IRNON.com
وبلاگ "ادواردو "
سئوالات بي‌جواب سال 88
 

سال 88 با بساري سوالات بي‌پاسخ به پايان رسيد و متاسفانه خواص سقوط كرده نه تنها در محكوميت جريان ديكتاتوري كوتاهي كردند بلكه به انحاء مختلف و در مواردي نيز تلاش وافري براي احياء اين جريان و توجيه عملكرد آنان به صحنه آمدند.


 

مصطفي نمازيان نويسنده وبلاگ "ادواردو "، مطلبي را با عنوان "سئوالات بي‌جواب سال 88 " در وبلاگ شخصي خود منتشر كرده است.
بر اساس اين گزارش در اين مطلب آمده است:

پايان سال 88 برابر بود با پايان سالي ديگر از عمر انقلاب و ورود به سال ديگر از عمر آن. تحويل هر سال براي ما به منزله تحويل انقلاب به سال بعد است و هر سال كه مي گذرد، پا برجايي انقلاب بيش از پيش بر پوچ بودن خيالات خام مخملبافان و ضد انقلاببون صحه مي‌گذارد.
سال 88 در حالي به اتمام رسيد كه متاسفانه به رغم تاكيدات جدي مقام معظم رهبري مبني بر هوشياري و قاطعيت در مقابل جريان فتنه، بسياري به اصطلاح خواص انقلاب به هيچ وجه موضع جدي و قاطع در مقابل جرياني نگرفتند كه به زعم خود در تلاش براي تغيير پايه‌هاي حكومتي نظام بود.
حوادث بعد از انتخابات به خوبي نشان داد كه هدف كانديد شكست خورده انتخابات بسيار فراتر از اختلافات جناحي يا سياسي و درون نظام مي‌باشد و اين جريان سعي داشته از تجمعات خياباني خود به اصطلاح از نظام جمهوري اسلامي باج بگيرد.
سال 88 با بساري سوالات بي‌پاسخ به پايان رسيد و متاسفانه خواص سقوط كرده نه تنها در محكوميت جريان ديكتاتوري كوتاهي كردند بلكه به انحاء مختلف و در مواردي نيز تلاش وافري براي احياء اين جريان و توجيه عملكرد آنان به صحنه آمدند. حوادث بعد از پيان انتخابات با شكوه 22 خرداد 88 به خوبي نشان داد كه جريان معتقد به تساهل و تسامح سياسي (معتقد به حاكميت دموكراسي و راي مردم) تحمل مخالف و.. تنها در فضاي انتزاعي و در حد كاربرد مقاله‌اي و كتابي و ... به اين مقولات پايبند است و از طرفي در قاموس ليبراليسم، مخالف يعني حزب مطبوعشان، دموكرساي يعمپني راي به حزب مطبوعشان و..
جريان ليبرال و مدعي تحمل مخالف از سال 84 به اين سو با انجام رفتارهاي ضددموكراتيك و ديكتاتور منشانه‌اي از خود نشان داد كه تنها و تنها حفظ قدرت براي آنان اصل است و نرسيدن به قدرت مي‌تواند عاملي مهم براي پشت پا زدن به مفاهيم بي‌ارزشي باشد كه ساخته ذهن و روح قدرت‌طلب و خودخواه انسان مدرن است.
تجمعات خياباني بعد از انتخابات در حقيقت بروز عيني آتش خشم دروني سران فتنه از راي مردم بود كه اينگونه دامن منافع ملي و آبرو و حيثيت نظام را مي‌برد.
اما سئوالات بسياري ذهن دلسوزان انقلاب را به خود مشغول كرده و عدم موضع گيري خواص دو پهلو و بعضاً چند پهلو نيز بر اين نگراني‌ها افزوده است.
قبل از آن لازم مي‌دانم جمله‌اي به زعم آقايان خشونت آميز!!! از مرحوم آيت الله طالقاني نقل كنم: هر كس در مقابل اين انقلاب قرار گيرد هلاك خواهد شد.
با بيان برخي از سئوالات مهم در اين نوشتار، از كليه خوانندگان عزيز خواستاريم با جديت به طرح اين مسائل در فضاي سياسي جامعه بپردازند و تا اينكه پاسخ شفاف و قاطعي دريافت نكنند از اين نهضت اعتراضي دست بر ندارند.
متاسفانه بي‌توجهي به اين مسائل باعث شده كه به زعم برخي خوش خيالان بريده و وامانده بگوييم همه چيز تمام شده و آرام شده و.... به همين دليل براحتي اجازه دهيم سران فتنه با اعلام آتش بس مصلحتي خود، به تجهيز دوباره مشغول شوند در حاليكه كوچكترين اثري از پشيماني آنها از عملكرد ننگين و ديكتاتورمنشانه شان مشاهده نمي‌شود.

1- چرا مدعيان تساهل و تسامح كه روزي هرگونه خشونت را محكوم مي كردند و حتي دست به محكوميت مجازات‌هاي شرعي مانند قصاص، حد و.. مي‌زدند، در مقابل خشونت سازماندهي شده و گسترده بعد از انتخابات سكوت كردند؟
چرا آناني كه زماني آيت الله مصباح يزدي را به عنوان تئوريسين خوشنت معرفي مي كردند، هيچگاه به محكوميت تئوريسين اصلي اين خشونت‌ها اقدام نكردند؟ راستي خشونت در چه صورتي محكوم است؟

2- چرا كساني كه اين روزها بنا بر مصلحت‌هاي حزبي- مافيايي خود از يكسو و از سويي ديگر نجات دوستان سياسي خود از هرگونه نقد، اعلام مي‌كنند فضاي جامعه بايد از تهمت و دروغ به دور باشد، با تخريب نيروهاي انقلاب و.. مخالفيم و.. از اين دست اظهارنظرهاي بي‌ارزشي كه تنها به درد تيراول رسانه‌هاي مي‌خورد، در مقابل تهمت گسترده موسوي، خاتمي، كروبي و.. به نظام مبني بر بروز تقلب در سيستم انتخابات (تهمت به دستگاه‌هاي نظارتي انتخابات) تهمت به رهبر انقلاب مبني بر سازماندهي انتخابات و... سكوت كردند؟
چرا در مقبل سيل تهمتهاي امثال كروبي به نظام اسلامي سكوت كردند؟
مگر بعد از حوادث اول انقلاب به مانند آنچه بعد از انتخابات با شكوه خرداد88 رخ داد، فضاي تخريب شخصيت‌ها رخ نداد كه اينگونه سكوت كرده‌ايد؟
راستي در قاموس شما شخصيت‌هاي نظام چه كساني هستند؟ياران امام كيستند؟
آيا نشنيده‌ايد كه امام خميني فرمودند: پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به مملكت شما آسيبي نرسد؟ يادمان نمي‌رود كه عاليجناب سرخپوش و خاكستري از لسان و قلم‌هاي چه كساني بيرون آمد؟
آن موقع چه بر سر حضرت سردار سازندگي كه نياوردند؟و كسي شماها را در فضاي باز سياسي! آن روز در دفاع سينه چاكانه از سردار نديد.
و نديديم شما حضرات اهل نقد بر دوستانتان باشيد؟!!

3- موسوي- خاتمي و ساير اعوان و انصارشان به نظام تهمت تقلب زدند. در اين پروژه لازم به ذكر است به 2 دسته تهمت زده شد و به يك دسته دروغ گفته شد.
مدعيان تقلب به نظام وسيستم نظارتي تهمت مهندسي آراء، به هواداران دكتر احمدي نژاد تهمت عدم راي دادن يا عدم شركت در انتخابات زدند و به هوداران خود به دروغ گفتند كه تقلب رخ داده و اين دروغ به عنوان بزرگترين دورغ تاريخ ايران ثبت خواهد شد.
چرا هيچ يك از اين خواص دلسوز!! كه تنها به درد تيتر رسانه‌هاي مي‌خورند در مورد ارائه مدرك تقلب تا كنون موضع نگرفته‌اند؟ چرا تاكنون هيچ كس نسبت به اينكه مدعيان تقلب هنوز حتي يك مدرك ارائه نداده‌اند سكوت كرده‌اند؟راستي مدارك تقلب كجا رفت؟
آيا اينكه فردي به واسطه حمايت‌هاي مادي و معنوي برخي شخصيت‌ها به راحتي به خود اجازه مي‌دهد آبرو و حيثيت نظام را بازيچه اميال بچه‌گانه خود قرار دهد، نياز به موضع‌گيري جدي خواص و به اصطلاح دلسوزان نظام نداشت؟

4- چرا كساني كه سال‌ها بر طبل احترام به راي مردم مي‌كوبيدند، از سال 84 بدين سو همواره از هيچ تلاشي براي تحقير ملت، تهمت به مردم راي دهنده، بي‌ارزش نشان دادن راي مردم و توسل به لويي جرگه، مشخص كردن رييس جمهور بدون انتخابات و تعيين آن در جلسات حزبي و خانوادگي و... كوتاهي ننموده‌اند؟ راستي كرامت انساني- حقوق شهروندي و.. كجا رفت؟

5- كساني كه همواره بر طبل قانونگرايي مي‌كوبيدند، چرا از روز 22خرداد بدين سو خود تبديل به بزرگترين قانون‌شكن تاريخ شدند؟ چرا براي مسائلي كه در قانون راه حل داشتند، راه‌هاي غيرقانوني پيشنهاد داديد؟ چرا قانون را تنها زماني خوب مي‌دانيد كه به نفعتان باشد. در حقيقت فرياد بي‌قانوني از سوي شما به معناي نبود قانون دلخواهتان مي‌باشد و بس.
در كدام تبصره، بند و..قانون اساسي- مدني و.. آمده است كه تعيين رييس جمهور از راه برگزاري تجمعات خياباني انجام شود؟ در كدام بند قانون آمده است كه ابتدا به كسي تهمت بزنيد( تهمت تقلب به نظام) و آنگاه به دنبال مدرك بگرديد؟مگر نمي‌دانيد البينه علي المدعي؟
آيا رفتارهاي شما ديگر تفاوتي با قانون چنگيزخان مغول دارد؟ مگر نظر مرجع تقليد مورد نظرتان را در مورد تجمعات غير قانوني و تجمعات خشونت بار و مخل نظم و امنيت نشنيده‌ايد؟
سؤال از آقاي صانعي: چيزى كه در جامعه مفسده به بار مى آورد و يا باعث اختلال نظام اجتماعى مى شود، حكمش چيست؟
پاسخ: حرام است، و حرمتش قطع نظر از عظم و كبرش جزو بديهيات و ضروريات اسلام است، و عقل و نقل بر لزوم تركش متفق‌اند و هر امرى كه احتمال انجرار به اختلال نظام را بياورد، حرام و بايد از آن جلوگيرى شود.(برگرفته از پايگاه اطلاع رساني ايشان)

6- سوال جدي ما اين است چرا جرياني كه همواره مخالف نقش مرجعيت و تقليد و.. بوده و حتي تقليد را كار ميمون دانسته و مراجع را عامل ارتجاع و توجيه‌گر حكومت‌هاي سركوبگر ديني، از سال 84 بدين سو براي هجمه به دولت نهم براي يافتن جملاتي به زعم ايشان در مخالفت با دولت از سوي مراجع، خود را به آب و آتش مي‌زدند؟
چرا سخن و قول مراجع براي آقايان تنها در اظهار مخالفت و نقد با برخي عملكردهاي دولت ارزش دارد اما در امور مهم سياسي و ارزشي به هيچ وجه نظرات آيت الله جوادي آملي، آيت الله مكارم شيرازي، آيت الله نوري همداني و.. را منعكس و منتشر نمي‌كنيد؟
راستي نه اين است كه براي جريان معتقد به تقليد ميموني، ارزش مراجع تنها در اظهاراتي است كه خوشايند آقايان باشد؟
نتايج انتخابات 22 خرداد نشان داد كه ملت ما به بلوغ سياسي دست يافته كه از اذهان كوچك خواص بي خاصيت بر نمي‌آيد. سرعت حركت قطار انقلاب و سرعت تحولات رخ داده به قدري سريع بوده كه ذهان كوچك ياراي تحليل مسائلي به اين عظمت و بزرگي را ندارند.
مردم ايران اسلامي سال‌هاست كه بيش از پيش به رهبر انقلاب نزديك شده و حرف‌هاي ايشان را بي‌واسطه مي‌فهمند.
ديگر نيازي به توصيه احزاب و شخصيت‌ها به مردم براي حفظ انقلاب و نظام و.. نيست.
انتخابات خرداد 88 توصيه جدي مردم به احزاب و خواص چند پهلو براي حفظ نظام بود.جايي كه شعور سياسي مردم بسياري از خواص مردود را در شوك و بهت فرو برد.
اين بار ملت ايران بازهم در غياب مصلحت سنج‌ها (خواص مردود و چند پهلو) خواص بي‌بصيرت، منفعت‌طلبان انقلابي‌نما و.. به وظيفه تاريخي خود عمل نمودند.
به هر حال دلسوزان انقلاب و نظام به هيچ وجه فريب صحنه سازي‌هاي رسانه‌هاي وابسته به جريان مافيايي زر و زور و تزوير در جهت القاي آرامش كاذب در جامعه در جهت عدم مطالبه حقوق پايمال شده خود را نخورند و در هر محفل و مجلسي به طرح اين مسائل اعتراضي خود نسبت به منفعت‌طلبان انقلابي‌نما بپردازند.
بازي‌هاي رسانه‌اي ما را از نقش عمارگونه خود غافل نكنند و با شكل‌گيري نهضت اعتراضي خود در سراسر كشور تا شنيدن پاسخ و موضعي قاطع از سكوت كردگان بي‌تدبير و خواص بي‌بصيرت كوتاه نياييم.
افرادي از اين دست كه در زمانه سختي از انقلاب دست بر مي‌دارند و به پستوهاي خود پناه برده و در ايام خوشي انقلاب و ملت دوباره آفتابي مي‌شوند را با اين جمله از ابوهريره بهتر مي‌شناسيم: از ابوهريره پرسيده‌اند اين چه روشي است كه شما داريد، هم به طرف معاويه مي‌رويد و هم به طرف علي عليه السلام؟!!
در جواب گفت: سفره معاويه چرب و شيرين است و نماز حضرت علي عليه السلام بسيار خوب و عالي!!!