آيا حجاب مانع ورود توريست است؟

ميگويند: قانون حجاب در كشور ما سبب شده است كه توريست به كشور نيايد، آژانسهاي گردشگري ما را از فهرست خود حذف كنند، به دختران ما اجازه حضور در ميادين ورزشي ندهند ... و اقتصاد ما متضرر گرديده است! پاسخ چيست؟
شبهه در اين باره نوشت؛ انسانها، جوامع، مكاتب مختلف و نيز نظامهاي سياسي، به تناسب بينش و نگرش خود به مقولهي "زندگي، تكامل، رفاه و ... "، تعاريف مختلفي از انسان (زن - مرد - كودك - سالخورده) و هم چنين از "كار "، "توليد "، "درآمد " و در نهايت "سود " و رونق اقتصادي دارند و بر اساس همان بينش و نگرش، روشهاي كسب درآمدهاي شخصي، اجتماعي يا حكومتي را هدفگذاري و برنامهريزي نموده و به مرحلهي اجرا در ميآورند.
به عنوان مثال در ديدگاههاي كمونيسمي يا امپرياليسمي [كه دو لبهي يك قيچي هستند]، تودهي انسانها فقط ابزار توليد و منبع درآمد براي سرمايهداران هستند و هيچ ارزش ديگري ندارند. لذا بايد از هر طريقي كسب درآمد نمايند.
بديهي است كه "زن " در چنين ديدگاههايي يكي از منابع درآمد محسوب ميگردد، چرا كه نه فقط از فكر و بازو، بلكه از ناحيهي فروش بدن و جنسيت خود نيز ميتواند ايجاد درآمد نمايد. لذا زنان در اين جوامع و نظامات سياسي به شكلي بدتر و شديدتر از قرون وسطا به بردگي (از نوع مدرن آن) در آمده و مردان طماع، حريص و جنايتپيشه نيز ضمن هوسراني آزاد، از ناحيهي آنان كسب درآمد ميكنند و نظامات سياسي و دولتها نيز همينگونهاند.
به عنوان مثال: نزديك به سه دههي پيش در پارلمان سوئد، مشكلات و معضلات اجتماعي ناشي از آزادي جنسي، مانند: ازدياد بيماريها، اعتياد، فرزندان بيهويت، قاچاق انسان و ... مطرح گرديد و عدهي قليلي از نمايندگان مدعي شدند: اگر چه نبايد جلوي آزادي جنسي را گرفت، ولي بايد با وضع محدوديتهايي، چارهاي انديشيد.
سخنگوي گروه مقابل (اكثريت) گفت: دختران و زنان در كشور ما به مثابهي نفت در كشورهاي خاورميانه هستند و يكي از منابع جذب توريست و درآمد ملي ميباشند، لذا وضع هيچ محدوديتي به صرف اقتصاد كشور نيست!
البته هم اكنون سوئد با اكثريت نمايندگان هم جنسباز در مجلس، به لحاظ آمار تجاوز به عنف نيز در ميان كشورهاي اروپايي مقام اول را به دست آورده است و مقامات مسئول گزارش ميدهند كه امروزه فرهنگ تجاوز از قشر بيكار، مست و ... فراتر رفته و به صورت يك رفتار عادي براي مردان جامعه درآمده است.
همين طور در دوران حكومت دميرل و چيللر (لائيكها) در تركيه، فقط چهلهزار فاحشه خانهي غير رسمي در استانبول فعاليت داشت و دميرل نيز به زني كه رئيس يكي از بزرگترين فاحشه خانهها بود، به خاطر پرداخت ماليات به موقع، نشان و مدال "نجيبترين زن تركيه " را اعطا نمود. و البته آژانسها، مجلات و رسانههاي اروپايي و آمريكايي نيز گردشگران خود را ترغيب ميكردند كه براي دسترسي به شراب و زن ارزانتر به تركيه سفر كنند!
بديهي است كه به فاحشگي كشاندن دختران و زنان يك جامعه، بدترين و ظالمانهترين روش بردهداري و آدمفروشي است، كه نه تنها شرع مقدس اسلام، بلكه هر عقل آزاد انديشي با آن مخالف است و چنين تعريفي از "زن و آزادي " فقط توجيه فريبندهاي براي استثمار بيشتر آنان است.
اگر چه ممكن است موافقين نمايش و فروش دختران و زنان جامعه براي جذب توريست و كسب درآمد بيشتر به رفتار مجلس سوئد و دميرل آفرين هم بگويند، اما شكي نيست كه چنين ظلمي بر انسان (زن) با فطرت هر آدمي [از هر مكتب يا مليتي] منافات دارد. چنان چه اگر از طرفدار نظريهي فوق بپرسيد:
شما كه نمايش و فروش بدن دختران و زنان جامعه را منبع موجهي براي كسب درآمدهاي فردي و ملي قلمداد ميكنيد، نظرتان نسبت به نواميس خودتان (مانند: مادر، خواهر و همسرتان) چيست؟ مسلماً اگر ته مانده غيرتي در او باقي مانده باشد و پاسخ شما را با سلاح گرم يا سرد ندهد، دست كم با مشت و لگد خواهد داد و ديگر مفاهيم و واژههايي چون: گفتمان - ديالوگ - آزاديخواهي - نظريهي اقتصادي و ... را به ياد نميآورد.
بديهي است اگر طرفداران معدود اين نظريه (كسب درآمد از ناحيهي زن فروشي)، نظرشان نسبت به فروش نواميس خودشان نيز مثبت باشد، از دايرهي عقلانيت، انسانيت و شعور خارجاند و اگر به صورت طبيعي نظرشان نسبت به نواميس خود مخالف باشد، بايد سؤال كرد: اين چه روحيهي ديكتاتوري است كه براي خانواده خود امنيت و عفت و براي ديگران فساد و تباهي ميخواهيد و نامش را هم آزادي ميگذاريد؟!
در خاتمه آن كه "اسلام " چه طرفداران نظريهي "زن فروشي براي كسب درآمد " بپسندند و چه نپسندند، دين و احكام خداوند متعال است و اختصاص به دورهاي خاص ندارد و خداوند نيز اجازه نميدهد عدهاي با فروش ديگران و به فحشا و تباهي كشاندن افراد و جامعه كسب درآمد كنند. كانونهاي خانواده را از هم بپاشند و به جايش كاباره، كازينو، بار و ... بگذارند تا از محل فروش زنان و خوشگذراني گردشگران درآمدي كسب كنند.
اين مردم (اكثريت ملت ايران) نيز مسلمان و يا اهل كتاب هستند و چنين رذالتهايي را نميپسندند. لذا نظام سياسي و حكومت مطلوب آنان نيز با تعاريف الهي به انسان، زن، جامعه، كار، درآمد، توليد، سود و ... نگاه ميكند "و لو كره المشركون - اگر چه مشركين را خوش نيايد ".