IRNON.com
سير تاريخي مواضع سياسي منتظري - قسمت دوم
كشف خانه تيمي مهدي هاشمي و تأكيد امام بر رسيدگي قاطع به پرونده
 

واقعاً عجيب بود. حضرت امام هيچ كس را به طور مطلق تاييد نمي كند. چگونه آقاي منتظري چنين بي حد و مرز و به نحو مطلق، مهدي هاشمي را تاييد مي نمايد؟ آن هم در مقابل مخالفت تقريبا تمامي ياران اصيل انقلاب؟! حضرت امام از سپاه مي خواهند كه مهدي هاشمي را به عنوان مظنون تحت نظر قرار دهند.


 

فصل سوم: ادامه تلاش هاي امام و ياران انقلاب براي حفظ منتظري

هشدار رئيس مجلس خبرگان رهبري به منتظري:

پس از انتخاب آقاي منتظري به عنوان قائم مقام رهبري توسط مجلس خبرگان در تاريخ 26/4/64، آيت‌الله مشكيني رئيس وقت مجلس خبرگان ضمن نامه اي به وي در تاريخ 1/7/64، درباره نگراني نمايندگان مجلس خبرگان از اطرافيان او چنين مي نويسد:

"... نظر اغلب دوستان براي روز مبادا شماييد. لكن با يك نگراني خاص از ناحيه بيت و بعضي حواشي آن جناب. پيوسته از دوستان صميمي‌تان اظهار ناراحتي مي شنوم، حتي در مجلس نيز مطرح شد و بي سروصدا گذشت و قبلا هم پس از سمينار ائمه جمعه، برخي به حقير مي گفتند به حضورتان گفته شود و اينان از دوستان مخلص آن جناب‌اند و شما را براي اسلام مي دانند و راضي نيستند شخصي كه از آن عموم است، در قبضه خصوص باشد... "

حجت‌الاسلام والمسلمين ري‌شهري وزير اطلاعات وقت در كتاب سنجه انصاف مي نويسد:

«نخستين بار كه موضوع مهدي هاشمي را با آقاي منتظري مطرح كردم، روزهاي پاياني سال 1364 بود. در ملاقاتي كه در اتاق مطالعه ايشان برگزار شد، تلاش كردم ماجراي مهدي هاشمي را به ميان كشيده و با ايشان در اين باره گفتگو كنم. خلاصه كلام اين بود: ارتباط مهدي هاشمي و همكاران او با بيت شما در شرايطي كه همه مسئولان و دوستان و خطوط سياسي وفادار به انقلاب با آنان مخالفت مي كنند، ممكن است چندان به مصلحت شما نباشد. جناح هاي سياسي موجود، دفتر تبليغات، جامعه مدرسين و... حتي آقاي هاشمي رفسنجاني نيز به اين رابطه خوش بين نيستند...

منتظري پرسيد: "آقاي هاشمي هم؟ "

پاسخ دادم: "آري "

ايشان بسيار محكم گفت: "همه آنها بيخود مي گويند. من به او اطمينان دارم. من او را از كودكي مي شناسم. با ما هم پياله بود و با محمد ما بود و از شما چه پنهان كه من، به اين‌ها كمك مي كنم تا سلاح بخرند. "

ادامه بحث را مصلحت ندانستم. حتي در موقع خداحافظي گفتند: "شما هم شك نكن و به او اعتماد داشته باش! "

واقعاً عجيب بود. حضرت امام هيچ كس را به طور مطلق تاييد نمي كند. چگونه آقاي منتظري چنين بي حد و مرز و به نحو مطلق، مهدي هاشمي را تاييد مي نمايد؟ آن هم در مقابل مخالفت تقريبا تمامي ياران اصيل انقلاب؟! حضرت امام از سپاه مي خواهند كه مهدي هاشمي را به عنوان مظنون تحت نظر قرار دهند و آقاي منتظري از من مي خواهند به او اعتماد كنم!»

ري‌شهري در ادامه مي نويسد: «در اوايل سال 65 اوراقي بر ضد يكي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي پخش شد. تحقيقات انجام شده نشان مي داد كه مهدي هاشمي، پيش از پيروزي انقلاب، گزارش هايي بر ضد وي به ساواك داده است. براي روشن شدن موضوع پرونده مهدي هاشمي را از اداره كل اطلاعات اصفهان خواستم. با ملاحظه پرونده مهدي هاشمي به مطلب مهم تري رسيدم و آن اينكه نقش وي در قتل مرحوم آقاي شمس آبادي قطعي است. علاوه بر اين، او با ساواك رژيم شاه همكاري داشته است... مطمئن بودم اگر آقاي منتظري بفهمد كه مهدي هاشمي در قتل مرحوم شمس آبادي نقش و با ساواك همكاري داشته، متأثر مي شود و لااقل دست از حمايت وي بر خواهد داشت. با اين تصور خام، به ملاقات آقاي منتظري رفتم و رونوشت بخشي از اسناد موجود در پرونده مهدي هاشمي را در اختيار ايشان گذاشتم. اما با كمال تعجب، نه تنها تأثيري در ايشان مشاهده نكردم، بلكه ديدم ايشان همكاري وي را با ساواك به دليل اينكه تحت فشار بوده، توجيه مي كند... ايشان اسناد ياد شده را نزد خود نگه داشت. نكته قابل توجه اينكه من از ايشان تقاضا كردم اسناد مذكور را در اختيار مهدي هاشمي قرار ندهد، ولي بعدها معلوم شد كه در اختيار وي قرار گرفته است.»

هشدار امام(ره) به منتظري توسط امام جمعه اصفهان

آقاي طاهري امام جمعه وقت اصفهان در اين باره مي گويد:

«حدود چهار ماه قبل از دستگيري مهدي هاشمي، به خدمت حضرت امام رسيدم و با تأكيد ايشان، روي نيمكتي كه خودشان مي نشستند، در كنار ايشان نشستم و مطالب خود را گفتم. خواستم دست ايشان را ببوسم و خداحافظي كنم كه ايشان بدون مقدمه فرمودند: "آقاي طاهري! دريابيد آقاي منتظري را؛ اين وظيفه شماست ".

احساس سنگيني از شنيدن كلمه "وظيفه " مرا به نشستن واداشت. عرض كردم: "وظيفه ما چيست؟ "

امام فرمودند: "برويد و با ايشان صحبت كنيد و بگوييد من روي شما سرمايه گذاري كرده ام. اگر مي بينيد كه روحانيون در مقابل شما نمي ايستند، به اين دليل است كه من هستم و اگر روزي من نباشم، آنها در مقابل شما خواهند ايستاد. لذا شما نبايد ضعفي داشته باشيد و اين مهدي هاشمي بهانه اي است دست آنها. اينكه شما بگوييد من چهار ماه است او را نديده ام و يا فرستاده ام از قول من دعوايش كرده اند، كفايت نمي كند. شما بايد اعلاميه بدهيد كه مهدي هاشمي با من هيچ ارتباطي ندارد و كارهايش مورد تأييد من نيست و رفت و آمد او را به بيت خودتان ممنوع كنيد. "

به ملاقات آقاي منتظري رفتم. هادي هاشمي هم حضور داشت. قدري صحبت كرديم تا او برود. او كماكان نشسته بود. به آقاي منتظري گفتم: "پيغامي براي شما دارم ".

گفت: "بگو "

گفتم: "محرمانه است "

هادي هاشمي خارج شد و من مطلب را مطرح كردم. آقاي منتظري گفت: "خب، حالا تا ببينم ".

گفتم: "آقا! اين امر ولي فقيه است. مگر شما خودتان ولايت فقيه را قبول نداريد و مگر آن را تدريس نكرده ايد؟! و... "»

نكته اي كه وجود دارد، اين است كه اين سخنان امام، قبل از كشف خانه تيمي متعلق به مهدي هاشمي و پيش از مشخص شدن قطعي نقش وي در قتل مرحوم آيت‌الله شمس آبادي و ديگران بوده است.

كشف خانه تيمي متعلق به مهدي هاشمي

در تاريخ 20/6/1365 خانه تيمي متعلق به مهدي هاشمي كشف مي‌شود. برخي از اقلام غيرقانوني اين خانه تيمي عبارت بودند از:

1- مواد T.N.T جاسازي شده در گز اصفهان، يك كيلوگرم

2- مواد منفجره خرج مين 280 گرم

3- مواد اوليه براي ساخت مواد منفجره، يك كيلوگرم

4- تركيبات اسيدي براي ساخت مواد منفجره، چند شيشه و بسته

5- چاشني انفجاري الكتريكي، يك كارتن حاوي پنجاه عدد

6- انواع تله هاي انفجاري، در يك كارتن كوچك

7- پودر اكليلي سرطانزا، يك بسته در حدود يك كيلو گرم

8- سيانور كشنده، يك قوطي بزرگ

9- اسلحه و انواع خشاب اسلحه به همراه فشنگ آنها به تعداد زياد

10-خودنويس كه در آن مواد منفجره جاسازي شده است، سه عدد

11-كفش مردانه كه جهت جاسازي مواد منفجره آماده شده است

12-بولتن هاي سري، خيلي محرمانه و محرمانه ادارات و نهادهاي انقلابي به تعداد زياد

13- سند سري مربوط به وضع مالي دولت

14-امكانات براي جعل گذرنامه و اسناد

15- و...

مسئول اين خانه تيمي بعد از بازداشت دردفاع از خود مي گويد: «وسايل موجود در منزل، متعلق به نهضت هاي آزادي بخش است كه زير نظر مهدي هاشمي با حكم آيت‌الله منتظري فعاليت مي كند. بعضي از اين اموال از بودجه اي كه آيت‌الله منتظري به همين منظور اختصاص داده اند، تهيه شده و بعضي ديگر از واحد نهضت هاي سپاه پاسداران به اين مكان منتقل شده است.»

واكنش منتظري به كشف خانه تيمي

حجت‌الاسلام ري‌شهري در اين باره مي نويسد: «انتظار مي رفت كه منتظري با شنيدن اين خبر كه گروهي با پول ايشان و با سوء استفاده از نامشان، پودر سرطانزا، مواد منفجره، ترياك و... تهيه مي كنند تا انقلاب اسلامي را صادر نمايند! اندكي تكان بخورد، از وزارت اطلاعات تشكر نمايد و لااقل به احترام امام كه دستور برخورد با اين جريان را صادر كرده، سد راه تحقيقات در اين زمينه نشود. اما واكنش ايشان چنين بود: "چرا بدون حضور صاحب‌خانه، خانه ياد شده را تخليه كرده ايد؟! ساواك هم اينطوري نمي كرد... چرا ضعيف كشي مي كنيد؟! چرا خط بازي مي كنيد؟! و بعد افزودند براي صدور انقلاب، سلاح و مواد منفجره و جعليات ضروري است... "» بدين ترتيب اين مدارك هم نتوانست كمكي به ايشان در تشخيص واقعيت بكند.

واكنش قاطع امام(ره) در خصوص اين پرونده

"او مجرم است. بايد مجازات شود. بلكه همه كساني كه در اين مورد مرتكب خلاف شده اند، مثل مهدي هاشمي، بايد دستگير شوند. "

نامه توهين آميز منتظري به امام خميني(ره)

منتظري بعد از اين جريان، نامه اي خطاب به امام خميني(ره)مي نويسد كه به بخش هاي از آن اشاره مي كنيم: (اين همان نامه اي است كه منتظري مي خواست با نوشتن آن خواب را از چشمان امام بربايد)

«... من به حسب متن واقع از دو حال خارج نيستم: يا فردي هستم -مطابق ذهنياتي كه تدريجاً براي شما پيدا شده- ساده انديش، بازي خور، و مثلاً امثال سيد مهدي هاشمي به من خط و فكر مي دهند، و بر حسب مرقومه حضرتعالي، حسن ظن من به اعمال و افعال و گفته ها و نوشته ها اساس تصميمات من است و يا اينكه... خود من كه تا اندازه اي سرد و گرم دنيا را لمس كرده ام و با خوب و بد مردم محشور بوده ام، چه بسا از خود هم فكر و تأملي و اراده اي داشته باشم...

اگر فرض اول در حق من صحيح است پس تأييد و ترويج حضرتعالي و مسئولين و علماء و فضلاء از من و اميد داشتن به من كذايي براي آينده اسلام و كشور و حتي تعريف حضرتعالي از من در همين نامه اخير (اشاره به نامه امام كه در فصل دوم آن را ذكر كردم) صحيح نيست، و واقعاً لازم است براي آينده كشور و انقلاب فكر اساسي بكنيد و مسامحه به هيچ وجه روا نيست، و آن هم در درجه اول به عهده حضرتعالي است كه مؤسس انقلاب بوده ايد و ملاحظه مرا هم نكنيد، من يك جو طالب مقام نيستم. و اگر فرض دوم صحيح است، پس احتمال بدهيد عرائضي را كه در اين نامه مي نويسم، كلاً او بعضاً صحيح باشد...

نهضت‌ها و پول نهضت‌ها مربوط به من و مرحوم محمد منتظري است و سيد مهدي هاشمي پس از مرحوم محمد در اين جهت از من حكم دارد، حالا كه نظر حضرتعالي بر مجرميت و تعقيب مجرم است و مرقوم فرموده ايد: «تمام كساني كه در اين امور دخالت داشته اند محاكمه شوند» محاكمه اولا بايد متوجه من و مرحوم محمد در عالم برزخ بشود نه آقاي حسني و سيد مهدي هاشمي كه مأموريتي را انجام داده اند... آقاياني كه مدت‌هاست در پشت اين صحنه هستند و متأسفانه آخر الامر از عنوان حضرتعالي خرج كرده اند، بدانند كه اگر سيد مهدي هاشمي را پيش من تكه تكه كنند، من خودم را به كسي نمي فروشم و استقلال فكري و ارادي خود را حفظ مي كنم و خانه من فعلاً كه منشأ اثري نيستم قيم لازم ندارد.

سيد مهدي هاشمي در زمان شاه در دادگاه اصفهان به زور ساواك به سه مرتبه اعدام محكوم شد. ولي ديوانعالي كشور زمان شاه اين استقلال و عرضه را داشت كه حكم دادگاه اصفهان را لغو كند ولي همين سيد مهدي در زمان جمهوري اسلامي اصرار كرد اگر بناست محاكمه شوم، مرا محاكمه كنيد تا گره باز شود و در اصفهان مقدمات محاكمه فراهم شد ولي شوراي عالي قضايي نظر نداد و جلوي آن را گرفت. حالا آقاي وزير اطلاعات مي فرمايند او متهم به بيست و چند فقره قتل است و حضرتعالي هم مي فرماييد "متهم به جنايات بسيار از قبيل قتل مباشرتاً و تسبيباً و امثال آن مي باشد " اگر كشور هرج و مرج است، عرضي ندارم و اگر قانون دارد، اتهام قتل احتياج به شاكي دارد و مرجع رسيدگي هم دادگستري است و اطلاعات حق دخالت ندارد... من سيد مهدي را از وقتي كه بچه بود و با مرحوم محمد هم بحث و به درس مكاسب من مي آمد، مي شناختم و پدرش استاد من بود و برادرش داماد من است. من تمام خصوصيات او را مي‌دانم. او مردي است مخلص اسلام و انقلاب و حتي شخص حضرتعالي، هم خوش استعداد و خوش درك است و هم خوب صحبت مي كند و خوب مي نويسد و در عقل و تدبير و مديريت به مراتب از رئيس سپاه و وزير اطلاعات با همه كمالات‌شان بهتر است و در تعهد و تقوا هم از آنان كمتر نيست، فقط بز اخفش نيست و حاضر نيست كوركورانه مهره كسي شود...

آيا مي‌دانيد كه مردم در اتوبوس‌ها و تاكسي ها و صفوف مرغ و تخم مرغ و بنزين و روغن نباتي و گوشت و امثال اينها، علناً به مسئولين جمهوري اسلامي و حتي متأسفانه به شخص حضرتعالي فحش مي دهند؟... تذكراً عرض مي كنم، لازم است حضرتعالي در امور جاريه كشور و جبهه ها، فقط به گزارش هاي مسئولين و بيت معظم قناعت نكنيد. مسئولين هميشه هم به لحاظ خودشان و هم به لحاظ رعايت حال حضرتعالي خوبي ها را مي گويند و بدي ها را نمي گويند. لازم است افرادي عادي مورد وثوق كه در ميان ملت هستند، گاه و گاهي بيايند و محرمانه بدون حضور احدي و بدون ترس و واهمه اوضاع كشور را صريحاً گزارش كنند و من خوشبختانه از اين شيوه استفاده مي كنم... "

منتظري كه در اثر القائات اطرافيان جايگاه خود را مستحكم مي ديد، در اين نامه جسارت آميز به انتقاد از مديريت كشور مي پردازد و امام را متهم به بي اطلاعي از مسائل كشور مي كند و باز هم بر حمايت بي قيد و شرط خود از مهدي هاشمي مي افزايد. نكته جالب اينجاست كه آقاي ري‌شهري مي نويسد: «مدتي پس از ارسال اين نامه به امام، من خدمت ايشان رسيدم. امام ضمن صحبت با اشاره به نامه آقاي منتظري فرمودند: "نامه ايشان به من، كپي نامه مهدي هاشمي به اوست. " منظور ايشان نامه اي است كه مهدي هاشمي در انتقاد به امام به آقاي منتظري نوشته بود.»

نكته اي كه لازم به ذكر است اينكه منتظري در ابتداي اين نامه راجع به حضرت امام چنين مي نويسد: «من از وقتي كه با حضرتعالي آشنا شدم، در هر شرايطي روحاً، تسليم و پيرو حضرتعالي بوده ام و به اندازه قدرتم در لحظات حساس -در آزادي و گرفتاري و تبعيد حضرتعالي- از شما حمايت مي كردم و اصلاً براي خودم در برابر حضرتعالي خوديتي قائل نبودم و از شما و علم شما و فضائل شما و رساله و كتب شما ترويج مي كردم. كوشش مي كردم شهريه حضرتعالي مرتب شود، رساله حضرتعالي پخش شود، نام حضرتعالي در منبرها برده شود و...»

به‌راستي چه مي شود كه كسي كه اينطور به امام و استاد خود علاقه و به راه او اعتقاد و ايمان دارد، در اين نامه و در حوادث بعدي بزرگترين خيانت ها وجسارت ها را به ايشان مي كند؟ آيا غير از اين است كه شيطان از طريق نقطه ضعف هاي انسان به تدريج در او رسوخ مي كند و در وقت مقتضي او را به تباهي مي كشاند؟ به تعبير امام خميني(ره) و ياران انقلاب، نقطه ضعف منتظري در درجه اول ساده لوحي و زودباوري او بوده و هست. در قسمت هاي بعد خواهيد ديد كه چگونه اين نقطه ضعف باعث ايستادن او در مقابل امام(ره) مي گردد و در نهايت امام او را از خود طرد مي نمايد. فاعتبروا يا اولي الابصار.

 

 

خبرگزاري فارس
نويسنده: محمد شاكري

ادامه دارد...

 

مطالب مرتبط:

سير تاريخي مواضع سياسي منتظري - قسمت پنجم - شنبه بیست و هشتم آذر 1388

 

سير تاريخي مواضع سياسي منتظري - قسمت چهار - شنبه بیست و یکم آذر 1388


سير تاريخي مواضع سياسي منتظري - قسمت سوم - سه شنبه هفدهم آذر 1388

 

 سير تاريخي مواضع سياسي منتظري - قسمت اول - دوشنبه شانزدهم آذر 1388