IRNON.com
بيماري ديابت و نقش هله هوله در گسترش آن
 

با گسترش صنعت هله هوله و عرضه انواع محصولات سرشار از نمك و شكر و چربي، بيماري مرگبار ديابت در جامعه امروز آمريكا با رشدي شگرف در حال گسترش است.


 

با گسترش صنعت هله هوله و عرضه انواع محصولات سرشار از نمك و شكر و چربي، بيماري مرگبار ديابت در جامعه امروز آمريكا با رشدي شگرف در حال گسترش است كه قطع اعضا، نابينايي، بيماري هاي قلبي و از دست دادن كليه ها، در كنار داشتن هيكل هاي بدقواره و ناموزون، ناخن هايي خشك و شكننده، پوست هاي پينه بسته و فوق العاده حساس و سرهاي طاس، بخشي از علايم آن در كودكان ماست. امروزه در شرايطي از هر 3 كودك آمريكايي يك نفر به ديابت مبتلا مي شود كه رژيم هاي غذايي نامناسب و عدم تحرك، دو دليل اصلي بروز آن به شمار مي رود. هر چند ميلياردها دلار منفعت مالي درمان طولاني مدت و پرهزينه اين بيماري عصر مدرن، نصيب ابر شركت هاي صنايع دارويي و پزشكي فعال در اين بازار پرسود مي شود.
امروزه ديابت نوع دوم با چنان سرعتي در ايالات متحده در حال گسترش است كه ما نبايد براي در اختيار نهادن دوچرخه به كودكانمان، هيچ زماني را تلف كنيم، گويي بايد بسكتبال و بيس بال را به فراموشي بسپاريم، چرا كه ما در عصر فلش كارت ها، اي پادها، بازي هاي رايانه اي، ايكس باشك و محصولات قندي خوش آب و رنگ زندگي مي كنيم !
يكي از واقعيت هاي نگران كننده در مورد ديابت نوع دوم اين است كه چگونه اين بيماري، كودكي كودكانمان را به تاراج مي برد. امروزه كاملا اين حقيقت پذيرفته شده است كه گسترش اين بيماري، ميانگين طول عمر مورد انتظار شهروندان آمريكايي را كاهش داده است. در اين دنياي تاريك و هراس آور قطع اعضا، نابينايي، بيماري هاي قلبي و از دست دادن كليه ها، ما بايد با دقت بيشتري به اتفاقات روي داده بنگريم.
فراموش نكنيم كه ما اين فاجعه را با اعطاي اجازه فعاليت به شركت هاي صنايع غذايي هله هوله در اغواي كودكانمان به خريد محصولاتشان و غرق شدن در فضاي مجازي صفحه هاي تلويزيون و مانيتور، به وجود آورده ايم. بايد خاطر نشان كرد كه بر اساس آمار رسمي منتشر شده از سوي مركز پيش گيري و كنترل بيماري هاي ايالات متحده، تعداد آمريكايي هاي مبتلا به ديابت نوع دوم ( كه مي تواند با ورزش و تغذيه مناسب، پيش گيري شود )، از 8/5 ميليون نفر در سال 1980 ميلادي به 2/18 ميليون نفر در سال جاري رسيده است.
جالب است بدانيد كه يك كودك آمريكايي متولد سال 2000 ميلادي با احتمال يك به سه، در دوره عمرش به بيماري ديابت مبتلا خواهد شد. اين احتمال براي كودكان آمريكايي آفريقايي تبار 2 به 5 مي باشد. همچنين بر اساس نرخ هاي كنوني، بسياري از شهروندان آمريكايي لاتين نيز به اين بيماري مبتلا مي شوند. توليد كنندگان غذاهاي سريع و آماده، نوشابه هاي گازدار و توليدكنندگان شكلات ها و استيك ها كه جايگاه مناسبي نيز در ميان 500 ابر شركت برتر ايالات متحده دارند را بايد عامل اصلي پديد آمدن چنين هزينه هاي انساني و مادي گسترده دانست.
همچنين مركز كنترل و پيش گيري بيماري (CDC) تخمين مي زند كه ديابت در ايالات متحده 92 ميليارد دلار هزينه درماني و 40 ميليارد دلار هزينه هاي غير مستقيم در بر دارد كه بخشي از اين هزينه ها به دليل فرصت هاي از دست رفته در بخش بهره وري نيروي انساني مي باشد. در حالي كه امروزه بيماري ديابت در 3/6% جمعيت آمريكا شيوع دارد، جامعه ديابت آمريكا (ADA) تخمين مي زند كه در ايالات متحده 19% هزينه هاي درماني صرف اين بيماري مي شود.
به نظر مي رسد كه هيچ يك از ما به تصويري از آمريكاي بدون حضور پزشك، مقامات بهداشتي و درماني و ماشين هاي خودكار فروش نوشابه هاي گازدار نيانديشيده ايم. البته به اين جمع بايد ابر شركت هاي داروسازي، فروشگاه هاي بزرگ و عرضه كننده محصولات صنعت پزشكي و درماني را نيز بيافزاييم.
انجمن اطلاعات بازاريابي، در يكي از گزارشهاي خود در سال 2005 ميلادي اعلام نمود كه آسيب هاي ناشي از ديابت، چاقي و كلسترول، هدف هاي ايده آلي براي برنامه هاي تجاري و توليدي شركت هاي خواهان گسترش بازار فروششان مي باشد.
بسياري ازبيماري ها نظير ديابت و كلسترول بالا، معمولا با استفاده از روش هاي تجويز دارويي درماني مي شوند. اما براي عرضه كنندگان و توليدكنندگان، اين امر به معناي خريدهاي مداوم و فرصت هايي بي پايان جهت ايجاد روابط و هدايت رفتارهاي دارويي غير تجويزي خواهد بود.
در مورد ديابت، اين حوزه شامل عرضه محصولات غذايي و آشاميدني مختلفي با قند اندك، كم چرب و همچنين با كربوهيدرات هاي پايين خواهد بود. به علاوه، اين وضعيت بدين معنا خواهد بود كه عرضه گسترده تر محصولاتي درماني نظير انسولين، سرنگ و ابزارهاي سنجش قند خون، با فروش بيشتر و مشترياني افزون تر رو به رو خواهد بود.
آقاي كريلين والن رودريگز در اين باره مي گويد: « لاين يك بازار داغ و جذاب براي رقابت توزيع كنندگان به شمار مي رود. » كه يك متخصص بيماري ديابت در شركت داروسازي « شاپكوز» است، مي افزايد: « ما در بخشي از بازار به فعاليت مشغوليم كه به مراقبت هاي پزشكي نياز فراوان دارد و در عين حال با فروش بالايي روبه روست. لذا ما سودآوري هنگفتي هم خواهيم داشت. »
از سوي ديگر، آقاي اد استافا، معاون مدير عامل انجمن ملي داروخانه هاي زنجيره اي آمريكا معتقد است كه اين افراد بيمارهايي تكراري هستند. چرا كه بر اساس روند كنوني، همان افراد ماه پيش، در ماه بعد نيز به خريد مي پردازند. اگر شما با آنان به عنوان بيمار برخورد كنيد، در بقيه عمرشان نيز از پشت گرمي آنها برخوردار خواهيد بود.
در حالي كه كسب و كارهاي تجاري در انتظار گسترش بيماري ها، به دنبال گسترش كسب و كار خويش هستند، داستان اصلي بسيار غمبارتر است. چرا كه بر اساس روند كنوني، كودكان ما با احتمال بيشتري به تست تعيين قند خون، در مقايسه با شركت در امتحان هاي نهايي پايان ترم دانشگاه، خواهند پرداخت.
امروزه بازاريابي بر مبناي مستهجن و اندام هاي موزون نشان داده شده از جوانان، با نام مد در سنجش تبليغات تجاري دنياي امروز، با ورود جوانان به دهه ششم عمرشان، كاملا مضحك به نظر مي رسد. چرا كه با وجود ناخن هاي خشك و شكننده، پوست هاي پينه بسته و فوق العاده حساس، سرهاي طاس و كم مو، بدن هاي سرخورده و ناموزون و سرانجام پاها و دست هاي قطع شده به دليل ابتلا به ديابت، نمي توان ادعا نمود كه اين تبليغات، تصويري واقعي از حقيقت را نشان مي دهند.
ملت ما تاكنون از انگيزه لازم جهت مقابله با صنعت هله هوله برخوردار نبوده و از سوي ديگر، ما فرستادن بچه هايمان به خارج از خانه جهت بازي و تحريك را به فراموشي سپرده ايم. بدن هاي فرزنان كوچكمان روز به روز بدقواره تر و ناموزون تر مي شود و ديگر جايي براي بازي و تحرك آنها باقي نمانده است.

پي نوشت :
1. Derrick Z. Jacksom : نويسنده و روزنامه نگار آمريكايي و عضو هيأت تحريريه روزنامه « بوستون گلوب ».



نويسنده:دريك زد .جكسون