IRNON.com
بازخواني سخنان مقام معظم رهبري درباره فعاليت سياسي دانشجويان؛
دانشمندترين افراد هم اگر فهم سياسي نداشته باشد با يك آبنبات ترش دشمن جذب مي‌شود
 

مقام معظم رهبري همواره بر راه و روش فعاليت سياسي دانشجويان در برهه‌هاي مختلف تاكيد كرده‌اند.


 

رهبر معظم انقلاب اسلامي همواره بر ضرورت كسب آگاهي‌هاي سياسي و هوشياري دانشجويان تاكيد داشته‌اند. همزمان با روز دانشجو گزيد‌ه‌اي از فرمايشات رهبر معظم انقلاب اسلامي را مي‌خوانيد؛

* دانشجو بايد بر سرآمريكا و قدرت‌هاي مزاحم فرياد بكشد

.....ما قوى هستيم و به عزت پروردگار عزيزيم؛ منتها شما دانشجويان نقش خودتان را فراموش نكنيد. آگاهى سياسى كسب كنيد و نسبت به آنچه كه مى‏گذرد، هوشيار باشيد و انگيزه و تپش جوانانه‏ انقلابى متناسب با قشر شما در خدمت هدف‌هاى نظام قرار گيرد.
عده‏اى از افراد ساده‏انديش خيال مى‏كنند كه اگر دانشجو بخواهد حضور انقلابى داشته باشد، راهش اين است كه بر سر مسؤلان خود داد بكشد؛ خير، اين كه انقلابيگرى نيست. آنجايى كه مى‏بينيد دانشجو بر سر مسئولان امر داد مى‏كشد، مسئولان با دانشجويان هم‏جهت نيستند؛ آنها مزدور آمريكا هستند و اين جوانان نمى‏توانند طاقت بياورند و بالاخره فرياد اعتراض مى‏كشند؛ كما اينكه در رژيم گذشته همين‏گونه بود و دانشجو و طلبه و مردم و وجدان‌هاى بيدار و انسان‌هاى شجاع و روح‌هاى سالم بر سر مسئولان امر داد مى‏كشيدند.
مبادا عده‏اى به صورت فريب‏انگيز و با ترفندهاى گوناگون بيايند و به چند جوان ساده تفهيم كنند كه دانشجو بايستى فرياد بكشد! بله، فرياد بايد كشيده شود؛ ولى بر سر آمريكا و قدرت‌هايى كه مزاحم مسئولان و اداره‏كنندگان نظام هستند.در هر دانشگاهى كه تحصيل مى‏كنيد، حضور دانشجويى خود را به صورت قوى و با خط درست حفظ كنيد.....
[سخنرانى در مراسم بيعت جمع كثيرى از دانشجويان و دانشگاهيان ‏(23/3/68)]

*بينش سياسى لازم است اما خودتان را دينى بسازيد

....چيزى كه آمريكا از آن مى‏ترسد، حتى لفاظي‌هاى سياسى هم نيست؛ البته شما بايد قدرت تحليل سياسى پيدا كنيد. اگر جوانانى و ملتى بينش سياسى نداشته باشند، فريب مى‏خورند؛ آنها را از صحنه خارج مى‏كنند و با ابزار دين، آنها را كنار مى‏زنند؛ مثل خيلى از كسانى كه متظاهر به دين و مقدس‏مآب هستند و بينش سياسى ندارند و خيلى راحت اينها را برمى‏دارند، كنار مى‏گذارند. هنوز هم در گوشه و كنار يك عده وجود دارند كه خودشان را ديندار و متدين مى‏دانند و با اين انقلابى كه براساس دين است، سر سازگارى ندارند. پس بينش سياسى لازم است؛ اما همه چيز نيست؛ اصل قضيه، آن ايمان الهى معنوى است كه بايد در دل‌هاى شما باشد؛ خودتان را دينى بسازيد.....
[سخنرانى در ديدار با گروه كثيرى از دانشجويان و دانش‏آموزان به مناسبت سيزدهم آبان ماه (روز ملى مبارزه با استكبار) (15/8/70)]

*خدا لعنت كند آن دست‌هايى را كه تلاش كرده‏اند و مى‏كنند كه قشر جوان و دانشگاه ما را غيرسياسى كنند

....بنده دلم مى‏خواهد اين جوانان ما شما دانشجويان چه دختر، چه پسر و حتى دانش‏آموزان مدارس - روى اين ريزترين پديده‏هاى سياسى دنيا فكر كنيد و تحليل بدهيد. گيرم كه تحليلى هم بدهيد كه خلاف واقع باشد؛ باشد! خدا لعنت كند آن دست‌هايى را كه تلاش كرده‏اند و مى‏كنند كه قشر جوان و دانشگاه ما را غيرسياسى كنند. كشورى كه جوانانش سياسى نباشند، اصلاً توى باغ مسائل سياسى نيستند، مسائل سياسى دنيا را نمى‏فهمند، جريان‌هاى سياسى دنيا را نمى‏فهمند و تحليل درست ندارند. مگر چنين كشورى مى‏تواند بر دوش مردم، حكومت و حركت و مبارزه و جهاد كند؟! بله؛ اگر حكومت استبدادى باشد، مى‏شود. حكومت‌هاى مستبد دنيا، صرفه‏شان به اين است كه مردم سياسى نباشند؛ مردم درك و تحليل و شعور سياسى نداشته باشند؛ اما حكومتى كه مى‏خواهد به دست مردم كارهاى بزرگ را انجام دهد، نظام را مى‏خواهد با قدرت بى‏پايان مردم به سر منزل مقصود برساند و مردم را همه چيز نظام مى‏داند، مگر مردمش - بخصوص جوانان، و بالاخص جوانان دانشجويش - مى‏توانند غيرسياسى باشند؟! مگر مى‏شود؟! عالم‌ترين عالم‌ها و دانشمندترين دانشمندها را هم، اگر مغز و فهم سياسى نداشته باشند، دشمن با يك آبنبات ترش مى‏تواند به آن طرف ببرد؛ مجذوب خودش كند و در جهت اهداف خودش قرار دهد! اين نكات ريز را بايد جوانان ما درك كنند.
...... دانشجو بايد احساس سياسى داشته باشد، درك سياسى داشته باشد، تحليل سياسى داشته باشد. بنده در قضاياى تاريخ اسلام اين مطلب را مكرراً گفته‏ام كه چيزى كه امام حسن مجتبى (ع) را شكست داد، نبودن تحليل سياسى در مردم بود. مردم، تحليل سياسى نداشتند. چيزى كه فتنه خوارج را به‏ وجود آورد و اميرالمؤمنين (ع) را آنطور زير فشار قرار داد و قدرت‌مندترين آدم تاريخ را آن‏گونه مظلوم كرد، نبودن تحليل سياسى در مردم بود والّا همه مردم كه بى‏دين نبودند، تحليل سياسى نداشتند. يك شايعه دشمن مى‏انداخت؛ فوراً اين شايعه همه جا پخش مى‏شد و همه آن را قبول مى‏كردند!...
[بيانات مقام معظم رهبرى در ديدار دانش‏آموزان و دانشجويان به مناسبت «روز ملى مبارزه با استكبار» (12/8/72)]

*دانشجو بايد قدرت تحليل سياسى داشته باشد

....بنده يك وقت عرض كردم دانشگاه‌ها بايد سياسى باشند و دانشجو بايد سياسى باشد. معناى اين حرف آن است كه دانشجو بايد قدرت تحليل سياسى داشته باشد؛ تا جبهه‏بندي‌هاى دنيا را بشناسد؛ تا بفهمد امروز دشمن كجاست و از كجا و با چه ابزارى حمله مى‏كند. اين براى شما لازم است. اگر شما تلاش سياسى، كار سياسى، مطالعه و مباحثه سياسى نداشته باشيد، اين توانايى را پيدا نمى‏كنيد. البته توجه داشته باشيد كه دشمن از همين امر استفاده نكند. دشمن با كمال هوشيارى ايستاده است. اميرالمؤمنين (ع) فرمود: «و من نام لم ينم عنه (4)»؛ مراقب باشيد كه اگر شما غفلت مى‏كنيد، دشمن از شما غفلت نمى‏كند. دشمن با كمال هوشيارى مراقب است.....
[بيانات مقام معظّم رهبرى در ديدار دانش آموزان و دانشجويان ‏(10/8/74)]

*پناه بر خدا از آن روزى كه مسئولان فهم سياسي نداشته باشند

....بلاشك درس خواندن همه‌ وقت دانشجو را نمى‌گيرد؛براى او وقتى باقى مى‌ماند كه بايد اين وقت را براى مسائل فكرى، براى مسائل سياسى - البته سياست‌بازى نمى‌گويم - استفاده كند. كار سياسى در دانشگاه نبايد حالت افراط و تفريط داشته باشد. يك وقت هست كه تفريطى وجود دارد؛ اصلاً دانشگاه همين‌طور مثل يك مرده است! اين همه جوان وجود دارند كه گاهى در مسائل سياسى، نه موضعى مى‌گيرند و نه حرفى مى‌زنند! بنده در موقعى گفتم خدا لعنت كند كسانى را كه دانشگاه را به اين طرف سوق مى‌دهند. يك وقت هم دانشجو را در همه‌ مسائلى كه هيچ ارتباطى با او ندارد - مسائل و مشكلات گوناگونى كه مربوط به گروه‌ها و جناح‌هاست - بيايند وارد كنند؛ از نيروى جوان او استفاده كنند و او را اين طرف و آن طرف بكشانند؛ اين هم به نظر من افراط است.
البته بعضى وقت‌ها مى‌گويند در دنيا چنين است، در فلان كشور چنان است؛ حالا گيرم كه باشد، آيا خيلى خوب است كه فرضاً دانشجويان، دانشگاه‌هايشان را تعطيل كنند و درسشان را نخوانند؛ بيايند به سود فلان حزب و فلان جناح، حركتى را انجام دهند كه هيچ بررسى هم نكرده‌اند كه اين حركت درست است يا درست نيست؟ مگر اين چيز خوبى است كه ما حالا بخواهيم از آن تقليد بكنيم؟! بنابراين كار سياسى هم كه مى‌گوييم، يعنى واقعاً قدرت فهم سياسى، درك سياسى و تحليل سياسى بايد در يكايك دانشجويان به وجود آيد.
پناه بر خدا از آن روزى كه كسانى مسئوليت‌هايى را در كشور به عهده بگيرند، در حالى كه فهم سياسى ندارند و قادر به تشخيص امواج سياسى دنيا نيستند! اين كار چه موقع بايد انجام گيرد؟ در طول زندگى؛ بخصوص در دوره جوانى. محيط دانشجويى هم محيط خيلى خوبى است؛ محيط گرم و پرشورى است؛ از اين موقعيت بايد استفاده شود. گمانم در آن ديدار قبلى اين نكته را به شما عرض كردم - اگر هم نگفتم، الان مى‌گويم - كه شما بايد كمك كنيد كه به وسيله‌ نشريات شما، دانشجويان قدرت تحليل پيدا كنند؛ يعنى مسائل سياسى را بفهمند و اصلاً متوجه شوند كه اين موج سياسى چيست؛ اين كسى كه الان اين اقدام را مى‌كند، اين حرف را مى‌زند، اين حركت را مى‌كند، براى چيست؛ يعنى قدرت تحليل سياسى پيدا كنند؛ پشت اين پرده‌ ظاهر را مشاهده كنند. در اوقات فراغت، دانشجويان مسائل علمى و فرهنگى را دنبال كنند. اين اردوهايى كه هست، بعضى از آنها خيلى خوب است؛ بخصوص شما كه الحمدللَّه بچه‌هاى مسلمانى هستيد و كم و بيش با مسائل اسلامى، گسترش ديندارى، تقوا و پارسايى در دانشگاه‌ها آشنا هستيد؛ اين خيلى مهم است.....
[بيانات در جلسه پرسش و پاسخ مديران مسئول و سردبيران نشريات دانشجويي (24/12/77)]

*بعضي دانشجو را دچار تعصب‌ها و تحجرهاى حزبى، سياسى و وارداتى مى‏كنند

....برداشت و توقع بنده و نظام اسلامى از جماعت دانشجو اين است كه فكر مى‏كنيم دانشجو يك روشنفكر تمام عيار مسلمان است؛ متدين است. در سطح دنيا جرياناتى وجود دارند - بعضيشان در ايران شعبه هم دارند كه دانشجو را نه روشنفكر مى‏پسندند، نه مسلمان. روشنفكر نمى‏پسندند، زيرا او را دچار تعصب‌ها و تحجرهاى حزبى، سياسى و وارداتى مى‏كنند. ما وقتى مى‏گوييم تحجر، فوراً ذهنمان مى‏رود به تحجر مذهبى؛ بله آن هم يك نوع تحجر است، اما تحجر فقط تحجر مذهبى نيست، بلكه خطرناك‌تر از آن، تحجر سياسى است.
... عزيزان من! دانشگاه مركز علم و آگاهى است. هر چيزى كه مزاحم علم و آگاهى باشد، جايش در دانشگاه نيست. دانشگاه ضربه اساسى را از همين دخالت‌ها و نقش‏آفرينى متحجران سياسى در محيط‌هاى دانشجويى مى‏خورد. دانشگاه بايد محيط كارِ علمى و تحقيقى باشد. دانشگاه بايد جايى باشد كه در آن امكان فريب، تقلّب و مغلطه‏بازى يا وجود نداشته باشد يا كم وجود داشته باشد. بايد آن كسانى كه غوغازيستند و اصلاً در فضاى غوغا مى‏توانند زندگى كنند و بدون فضاى غوغا زندگى برايشان مشكل است، نتوانند در دانشگاه نقش ايفا كنند. اين انتظار از دانشگاه و جوانان دانشجو و اساتيد و مديران دانشگاه هست كه آن را عملى كنند. راهش هم اين است كه كار را با تكيه به همان پايه آگاهى انجام دهيم. مثلاً فرض كنيد بحث سياسى مطرح است، خيلى خوب؛ اختلافات سياسى و مناقشات سياسى، چيزى است كه طبيعى است و عيبى هم ندارد. اصلاً نه فقط در زمينه‏هاى سياسى، حتى در زمينه‏هاى مذهبى نيز اختلاف نظر و اختلاف ديدگاه به پيشرفت كمك مى‏كند و هيچ مانعى ندارد. بنده كه خودم طلبه هستم و عمرم را در عالم طلبگى گذرانده‏ام و در حوزه‏هاى علميه بوده‏ام، ديده‏ام كه در حوزه علميه هرگز طرح مطلبى كه مخالف نظر مشهور است، گناه شمرده نمى‏شود؛ منتها شرط دارد. شرطش اين است كه مطرح شدن و پرداختن، هر دو علمى باشد. فرض كنيد در دانشگاه يك مسأله سياسى مطرح مى‏شود كه مورد اختلاف نظر است. چه مانعى دارد؟ از انسان‌هاى صاحب انديشه و فكر درخواست شود كه بيايند و در يك محيط آرام با همديگر بحث و صحبت كنند. از آنها خواسته شود كه به مسأله، علمى نگاه كنند. در زمينه‏هاى مذهبى نيز چنين چيزى ممكن است. از طرفى خيلى از مسائلى كه براى دانشجويان مطرح است، با مسائل اسلامى و مذهبى ارتباطات نزديك دارد. اين باعث مى‏شود كه علما، دانشمندان و انديشمندان حوزه وادار شوند كه به اين ميدان بيايند و اين ارتقاي فكرى و فكر اسلامى را به دنبال خواهد داشت. اين را بايد بخواهيم و هر كارى كه برخلافش است، مناسب محيط دانشگاه و دانشجو نيست. غوغاگرى و مشت گره‏كردن سرِ هيچ و پوچ و جنجال‏آفرينى و به قول بعضى از دوستان - كه زياد هم غصه مى‏خورند - اهانت كردن به مقدسات، مناسب نيست؛ البته بنده به اندازه برادرانى كه غصه مى‏خورند، غصه نمى‏خورم؛ چون يك خرده‏اش به ‏خاطر جوانى شماست. شما جوانيد و اين چيزها را نديده‏ايد؛ زود دستپاچه مى‏شويد. ما عمرى را گذرانده‏ايم و از اين چيزها خيلى ديده‏ايم؛ مى‏دانيم كه اينها چيزى نيست....
[بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در ديدار دانشجويان نمونه و ممتاز دانشگاه‌ها (7/9/81)]

*سياست‏زدگى و سياست‏بازى را به هيچ‏وجه تأييد نمي‌كنم

....سياست در دانشگاه‌ها - كه بنده هميشه روى آن تأكيد كرده‏ام - به اين معناست. ما دو كار سياسى داريم: سياست‏زدگى و سياست‏بازى؛ اين يك‏جور كار است. اين را من به هيچ‏وجه تأييد نمي‌كنم؛ نه در دانشگاه و نه در بيرون دانشگاه؛ بخصوص در دانشگاه. يكى هم سياستگرى است؛ يعنى حقيقتاً فهم و قدرت تحليل سياسى پيدا كردن؛ كه يكى از وظايف تشكل‌هاى دانشجويى اين است. من تأكيد مي‌كنم، تشكل‌هاى دانشجويى - كه عمده نمايندگان آنها، در اينجا تشريف داريد - نوع برنامه‏ريزى و كار را به كيفيتى قرار دهيد كه دانشجو قدرت تحليل سياسى پيدا كند؛ هر حرفى را به آسانى نپذيرد و هر احتمالى را به‏آسانى در ذهن خودش راه ندهد يا رد نكند؛ اين قدرت تحليل سياسى، خيلى مهم است. ما غالباً چوب اين را خورده‏ايم؛ نه ما، بلكه ملت‌هاى ديگر هم بر اثر خطاها و خبط‌هايى در فهم سياسى‏شان، گاهى مشكلات بزرگى را از سر گذرانده‏اند. اين يك مسئله‏ مهم است....
[بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ در ديدار دانشجويان نمونه‏ و نمايندگان تشكل‌هاى مختلف دانشجويى ‏25/7/85]

*تشكل‌هاى دانشجويى نسبت به هم مداراى سياسى داشته باشند

....در محيط دانشگاه، تحمل و مداراى سياسى لازم است. تشكل‌هاى دانشجوئى نسبت به هم مداراى سياسى داشته باشند؛ تحمل سياسى داشته باشند. درگير كردن مجموعه‏هاى دانشجويى با هم، نقشه‏ خطرناكى است كه كشيده شده است؛ اين نقشه را كشيده‏اند. بايد مراقب باشيد. مي‌خواهند تشكل‌هاى دانشجويى را به جان هم بيندازند. ما همين اواخر شاهد بوديم كه در چندتا دانشگاه داشتند اين كار را مي‌كردند؛ البته دانشجويان عاقل و باشعور و بلوغِ سياسى نگذاشتند اين اتفاق بيفتد. اما نقشه اين است. راه مواجهه‏اش هم همين است كه مجموعه‏هاى دانشجويى، افراد دانشجويى و تشكل‌هاى دانشجويى، حالت مدارا و تحمل داشته باشند....
[بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ در ديدار دانشجويان دانشگاه فردوسى مشهد (25/2/86)]

*دانشجو بايد از افراط و تفريط پرهيز كند

....توصيه‏ من به فضاى دانشجويى و محيط دانشجويى، همين مطلبى است كه عرض كردم؛ يعنى خواستن، مطالبه كردن، داعيه داشتن؛ هم در زمينه‏ مسائل سياسى و اجتماعى، هم در زمينه‏ مسائل علمى، هم در زمينه‏ مسائل خاص دانشگاهى؛ همراه با عقلانيت.
من از اول انقلاب تا حالا، حتى در آن روزهايى هم كه روزهاى بعضى از تحركات نامتناسب بود و من به دانشگاه تهران مى‏آمدم و با جوان‌ها صحبت مي‌كردم، عقيده و سليقه‏ام همين بود كه دانشجو بايد از افراط و تفريط پرهيز كند؛ من با افراط‌كارى و زياده‏روي‌هاى گوناگون در هر جهتى، موافق نيستم. با اعتدال، با روش منطقى و صحيح مسائل را دنبال كنيد و بدانيد كه خواست و پيگيرى شما اثر دارد.
ما راجع به نخبه‏پرورى علمى بحث كرديم، من حالا نخبه‏پرورى سياسى را توصيه مي‌كنم. من تأييد مي‌كنم كه در بخش‌هاى تبليغات و صدا و سيما، نخبه‏هاى سياسى و نخبه‏هاى اجتماعى بايد مطرح بشوند؛ يكى از دوستان اينجورى فرموديد، كه كاملاً درست است؛ مورد تأييد من است و اين كار ان‏شاءاللَّه بايد بشود؛ ليكن بخشى از نخبه‏پرورى هم مربوط به شماست؛ يعنى در محيط تشكل‌هاى دانشجويى، نخبه‏هاى سياسى پرورش پيدا كنند؛ فضا را آماده كنيد. اين ديگر دست دولت و دست محيط خارج از دانشگاه نيست؛ دست خود شماست. از فكر، از ذهن استفاده كنيد، ببينيد چگونه مي‌توانيد محيط بحث و استدلال و ارزيابى فكرى و تقويت روحيه و تقويت اميد و محكم كردن پايه‏هاى فكر سياسى را در اين طبقه‏ جديدى كه بعد از شما مى‏آيند، برنامه‏ريزى كنيد كه خاطرجمع باشيم كه مجموعه‏ دانشجويى در دوره‏ بعد و دوره‌هاى بعد، همچنان در جهت همين هدف‌هاى بلند و آرمان‌هاى خوب پيش خواهد رفت؛ البته مراقب زاويه‏ها بايد بود؛ كج‏روي‌ها را بايستى ديد و شناخت.....
[بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در ديدار دانشجويان نخبه، برتران كنكور و فعالان تشكل‌هاى سياسى فرهنگى دانشگاه‌ها ‏(17/7/86)]

*اينكه دانشجو حرفش را روشن بزند و دچار سياسى‏كارى نشود، چيز مطلوبى است

.....يكى از دوستان، اعتراض‌هاى صريحى كردند. خصوصيت دانشجو هم همين است. به اشخاص و دستگاه‏ها اعتراضهايى كردند - حالا آن اعتراض‌ها ممكن است وارد باشد، ممكن است وارد نباشد؛ من روى آن نمي‌خواهم قضاوت بكنم - اصل اينكه دانشجو حرفش را روشن و صريح و آشكار بزند و دچار سياسى‏كارى نشود، چيز مطلوبى است.
بدترين اشكال و اشكال وارد بر محيط دانشجويى اين است كه دانشجو دچار محافظه‏كارى شود و حرفش را با ملاحظه‏ موقع و مصلحت خيالى بيان كند؛ نه، دانشجو بايد حرفش را صريح بزند. البته در كنار اين صراحت در بيان، صداقت در نيت هم بايد وجود داشته باشد و در كنار او، سرعت در پذيرش خطا؛ اگر ثابت شد كه خطاست.
فرق شماى جوان و دانشجو و صادق و پاكيزه‏دل، با يك آدم سياسى‏كار بايد در همين باشد؛ حرفتان را صريح بزنيد؛ آنچه را كه مي‌زنيد، از دل بزنيد؛ و اگر چنانچه معلوم شد كه اشتباه است، سريع پس بگيريد؛ راحت. اين، به نظر من يكى از بهترين شاخصه‏هاى دانشجويى است.....
[ديدار دانشجويان با رهبر انقلاب (7/7/87)]

*قدرت سياسى براي تشكل‏هاى دانشجويى مطرح نيست

....يك جمله هم در باب تشكل‏هاى دانشجويى عرض كنم؛ البته منظور تشكل‏هاى سياسى، اجتماعى دانشجويان است؛ تشكل‏هاى علمى، بحث ديگرى دارد. تشكل‏هاى دانشجويى نقش‏آفرينند؛ بدون ترديد. منتها بايد توجه داشت كه تشكل دانشجويى، حزب به اين اصطلاحى كه امروز در دنيا هست و احزاب با آن اصطلاح شناخته ميشوند، نيست و با آن فرق دارد؛ تشكل دانشجويى با حزب فرق دارد. احزاب و سازمان‌هاى سياسى در وضع رايج و متعارف عالم، تشكيلاتى هستند كه براى رسيدن به قدرت به وجود آمده‏اند. احزاب در دنيا اين‌جورند. يعنى مجموعه‏هايى تشكيل مي‌شوند براى اينكه قدرت سياسى را در جامعه در دست بگيرند. اين خاصيت حزب اين است. تشكل‏هاى دانشجويى مطلقاً براى اين به وجود نمى‏آيند و نمي‌خواهند قدرت را در دست بگيرند. تشكل‏هاى دانشجويى براى رسيدن آرمان‌ها به وجود مى‏آيند كه فراتر از مسئله‏ به قدرت سياسى رسيدن و حكومت را به دست گرفتن، است. اين - قدرت سياسى - برايشان مطرح نيست. البته احزاب بدشان نمى‏آيد كه از اين مجموعه‏هاى دانشجويى براى رسيدن به قدرت استفاده كنند. به نظر ما اين روا نيست و خود دانشجوها بايد به اين توجه داشته باشند. احزاب مي‌خواهند چيزى به دست بياورند، قدرت را كسب كنند. دانشجوها غالباً با فعاليت‌هاى دانشجويى، جان خودشان، توان خودشان، نشاط خودشان را مايه مي‌گذارند و چيزى تقديم مي‌كنند؛ آن جايى كه لازم بشود، جان را تقديم مي‌كنند؛ كما اينكه ديديد.
ضمناً تشكل‏هاى دانشجويى فرصتى هم براى دانشجو ايجاد مي‌كند براى كار دسته ‏جمعى و من به كار دسته‏جمعى اعتقاد دارم و اين را يك نياز دانشجو مي‌دانم؛ كسب مهارت‌هاى گوناگون؛ مهارت‌هاى سياسى، اجتماعى. و توجه داريد شما جوانان عزيز؛ چه برادرها، چه خواهرها، كه دانشجو محاط به انواع خدعه‏ها و گرداب‌هاى گوناگون است؛ محاط به انواع خطرهاست. در كشور ما لااقل اين‌جور است. يكى از اهداف توطئه‏هاى استكبارى در كشور ما، بلاشك دانشجوها هستند. علتش هم معلوم است؛ در كشور ما نسبت جوان، نسبت بسيار بالايى است، نسبت دانشجو هم نسبت بالايى است و دانشجو نقش‏آفرين است؛ هم در زمينه‏هاى علمى، هم در زمينه‏هاى سياسى. آن كسانى كه براى اين كشور و براى اين ملت خواب‌هايى ديده‏اند، ناچارند روى دانشجوى ايرانى سرمايه‏گذارى كنند؛ از جاذبه‏هاى غريزى گرفته تا فريب‌هاى سياسى، تا دكان‏دارى‏هاى ب ظاهر معنوى - عرفان‌هاى ساختگى - كه انواع و اقسام اين چيزها وجود دارد. تشكل‏ها مي‌توانند مصونيت‏بخش باشند؛ مي‌توانند دانشجو را از افتادن در گرداب‌هاى مختلف و منجلاب‌هاى مختلف نجات بدهند و حفظ كنند. اين نقشى است كه تشكل‏ها مي‌توانند ايفا كنند. مسئولان تشكل‏ها كه نام‌هاى مختلفى دارند و با عنوان‌هاى مختلفى كار مي‌كنند، بايد همه در اين هدف، خودشان را سهيم بدانند: كمك به دانشجو.....
[ديدار اساتيد و دانشجويان در دانشگاه علم و صنعت ‏(24/9/87)]

*پس از تحصيل علم ارتقاي فكرى دانشجويان در زمينه‏ سياسي در صدر فعاليت‌هاى دانشجويى باشد

....دلى بى‏آلايش جوان، هنگامى كه با نور ايمان و فروغ انديشه‏ عالمانه روشن شود، گنجينه‏اى الهى است كه فرآورده‏هاى آن، امروز و فرداى كشور را بهره‏مند مي‌سازد. در مرحله‏ كنونى، آنچه مي‌بايد پس از تحصيل علم، در صدر فعاليت‌هاى دانشجويى قرار گيرد، ارتقاي فكرى دانشجويان در زمينه‏ فرهنگ و سياست است. امروز هيچ‌كس نمي‌تواند انكار كند كه فوري‌ترين هدف دشمنان جمهورى اسلامى، تسخير پايگاه‌هاى فرهنگى در كشور است. آنان درصددند بدين وسيله، باورهاى اسلامى و انقلابى را كه اصلى‏ترين عامل ايستادگى ملت ايران در برابر نظام سلطه‏ استكبارى است، از ذهن‌ها و دل‌ها بزدايند و باورهاى سلطه‏پذيرى و فرودستى در برابر غرب را به جاى آن بنشانند. تلاش آشكار از سوى واسطه‏ها و دست‏نشاندگان امپراتوري‌هاى زر و زور در بسيارى از عرصه‏هاى فرهنگى براى ترديدافكنى در مبانى اسلام و انقلاب، امروز افراد ديرباور را نيز به دغدغه افكنده است و كسانى كه ديروز هشدار در برابر شبيخون فرهنگى را جدى نمي‌گرفتند، امروز آن را به چشم خود مى‏بينيد. بي‌شك نخستين آماج اين شبيخون، جوانان‏اند، بويژه آنانكه در جاده‏ دانش و فرزانگى قدم برمى‏دارند و آينده‏ فرهنگى و سياسى كشور در دست آنهاست. درست است كه دشمن به رغم تلاش و هزينه‏ فراوان نتوانسته است به محصول مورد نظر خود دست يابد، ولى به روشنى مى‏دانيم كه مهمترين پاسخ كوبنده‏ بدخواهان، معرفت و ايمان روشن‏بينانه و قدرت تحليل سياسى است و اينها همان است كه تشكل‌هاى دانشجويى شايسته‏ همت گماشتن و پرداختن به آن مي‌باشند.....
[پيام رهبر معظم انقلاب به كنگره جامعه اسلامى دانشجويان در مشهد (10/6/80)]

 

 

 

گزارش باشگاه خبري فارس «توانا»