حجتالاسلام اميري در گفتگوي تفصيلي: فتنهگران روز عاشورا ميرحسين گويان كف ميزدند

روحاني كه در روز عاشورا مورد ضرب و شتم و هتك حرمت از سوي اغتشاشگران قرار گرفته بود، گفت: برخي اغتشاشگران روز عاشورا شعار حسين حسين سر ميدادند و به سينه ميزدند و وقتي كه ميگفتند «ميرحسين» كف ميزدند و دستهاي خود را بالا برده و تكان ميدادند.
روز دوشنبه عليرضا سليمي نماينده مردم محلات در مجلس شوراي اسلامي از توهين به يكي از روحانيون در حوادث روز عاشورا از سوي اغتشاشگران پرده برداشت و اين روحاني كسي نيست جز حجتالاسلام حسين اميري؛ جزئيات بيشتر وقايع روز عاشوراي تهران از سوي فتنهگران در گفتگوي فارس با وي مطرح شده است كه در پي ميآيد.
*حاج آقاي اميري شما فعاليتهاي فرهنگي و تبليغي خود را از چه زماني آغاز كرديد؟
من در طول سالهاي گذشته در عرصههاي مختلف فرهنگي و تبليغي در نقاط مختلف از جمله شهر تهران فعاليتهاي گستردهاي داشتهام كه از آن جمله ميتوان به فعاليت در نهاد رهبري دانشگاه شاهد، تدريس معارف اسلامي در ستاد كل نيروهاي مسلح، عضويت در هيئت موسس مسجد قائم منطقه پاسداران، شركت در درس خارج مقام معظم رهبري و آيتالله هاشمي شاهرودي و ... اشاره كرد و فعاليتهاي تبليغي مختلفي را نيز داشتهام و براي ادامه درس خارج خود از تهران به قم آمدم.
در مناسبتهاي مختلف تبليغي نيز همواره از سوي اداره كل اعزام مبلغ سازمان اوقاف و امور خيريه كشور و يا دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم به مناطق مختلف اعزام شدهام. در محرم امسال در گفتگو با حجتالاسلام رضوي مديركل اعزام مبلغ سازمان اوقاف و امور خيريه كشور از او خواستم كه براي دهه اول محرم عازم اصفهان شوم كه ايشان گفت كه بهتر است با توجه به آشنايي كه با شرايط اجتماعي و جمعيتي تهران دارم، در دهه اول محرم امسال به تهران اعزام شوم و من هم اين مسئله را پذيرفتم.
*در دهه اول محرم به فعاليت تبليغي در كدام يك از مساجد شهر تهران پرداختيد؟
مقابل دانشگاه شريف در ابتداي خيابان گرانمايه حسينيهاي به نام امام محمدباقر (ع) راهاندازي شده است و اين حسينيه محل اجتماع مردم انقلابي و مومن و همچنين جوانان مذهبي و متدين است و من نيز فعاليت تبليغي خود را در دهه اول محرم در اين حسينيه دنبال كردم و با توجه به استقبال صورت گرفته برنامههاي بسياري خوبي را در اين حسينيه دنبال كرديم. مسئولان حسينيه هم بر امور تسلط كافي داشتند و در كنار برنامههاي عزاداري، سخنراني، تفسير قرآن كريم، پرسش و پاسخ و ... داشتيم.
*چه برنامه تبليغي براي روز عاشورا در نظر گرفته بوديد و در مسير عزيمت به حسينيه باقرالعلوم (ع) چه اتفاقي افتاد؟
قرار بر اين بود كه در روز عاشورا نماز ظهر عاشورا را به صورت جماعت اقامه كنيم و من هم در اين ايام براي اينكه بتوانم ارتباط بيشتري با مردم داشته و به سئوالات مردم پاسخ بگويم از خودرو شخصي استفاده نكردم و با اتوبوس BRT از محل اسكان خود دو ساعت مانده تا ظهر عازم حسينيه شدم.
در اين روز امير مهدي فرزند 11 سالهام نيز كه پيشانيبند يا ابوالفضل (ع) بر پيشاني بسته بود، با من همراه شد و ما در ايستگاه اتوبوس منتظر سوار شدن بر اتوبوس بوديم، اغلب اتوبوسها پر از جمعيت بود و امكان سوار شدن وجود نداشت كه در نهايت به سختي سوار يكي از اتوبوسهاي BRT شديم.
در نزديكي ميدان امام حسين (ع) در حالي كه سوار بر اتوبوس بوديم مشاهده كردم كه عدهاي به سمت خيابان تهراننو ميدوند و وقتي به ايستگاه ميدان امام حسين (ع) رسيديم به دليل تجمع جمعيت امكان توقف اتوبوس مهيا نشد.
*مسافران اتوبوس چه برخوردي با شما داشتند؟
وقتي عدهاي جمعيت تجمعكننده و شرايط خيابانها را ديدند به طعنه به من گفتند كه «حاجآقا شما هم براي شركت در مراسم ميرويد» و من در حضور 70 يا 80 نفر از افرادي كه سوار اتوبوس بودند گفتم كه اين مراسم، مراسم سبز اموي است و همه بايد در روز عاشورا به عزاداري و ابراز ارادت نسبت به اهل بيت (ع) بپردازند و روز عاشورا روز برگزاري ميتينگها و مراسمهاي سياسي نيست.
در اين ميان جواني كه ماسك زده و كاپشن سبز پوشيده بود سعي داشت كه مردم را تحريك كند و فرد ديگري نيز اعتراض كرد كه توي اين 30 سال از انقلاب براي مردم چه كرديد و چرا جوانها در مساجد نيستند و اين فرد در حالي اين سخنان را ميگفت كه امروز مساجد ما به خصوص در ماه محرم مملو از جمعيت جوان است.
فرد ديگري ميگفت انقلاب اسلامي با عاشورا به پيروزي رسيد و ما ميخواهيم از همين عاشورا انقلاب را سرنگون كنيم و البته اينها نميدانند كه انقلاب اسلامي ايران از پشتوانه مردمي و همراهي مرجعيت ديني برخوردار بود.
در همين صحبتها بود و اتوبوس بر روي پل روشندلان قرار داشت كه ناگهان 20 نفر ايستاده و نشسته به طرف من حملهور شدند و شروع به كتكزدن كردند و چند نفر كه تيپ حزباللهي داشتند فقط سعي كردند كه از اين اقدام جلوگيري كنند و پسر من نيز همه اين قضايا را شاهد بود.
*آيا قضيه به همين جا ختم شد؟
در طول مدت زماني كه من در اتوبوس بودم سه يا چهار بار به بنده حمله كردند و در دفعه سوم و چهارم تعداد كساني كه سعي در ضرب و شتم بنده داشتند با توجه به خالي شدن اتوبوس كم شده بود و آسيبي نديدم.
بعد از ميدان فردوسي اتوبوس وارد خيابان جمهوري شد و نرسيده به چهار راه جمهوري اتوبوس متوقف شد و از داخل اتوبوس مشاهده ميكردم كه خيابانهاي فرعي برخي از گروهها تجمع كردهاند و به سر دادن شعارهاي ساختارشكنانه ميپردازند و آنها در گروههاي خود زنها را در صف اول قرار داده بودند.
وقتي اتوبوس به سه راه جمهوري رسيد ناگهان اغتشاشگران به يك دسته عزاداري حمله ور شدند و يك ايستگاه صلواتي را نيز تخريب كردند.
وقتي ما از جلوي سفارت انگليس عبور كرديم برخي از اين اغتشاشگران ميگفتند كه اين سفارت پدرخوانده سياسي برخي از آقايان است.
متاسفانه صحنههاي ديگري را در اين روز مشاهده كردم كه بسيار متاثر شدم و در روز عاشورا دختر و پسرهايي در گوشه و كنار خيابان مشغول صحبت كردن با يكديگر و خنديدن بودند و يكي از صحنههايي كه از ديدن آن بسيار ناراحت شدم اين بود كه دختري كه روسري وي از سرش كاملا افتاده بود در حاليكه سيگار ميكشيد در فاصله بسيار نزديك به پسر ديگري قرار داشت و دود سيگار را به صورت وي فوت ميكرد و پسر هم اين كار را ميكرد و آنها اين اقدام را با توجه به منتشر شدن گاز اشكآور در فضا انجام ميدادند.
حتي در برخي از موارد برخي از زنان به اعضا و جوارح خود اشاره ميكردند و به نوعي وانمود ميكردند كه آزاد شدهاند و ديگران را نيز به چنين اقدامي تشويق و تحريك ميكردند و به بنده نيز اشاره ميكردند كه ببين حكومت سرنگون شده و ... .
*آيا مردم با ساختار شكنان برخورد و مقابله ميكردند؟
مردم كه از اين اتفاقات متعجب شده بودند بيشتر در كنار خيابانها به تماشاي اين وقايع ميپرداختند.
در اين جريانات بسياري از دختران نيز روسريهاي سبزشان از سرشان افتاده بود و برخي از اغتشاشگران نيز شعار حسين حسين سر ميدادند و به سينه ميزدند و وقتي كه ميگفتند «ميرحسين» كف ميزدند و دستهاي خود را بالا برده و تكان ميدادند.
در تقاطع نواب و آزادي اتوبوسي كه سوار بر آن بوديم در بين نيروهاي ضد شورش و اغتشاشگران گرفتار شد و به سمت اتوبوس ما از سوي اغتشاشگران تكههاي بزرگ سنگ و آجر پرتاب ميشد و من نيز به دليل حملاتي كه از سوي اغتشاشگران به من شده بود، حال مساعدي نداشتم. در اين محل يك صحنه بسيار جالب ديدم و آن اين بود كه سرگروه يكي از گروههاي پليس ضد شورش در حالي كه لباس محافظ خود را از تن درآورده و لباس نظامي به تن داشت به نشانه عزا به سر خود گل ماليده بود و در پيشاپيش گروه خود حركت ميكرد و اين مسئله تاثير فراواني در روحيه مردم داشت.
در محل ديگري اغتشاشگران سعي داشتند كه اتوبوس را واژگون كنند كه با هوشياري ماموران نيروي انتظامي از اين كار ممانعت به عمل آمد و اتوبوسي كه سوار بر آن بوديم حركت خود را به سمت دانشگاه صنعتي شريف ادامه داد.
اتوبوس در ايستگاه آزادي هم نتوانست توقف كند و به راه خود ادامه داد، نزديك دانشگاه شريف كه رسيديم به راننده اشاره كردم كه يك لحظه توقف كند تا بتوانم پياده شوم و او نيز كه فردي جوان ولي با تدبير بود اين كار را كرد و من نيز پياده شدم و از روي پل عابر پياده عبور كردم و وارد خيابان گرانمايه شدم و با وجود اينكه با شرايط بسيار سخت خودم را به حسينيه رسانده بودم حدود ساعت 12 و 30 دقيقه شده بود. نماز ظهر عاشورا را اقامه كرديم و بعد از آن نيز سخنان تندي را در ارتباط با قاسطين، مارقين و ناكثين و ارتباط آن با منافقان مطرح كردم.
*با توجه به اينكه شما قبلا هم در تهران به فعاليتهاي تبليغي و ... ميپرداختيد، آيا نظير چنين برخوردها و اهانتهايي به روحانيت را مشاهده كرده بوديد؟
حدود 10 سال در مراكز فرهنگي، تربيتي و مديريتي مشغول فعاليت و تدريس بودهام اما تاكنون بياحترامي مشاهده نكرده بودم، اما اينكه چگونه ميشود كه ناگهان بدترين نوع رفتارهاي انساني را برخي افراد مرتكب ميشوند، جاي بسي تعجب دارد.
*به نظر شما چه عواملي باعث شد كه حوادث روز عاشوراي تهران اتفاق بيفتد؟
اين جريانات عوامل مستقيم و غيرمستقيم زيادي داشته است و گروهها و جناحهاي مختلف وارد مقولهاي شدند كه مشكلاتي را به بار آورد و در اين ميان تودهايها، سلطنتطلبها، منافقين و ... همه موافق يك جريان خاص شده و به ساختارشكني عليه حكومت پرداختند.
متاسفانه در شرايط كنوني ما شاهد هستيم كه تمام هجمهها متوجه شخص مقام معظم رهبري است و به جاي اينكه ديگران سپر بلاي رهبر شوند، برخيها رهبر را سپر بلاي خود كردهاند.
برخي نخبگان هم بايد بگويند چرا بعد از گذشت پنج و يا شش ماه كه از انتخابات گذشته است، تازه ميگويند جريان نفاق است.
خوشبختانه مردم بصيرت بيشتري دارند و درد دلهاي خود را به ما ميگويند و روحانيت نيز در راس هرم تشكيلات مردمي قرار دارد.
ما امروز در برابر خون شهيدان و جانبازان مسئول هستيم و در پايان اين سخن امام خميني كه فرمودند « نگذاريد انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد» را يادآور ميشوم و همه اين جريانات كه در روز عاشورا براي من اتفاق افتاد توفيقي بود كه بنده جريان نفاق و فتنه را از نزديك مشاهده كنم.
گزارش خبرگزاري فارس از قم