بازتاب حماسه تاريخي مردم ايران در روزنامه آمريکايي نيويورك تايمز

يك روزنامه آمريكايي در واکنش به کم نشان دادن تعداد راهپيمايان حماسه تاريخي مردم ايران در نهم دي ماه 88 نوشت: اكثريت جامعه ايران از معترضان ناراحت هستند. راهپيمايي بسيار عظيم مردم ايران در روز چهارشنبه در حمايت از جمهوري اسلامي بود.
به گزارش فارس، روزنامه آمريكايي "نيويوركتايمز " در سرمقاله خود به قلم "فيلينت لورت " استاد امور بينالملل دانشگاه پينسيلوانيا و مدير بخش ايران بنياد "آمريكاي نوين " با اشاره به تلاشهاي غرب و رسانههاي غربي براي سوءاستفاده از تحولات داخلي اخير ايران نوشت كه اصلا تصور اينكه جمهوري اسلامي از درون منفجر شود، تصور اشتباهي است و "باراك اوباما " رئيسجمهور آمريكا از آن براي سرپوش گذاشتن بر شكست خود در محقق ساختن وعدههايي كه در خصوص تعامل با ايران از طريق هرگونه پيشنهاد استراتژيك و جدي مطرح كرده بود، بهره گرفته است.
اين نشريه آمريكايي ادامه داد: ضمنا كساني كه هرگز از تعامل ديپلماتيك با ايران حمايت نكرده بودند هماكنون در حال مطرح كردن ايده فروپاشي احتمالي دولت تهران هستند تا از ادعاهاي خود براي حمله نظامي عليه اهداف هستهاي ايران و روي آوردن به سياست "تغيير رژيم " به عنوان هدف نهايي سياست آمريكا در قبال ايران حمايت كنند.
اين گزارش افزود: به عنوان مثال، وبسايتهاي ايراني ضد دولتي مدعي شده بودند كه در روز عاشورا دهها هزار معترض به خيابان ها آمدند و برخي ديگر نيز اعلام كرده بودند كه تعداد معترضان 2 تا 4 هزار نفر بوده است درحالي كه يك چيز كاملا مسلم است كه اكثريت جامعه ايران از اين معترضان كه از اين روز مقدس براي اعلام يك بيانيه سياسي استفاده كرده بودند، ناراحت هستند و از جمله شواهدي كه براي اين ادعا ميتوان مطرح كرد راهپيمايي بسيار عظيم مردم ايران در روز چهارشنبه گذشته در حمايت از جمهوري اسلامي بود كه با وجود آن حتي ميرحسين موسوي به عنوان رهبر مخالفان نيز "افراط گرايي غيرقابل قبول " برخي از معترضان را در روز عاشورا تاييد كرد.
اين نشريه آمريكايي افزود: تمركز غرب بر اعتراضات ضددولتي در ايران چشمان بسياري را بر روي حقيقتي غيرقابل اجتناب بسته است؛ اينكه ايرانياني كه از روز عاشورا براي نشان دادن اعتراض سياسي خود استفاده كردند به هيچ عنوان اكثريت جامعه ايران را تشكيل نميدهند. حتي آن كساني كه با اعتماد به نفس كامل درباره "مخالفان " در ايران به عنوان طلايهداران انقلابي جديد سخن ميگويند، بايد وادار شوند تا به 3 سئوال دشوار پاسخ دهند: اول اينكه اين مخالفان چه درخواستي دارند؟ دوم اينكه چه كسي آنها را رهبري ميكند؟ و در نهايت نيز اينكه از چه طريقي اين مخالفان ميخواهند جايگزين دولت كنوني در تهران شوند؟
اين گزارش در ادامه تاكيد كرد: حتي فرض احتمال وقوع انقلابي ديگر در ايران فرضي اشتباه است چرا كه در مورد انقلابيون سال 1357پاسخ اين سه سئوال مطرح شده كاملا واضح بود. آنها ميخواستند تا رژيم پهلوي به پشتيباني آمريكا را بر كنار كرده و آن را با يك جمهوري اسلامي جايگزين كنند. در آن زمان هر كسي ميدانست كه چه كسي انقلاب را رهبري ميكند و آن، شخصي نبود جز آيتالله خميني كه باوجود اينكه در پاريس در تبعيد به سر ميبرد قادر بود به راحتي و تنها با فرستادن يك نوار كاست ضبط شده به داخل ايران جمعيت عظيمي را در اين كشور بسيج كند.
نيويوركتايمز تصريح كرد: پس از خروج شاه از ايران نيز خميني با يك پيشنويس قانون اساسي براي نظم نوين سياسي وارد ايران شد. كه در نتيجه آن ساختار اساسي جمهوري اسلامي نيز با سرعتي چشمگير برقرار شد.
اين نشريه آمريكايي در ادامه سرمقاله خود با مطرح كردن اين سئوال كه "جنبش كنوني مخالفان در ايران فراتر از ابراز نارضايتي سازماندهي نشده چه خواسته ديگري دارد؟ " تاكيد كرد: اين جنبش ديگر از كانديدا شدن موسوي براي انتخابات رياستجمهوري حمايت نميكند؛ موسوي شخصا برنامه خود را مجددا "آشتي ملي " تعريف كرده است. در اين ميان برخي از معترضان به نظر ميرسد كه ميخواهند آزاديهاي شخصي و همچنين تعامل خود را با ديگر كشورهاي جهان افزايش دهند، اما هيچ برنامه جامعي ندارند. آن دسته از افرادي پوششهاي خبري قابل توجه غرب را دريافت كردهاند به مطرح كردن درخواستها براي جايگزيني جمهوري اسلامي با جمهوري ايراني و به ظاهر سكولار اقدام كردهاند، اما نتايج نظرسنجي دانشگاه مريلند پس از انتخابات و واكنش عمومي به اعتراضات روز عاشورا در ايران نشان ميدهد كه اكثريت مردم ايران اگر اين ايدهها [براي جايگزين كردن جمهوري اسلامي با جمهوري ايراني] را رد نكنند، تحت تاثير آن نيز قرار نگرفتهاند.
بنا بر اين گزارش، هماكنون كه موسوي به طور فزايندهاي به حاشيه رفته است، چه كس ديگري ممكن است اين انقلاب فرضي را رهبري كند؟ به طور حتم اين شخص "علي اكبر هاشمي رفسنجاني " رئيسجمهور سابق ايران نيز كه هماكنون به يك شخصيت اصلي در اعتراضات پس از انتخابات تابستان گذشته تبديل شده، نخواهد بود. هاشمي كه سياستمداري كامل است در مقام يكي از بنيانگذاران حكومت ايران و رئيس كنوني مجلس خبرگان رهبري ايران، ممكن است به عنوان شخصيتي براي جانشيني رهبر معظم انقلاب اسلامي در نظر گرفته شود اما رفسنجاني نيز حتي در تلاش براي باز پس گيري رياستجمهوري در رقابت با محمود احمدي نژاد در سال 2005 شكست خورد و هيچ تمايلي براي تشويق مردم براي به زير كشيدن نظامي كه خودش به تاسيس آن كمك كرده، نشان نداده است.
اين نشريه آمريكايي اشاره كرد: حتي "محمد خاتمي " رئيسجمهور سابق ايران اين اتهام (تلاش براي براندازي) را رهبري نخواهد كرد. در سال 1999 نيز در اوج محبوبيتش وي عموما از تظاهرات گسترده دانشجويان در اعتراض به بسته شدن روزنامهاي كه از دولت وي حمايت كرده بود، اعلام برائت كرد.
اين گزارش در ادامه با اشاره به اين موضوع كه "مخالفان در ايران از مناسبهاي مذهبي براي اعلام اعتراض خود بهره ميگيرند " نوشت: هيچ نشانهاي در تاريخ جمهوري اسلامي وجود ندارد كه نشان دهد حتي اعتراضات در مناسبتهاي مذهبي در آينده نيز بتواند توجه چشمگيري را به خود جلب كند [و تاثيرگذار باشد].
"فيلينت لورت " (Flynt Leverett) نويسنده اين سرمقاله مديريت بخش ايران "بنياد آمريكاي نوين " (New America Foundation) را برعهده داشته و استاد امور بينالملل دانشگاه پنسيلوانيا است.
















