IRNON.com
نيرنگى به نام "تغيير"
 

رئيس جمهور آمريكا پيروزي خود در انتخابات را مديون 2 عامل مي داند الف- عملكرد قبيحانه و ظالمانه دولت بوش ب- طرح شعار «تغيير» كه در شرايط بسيار نگران كننده و تنفرآميز دولت بوش، بهترين شعار بود.


 

هنگامي كه اوباما به عنوان رئيس جمهور وارد كاخ سفيد شد، اوضاع آمريكا متاثر از بحران اقتصادي بسيار آشفته و نابساماني بود كه تاثير منفي اين وضعيت بر سياست خارجي آمريكا نيز غيرقابل انكار بودو تنها راه براي فرار از اين بحران، تزريق 800 ميليارد دلار به بخش اقتصادي بود كه نظير آن توسط بوش به اجرا گذاشته شده بود اما حاصلي دربر نداشت. بي برنامگي دولت اوباما در سر و سامان دادن به اوضاع نابسامان و گذشت اندك زماني كافي بود تا از محبوبيت وي بكاهد. اوباما و همكارانش خيلي زود دريافتند كه از طريق اصلاحات و نسخه پيچي براي بيماري مزمن شده جامعه آمريكا قادر به حل بحران و احياء و عملي كردن شعار تغيير نيستند، بنابراين به مسائل ديگري كه عمدتاً خارجي بودند رو آوردند و در بين همه اين مسائل موضوع ايران را كه درخشنده تر از موضوعات ديگر بود و حتي مي توانست شاه كليد حل مشكلات اوباما در ابتداي كارش باشد انتخاب كردند. البته ناگفته نماند كه هرجا آمريكائيها به مشكل و بن بست برمي خورند و در حال غرق شدن درمنجلابي هستند كه خود به وجود آورده اند براي خروج از اين بحران دست به دامن ايران شده و صلح و ثبات و حل و فصل بحرانهاي منطقه اي را از ايران كه امروزه به عنوان يك قدرت مطرح و تاثيرگذار در منطقه به شمار مي آيد گدايي مي كنند كه در چند سال اخير آمار گدايي و درخواستهاي آمريكا بسيار بالا رفته، اما با توجه به همه اين تفاسير هنوز پس از گذشت 30 سال از انقلاب، نحوه برخورد با ايران را ياد نگرفته و نمي دانند چگونه و از چه ادبياتي بايد استفاده كنند و مانند كودكي كه از روي جهل و ناداني، خوب و بد خود را تشخيص نمي دهد و گاهي اوقات حرفهاي نسنجيده مي زند به گزافه گويي و اهانت مي پردازند البته در خباثت و عداوت آنان و اينكه اينگونه مطالب را مقرضانه عنوان مي كنند هيچ شكي نيست اما سياستمداران آمريكايي به قدري نادان و سخيف هستند كه حتي نمي توانند عداوت خود را با سياست فريب و انكار بيان نمايند و احساساتشان بر عقل نداشته شان غلبه كرده و ادبياتي را به كار مي برند كه بر حقارت خودشان در نزد جوامع بين المللي مي افزايند به عنوان مثال رئيس جمهور آمريكا در آغاز سال جديد به بهانه تبريك و تجليل از مردم و رهبران ايران و فرهنگ كهن ايراني و در عين دادن وعده هاي شيرين، به طور ناشيانه مجدداً ادبيات دوره بوش را تكرار كرده تا به تعبير زيباي مقام معظم رهبري دستهاي چدني شان از زير دستكش هاي مخملي نمايان گردد.
وي در حالي كه از نويد روزهاي بهتر سخن مي گفت، ناگاه اعلام كرد كه اين جايگاه از ترور و يا كمك به تروريستها براي ملت ايران بدست نمي آيد بلكه اين مهم از طريق اقدامات مسالمت آميز ممكن خواهد شد! شايد منظورشان از اقدامات مسالمت آميز تعليق و يا قطع فعاليتهاي هسته اي حتي در سطح تحقيقاتي و دانشگاهي است!! و يا شايد مكنت و سربلندي ايران را در اطاعت بي چون و چرا و تابعيت از گزافه گويي هاي بي حد و حصر و سياست قيم مأبانه خود مي دانند و گمان مي كنند كه اين لجن پراكني ها در اذهان و قلوب مردم ايران تاثير خواهد گذاشت. ملتي كه هنوز خاطرات ننگين و ردپاي آمريكا را در كه در تمام مشكلات و مانع تراشي ها از دوران كودتاي 28 مرداد گرفته تا ماجراي طبس و 8 سال جنگ تحميلي و حتي ترور شخصيتهاي بزرگ و تاريخي و ايجاد اختلافات قومي و قبيله اي و بلوكه كردن تمام دارائيهاي ايران در بانكهاي خارجي و صدور قطعنامه هاي متعدد و تحريمهاي اقتصادي و غيره... فراموش نكرده است. آنان كه تاكنون با تفكرات ميليتاريستي خود، در راستاي منافع طبقه سرمايه دار حركت مي كردند، چه شده كه امروز دم از آزاديخواهي، دموكراسي و حقوق بشر مي زنند، بنابراين سلام گرگ بي طمع نيست!
آمريكا درادامه سياستهاي فريبكارانه خود بار ديگر ايجاد سپر موشكي را به خاطر آنچه كه خطر موشكي از طرف ايران مي ناميد موجه دانست! و با صراحت تاكيد كرد تا زماني كه خطري بنام ايران وجود دارد، آمريكا به برنامه سپر موشكي خود پايبند خواهد بود.
اما از طرف ديگر دولت آمريكا در ادامه سياست دوگانه خود شديداً به گفت وگو با دولت ايران نياز دارد، و حتي سعي داشته با دعوت ايران درنشست لاهه پيرامون مسائل افغانستان عنوان كند كه مقامات ايراني و آمريكايي با يكديگر ديدار و گفت وگو كردند، البته اين حربه نيز با تكذيب سخنگوي وزارت خارجه ايران از بين رفت.
مسائل داخلي آمريكا و اقتضائات بين المللي ناخواسته سرنوشت دولت اوباما را به ايران گره زده است و مذاكره با ايران برگ برنده اي براي آنهاست بنابراين وي بايدآماده پرداختن هزينه آن هم باشد و اين مسئله نشان مي دهد كه آمريكا بيشتر از ايران به گفت وگو نياز دارد.
«برنار كوشنر» وزير خارجه فرانسه در مصاحبه با روزنامه «الرياض» به فرصت پيش آمده پس از روي كار آمدن دولت اوباما اشاره كرد و از ايران خواست تا از اين موقعيت بهره ببرد و تاكيد كرد كه در شرايط حاضر تنها اراده ايران براي همكاري لازم است از اين مطلب مي توان ارزيابي كرد كه مذاكره دولت اوباما با ايران مي تواند مشكلات داخلي و خارجي آمريكا را كاهش دهد. بنابراين ايران با اقدامات مثبت رويكرد آمريكا را بررسي كرد و تا جائي كه منافع ملي اجازه مي داد پيش رفته اما صادق نبودن آمريكايي ها كار را متوقف نمود و اين عمل چهره ايران را در نظام جهاني ترميم و تلطيف كرده و بخش قابل توجهي از تبليغات آمريكاييها خنثي شده و در نهايت مي توان گفت آمريكائيها بازنده بازي خواهند بود.
آنهايي كه آشتي و وفاق و گفت وگو با دولت آمريكا را مطرح مي كنند يا از ساختار نظام بين المللي و هژموني و جهاني شدن اطلاعي ندارند با بسيار خوش باور و آرمانگرا هستند كه بدون درنظر گرفتن قواعد و اصول و معيارهاي نظام بين الملل، تابع احساسات خودشان هستند و عجولانه و احساسي تصميم مي گيرند و يا اينكه جزو ستون پنجم دشمن هستند و تمام اعمال و گفتارشان مقرضانه و درراستاي منافع دشمن است.
ساختار نظام بين الملل براساس قدرت برتر و هژمونيك و يكجانبه گرايي و جهاني شدن طراحي شده است و منفعت طلبانه و مستكبران و قدرت طلبان بدنبال دسترسي به اين قدرت برتر و نظام سلطه هستند و غايت و آرمان را در دستيابي به نظام سلطه و يكجانبه گرايي مي دانند و در اين راه از حربه ها و ترفندهاي فراواني با هزينه هاي بسيار زياد استفاده مي كنند كه سياست كهنه چماق و هويج و تحريم و تهديد را مي توان نمونه اي از اين دست ناميد.
همانطور كه مطلع هستيد بار ديگر آمريكا و متحدانش بويژه رژيم جعلي و جنايتكار اسرائيل در كنفرانس ضدنژادپرستي ژنو به سناريوي سوخته اي دست زدند كه نه تنها به هيچ يك از اهداف پليدشان نرسيدند بلكه وجهه خود را در جهان و در نزد اذهان عمومي منفورتر نمودند.
و اين چيزي نبود جز عنايت خدا و الطاف خاصه بقيه الله الاعظم(عج) كه رئيس محترم جمهور هميشه در آغاز سخنان خود فضاي مجلس را به نام مباركش مزين مي نمايد كه اين جريان باعث مفتضح شدن دشمنان و سربلندي رئيس جمهور ايران شد كه توسط تشويقهاي كم نظير حضار صورت گرفت و بار ديگر لكه سياهي را بر تارك دشمنان اسلام و انقلاب پديد آورد. انقلاب اسلامي ايران به همراه ملتي آگاه و هميشه در صحنه و دولتي ارزشي وخدمتگزار و رهبري مقتدرانه و هوشمندانه مقام معظم رهبري كه نداي عدالتخواهي را در سراسر جهان طنين انداز نموده و خواب خوش را از چشم آمريكا و متحدانش و تمام دشمنان انقلاب اسلامي ربوده، و زندگي راحتشان را كه با زير پا گذاشتن ارزشها و كرامات انساني و براساس زور، سلطه و تهديد صورت گرفته بود به جهنمي سوزان تبديل كرده است كه براي رهايي از اين جهنم همچنان دست و پا زده و دست به اقدامات جنون آميز مي زدند اما غافل از آنكه خود را بيشتر در آتش نفرت مسلمين جهان وانسانهاي آزاده فرو مي برند و از عذاب الهي هيچ گريزي نيست. جامعه جهاني كه اوباما از آن ياد مي كند و آينده ايران را در گرو پيوستن به آن مي داند جامعه اي است كه آمريكا در آن به عنوان قدرت برتر بر دنيا سروري كند و همين برتري آمريكا به آنان مشروعيت بين المللي مي دهد كه از آن به عنوان هژمون خيرانديشانه ياد مي كنند.
جامعه جهاني كه اوباما از آن ياد مي كند جهان بي عدالتي و عرصه پايمال شدن حقوق انسانهاست. اما اين امر در مورد ملت شهيدپرور ايران اسلامي محقق نخواهد شد. ايران، پرقدرت ترين و پرنفوذترين كشور منطقه خاورميانه است كه مانند سدي در برابر سياستهاي توسعه طلبانه آمريكا در منطقه ايستاده و از تهديدها و تحريمهاي پياپي واشنگتن و متحدانش از جمله رژيم جنايتكار صهيونيسم، كوچكترين هراسي ندارد امروز اين واقعيت كه مسائل مهم جهاني بدون مشاركت ايران حل شدني نيست بيش از پيش آشكار است و روز به روز شاهد اعتراف سياستمداران غربي در سطوح مختلف به اين امر هستيم. آمريكا در طي 30 سال اخير براي تسليم كردن ايران به انواع ترفندها، تهديدها و فشارها متوسل شد اما هيچ گاه نتوانست بر عزم و اراده آهنين ملت غيور و شهيدپرور ايران اسلامي تاثير بگذارد و حتي عقب نشيني آمريكا در برابر ايران و آمادگي براي انجام مذاكره بدون هرگونه پيش شرط بدليل پايداري و مقاومت ملت ايران در برابر خواسته هاي نامشروع آمريكا و متحدانش بوده است امروزه ديگر آمريكا موقعيت ابرقدرتي خود را از دست داده و وجهه آن در عرصه بين المللي به شدت خدشه دار شده است و بحران مالي جهاني بر اقتصاد و ساختار مالي آن ضربات سهمگين وارد آورده و بعيد به نظر مي رسد كه اين زخم عميق براحتي بهبود يابد. بنابراين جهان بزودي شاهد اضمحلال و نابودي رژيمهاي سياسي خودكامه خواهد بود.
سياستمداران آمريكايي بايد بدانند كه شعار و پيام چيزي را عوض نمي كند. عده اي گمان مي كردند با ورود اوباما به كاخ سفيد فصل جديدي در روابط آمريكا با ايران آغاز خواهد شد و دشمني ها به دوستي مبدل مي شود اما در عمل هيچ نشانه اي مشاهده نمي شود كه نشان دهنده عزم و اراده آمريكايي ها براي اصلاح روابط براساس احترام متقابل و منافع مشترك باشد. به عبارت ديگر سياست اعلامي اوباما با سياست اعمالي آن در قبال ايران بسيار با هم متفاوت است و اينجاست كه مقام معظم رهبري با درايت و هوشياري تمام در واكنش به سياستها و شعارهاي فريبكارانه اوباما ضمن اشاره به توطئه ها و دشمني هاي آمريكا با ملت ايران و نظام جمهوري اسلامي طي 30 سال گذشته فرمودند: مي گويند بياييد مذاكره كنيم، بياييد روابط ايجاد كنيم. شعار تغيير مي دهند. خوب اين تغيير كجاست؟ چه تغيير كرده است؟ اين را براي ما روشن كنيد چه تغيير كرده است؟ دشمني شما با ملت ايران تغيير كرده؟ كو علامتش؟ دارايي هاي ملت ايران را آزاد كرديد؟ تحريم هاي ظالمانه را برداشتيد؟ از اتهام زني و تبليغات سوء عليه اين ملت بزرگ و مسئولين مردمي آن دست برداشته ايد؟ دفاع بي قيد و شرط از رژيم صهيونيستي را كنار گذاشتيد؟ چه تغيير كرده است؟ چرا چيزي ديده نمي شود؟ حتي ادبيات هم عوض نشده است. رئيس جمهور جديد آمريكا از اولين لحظه اي كه رسما كار خود را آغاز كرده است به ايران و دولت جمهوري اسلامي اهانت كرد، چرا؟ مطمئن باشيد اگر تغيير نكنيد سنتهاي الهي و ملتها شما را تغيير خواهند داد.
و در پايان سياستمداران آمريكايي بدانند كه ايران در طي 30 سال گذشته در همه عرصه ها تغييرات بنيادي و چشمگيري داشته است و به هيچ عنوان با عراق و افغانستان قابل مقايسه نيست و هرگونه عرض اندام و نيتهاي شوم دشمنان را در نطفه خفه مي كند. پس بهتر است براي بهبود بخشيدن به اوضاع نابسامان سياسي و اقتصادي و چالش هاي بوجود آمده كمي تعمق نماييد و از عاقبت رؤساي جمهوري پيشين آمريكا كه با رويكردهاي غلط خود باعث منفور شدن وجهه آمريكا در جهان شده اند عبرت گرفته و سياستهاي ماجراجويانه و تهاجمي را كنار گذاشته و سياست و ادبيات خود را در مقابل ملت ها براساس احترام متقابل و ارزشهاي والاي انساني پايه ريزي نموده و از سخنان تهديدآميز و زورگويانه و سياستهاي قيم مآبانه دوري كرده و نيروهاي خود را از عراق و افغانستان هر چه سريعتر خارج كنيد و از حمايت بي قيد و شرط رژيم جعلي و غاصب جنايتكار كه به طرز ديوانه وار و جنون آميزي به نسل كشي كودكان و زنان بي دفاع پرداخته دست برداريد آنگاه خواهيد ديد كه خيلي چيزها تغيير خواهد كرد و چهره زشت آمريكا ترميم خواهد يافت، هر چند تاكنون عملكرد اوباما نشان داده است كه مانند عروسك كوكي بوده و توسط اشخاص ديگري هدايت مي شد و تنها سياست تغيير، شعار انتخاباتي بيش نبوده است و اينجاست كه سخنان گوهربار آن پير سفر كرده و رهبر كبير انقلاب اسلامي در اذهان زنده مي شود كه آمريكا هيچ زمان با ايران دوستي نخواهد كرد، زيرا گرگ با ميش نمي تواند دوستي داشته باشد و هرگاه روزي دشمن از ما تعريف كرد بايد به خودمان شك كنيم!!

 



نويسنده: محسن جعفري اصلي