عراقي‎ها به خاك ما حمله كردند؛ به مرز ما نفوذ و تجاوز كردند. ما به بنى‎صدر مى‌گفتيم: رييس جمهور! شما چه خبر داريد؟ مى‌گويند عراقي‎ها حمله كردند؛ مى‌گفت دروغ مى‌گويند؛ اين سپاه براى اين‎كه خودش امكانات دست و پا كند، اين حرف‎ها را مى‌زند! آن‎ها را متهم مى‌كردند. بعد هم به دهلران رفت - كه هنوز آن وقت دهلران را نگرفته بودند - ايستاد و مصاحبه كرد؛ گفت: من الان در دهلرانم؛ مى‌گويند عراقي‎ها آمده‌‎اند؛ عراقي‎ها كجايند؟! از دهلران بيرون آمد و دو ساعت بعد دهلران به وسيله‌ عراقي‎ها تصرف شد. نمى‌شود كه واقعيات را با چشم روى هم گذاشتن انكار كرد. پادشاه معاصر حافظ، شاه شيخ ابواسحاق - كه البته شاه بود، اما شيخ نبود؛ اسمش شيخ ابواسحاق است - يك جوان خوشگذران خوش‎قيافه بود كه از شعر‎هاى حافظ فهميده مى‌شود كه به او خيلى علاقه داشته، وقتى امير مبارزالدين آمده بود اطراف بيابان‎هاى شيراز اردو زده بود و داشت خودش را آماده‌ حمله‌ به شيراز مى‌كرد، اين حاكم بدبخت شيراز كه غرق در عيش و نوش خودش بود، خبر نداشت، وزيرش هم جرئت نمى‌كرد به او چيزى بگويد. اگر چيزى مى‌گفتند، مى‌گفت شماها بي‎خود مى‌گوييد. وزيرش يك روز تدبيرى‎ انديشيد و مثلا گفت: جناب اعلى‎حضرت مايل نيستيد كه در اين فصل بهار، بالاى پشت بام برويم و اين بيابان را نگاهى بكنيم و از اين سبزه‌ بيابان استفاد‎ه‎اى بكنيم؟ آن هم كه چنين آدمى بود، گفت: چرا؛ برويم. بالاى پشت بام قصر رفت، نگاه كرد و ديد در بيابان اردو زده‌‎اند. گفت: اين‎ها چيست؟ گفت: اردوى مبارزالدين كرمانى است؛ آمده پدر شما و همه‌ دربارتان را در بياورد. به اين بهانه و تدبير، وجود دشمن را به او نشان داد. بعضى اين‌طورى‌اند؛ چشمشان را روى هم مى‌گذارند؛ گفتند تهاجم فرهنگى نيست. بعد كه قبول كردند تهاجم فرهنگى هست، به دنبال بحث‎هاى ذهنى رفتند! "تهاجم يعنى چه؟ "، "فرهنگ يعنى چه؟ "، "فرهنگى چه چيزهايى را شامل مى‌شود و چه چيزهايى را شامل نمى‌شود؟ " ما به اين‎ها چه كار داريم! "
هشدارهاي رهبر انقلاب كه بر لزوم توجه به وضعيت فرهنگي كشور تأكيد دارد، به موارد فوق محدود نمي‎شود و در طول سال‎هاي گذشته رهبر انقلاب همواره نارضايتي خود را از وضع توليدات فرهنگي ابراز داشته‎اند. مطبوعات زنجيره‎اي، كتاب و سينما حوزه‎هايي بود كه در دوران حاكميت دوم خرداد و يكه‎تازي طيف استحاله‎طلب در فرهنگ كشور، همواره رهبر انقلاب از آن انتقاد مي‎كردند. در سال‎هاي اخير هم آيت‎ا... خامنه‎اي بر لزوم كار فرهنگي تأكيد داشته‎اند. درباره مظلوميت رهبر انقلاب همين بس كه ايشان همواره بر ضرورت توجه به حوزه فرهنگ تأكيد كرده‎اند، ولي متأسفانه مطالبات رهبري از مسئولين در حوزه فرهنگ هيچ‎گاه محقق نشده است


نويسنده: هادي سجادي‎پور

منبع: پنجره - شماره22