بازخواني بيانات رهبري درباره محرم و عاشورا - قسمت دوم

خوانندههاى خوشصدايى را بياوريد و در برنامههاى خودتان از صدايشان استفاده كنيد. همين خوانندههاى معمولي بيايند شعر عزادارى بخوانند، يا در مدح ائمه شعر بخوانند؛ مگر ننگشان مىكند؟!
يكي از دغدغههاي اصلي در جامعه اسلامي شيعي زنده نگاه داشتن اصول و مباني اين تفكر ناب و انسانساز است كه در اين بين اهتمام در معرفي دو يادگار اصلي پيامبر اعظم (ص) يعني قرآن عزيز و اهل بيت (ع) از اهميت ويژهاي برخوردار است.
رهبر معظم انقلاب همواره توصيههايي در اين زمينه به متوليان اشاعه اين فرهنگ داشتهاند كه در زير به بازخواني برخي از توصيهها وانتقادات ايشان به دست اندركاران رسانه ملي ميپردازيم. البته اين بيانات با رويكرد تذكري براي مسئولان و فارغ از اينكه مسئوليت آن روز رسانه ملي در دست چه كساني بوده است، در اينجا آورده شده و نافي تلاشهاي صورت گرفته پس از آن دوران نيست. البته افكار عمومي ملت ولايتمدار ايران بيرغبت نيست تا از اقدامات عملي صورت گرفته در گذشته و برنامهريزيهاي آينده در اين زمينه مطلع شود
*سطح پايين برنامههاى مربوط به زندگى ائمه!
در خصوص برنامههاى مربوط به زندگى ائمه (عليهمالسّلام) هم همينقدر بگويم كه آنچه شما در راديو در مورد ائمه پخش مىكنيد، حتّى با سطح مطالب پايينتر از راقى كنونى هم فاصله زيادى دارد. من خودم قبل از انقلاب در باب زندگى ائمه كار مىكردم؛ جزو رشتههايى بود كه من به آن علاقه داشتم. سخنرانيهاى فراوانى برگزار مىشد و كسانى بودند كه آن حرفها را مىگرفتند و منتشر مىكردند. من الآن مىبينم كه در دوران بعد از پيروزى انقلاب، از آن حرفهايى كه بنده مثلاً در سالهاى 50 تا 53 راجع به زندگى ائمه مىگفتم، اصلاً اثرى نيست؛ اقلاً برنامه راديو را به آن سطح برسانيد. آدم تأسف مىخورد؛ انصافاً برنامههاى مربوط به زندگى ائمه خيلى ضعيف است. در خصوص جوانب گوناگون زندگى اجتماعى و علمى ائمه بايد مطالبى بيان كنيد كه وقتى كسى گوش مىكند، لااقل به اندازه فهمش، به جايگاه امام نزديك بشود؛ حالا نمىگوييم كه انسان آن جايگاه را درك كند؛ آنكه خيلى سخت است و خيلى فاصله دارد.
*عزادارى، لزوماً روضهخوانى و سينهزنى نيست
مسأله ديگر، مسأله روضههاست. روضهخوانى و سينهزنى بايد باشد؛ اما نه در هر عزايى. اين را بدانيد كه روضه خواندن و گريه كردن ـ آن سنت سنيه ـ مربوط به همه ائمه نيست؛ متعلق به بعضى از ائمه است. حالا يك وقت در جمع و مجلسى كسى روضهاى مىخواند، عدهاى دلشان نرم مىشود و گريه مىكنند؛ اين عيبى ندارد. اصلاً عزادارى كردن يك حرف است، روضهخوانى و سينهزنى راه انداختن يك حرف ديگر است. روضهخوانى و سينهزنى راه انداختن، مخصوص امام حسين (ع) است؛ حداكثر مربوط به بعضى از ائمه است؛ آن هم نه به اين وسعت. مثلاً در شب و روز تاسوعا و عاشورا به خصوص، در شب و روز بيستويكم ماه رمضان، سينهزنى و عزادارى و برپايى جلسات خوب است؛ ولى مثلاً در مورد حضرت موسىبن جعفر (عليهالسّلام) ـ با اينكه وفات آن بزرگوار از وفاتهاى داراى روضهخوانى است ـ من لزومى نمىبينم كه سينهزنى بشود؛ يا مثلاً در سالگرد شهادت حضرت زهرا (سلاماللَّهعليها) مناسبتى ندارد كه ما بياييم نوحهخوانى و سينهزنى كنيم؛ بهتر اين است كه در آن موارد، شرح مصايبشان گفته بشود. شرح مصايب، گريهآور است.
من خودم الآن در ايام ماه محرّم كه نمىتوانم روضه بروم، چون آن احساس و عشقى كه در دل هر شيعه هست و دلش مىخواهد در عزادارى شركت كند، لذا من اين را با خواندن «نفسالمهموم» حاج شيخ عباس قمى ـ كه يك كتاب عربى است ـ اشباع مىكنم. اين خودش گريهآور است و براى من كار چند نفر روضهخوان را مىكند. حتماً لازم نيست كه عزادارى به همان شكل سنتىِ روضهخوانى باشد كه اولش چيزى مىخوانند و بعد هم احياناً آخرش دمى مىگيرند و سينهاى مىزنند؛ نه، شرح حال را بيان كنيد؛ مثلاً يك نفر با بيان خوب و لحن محزونى، وضع زندان رفتن حضرت موسىبنجعفر را بيان كند؛ حوادث تلخ زندان را بيان كند؛ بعد شهادت حضرت را بيان كند؛ بعد مراسم تشييع را بيان كند؛ در اين صورت هركس كه آنجا نشسته باشد، دلش نرم مىشود.
*نواى گوشخراش شيپور عزا در بين دو برنامه!
شبيه همان صداهاى ناهنجار، نواى شيپورى است كه معمولاً در ايام عزا بين دو برنامه گذاشته مىشود؛ كه آن هم انصافاً گوشخراش است. من يك وقت به برخى از دوستان گفتم كه شما مىتوانيد براى ايجاد فاصله بين دو برنامه، از صدايى شبيه برخورد يك قاشق با يك كاسه فلزى استفاده كنيد؛ واقعاً چه لزومى دارد كه حتماً يك موسيقى باشد، كه ما چون موسيقى را در اين روزها حرام مىدانيم و نبايد بگذاريم ـ روزهاى ديگر كه حرام نيست ـ آن وقت بياييم از شيپور بدصدايى، آن هم صداى گرفته خشدارى استفاده كنيم؟! بايد چيز مناسبى انتخاب بشود. در زمان رژيم گذشته هم از اين صدا استفاده مىشد. من ديده بودم كه در ايام وفات، بين برنامهها از شيپورى استفاده مىشد كه حالا هم گذاشته مىشود! چيز جديد و خوبى ابداع كنيد. البته نبايد افراط بشود و عدهاى از آن طرف بروند و بگويند فلانى گفت كه اين شيپور بد است؛ پس بياييم مثلاً سنتور يا ويولونى بياوريم و بگذاريم! نه، من مىگويم اصلاً لزومى ندارد كه موسيقى باشد. اگر نمىخواهيد موسيقى بگذاريد ـ كه عيبى هم ندارد ـ اصلاً موسيقى نگذاريد؛ اما اگر يك چيز مناسب عزا داريد، آن را بگذاريد.
*از مداح خوشصدا استفاده كنيد
آنجاهايى هم كه سينهزنى و نوحهخوانى هست، از مداح خوشصدا استفاده كنيد. گاهى آدمهاى بدصدايى مىآيند و شما صداهاى ناهنجار نكرهاى را در آنجا مىگذاريد كه با شنيدن اين صداها آدم ناگهان از جا ميپرد و اصلاً بدش مىآيد كه اين صداها چيست! برويد خوانندههاى خوشصدايى را بياوريد و در برنامههاى خودتان از صدايشان استفاده كنيد. همين خوانندههاى معمولى بيايند شعر عزادارى بخوانند، يا در مدح ائمه شعر بخوانند؛ مگر ننگشان مىكند؟! شعراى بزرگ ما در مدح و عزاى ائمه شعر گفتهاند. اين 12 بند محتشم، از لحاظ هنر شعرى، جزو شعرهاى درجه يك است. محتشم، ديگر هم شعر به اين خوبى ندارد. من ديوان محتشم و غزلياتش را ديدهام؛ اين 12 بند چيز فوقالعادهاى است؛ از لحاظ شعرى، حد اعلاى شعر است. شعرى مثل شعر محتشم، در حد بالاى هنرى سروده شده است؛ اما مثلاً آقايى ننگش بكند آن را بخواند! خوشبختانه ما خوانندههاى جوان داريم. بعضى از جوانانى كه تازه روى كار آمدهاند، صداهاى خوبى هم دارند؛ اينگونه اشعار را در اختيارشان بگذاريد تا بخوانند.
* بيانات در ديدار با اعضاى «گروه ويژه» و «گروه معارف اسلامى» صداى جمهورى اسلامى ايران 13 اسفند 1370
منبع: khamenei.ir