IRNON.com
وبلاگ "در جستجوي حقيقت "
حضور منافقان امروزي در لباس دوستان انقلاب
 

برخي منافقان امروزي در لباس دوستان انقلاب ظاهر شده‌اند به نحوي كه هر گروه خود را حامي انقلاب و اصلاح طلب و پيرو خط امام دانسته و ديگري را متهم به خيانت به ملت و انقلاب مي‌كند.


 

سارا مومني نويسنده وبلاگ "در جستجوي حقيقت "، مطلبي را با عنوان "تشابه سبزها با منافقين " در وبلاگ شخصي خود منتشر كرده است.
بر اساس اين گزارش در اين مطلب آمده است:


در گفتار قبلي، با عنوان "براي شناخت فتنه از قرآن كمك بگيريم " يادآور شديم كه جريانات هشت ماه اخير طبق فرموده رهبر يك فتنه بود و فتنه در قرآن معاني متعددي دارد.
يك از معاني فتنه كه در زمان پيامبر (ص) نيز آيات بسياري در قرآن را به خود اختصاص داده است، قرار گرفتن دو گروه مسلمان در مقابل هم است و لذا اينجاست كه كار سخت مي‌شود و حق و باطل به هم مي‌آميزند و شناخت آنها سخت مي‌شود.
خداوند در قرآن گروه باطل از مسلمانان را كه در مقابل مومنان قرار دارند منافق مي‌نامد و براي آنها خصوصياتي را ذكر مي‌كند.
هر چند در زمان صدر اسلام و به دليل وجود مبارك پيامبر (ص) و نزول وحي، پيامبر (ص) اين جريانات منافق را شناسايي و معرفي مي‌كردند ولي شناخت اين گروه، در زمان خلافت علي (ع) بسيار دشوار مي گردد و بتدريج به آنجا مي‌رسد كه بسياري از صحابه در جنگ جمل در مقابل امير المومنين علي (ع) قرار مي گيرند.
اين جريان نفاق پس از آن موجب تحميل صلح و نهايتاً شهادت امام حسن (ع) و سپس فاجعه كربلا و شهادت امام حسين (ع) و يارانش را موجب مي گردد و حتي زمان ما اين جريان نفاق ادامه دارد.
جمهوري اسلامي ايران از آغاز روزهاي پيروزي تا به امروز، همواره با منافقاني كه در پي ضربه زدن به انقلاب اسلامي بوده‌اند‎، مواجه بوده است.
بسياري از اين منافقان با پناهندگي به كفار و طاغوت‌ها و با جاسوسي عليه نظام جمهوري اسلامي ايران، به خيال خود قصد براندازي اين نظام مقدس و ضربه زدن به اسلام و مسلمين را داشتند، اما خداوند بزرگ همواره توطئه‌هاي آنها را با آگاه كردن مردم ايران اسلامي از سوء نيت‌هايشان، خنثي كرده است و امروز نيز آنها با سردرگمي و تفرقه مواجه هستند.
برخي منافقان امروزي در لباس دوستان انقلاب ظاهر شده‌اند به نحوي كه هر گروه خود را حامي انقلاب و اصلاح طلب و پيرو خط امام دانسته و ديگري را متهم به خيانت به ملت و انقلاب مي كند.
شايد دو راهپيمايي عظيم 9 دي و 22 بهمن براي شناخت جريان منافق براي بسياري از مردم كافي باشد ولي از واكنش‌هاي موجود در جامعه، و سايت‌هاي منافقان به نظر مي‌رسد اين جريان نياز به افشاي بيشتري دارند و حاضر نيستند به اين زودي توبه كرده و از راه باطل بازگردند و اظهار پشيماني از افعال و اعمال زشت خود بنمايند.
غول رسانه هاي خبري دشمن همچنان با مظلوم نمايي و تبليغات سعي دارد چهره اين گروه منافق را مخفي و برعكس ، مومنان و جريان حق را محكوم كرده و باطل نشان بدهد.
اينجاست كه به فرموده مقام معظم رهبري وظيفه هر يك از ما ايجاب مي نمايد تا حد امكان و بطور دقيق و صحيح اين جريان فتنه و نفاق را شناسايي كرده و ابعاد آن را شكافته و به مردم معرفي نماييم همانند "عمار " كه در دوران علي (ع) و جنگهاي حضرت با خوارج ، ماموريت يافت فتنه نفاق را براي مومنان آشكار و شرح داده و شبهات و شك و ترديد مومنان را در نبرد عليه منافقان برطرف نمايد.
فتنه و ابتلاء يكي از سنتهاي الهي است و برا ي مومنان نعمت و براي منافقان موجب سرافكندگي و ذلت و خواري است زيرا در هنگام ابتلاء صف مومنان از منافقان جدا مي شود.
فتنه غربالي است كه منافق را از مومن جدا مي كند و از اين حيث نعمتي براي مومنان و نقمت و ضربه اي براي منافقان است.
در اين گفتار سعي داريم با پرداختن به برخي از ويژگي هاي منافقان در قرآن كريم، آنها را بهتر بشناسيم تا مراقب نفوذ آنها باشيم و نيز فريب ظاهر آنان را نخورده و دوباره با طناب اين فتنه گران به چاه نرويم و با خوش خيالي و اعتماد به آنان و به بهانه اينكه اينها زماني در متن انقلاب بوده اند و يار امام بوده اند و با امام در نجف و پاريس و هواپيما بوده‌اند، تصور نكنيم كه اينها دوست و خودي هستند، هر چند اينها هم از اعضاي اين ملت و خانواده بزرگ ما هستند، با اين حال بايد مراقب اعمال و رفتارشان بوده و جلوي فتنه‌هاي بعدي را سد نمود.
كما اينكه رهبر معظم انقلاب در مناسبتهاي مختلف از بعد از انتخابات تا كنون سعي در افشاي اين گروه و تذكر به آنها و دعوت از آنها براي كنار گذاشتن عناد و لجاجت با ملت را دارند.
قبل از هر چيز لازم است بگوييم ، نه قصد اتهام به كسي را داريم و نه قصد تفرقه در ميان ملت، اما خوش خيالي هم مي تواند ما را به سرنوشت ابوموسي اشعري مبتلا سازد و لذا بايد مراقب بود تا جريان حكميت دوباره تكرار نشود و علي را در محراب به شهادت نرسانند.
تاريخ براي خواندن نيست، تاريخ براي عبرت است و درس گرفتن و عدم تكرار خطاهاي گذشته.

* منافق كيست و نفاق به چه معناست؟ *

منافق همانند موش صحرايي است كه براي لانه اش دو راه قرار مي دهد و يكي از آن دو را باز مي گذارد و از آن رفت و آمد مي كند و ديگري را بسته نگه مي دارد.
هر گاه احساس خطر كند، با سر راه بسته را باز كرده و مي گريزد. نام سوراخ مخفي موش "نافقاء " است كه كلمه "منافق " نيز از همين واژه گرفته شده است.
نفاق داراي معناي گسترده اي است و هر كس كه زبان و عملش هماهنگ نباشد، سهمي از نفاق دارد. در حديث مي خوانيم: اگر به امانت خيانت كرديم و در گفتار دروغ گفتيم و به وعده هاي خود عمل نكرديم، منافق هستيم؛ گر چه اهل نماز و روزه باشيم؟ تظاهر و رياكاري نيز نوعي نفاق است.

* برخي از ويژگي هاي منافقان در قرآن كريم

منافقان افرادي هستند كه در ظاهر خود را مومن و مصلح نشان مي دهند ولي در باطن ايمان ندارند؛ با افراد بي دين، رفت و آمد و خلوت مي‌كنند‎؛ نمازشان با كسالت و انفاقشان با كراهت است؛ نسبت به مومنان عيب جويند؛ از جبهه و جهاد فراري و از خدا غافل اند‎؛ افرادي ياوه سرا، رياكار، شايعه ساز و علاقه مند به دوستي با كفارند؛ ملاك علاقه شان كاميابي و ملاك غضبشان، محروميت است؛ نسبت به پيشرفت مومنان نگران، ولي نسبت به مشكلاتي كه براي مسلمانان پيش مي آيد شادند؛ امر به منكر و نهي از معروف مي كننند.
خداوند بزرگ در سوره هاي بقره‏، منافقون، احزاب، توبه، نساء و محمد سيماي منافقان را به تصوير كشيده است . برخي از اين ويژگيها را مرور مي كنيم:

1) تذبذب و عدم ثبات

يكي ديگر از صفات منافقان حالت تذبذب و عدم ثبات عقيده آنهاست . خداوند در سوره نساء مي فرمايد : منافقان ميان كفر و ايمان متحير و سرگردانند ، نه (با تمام وجود) با مؤمنانند و نه با كافران . و هر كه را خدا (به كيفر اعمال زشتش) گمراه كند ، هرگز براى او راهى (به سوى هدايت) نخواهى يافت.
دليل اين حالت منافق اين استكه منافع خود در هر دو جهت را جستجو مي كند و لذا نمي تواند تصميم بگيرد با كدام گروه باشد و مرز و جبهه خود را مشخص نمي كند. در ظاهر با مومنان و در باطن دلش با كافران است. جسمش در جامعه مومنان و روحش در وادي كفار پر ميزند.

مُّذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذَلِكَ لاَ إِلَى هَؤُلاء وَلاَ إِلَى هَؤُلاء وَمَن يُضْلِلِ اللّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِيلاً . نساء – 142

در فتنه اخير نداهاي رهبر و بزرگان بسياري را شنيديم كه از برخي خواص خواستند تا سكوت خود را بشكنند و خط خود رااز غرب و آمريكا جدا كنند كه البته خداوند به دليل اينكه اين افراد دلهايشان بيمار است هرگز آنها را موفق و به راه راست هدايت نخواهد كرد.

2) اختلافات شديد و نفاق و درگيري داخلي

از آيات ديگر قرآن كه به بررسي صفات منافقين پرداخته سوره مباركه " حشر " است . حضرت حق در آيه 14 اين سوره مي فرمايد : لا يُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعاً إِلاَّ فِي قُرًى مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَرَاءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعاً وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْقِلُونَ
اختلافات بين اينها بسيار شديد است . وقتي به آنها مي نگري مي پنداري كه وحدت دارند و در بين خود زياد لاف دلاوري مي زنند ولي از رويارويي با شما مومنان مي ترسند . آنها را متحد و همدست مي پنداري در حاليكه دلهايشان پراكنده است و اين به دليل آن است كه آنها تعقل نمي كنند يا به عبارتي ديگر عقل ندارند.
اگر نگاهي به زد و خورد سبزها بعد از انتخابات نگاهي بيفكنيم متوجه مي شويم كه اينها در داخل به شدت با هم اختلاف دارند و اين هم از وعده هاي خداوند است كه منافقان را به دليل تشتت افكار و دلهايشان هرگز بر مومنان پيروز نگرداند.
اين نفاق و اختلاف بين جبهه باطل منحصر به بعد از انتخابات نبوده و همه كساني كه در اين سي سال به خصومت با انقلاب و راه امام برخاسته اند به همين سرنوشت دچار شده و آواره كشورهاي غربي و اروپايي شده اند.
كافي است كه سري به سايتهاي خبري بزنيد تا عمق فاجعه و اختلاف سران فتنه و رهبران آنها رادر لندن و امريكا و فحش پراني هاي آنها به يكديگر را دريابيد، تا جايي كه سايت وزارت خارجه اسرائيل! وارد ميدان مي شود و آنها را به خويشتنداري دعوت مي كند!

3) ترس و وحشت از مومنان و عدم خوف از خداوند

يكي ديگر از صفات منافقان كه در چند آيه به آن اشاره شده ترس و وحشت از مومنان و سركشي و عدم خوف از خداوند است. اين خصلت از سويي به نفع مومنان است و خداوند در 2 آيه يك جا در سوره حشر و ديگري در سوره احزاب و در هر دو مورد در باره منافقان مي فرمايد : " و قذف في قلوبهم الرعب " يعني خداوند در حمايت از گروه مومنان، در دل منافقان ترس و وحشت افكند.

و در آيه 13 همين سوره مي فرمايد: لَأَنتُمْ أَشَدُّ رَهْبَةً فِي صُدُورِهِم مِّنَ اللَّهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَفْقَهُونَ

ترس آنان از شما در دل هايشان بيش از ترس از خداست ; چون آنان قومي هستند كه (حقايق را به خاطر كوردلى) نمي فهمند.

در سوره احزاب مي‌فرمايد:
و خدا آنان را در حالى كه به پيروزى و غنيمت دست نيافتند با خشم و اندوهشان برگرداند ، و خدا (سختى و مشقت) جنگ را از مؤمنان برداشت؛ و خدا همواره نيرومند و تواناى شكست ناپذير است . و (خدا) كسانى را از اهل كتاب كه گروه هاى دشمن را پشتيبانى كردند از قلعه هاى محكم و استوارشان پايين كشيد و در دل هايشان ترس و بيم افكند ، گروهى را مي‌كشتيد و گروهى را اسير مي‌كرديد ...
يكي از مشاهد ترس و خوف منافقان در روز 22 بهمن به اعتراف خودشان:
خبرگزاري‌ها: " يكي ديگر از حاميان اين جريان ضمن توصيف حضور خود در ميدان آزادي و اينكه در ميان آن جمعيت امكان عرض اندام نداشته است، مي نويسد: «واقعا كم نبودن اينهايي كه خانوادگي اومده بودن، پرچم ايران دستشون بود، ...و داد مي زدن:مرگ بر منافق! دردناك بود كه بچه پنج، شش ساله شون مثلا ما رو نگاه مي كرد و پرچمشون رو تكون مي داد:مرگ بر تفاقق(يه چي تو همين مايه‌ها)
دردناك‌تر اينكه نفرت رو مي‌شد توي تمام چشم آدم‌هاي شهر ديد امروز. مي‌ترسم،از اينكه قرار باشه تنها وحدتمون همين باشه، همين نفرت، بدجوري مي‌ترسم. "
چه كسي ترس از يك بچه 5 ساله كه شعار مرگ بر منافق را در دل منافقان انداخت؟ جز خدا؟
بياد بياوريم كه امام (ره) فرمودند: 22 بهمن يوم الله است . اين جمله معني و باطني عميق دارد. 22 بهمن روز عادي نيست و روز تحقق وعده حق است و روز خداست.
خدا در اين روز مومنان را ياري داد و در دل منافقان رعب و وحشتي افكند كه خود منافقان به آن اقرار كردند. كم نبودند كسانيكه به نيت تخريب و سرنگوني نظام در اين روز ظاهر شدند اما هيچ كدام نتوانستند حركتي بكنند و سرانشان نيز با پوشش زنانه گريختند.
اين همان وعده الهي و مفهوم " يوم الله " است. و خداوند وعده داده كه اگر او را ياري كنيد، خداوند نيز شما را ياري مي‌نمايد و گام‌هايتان را استوار مي‌گرداند.
شايد اين سطور بتواند تاحدي جبهه حق و باطل را تبيين نمايد.

4) خودداري ازانفاق در راه خدا و عدم اهتمام به امور مسلمين

يكي ديگر از صفات منافقين اين است كه از كمك مادي به مومنان روي مي گردانند. زيرا دوستي و ولاي اينان با كافران است هر چند جسمشان در بين مسلمانان است و به مسلمانان سوء ظن دارند و براي كسب حمايت و دوستي به دنبال كافران هستند.
خداوند در اين خصوص در سوره منافقون آيه 7 مي فرمايد:
"فقط آنانند كه مي گويند : به كسانى كه نزد پيامبر خدايند ، انفاق مكنيد تا (از پيرامون او) پراكنده شوند.در حالى كه خزانه هاى آسمان ها و زمين در سيطره خداست، ولى منافقان نمي فهمند. "
و در سوره يس مي فرمايد اگر به اينها بگوييد از آنچه خداوند به شما داده به گرسنگان انفاق كنيد در پاسخ مي گويند: "آيا كسانى را اطعام كنيم كه اگر خدا مي خواست آنان را اطعام مي كرد ؟ (پس گرسنگى را خدا بر آنان خواسته است) ولى شما (اى كفرپيشگان !) جز در گمراهى آشكارى نيستند. "
بياد بياوريم كساني كه شعارهاي نه غزه نه لبنان را سر دادند چه كساني بودند؟
چه كساني مي گويند كه نبايد ازمردم جنگ زده و تحت اشغال فلسطين و جنوب لبنان حمايت و دفاع كنيم؟ آيا اينا بوقهاي اسرائيل و آمريكا در كشور نيستند؟
آيا اين حرف ديكته شده اربابان اسرائيلي و آمريكايي نيست؟

 

 

 

وبلاگ "در جستجوي حقيقت "