مرّ قانون (سعدالله زارعي)

عدهاي از نظام ميخواستند كه در مواجهه با سران فتنه كوتاه بيايد و آغوش خود را به روي آنان باز كند. اين در حالي بود كه هيچ نشانهاي مبني بر اينكه سران فتنه پشيمان شده و يا حتي راه خود را از جريان خارجي اغتشاش جدا كردهاند، وجود نداشت. اما رويهاي كه در نهايت رهبر معظم انقلاب روي آن تاكيد كردند «مرّ قانون» بود.
سخنان روز 19 دي رهبر معظم انقلاب اسلامي كه در جمع هزاران نفر از مردم شريف قم و در جهت گراميداشت روز تاريخي 19 دي 1356 بيان شد، مثل هميشه حاوي نكات بديع و حكيمانه بود. اين قلم درصدد تبيين و يا واكاوي همه آنچه كه حضرت آيت الله خامنهاي - دامت بركاته - بيان فرمودند، نيست. اين البته كار لازمي است كه مجال ديگري طلب ميكند. بر همين اساس در اينجا فقط به ذكر چند نكته بسنده ميكنيم.
1- رهبر معظم انقلاب راهپيمايي عظيم و خودجوش و پرشور و كاملا معنادار مردم در روز چهارشنبه - 9 دي ماه- را در عداد راهپيماييها و رخدادهاي "تعيينكننده " و الهامبخش و تاريخي و تلويحا آن را در اندازه يا بالاتر از راهپيمايي مردم قم در 19 دي سال 56 دانستند. نيك ميدانيد كه تظاهرات آن روز قميها سر سلسله تظاهرات ديگري شد كه در نهايت به برپايي نظام مقدس جمهوري اسلامي منجر گرديد. نهم دي ماه از اين جهت كه خواب دشمنان خارجي و داخلي را بر هم زد و انقلاب اسلامي را از فتنهگران ويرانگر عبور داد، اهميت ويژهاي دارد و يك نقطه عطف به حساب ميآيد.
2- رهبر معظم انقلاب در بخشي از سخنان خود كه مهمترين فراز آن به حساب ميآيد "اجراي قاطع مرّ قانون " را مورد تاكيد قرار دادند. اين نكته خود حاوي نكات مهمي بود:
- در طول ماههاي گذشته و بخصوص هفتههاي اخير و بويژه روزهاي پس از وقوع آشوب روز عاشورا و راهپيمايي عظيم چهارشنبه - 13 محرم- عدهاي با ادبيات خاص كه توامان از نگراني و دلسوزي آنان حكايت ميكرد يا چنين وانمود ميشد، از نظام ميخواستند كه در مواجهه با سران فتنه كوتاه بيايد و آغوش خود را به روي آنان باز كند. اين دعوت در حالي بود كه هيچ نشانهاي مبني بر اينكه سران فتنه پشيمان شده و يا حتي راه خود را از جريان خارجي اغتشاش جدا كردهاند،وجود نداشت. بعضي از اين افراد در نامه سرگشاده خطاب به رهبر معظم انقلاب با صراحت نظام را به كنار آمدن با جريان فتنه دعوت كردند؛ اما رويهاي كه در نهايت رهبر معظم انقلاب روي آن تاكيد كردند "مرّ قانون " بود يعني رهبر معظم "حكميّت سياسي " و "عفو و اغماض " را رد كرده و بر اجراي قانون پاي فشردند.البته اين به معناي اتخاذ رويهاي جديد نيست. رهبر معظم در همان هفته اول پس از انتخابات - خطبههاي جمعه 29 خرداد - روي اجراي قانون تاكيد كردند و چند روز پس از آن هم فرمودند: "قانونگريزي آغاز ديكتاتوري است " و "ما يك قدم هم از قانون عقب نمينشينيم ". اما از يك منظر ديگر رهبر معظم عفو و اغماض را مربوط به جرائم شخصي و افراد فرو دست ميدانند كه عفو را مقدمهاي براي اصلاح خود ميدانند و در عمل نيز اينطور است؛ اما عفو براي متنفذين و گردن كلفتهايي كه در عين اضرار به امنيت و منافع ملي، پشيمان نيستند و حتي اگر اظهار پشيماني هم بكنند، واقعي نخواهد بود، ماجراي ديگري است، حضرت آيت الله خامنهاي- دامت بركاته - در برابر اصرار بعضي از خواص كه به جاي حل مشكل سعي در پوشاندن آن دارند، روي مرّ قانون تاكيد كردند.
از آنجا كه ممكن است بعضي از تعبير "مرّ قانون " برداشت ديگري داشته باشند، رهبر معظم انقلاب روي اجراي قاطع آن تاكيد كردند. اما بايد درباره اين تعبير دقت كرد. بسياري از كارشناسان حقوقي معتقدند جرائم فتنهگران - اعم از عناصر و سران آنها - ذيل عناويني گنجانيده ميشوند كه اين عناوين از حداقل تا حداكثر مجازات را پوشش ميدهند اما حداقل عناويني كه كف مطالبات حقوقي به حساب ميآيد، "اقدام عليه امنيت ملي كشور و آسايش شهروندان " ميباشد. قاضي پرونده در چارچوب اين عنوان قادر است مجازاتهايي از اعدام تا جريمه نقدي را در نظر بگيرد كه در اين فاصله شلاق، زندان، نفي بلد - تبعيد- نيز وجود دارند و قاضي ميتواند يك يا چند عقوبت را براي مجرمي كه به اقدام عليه امنيت ملي كشور دست يازيده در نظر بگيرد.اما سقف عنوان حقوقي كه بر اقدامات ماههاي اخير اين گروه اطلاق ميشود، "تلاش براي براندازي نظام سياسي " و "مقابله با امام مفترض الطاعه " ميباشد. اگر قاضي در جريان محاكمه يكي از عناصر يا يكي از سران آشوب، وي را به يكي از اين دو عنوان نسبت داد- كه البته اسناد، دلايل و شواهد فراوان براي اطلاق چنين عناويني وجود دارد و قابل انكار هم نيست- حداقل مجازاتي كه طبعا قاضي براي آن در نظر ميگيرد و امكان تخطي از آن براي قاضي وجود ندارد، "اعدام " ميباشد و حداكثر مجازات هم اين است كه چنين فردي را توامان به جريمه، شلاق و سپس اعدام محكوم نمايد. پس كاملا واضح است كه "اجراي مرّ قانون " درباره عناصر و سران آشوب طلب، گريبان آنان را از چنگ عدالت آزاد نميكند و اين همان خواسته منطقي و شرعي ميليونها شهروندي است كه حضرت آيتاللّه خامنهاي نيز بر پيگيري جدي آن تأكيد ورزيده و خطاب به مسئولين مربوطه فرمودند:
"مسئولين ميبينند حجت بر همه تمام شده است. اين حركت عظيم روز چهارشنبه 9 دي حجت را بر همه تمام كرد. دستگاههاي گوناگون همه ميدانند كه مردم در صحنهاند و چه ميخواهند، آنان بايد وظايف خود را انجام دهند. "
البته رهبر معظم انقلاب عنوان خاص يا مجازات خاصي را براي آشوبگران و سران آنان مشخص نكردند و اين را به نهادهاي قانوني محول كردند.
3- نكته ديگر در فرمايشات اخير رهبر معظم انقلاب اين بود كه ماجراي فعلي را به "نبرد صفين " تشبيه كردند و فضاي جبهه حق امروز را مشابه فضاي زمان امير المومنين عليهالسلام و روشها و اهداف فضاي جبهه باطل امروز را مشابه فضاي جبهه بني اميه در آن روز دانستند و از آن سو از خواص خواستند كه "عمارگونه " وارد اين ميدان شوند و از كساني كه دچار ابهام شدهاند، شبههزدايي نمايند.
نبرد صفين - به تعبير حضرت امير سلام الله عليه- نبرد "قاسطين " بود. قاسطين و رهبران آنان- معاويه و عمر و بن عاص- نوعا حق را ميشناختند و درباره آن ترديد نداشتند ولي اساسا آن حق را به رسميت نميشناختند و درصدد محو آن بودند. در نبرد صفين عليالظاهر درگيري ميان دو تيره قريش- بني عبدالمطلب و بني حرب - بود ولي در واقع درگيري اسلام و كفر بود. از اين رو جناب عمار ياسر به كساني كه ظواهر كار باعث خطاي آنان در فهم درست مسايل شده بود ميگفت:
"من با آن پرچم و كساني كه آن را حمل ميكنند و كساني كه در دور آن پرچم جمع شدهاند چند بار جنگيدهام؛ در بدر، احد، حنين، خندق. به خدا سوگند اين پرچم همان پرچم و اين پرچمداران همانند با اين تفاوت كه آن روز آشكارا عليه اسلام ميجنگيدند ولي امروز در ظاهر از آن دم ميزنند. "
توصيف اين ميدان به صفين به مخاطب ميگويد بايد از ظاهر كلام سران شناخته شده فتنه گذر كرد و به باطن نيات آنان دست يافت. در عين حال بايد دانست كه مواجهه اين سران با حكومت اسلامي به چند موضوع ساده سياسي ختم نميشود، آنان با اساس اسلام و انقلاب كار دارند. آنان با مقابله نظام و انقلاب با استكبار جهاني كار دارند و آن را دشمن تراشي ميدانند. آنان با مرگ بر آمريكا و مرگ بر اسرائيل و مرگ بر انگليس كار دارند و آن را در سياست خارجي تندروانه و افراط گرايانه ميخوانند. آنان با حمايت نظام از مردم مظلوم فلسطين و لبنان و ... كار دارند و ما را به رها كردن آن فرا ميخوانند. آنان با محور قرار دادن منافع تودههاي مردم كار دارند و آن را نخبه ستيزي معرفي مينمايند. آنان با اعتقاد زلال به ولايت فقيه كار دارند و آن را قرائتي متحجرانه از اسلام ميدانند. آنان با تبعيت از حضرت آيت الله خامنهاي كار دارند و آن را اقتدارگرايي ميخوانند. آنان با فريضه امر به معروف و نهي از منكر مخالفند و آن را دخالت در امور شخصي مردم به حساب ميآورند. آنان با مرزبندي نظام با سلطنتطلبها، كمونيستها، منافقين، ليبرالها، ملي مذهبيها و حتي با مرزبندي نظام با محافل سياسي نظام سلطه جهاني كار دارند و اين همه را مخالف منافع ايران به حساب ميآورند. اينها در نقطه مقابل همه اين موارد- طي 7 ماه گذشته - بارها بطور علني شعار دادهاند و سران فتنه در برابر شعارهاي آنان سكوت هم نكردند بلكه به توجيه و تأييد آن پرداختند. با اين وصف ادعاي اسلاميت و ايرانيت و ... اينها كاملا رنگ باخته و شباهت تام و تمامي به سران اموي صفين پيدا كردهاند.
نكته مهم ديگر در بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي اين بود كه ايشان از راهپيمايي هاي 13محرم - چهارشنبه 9 دي - بطور مطلق تجليل كردند. اين در حالي بود كه بعضي از چهرههاي اصولگرا از شعارهاي مردم ابراز ناراحتي كرده و آن را مصداق تندروي دانسته بودند. شعارهاي راهپيمايي 9 دي ماه به دو دسته تقسيم ميشد كه يك دسته از آنها يك سره عليه سران فتنه با عبارات صريح بود. رهبر انقلاب در سخنراني روز چهارشنبه نه تنها از شعارهايي كه مردم عليه چهرههاي شناخته شده فتنه دادند، انتقاد نكردند بلكه تلويحا تأييد هم كردند. حضرت آيت الله خامنهاي در بخشي از سخنان خود فرمودند: "دستگاههاي گوناگون همه ميدانند كه مردم در صحنهاند و چه ميخواهند ". در واقع ميتوان گفت كه اگر چه رهبر معظم انقلاب فتنه اخير را داراي منشاء خارجي ميدانند ولي در عين حال از نظر ايشان چهرههاي شاخصي كه در زبان مردم سران داخلي فتنه خوانده ميشوند هم مسئوليتهاي خاص خود را دارند.
يادداشت از: سعدالله زارعي