امام زدايي و قداست زدايي؛ دو پرده از يك سناريو (وبلاگ رايگاه)
كدام جريان پروژه امام زدايي در كشور را دنبال مي كند؟ چه كساني حضرت امام خميني (ره) را مورد اهانت قرار دادند؟ پرچمداران جريان اهانت كننده به ساحت مقدس آن عزيز سفر كرده، چه افرادي هستند؟
محمدجواد اخوان نويسنده وبلاگ "رايگاه "، مطلبي را با عنوان "امام زدايي و قداست زدايي؛ دو پرده از يك سناريو " را در وبلاگ شخصي خود منتشر كرده است.
بر اساس اين گزارش در اين مطلب آمده است:
در اين روزها تمامي جهانيان نظاره گر خشم و انزجار ملت ايران نسبت به اهانت كنندگان به ساحت مقدس حضرت امام خميني قدس الله نفسه الزكيه بودند. ملت ايران بار ديگر شگفتي آفريد و با خلق حماسه اي ماندگار، به همگان نشان داد كه با روح خدا، خميني كبير پيوندي ناگسستني دارد و بر وصيت او كه فرمود: پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به مملكتتان آسيب نرسد؛ ثابت قدم و استوار خواهد ماند.
در اين ميان، يك سئوال داراي اهميت اساسي است. كدام جريان پروژه امام زدايي در كشور را دنبال مي كند؟ چه كساني حضرت امام خميني (ره) را مورد اهانت قرار دادند؟ پرچمداران جريان اهانت كننده به ساحت مقدس آن عزيز سفر كرده، چه افرادي هستند؟ در پاسخ به اين سوال بايد گفت: دو گروه حضرت امام(ره) را مورد اهانت قرار داده و مي دهند.
1- دشمنان قسم خورده اسلام و ميهن: تمامي مخالفان عدالت و آزادي و مخالفان اديان توحيدي و به ويژه دين مبين اسلام، جبهه اصلي مقابل حضرت امام خميني (ره) را تشكيل مي دهند.
حضرت امام (ره) در راه خدا قيام كرد و هدفي جز سعادت نوع انسان نداشت و به همين دليل نظام سلطه با محوريت آمريكاي جهانخوار، صهيونيزم بين الملل و متحدين اروپايي و مرتجعين منطقه اي آنان در خاورميانه طي سال گذشته همواره به مقابله با ايشان و آرمان هايش پرداخته اند.
2- منافقين كوردل: طي سي سال گذشته گروه ها و افرادي بوده اند كه در عين تظاهر به اسلام و وفاداري به انقلاب اسلامي و رهبري حضرت امام (ره)، ايشان را به طرق مختلف مورد اهانت و هتك حرمت قرار داده اند.
پاره كردن تمثال مبارك حضرت امام خميني (ره) در روز شانزدهم آذر در دانشگاه تهران از سوي برخي افراد فريب خورده، تنها يك نشانه آشكار و برجسته از اين قبيل اهانت ها بود.
اهانت هايي كه براساس يك برنامه از قبل طراحي شده، هدفي جز حذف خميني كبير از عرصه زندگي سياسي ملت ايران دنبال نمي كند.
طراحان اين برنامه شوم، افكار و انديشه هاي تابناك امام راحلمان را با منافع دنيايي خود در تضاد ديده و بر همين اساس به دنبال حذف آرمان هاي بلند ايشان از حافظه ملت ايران هستند.
سردمداران اين جريان در واقع همان انقلابيون فرسوده و پشيمان از مبارزه هستند كه اكنون امام (ره) را مهمترين مانع بر سر راه اميال شيطاني و هواهاي نفساني خود يافته و به دنبال برداشتن اين مانع از سر راه هستند. اما حقيقت و واقعيت آن است كه امام (ره) آن چنان در قلب ملت ايران جاي گرفته كه اين جريان از طريق نفاق و ايجاد فتنه در جامعه به دنبال تحقق خواسته خود مي باشد.
اين جريان نفاق همانند منافقين صدر اسلام كه با ساختن مسجد به جنگ مسجد رفتند، اينك با شعار خط امامي به مقابله با افكار، انديشه ها و آرمان بلند خميني كبير برخاسته اند.
اين جريان مدعي خط امام (ره) هنگامي كه تمثال امام (ره) پاره گرديد و قيام ملت عليه اهانت كنندگان به وجود آمد، براساس همان چهره نفاق گونه خود، تلاش كرد تا خود را مبرا كند.
كروبي عليه صدا و سيما موضع گرفت كه چرا تمثال پاره شده به تصوير كشيده شد!عده اي از آنان، تصوير را مونتاژ شده اعلام كردند. موسوي در مصاحبه اي دامن هواداران خويش را پاك تر از آن دانست كه به امام (ره) اهانت كنند اين جريان و سردمداران آن بايد بدانند قيام و خروش روزهاي اخير ملت ايران، بغض در گلويي بود كه براي تركيدن نياز به يك جرقه داشت و پاره كردن تمثال مبارك حضرت امام (ره) از سوي جريان به اصطلاح جنبش سبز، در حكم همان جرقه اي بود كه اين بغض را تركاند.
ملت ايران سال هاست كه خون دل مي خورد و صبوري به خرج مي دهد و اكنون ديگر سكوت را جايز ندانسته و به خروش آمده تا طومار منافقين جديد و فتنه انگيزان را درهم پيچد.
ملت ايران آگاه و با بصيرت است و مي داند كه چه كساني به آرمان هاي حضرت امام (ره) خيانت مي كنند و به دنبال ايجاد تفرقه در كشور هستند. ملت ايران به خوبي مي داند كه اگر كساني در روز 61 آذر به خود جرأت دادند تمثال امام (ره) را پاره كردند، به خاطر بسترها و زمينه هايي بود كه از دوم خرداد سال 1376 شكل گرفت و عده اي تحت عنوان جامعه مدني، توسعه سياسي و در نهايت تحت عنوان اصلاحات، تمامي ارزش هاي جامعه اسلامي و در رأس آن، حكومت ديني و نظام ولايت فقيه را مورد هجوم قرار دادند.
در واقع مي توان گفت:
1- به حضرت امام (ره) اين جريان نفاق جديد آنگاه اهانت كرد كه پس از دوم خرداد گفت: دوم خرداد يعني پايان انقلاب.
2- به حضرت امام (ره) آنگاه اهانت كردند كه در روزنامه هاي زنجيره اي نوشتند: در جامعه مدني ولايت فقيه مدني ندارد.
3- به حضرت امام (ره) آنگاه اهانت كردند كه اكبر گنجي به عنوان يكي از پرچمداران اصلاحات گفت: از اين پس خميني را بايد در تاريخ مطالعه كرد.
4- به حضرت امام (ره) آنگاه اهانت شد كه عده اي ولايت فقيه را وكالت فقيه دانستند. و در ماه هاي اخير به حضرت امام (ره) آنگاه هجوم بردند و اهانت كردند كه در روز قدس آرمان هاي اصلي ايشان را با شعارهايي چون "نه شرقي، نه غربي، جمهوري ايراني " و "نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران " نشانه رفتند.
شعار "جمهوري ايراني " در روز سيزده آبان و 16 آذر تكرار گرديد. اين شعار را چه كساني سر دادند؟ آيا اين شعارها از سوي كساني سر داده نشد كه موسوي، كروبي و خاتمي بعد از انتخابات دهم آنها را به خيابان كشاندند؟ آيا تفاوتي بين ماهيت اين شعارها و پاره كردن تمثال حضرت امام (ره) وجود دارد؟
كساني كه آن شعارها را دادند و عكس حضرت امام (ره) را پاره كردند از يك جنس بوده و يك هدف را تعقيب مي كنند. هدف آنان حذف اسلام، انقلاب، ولايت فقيه و امام (ره) از صحنه است. البته اين آرزويي است كه آنان به گور خواهند برد.
اما سئوال اين است كه سران فتنه از قبيل موسوي، كروبي و خاتمي در قبال آن شعارها چه واكنشي از خود نشان دادند؟ آيا رفتار اين آقايان در سال هاي اخير و به ويژه در ماه هاي اخير كفايت نمي كند كه آنان را سردمداران فتنه و اهانت كنندگان به حضرت امام(ره) بدانيم؟ مردم ايران و دلدادگان خميني كبير چنين باوري را دارند و براساس همين شناخت و باور، در روز جمعه گذشته شعار دادند: سردمداران فتنه اعدام بايد گردند.