IRNON.com
تأملي بر آسيب‏شناسي دوستي ها
 

اين نكته را همه ما مي‏دانيم كه تمام خوشبختيها و سعادتها در امكانات مادّي و دنيوي خلاصه نشده‏اند؛ بلكه يك سعادت هست كه از خيلي چيزها بهتر و مطلوب‏تر است، امّا هر كسي داراي آن نيست و آن، همنشين و رفيق خوب است.


 

جوان از روحيه‏اي پاك و سرشار از زيبايي و مهرباني برخوردار است و اين روحيه حسّاس او در رسيدن وي به اهداف خويش بسيار با ارزش است و نبايد اين روحيه، دچار آسيب يا خطر شود. يكي از اين خطراتي كه جوان را تهديد مي‏كند، همنشين و رفيق بد است. جامعه‏پذيري، فرايندي است كه در جريان آن، انسانها طي چندين سال و در سنين مختلف، الگوهايي را از يكديگر ياد مي‏گيرند.
بسياري از الگوهاي پذيرفته شده و مورد قبول جوانان، پيشنهادي از ناحيه دوستانشان است؛ زيرا جوانْ بيشتر به گروه همالان و همسالان خود بها مي‏دهد تا به ديگران . لذا دوست و همنشين انسان مي‏تواند آثار و كاركردهاي مثبت و يا منفي بر شخص بگذارد و ما در اين نوشتار به گوشه‏اي از كاركردهاي منفي و ويژگي هاي دوست بد خواهيم پرداخت.

رويكرد اسلام به دوستي


دوستي، از واژه‏هايي است كه همه ما با آن مأنوس بوده‏ايم و كم و زياد با آن آشنا هستيم. هر كسي براي دوستي تعريفي دارد؛ امّا براي بهتر شناختن واژه دوست، بهتر است به سراغ كلام زيباي حضرت علي(عليه السلام) برويم. حضرت مي‏فرمايد: «دوست، كسي است كه تو را از ظلم و دشمني دور و در نيكي و احسان، كمك كند».(1)
با اين سخن معلوم مي‏شود كه هر كسي نمي‏تواند دوست ما باشد بلكه بايد دو شاخصه مهم داشته باشد. يكي اينكه ما را در نيكي كردن به ديگران ياري برساند (نه اينكه مانع بشود) و دوم اينكه ما را از دشمني و كينه و ستم، دور نگه دارد.
نبايد با هر كسي رابطه صميمي و عاطفي برقرار كرد؛ زيرا دوست به طور ناخودآگاه در ما اثر مي‏گذارد. پس اگر دوستانمان از صفات برجسته (مثل خوش‏اخلاقي و ادب) برخوردار بودند ما هم ياد مي‏گيريم كه خوش‏اخلاق و باادب باشيم. و اگر برعكس، دوستانمان بد زبان و بد اخلاق باشند در وجود ما هم اين رفتارهاي زشت، نفوذ مي‏كند.
انسانها بدون اقوام و خويشان مي‏توانند به زندگي خود ادامه دهند ولي بدون دوست و همنشين، قادر به ادامه زندگي نيستند. دوست در زندگي هر يك از انسانها نقشهاي بسيار متنوّعي بازي مي‏كند، چنان‏كه جامعه‏شناسان همه بر اين مطلب، اتفاق دارند كه ميزان تأثيرگذاري گروه همسالان بر افراد، بيشتر از ديگر گروههاست. به اين ترتيب، لزوم دقت در انتخاب دوست براي ما روشن مي‏گردد. پيامبر اكرم(ص) چهارده قرن پيش فرموده است: «دين هر شخص، متناسب با دوست اوست».(2)

شناخت، عاملي مهم در دوستيابي


آنچه عقل به ما حكم مي‏كند اين است كه در هر كاري اول بايد شناخت و آگاهي نسبت به آن پيدا كرد و بعد اقدام به آن كار كرد. در دوستيابي هم همين‏طور است. در ابتدا شخص بايد دوست خود را بشناسد و از او آگاهي كامل داشته باشد و بداند كه آن دوست، چه خصوصيات و روحياتي دارد. آيا آن روحيات واقعا مورد پسند است؟ خيليها به خاطر جذابيتهاي ظاهري و عوامل بيروني، جذب شخص مي‏شوند و پيوند دوستي مي‏بندند بدون شناخت و آگاهي از روحيات يكديگر. چنين دوستيهايي دوام و استمرار و فايده مطلوبي ندارد و به دنبال آن، پشيماني است. پس شناخت، عامل مهمّي در دوستيابي است، چنان‏كه حضرت علي(عليه السلام) مي‏فرمايد: «با كسي كه او را نشناخته‏اي اقدام به دوستي مكن».(3)

ويژگيهاي دوست بد


1.نادان:

انسانهايي كه از نظر فكري دچار ضعف هستند، چون معيارهاي ثابت و صحيحي در زندگي خود ندارند، همواره دچار اشتباه مي‏شوند. چنين افرادي هرگز صلاحيت لازم را براي دوستي ندارند؛ چون از روي ناداني به انسان ضربه‏هاي سختي مي‏زنند كه هرگز جبران شدني نيست و يا جبران آن بسيار مشكل است. مولاي متقيان علي(عليه السلام) مي‏فرمايد: «سزاوار است كه مسلمان از برادري كردن با سه گروه اجتناب نمايد: بي‏حيا، نادان و دروغگو».(4)

2.شرور:

بعضي افراد را در جامعه مي‏بينيم كه اينها اصلاً فكر نمي‏كنند براي چه هدفي زندگي مي‏كنند و در فكر زيبا زندگي كردن و سالم زيستن نيستند و همواره در صدد اذيت و آزار ديگران‏اند. چنين انسانهايي هرگز ويژگي دوست خوب را ندارند. در حديثي از حضرت علي(عليه السلام) آمده كه: «مصاحبت و همنشيني با اشرار، موجب پيدايش شر مي‏گردد».(5)
پس معلوم شد كه كاركرد دوستي با اشرار، ايجاد شر است. و اين نكته هم نبايد مورد غفلت قرار گيرد كه افراد شرور، غالبا با ظاهري آرام و جذاب با انسان برخورد مي‏كنند و مدّعي مرام و معرفت و... نيز هستند. لذا بايد مراقب دوستي با چنين افرادي بود.

3.حسود:

از دوستي با افراد حسود بايد اجتناب كرد؛ زيرا انسانهاي حسود به دنبال اين هستند كه افراد و دوستان خود را از پيشرفت باز دارند و چنين افرادي هرگز خير و خوبي را براي دوستان خود نمي‏خواهند بلكه به دنبال از بين بُردن خوبيها و يا جلوگيري از پيشرفت دوستان خود هستند.
راه و روشي كه دوست حسود براي اجراي هدف شومش دنبال مي‏كند اين است كه با دوستان خود چنان برخورد صميمي و عاطفي برقرار مي‏كند كه من و شما هرگز تصور نمي‏كنيم كه اين شخص، مخالف ماست. بلكه برعكس، تصور مي‏كنيم كه خيرخواه ماست، درحالي‏كه او دست اندركارِ نفاق و دورويي است، تا بتواند مانع پيشرفت دوستش بشود.
حضرت علي(عليه السلام) مي‏فرمايد: «حسود، دوستي‏اش را در سخنانش ظاهر مي‏كند و كينه‏اش را در اعمالش مخفي مي‏سازد. پس او به نام، دوست و به صفت، دشمن است».(6)
از اين كلام زيبا فهميده مي‏شود كه دوست واقعي، بين گفتار و كردار و نيتش هيچ تناقضي مشاهده نمي‏شود؛ بلكه كردارش با گفتار وي موافق است و هرگز اهل نفاق نيست و هيچ‏گاه در خيرخواهي براي ديگران، ترديدي به خود راه نمي‏دهد.

4. خيانت كننده، ستمگر و سخن‏چين


امام صادق(عليه السلام) مي‏فرمايد: «از سه گروه از مردم برحذر باش: خيانت كننده، ستمگر و سخن‏چين».(7)
از ديدگاه امام صادق(عليه السلام) اين سه گروه، اصلاً ادبيات دوستي و صميميت را نمي‏شناسند؛ چرا كه آدم خيانتكار، اهل وفا نيست و دوستش را در مواقعي كه نياز به او دارد، تنها مي‏گذارد. آدم ستمگر هم معناي دوستي را درك نكرده و به جاي محبت واقعي همواره به دنبال ظلم و چپاول و بهره‏كشي است. شخص سخن‏چين هم چون صحبتها و گفتگوهاي ديگران را اينجا و آنجا بازگو مي‏كند، از اين كارش مي‏فهميم كه سخنان و گفتگوهاي مابين او و دوستش را نيز براي ديگران خواهد گفت و ابدا رازدار و امانتدار نيست و زيان دوستي با او، بيش از سود است.

5.افراد پست و كم اعتبار در جامعه


امام صادق(عليه السلام) يكي از ويژگي هاي دوست بد را اينچنين متذكر مي‏شود: «از همراهي با فرد پست و فرومايه برحذر باش؛ چرا كه همراهي با او، تو را به راه خير نمي‏كشاند».(8)
افراد فرومايه و پست، پايبند به مسائل اخلاقي و انساني نيستند و به هر كاري ـ حتي اگر گوهر انساني‏شان را خوار سازد ـ تن مي‏دهند. در نتيجه كساني كه با آنها همنشين باشند، هرگز به خوبيها گرايش پيدا نمي‏كنند؛ چون خودِ شخص فرومايه به دنبال نيكيها نيست و تنها به گذراندن زندگي و خوشيهاي گذرا و منافع آني فكر مي‏كند. چنين افرادي، نه‏تنها اعتباري در جامعه ندارند، بلكه از نظر شخصيت فردي نيز خودكم‏بين و فاقد اعتماد به نفس هستند كه از منظر اسلام از همنشيني با آنها بايد پرهيز شود.

6.بازدارنده از خوبيها و سوق دهنده به زشتيها


دوستان بد همواره در مسيري قرار دارند كه مانع خوبيها و نيكيها مي‏شوند و سعي و تلاش آنها در جهت انجام دادن كارهاي زشت و نابهنجار و يا دست كم بيهوده و بدفرجام است.
اين، قسمتي از صفات دوستان بد است، لذا مي‏توان صفات مقابل آن را از جمله صفات خوب و معيارهاي دوست خوب دانست.
امّا نكته‏اي كه بايد متذكر آن بشويم اين است كه در حديثي از پيامبر اكرم(ص) آمده است كه: «تنهايي، بهتر از همنشين بد است».(9) دوست بد آن‏قدر بر كالبد و شخصيت و روح انسان تأثير مي‏گذارد كه پيامبر فرمودند: تنها باش؛ ولي دوست بد نداشته باش!
انسان به دنبال تعامل و ارتباط برقرار كردن با ديگران است و همين خصلت است كه او را از ديگر موجودات، متمايز مي‏سازد ؛ اما بايد توجه كرد كه به چنگال دوست بد و ناشايست گرفتار شدن، مخرّب است و عامل سقوط انسان از جايگاه والاي انساني‏اش مي‏شود. بدين ترتيب، اگر انسان تنها باشد، بهتر از آن است كه در معرض سقوط و انحراف قرار بگيرد. پس چه خوب است كه جوانان، بيشترِ تلاش و همّتشان را در انتخاب دوست خوب، صرف كنند.

راز بقاي دوستيها


از آنجا كه هدف از دوستيها، استمرار و دوام روابط اجتماعي و عاطفي است، بعد از دقت كافي در انتخاب دوست بايد مراقبت كنيم تا دوستيهايمان به بن‏بست و يا جدايي منجر نشوند. لذا بايد چند نكته مهم را در دوستيها مراعات كنيم.

1.پرهيز از شوخي زياد


شوخي زياد و خارج از چارچوب ادب و اخلاق، هم از هيبت شخص مي‏كاهد و هم ممكن است منجر به رنجيدگي يا دشمني شود. براي جلوگيري از اين مطلب بايد با دوستان خود به اندازه مزاح و شوخي كنيم و نه بيشتر، چنان‏كه حضرت علي(عليه السلام) مي‏فرمايد: «شوخي زياد، ارج و احترام را مي‏برد و موجب دشمني مي‏شود».(10)

2.دخالت و تجسّس نكردن در امور خصوصي دوستان


حالا كه دوست يكديگر شديم، بدين معنا نيست كه به هر طريقي حتما بايد از امور خصوصي و شخصي يكديگر باخبر شويم ؛ چون تجسّس كردن در حريم خصوصي افراد، كار ناپسندي است. حضرت علي(عليه السلام) مي‏فرمايد: «كسي كه نسبت به دوستش تجسس و موشكافي نمايد، دوستي‏اش از بين مي‏رود».(11)

3.پرخاش نكردن


يكي از چيزهايي كه باعث تداوم دوستيها مي‏شود، محبت كردن است و در مقابل، يكي از عواملي كه باعث سردي دوستيها مي‏شود، پرخاشگري با دوست است. اگر كسي به دوستش عصبانيت نشان داد و تندي كرد، در حقيقت، بين خودش و دوستش جدايي انداخته است.
امام علي(عليه السلام) به اين نكته اشاره دارد و مي‏فرمايد: «آن‏گاه كه كسي به برادرش دشنام دهد و او را به خشم آورد، همانا او را ترك كرده است».(12)
پس يكي از عواملي كه باعث كمرنگ شدن دوستيها مي‏شود، پرخاشگري و دشنامگويي است كه بايد در ميان دو دوست، وجود نداشته باشد.

4. احترام و تواضع


عامل ديگري كه باعث كمرنگ شدن دوستيها مي‏شود، رعايت نكردن جايگاه اجتماعي و منزلت فرديِ دوست در روابط و گفتگوهاست. چه بسا يك برخورد ناشايست و يا يك بي‏احترامي در جمع، باعث دلسردي مي‏شود و تا ابد، دوستي كسي را از دست مي‏دهيم. عامل ديگري كه باعث بقاي دوستيها مي‏شود، ارج نهادن به دوست و با او با تواضع برخورد كردن است.
كاركردهاي منفي دوستان ناباب
1.از نظر فكري و عقيدتي: دوستاني كه داراي افكار نامعقول و فرصت‏طلبانه و سطحي و يا عقايد ناصحيح و رشد نيافته‏اي هستند، دوستي با آنها، فكر و عقيده جوان را دچار تشويش و بي‏ثباتي مي‏كند و در او گرايشهاي فكري ويرانگري به وجود مي‏آورد.
2.از نظر اخلاقي: وجود غرايز در جوان و نشاط و توان زياد وي از يك طرف و عدم ارضاي به‏موقع و صحيح آن غرايز از سويي، سبب مي‏شود كه يك عدّه دوستان ناباب به ميدان بيايند تا جوان را از نظر اخلاقي به سمت و سوي مطلوب خود برند. لذا اولين راه براي حفظ خود، اين است كه از دوستي با چنين افرادي پرهيز كنيم و پيوسته به چارچوبهاي قانوني ـ اخلاقي و علمي ـ عقلاني در ارضاي غرايز، توجّه و پايبندي داشته باشيم. تقويت اراده و ايمان، مشاركت در فعاليتهاي اجتماعي و عبادتهاي جمعي، كار، ورزش، هنر و ازدواج، جوان را از افتادن به ورطه چنان دوستيهايي بركنار نگه مي‏دارد.
3. بي‏هويتي و خودباختگي: يكي از آسيبهاي عمده‏اي كه جوانان را مورد تهديد قرار مي‏دهد، خودباختگي يا احساس بي‏هويتي است. جوانان خودباخته، ديگر به فرهنگ و تمدن اصيل خود توجهّي ندارند و همه چيز را در فرهنگهاي وارداتي مي‏بينند. سرمايه‏داري جهاني، براي رسيدن به اين هدف و جذب نخبگان و تصرّف بازارهاي جهان سوم، دائما اين فكر را تزريق مي‏كند كه جوانان براي پيشرفت خود بايد به مظاهر غربي رو بياورند. جوان آزادانديش، براي حفظ باور و هويت خود، بايد به توانايي خود ايمان داشته باشد و بداند كه در سايه تلاش و كوشش خود و با بهره‏گيري از سرمايه‏هاي علمي ـ فرهنگيِ جامعه خويش و با الگوگيري از پيشوايان خويش، خيلي بهتر مي‏تواند در جهان پرآشوب كنوني، به ساحل آرامش، پيشرفت و خوشبختي دست يابد.

پي نوشت :
1ـ 12 . ميزان الحكمة، حديث 10311، 10221، 10321، 234، 10252، 3916، 10262، 10275، 10235، 18895، 10299، 10291 .

نويسنده: محمدصادق ربّاني
................................................................................................................
منبع: ماهنامه حديث زندگي