IRNON.com
مناظره مهدي كوچك زاده، داريوش قنبري و علي اصغر زارعي
محك نخبگان با سخنان امام و رهبري
 

در اين گفتگو آقايان دكتر مهدي كوچك زاده،داريوش قنبري و دكتر علي اصغر زارعي ، نمايندگان عضو فراكسيون هاي اكثريت و اقليت مجلس در باب آينده اصلاح طلبي و مواضع فعلي اصلاح طلبان و اينكه آيا انها در خط انقلاب و امام حركت مي كنند يا خير ، به بحث و بررسي پرداختند.


 

در برنامه «بدون خط خوردگي»راديو گفتگو ، آقايان دكتر مهدي كوچك زاده،داريوش قنبري و دكتر علي اصغر زارعي ، نمايندگان عضو فراكسيون هاي اكثريت و اقليت مجلس در باب آينده اصلاح طلبي و مواضع فعلي اصلاح طلبان و اينكه آيا انها در خط انقلاب و امام حركت مي كنند يا خير ، به بحث و بررسي پرداختند.
مهدي كوچك زاده معتقد است در حال حاضر دو واژه اصلاحات و خط امام دو واژه كاملا " متناقض به شمار مي آيند. وي با اشاره به ويژگي امام در احترام به راي مردم و بي احترامي اصلاح طلبان به راي مردم در انتخابات 22 خرداد سال 88 ، مي گويد: فكر مي كنم اين اصلاحاتي كه ما امروز مي بينيم با آنچه كه در ادعاي آقاي خاتمي بود كاملاً متعارض است. همچنين وي اضافه كرد مقايسه اين اصلاح طلبي با خط امام اساسا كار عبثي است.
داريوش قنبري در پاسخ اقاي كوچك زاده بر اين اعتقاد بود كه اصلاحات اساساً خط امامي است و اصلاح طلب واقعي نمي تواند خارج از خط امام باشد. ممكن است رقباي اصلاح طلبها اين امر را نپذيرند و زبان تهمتشان در ارتباط با اصلاح طلبان باز است. وي مي افزايد : نبايد اعتراض انتخاباتي را مبناي ارزيابي انديشه هاي اصلاح طلبي قرار دهيم چرا كه اين قياس يك قياس درستي نيست و انديشه هاي اصلاح طلبي بسيار فراتر از آن چيزهايي است كه در انتخابات به وقوع افتاد.
علي اصغر زارعي در باب انتقاد مير حسين موسوي و برخي از اصلاح طلبان به پخش سخنان امام در صداوسيما ، و اينكه آيا در اين بيانات تحريف صورت گرفته يا نه مي گويد : آنچه پخش شد ، يا صحبت هاي امام در مقاطع مختلف بود و يا مطالب مكتوبشان ، تحريفي صورت نگرفته است ، بلكه اين اختلاف برداشت ها به دليل تغييراتي است كه در موضع آفراد (اصلاح طلبان معترض ) بوجود امده است و همين تغييرات باعث مي شود كه اين قضاوتها صورت بگيرد. علي اصغر زارعي در باب ميزان استكبار ستيزي ميرحسين موسوي نيز مي گويد: هم در تبليغات انتخاباتي و هم در فضا سازي هايي كه اقاي موسوي داشتند من شخصاً مشاهده نكردم كه آقاي موسوي در برنامه هاي تبليغاتي، قبل از انتخابات 22 خرداد، موضع صريحي عليه استكبار و امريكا داشته باشند.
داريوش قنبري در مقابل برخي از عملكرد هاي دولت آقاي احمدي نژاد را به نقد كشيد كه آقايان زارعي و كوچك زاده پاسخ دادند.
متن مشروح اين گفتگو در ادامه مي آيد.

راديو گفت و گو:يكي از نمايندگان فراكسيون اقليت مجلس شوراي اسلامي روز يكشنبه در نطق ميان دستور خود اعلام كرد اصلاحات در اين كشور نمي ميرد و اصلاحات خط امامي در دام توطئه براندازان نمي افتد و از بين نخواهد رفت. آقاي كوچك زاده تحليل شما از سخن ايشان و اصلاحات خط امامي چيست؟

كوچك زاده:تصور بنده اين است كه در شرايط فعلي،آنچه ما از اصلاحات مشاهده كرديم ، اين دو واژه به نظر من كاملاً متناقض است. يعني آنچه ما از اصلاحات شناختيم بر تناقض كامل با خط امام است.البته تا قبل از اين انتخابات ، بي رودروايستي بگويم ، در دل من اميدي بود كه مثلاً يك شخصيت هايي كه حالا فرض كنيد نامزد رياست جمهوري هم شدند، با ادعاهايي كه مي كردند يك كورسويي از اين چراغ اصلاحات را در كشور زنده نگاه دارند. ولي با توجه به رفتاري كه كانديداي اصلاحات بعد از انتخابات كرد؛ بي توجهي به آراء مردم توسط اين آقا عجيب است : خود اين آقايان مدعي هستند كه يكي از بزرگترين ويژگي هاي امام احترام به راي مردم بود، اين به اصطلاح نامزد جبهه اصلاحات كه به رأي مردم اين گونه بي احترامي كرد،به آنچه كه نماد دموكراسي بود يعني به انتخابات و به رأي مردم پاي صندوق، اين طور بي توجهي كرد و مسائل را به كف خيابان كشاند و در كف خيابانها موجب مفاسد و جناياتي شد كه روي تاريخ را سفيد كرد ؛ انقلابي را كه مردم با خون خودشان براي حمايت از مظلومين و مستضعفين عالم به ثمر رسانده بودند، با آن اينگونه رفتار كردند حاميان اين آقا به خيابانها ريختد و شعار نه غزه نه لبنان گفتند. من فكر مي كنم اين اصلاحاتي كه ما امروز مي بينيم با آنچه كه در در ادعا آقاي خاتمي مي خواست تعريف كند كاملاً متعارض است. با خط امام كه اصلاً مقايسه آن يك كار عبثي است و مرده . با گفتن اينكه اصلاحات نمي ميرد هم زنده نمي شود.آن آقا فرموده بودند كه اصلاحات خط امامي نه در دام توطئه براندازان مي افتد نه مي ميرد، هر دوي اينها شد. متأسفانه يكي از چهره هاي شاخص اين جريان در همين چند روز گذشته ،نسبتهايي را به امام داده كه صريحاً برعكس اينها را شما مي توانيد در صحيفه امام پيدا كنيد. ايشان فرموده است كه امام در يك موقعي گفته است كه اگر مردم در يك وقت به يك چيزي رأي دادند،شايد مردم 10 سال بعد نخواهند به آن چيز رأي دهند. امام هيچ وقت كلمه چيز به كار نبرد. امام يك منطق استبدادي را نفي كرد و گفت : اگر مردم در زمان آقا محمدخان قجر رأي دادند به اينكه او سلطان باشد، به چه دليل مردم چند سال بعد بايد به فرزند او هم آري بگويند. امام اين نظام سلطنتي را نفي كرد. اين را اين آقا به امام نسبت داده است. يا اينكه مي گويند كه امام اگر امروز هم بود هيچ واهمه اي از رفراندوم نداشت. امروز هم هيچكس واهمه اي از رفراندوم ندارد. اما امام در همان سال 61،62 كه آن به اصطلاح مخالفين نظام جمهوري اسلامي در لباس ملي گرا و هر چه بودند دم از رفراندوم مي زدند،امام در دهان آنها زد گفت اين كه شما مي گوييد براي اين است كه نظام ثبات پيدا نكند.رفراندوم يعني چه؟ يعني رأي مردم. در پاي صندوق هاي رأي . در 23 خرداد مگر چه اتفاقي افتاد؟ در 9 دي مگر چه اتفاقي افتاد. در 22 بهمن مگر چه اتفاقي افتاد؟ اينهايي كه گردن به رأي مردم نمي گذارند. با علم كردن پرچم فراكسيون خط امام يا به اصطلاح اصلاحات خط امامي مي خواهند به مردم دروغ بگويند،اينها به نظر من مرده اند. بايد من همين جا كه وارد اين بحث ها شدم تأكيد كنم،اين هم هيچ ربطي به 13 ميليون جماعت باوجداني كه براي حمايت از اين نظام در انتخابات شركت كردند ندارد. حساب اين آقايي كه آبروي نظام را در بيانيه هايش مورد تعرض قرار مي دهد از مردم متدين، مردم دلسوز نظام كه پاي صندوق رأي حاضر شدند براي تعيين سرنوشت خودشان و به مردم سالاري هم احترام مي گذارند از اين آقايان جداست.

راديو گفت و گو:آقاي مصطفي كواكبيان، نماينده مردم سمنان كه در نطق ميان دستور خودشان درروز يكشنبه اين صحبت ها را بيان كرده بودند، علي رغم وعده اي كه به ما داده بودند و قرار بود كه در اين برنامه شركت داشته باشند و دفاع كنند از صحبتهاي خودشان ، ارتباط برقرار نكردند و حاضر نشدند كه در اين برنامه شركت كند. اما آقاي داريوش قنبري ،عضو كميسيون اجتماعي مجلس شوراي اسلامي در برنامه ما حضور دارند .آقاي قنبري آقاي كوچك زاده اشاره داشتند كه اصلاحات خط امامي در حال حاضر وجود ندارد وما نمي توانيم اين اصطلاح را به كار ببريم. به نظر شما مهمترين مشخصه اي كه اصلاحات خط امامي بايد داشته باشد شامل چه مواردي است؟

قنبري: من در ارتباط با اصلاحات اين را خدمتتان عرض كنم كه اصلاحات اساساً خط امامي است و اصلاح طلب واقعي نمي تواند خارج از خط امام باشد. به هر حال رقباي اصلاح طلبها هم شايد اين را نپذيرند و زبان تهمتشان در ارتباط با اصلاح طلبان باز است و هر گونه انگ و افترايي را معمولا متوجه اصلاح طلبان مي كنند. منتها اصلاح طلبان واقعي، واقعاً در عمل و در تئوري در نظر همواره پيرو امام بودند و آموزه هاي امام،انديشه هاي امام همواره چراغ راه اصلاح طلبان بوده است بنابراين نمي شود ما بياييم بگوييم كه خطي يا مرزي بين اصلاح طلبان و خط امام وانديشه امام وجود داشته.

كوچك زاده:آقاي قنبري مي فرماييد كه امام در رابطه با رأي مردم و احترام به رأي مردم آيا نظرش اين رفتاري بود كه طرفداران آقاي موسوي در بعد از انتخابات از خودشان نشان دادند. اين بود خط امام؟ آيا احترام به رأي امام به عنوان اصلي ترين ويژگي هاي رفتاري امام ، اين گونه بروز پيدا مي كند در جبهه اصلاحات؟

قنبري: به هر حال آقاي كوچك زاده شما ديدگاههاي و نظرات خاص خودتان را داريد و همواره هم .....

كوچك زاده:خير ، بنده سوال مي كنم . آيا رأي و نظر مردم در انتخابات بروز پيدا مي كند يا شما راه ديگري را پيشهاد مي كنيد؟ من مي گويم به عنوان يك ويژگي اصلي امام كه امروز امثال آقاي سيد حسين موسوي تبريزي در پوشش او به امام نسبتهايي داده كه وارد نيست ، امام هيچ وقت نگفت كه مردم اگر به يك چيزي رأي دادند و امروز نخواستند مي توانند پس بگيرند. امام فرمود كه مردم اگر به آقا محمد خان قاجار رأي دادند ،به فرض، اين چه دليلي دارد كه فرزند او را هم به سلطنت قبول كنند؟ امام اين را گفت.

قنبري: اين ديگر براي همه مشخص است. اصلاح طلبان يكي از مباني و معيارهايي كه همواره دنبال مي كردند احترام به آراء عمومي بوده و همواره از رأي مردم دفاع كردند، همواره طرفدار ارجاع امور با رأي و نظر مردم بودند و اين يك امر بديهي است. كسي نمي تواند اين را انكار كند.اصلاح طلبان همواره جمهوريت را همراه با اسلاميت در نظر داشتند ، بر خلاف حالا ديدگاه هاي خاصي كه با برداشت هاي غلطي به دنبال بدنام كردن اسلاميت است و مي خواهد جمهوريت نظام را ناديده بگيرد . اصلاحات و اصلاح طلبان همواره جمهوريت را راه و روشي مي دانستند كه از طريق آن اسلاميت هم در جامعه تحقق پيدا مي كند و راهي است كه در تمام جوامع امروزي و مدرن، جمهوريت را به عنوان يك روش حكومت كردن در نظر گرفتند. محتوا در نظام امام محتواي اسلامي است و اصلاح طلبان هم همواره اين را در نظر داشتند. به هر حال هر كسي هم كه بيايد تحت عنوان اصلاح طلب حرفي بزند اين را نمي شود اصلاح طلب تلقي كرد، اصلاح طلبي مباني خاص خودش را دارد و در يك چارچوب خاصي حركت مي كند. اصلاح طلبان هم سوابقشان كاملاً مشخص است. اين طور نيست كه با چند حرف مخالفين بشود يك جريان سياسي را منكوب كرد و چهره آن را كدر كرد. مردم شناخت كافي از عملكرد اصلاح طلبان دارند، اصلاح طلبان را در مقام تجربه هم ديدند. البته من اين را هم بگويم كه شايد برخي آمدند تحت عنوان اصلاح طلبي سوء استفاده هايي از جريان اصلاحات داشتند اما اصلاح طلبي واقعي تعريف خاص خودش را دارد،چارچوبهايش هم مشخص است. اساساً اصلاح طلبي به معني زدودن زوايدي است كه بر اصول انقلاب افزوده شده و بر اصول جمهوري اسلامي افزوده شده و اصلاح طلبان هم دنبال آن هستند كه آن اصول واقعي انقلاب را شناسايي كنند و موانع و مشكلاتي را كه در اين راه وجود داشته بردارند و چهره واقعي جمهوري اسلامي را به نمايش بگذارند.

كوچك زاده: بنده نظرم اين است كه بحث لفظي نمي خواهيم اينجا بكنيم،نمي خواهيم با الفاظ بازي كنيم. عرض ما اين است كه اصلاح طلباني كه مدعي مردم سالاري هستند و نام روزنامه شان را مردم سالاري مي گذارند و مي گويند اصلاحات نمي ميرد، اين آقايان چقدر براي رأي مردم احترام قائل اند. خوش بود گر محك تجربه آيد به ميان. ما در همين 8 ماه بعد از انتخابات و تا 22 بهمن ديديم، هر چه رهبر معظم انقلاب هم فرمودند كه رأي مردم در پاي صندوق ها معين مي شود، نه در كف خيابان. متأسفانه آقايان توجه نكردند. حالا مدام بيايند بگويند كه باز رأي مردم براي ما محترم است. مردم عقل دارند، مردم فهم دارند، مردم مي بينند. دوستان خود اين آقايان از اين آقا برگشتند. دوستان آقاي رئيس حزب اعتماد ملي ديگر حاضر نيستند با ايشان ملاقات كنند. كساني كه آبروي نظامي كه با خون بچه هاي اين مردم فراهم آمده را مورد تمسخر voa و bbc مي كنند، قطعاً بدانيد نه به رأي دهندگان صادق آقاي ميرحسين موسوي خدمت مي كنند، نه به كل مملكت نظام . در زمان رژيم شاه هم او مي گفت من متدينم و من مسلمانم و مي خواهم اصلاحات كنم و رضا شاه هم مي گفت من مي خواهم اصلاحات كنم. اينكه با حرف درست نمي شود ، بلكه درعمل بايد آزموده شوند و به نظر من شد و متأسفانه كساني كه توجه نداشتند به عواقب رفتار خودشان اين واژه مقدس را مانند خيلي از واژه هاي ديگر مثل واره هاي خلق ، خلق مسلمان، خلقي ها، مجاهد خلق در ابتداي انقلاب ، كاري كردند كه واقعاً اين واژه مورد سوء استفاده قرار گرفت. امام حسين هم اصلاح طلب بود.بله مي گفت اني خرجت لطلب الاصلاح في امت جدي . يكي از آقايان اصلاح طلب همين آقاي كديور گفته بود امام حسين گفته اني خرجت لطلب الاصلاح في دين جدي. في دين جدي با في امت جدي يكي است؟ اينها را مردم مي فهمند، روحانيت معظم در جمهوري اسلامي مي فهمد، رويگردان مي شوند. با اين كارها هم ديگر به نظر من يك مرده را نمي شود زنده كرد. شما هايي كه ان شاءالله حسن نيت داريد و دلتان مي سوزد ،سعي كنيد كه اين جماعتي كه نارضايتي هايي دارند، اينها را واقعاً همان طور كه آن آقا گفته از افتادن در دام توطئه براندازان نجات دهيد،نگذاريد اين طور شود.

راديو گفت و گو:متشكرم از شما آقاي كوچك زاده . آقاي قنبري اگر نكته خاصي هست خيلي كوتاه بفرماييد.

قنبري: عرض كنم خدمت شما ، آقاي كوچك زاده يك چند تا بحث را با هم خلط كردند. ايشان آمدند بحث يك اعتراض انتخاباتي را ربط دادند كاملاً به سرنوشت اصلاح طلبان و اصلاح طلبي را تنزل دادند در رابطه با بحث انتخاباتي و همه چيز را از دريچه همان انتخابات رياست جمهوري دهم ديدند. در واقع ما بحث انديشه اي و نظري از ايشان نديديم در اينجا كه بنده بخواهم پاسخي به ايشان بدهم. چون بحث انديشه اي نشد. دوست داشتيم ايشان بحث انديشه اي مطرح مي كردند و واقعاً به افكار، نظرها، ديدگاهها و انديشه ها مي پرداختند. به هر حال يك اعتراضي بوده در رابطه با انتخابات كه حالا بعد از صحبتهاي رهبري ، حتي آنهايي هم كه خودشان هم معترض بودند از اعتراضشان الان كوتاه آمدند، ديگر درست نيست كه ما الان بياييم بگوييم كه اصلاح طلبان چه كار كردند، فلان كردند و يك اعتراض انتخاباتي را مبناي ارزيابي انديشه هاي اصلاح طلبي قرار دهيم. به نظر من اين قياس يك قياس درستي نيست و در واقع انديشه هاي اصلاح طلبي بسيار بحثي فراتر از آن چيزهايي است كه در انتخابات افتاده . به نظر من مباني اصلاح طلبي را همان طوري كه خدمتتان عرض كردم بايد در چارچوب هاي جمهوري اسلامي و در مفاهيم اصلي و اصول انقلاب ببينيم. اين نكته را هم من بايد اينجا به آن بپردازم كه واقعاً اصلاح طلبي به معناي واقعي مقابله با اصول گرايي نيست. اصلاح طلبي زماني كه در ادبيات سياسي ما شكل گرفت كه محافظه كاري در مقابلش بود. اصلاح طلبي در مقابل محافظه كاري بود نه در مقابل اصول گرايي . در كل بايد بگويم اصلاح طلبي واقعاً در معني واقعي خودشان توجه بسياري نسبت به بسياري از اصولگرايان نسبت به اصول انقلاب و نظام داشتند. بنابراين نبايد ما بحث هاي انديشه اي را در حد چند اتفاقي كه افتاده و مشخص هم نيست چقدر مي شود اين مسائل را ربط داد به اصلاح طلبي و اصلاحات ، بياييم اين بحث ها را با هم خلط كنيم و بخواهيم اين گونه كه آقاي كوچك زاده قضاوت كردند، قضاوت كنيم.

راديو گفت و گو:خيلي متشكرم آقاي قنبري، ارتباطمان با آقاي علي اصغرزارعي ، عضو كميسيون شوراها و سياست داخلي مجلس شوراي اسلامي هم برقرار شده. اقاي زارعي من يك سوال ديگري را از شما مي پرسم. چندي پيش در ديداري كه آقاي موسوي با فراكسيون خط امام مجلس داشت، گفت كه رسانه ملي در پخش صحبتهاي حضرت امام خميني رويه اي را دنبال مي كند كه به نظر ايشان نوعي تحريف را موجب شده است نظر شما در اين زمينه چيست؟

زارعي:آنچه كه طي اين چند وقت اتفاق افتاد و به مناسبت 22 بهمن يا مناسبتهاي مختلفاز حضرت امام خميني (ره ) مطالبي پخش شد ،مطالب امام بوده، يا مطالب مكتوب ايشان بوده يا سخنراني هايشان بوده. منتها بر حسب موضوعي كه الان نگهداري شده، به اقتضاي موضوعات مختلف منتشر شده است . تحريفي در اينها صورت نگرفته. منتها ، وقتي ، به دليل اينكه تغييراتي در ديگران بوجود آمده ، وقتي فرمايش حضرت امام پخش مي شود، افراد خودشان را با آنها مقايسه مي كنند يك اختلافاتي مي بينند و اختلافات را مي گذارند به حساب اينكه زمان پخش اين مطالب نيست و وقت اين مسئله الان نيست. بلكه بسياري از كساني كه اين را مي شنوند احساس مي كنند كه امام اين را با شرايط فعلي هم در واقع نظر دادند و در راهكار مشكلات امروز ما هم همان بيانات حضرت امام است. در اين زمينه تحريفي صورت نگرفته. منتها اين اختلاف برداشتها بر ا اثر آن است كه تغييراتي در فضاي ما بوجود آمده يا در خود ما بوجود آمده يا در افرادي كه چنين قضاوتهايي مي كنند بوجود آمده، اين باعث مي شود كه اين نوع قضاوتها صورت بگيرد.

راديو گفت و گو: آقاي زارعي اشاره داشتيد به تغييراتي كه در فضا و در افراد ممكن است رخ دهد. آقاي موسوي در زمان امام ، مدتي نخست وزير بودند به نظر شما چه تغييراتي در ايشان اتفاق افتاده كه الان پخش صحبتهاي امام از رسانه ملي را مورد انتقاد قرار مي دهند؟
زارعي: يكي از مطالب مهم ، بحث استكبار ستيزي است.اگر موضع خود آقاي موسوي در اول انقلاب و در دوران نخست وزيري شان نسبت به استكبار نسبت به سياستهاي امريكا و دولتمردان امريكايي را در آن موقع و همچنين الان ،ببينيم متوجه مي شويم . اين تغييرات بوجود آمده و كاملاً هم محسوس است، هم در تبليغات انتخاباتي هم در فضا سازي هاي كه داشتند. من شخصاً مشاهده نكردم كه آقاي موسوي يكبار در يكي از برنامه هاي تبليغاتي، قبل از انتخابات، قبل از 22 خرداد، كه ايشان يك موضع صريحي عليه استكبار و امريكا و نوعي ادامه سياست استكبارستيزي امام را داشته باشند. وقتي ما اينها را در رفتار مشاهده مي كنيم،ممكن است دوستان بگويند خير اينها عوض نشده اند. اگر نشده اند ، چرا در رفتار اين ها را منعكس نمي كنند؟ مگر آقاي موسوي يك شخصيت جاافتاده انقلاب نبوده ، مگر مسئول نبوده، مگر نمي بايست به مناسبتهاي مختلف ابراز نظر مي كرد و به نسل جديد منتقل كند كه امام چه فكر مي كرد و چه مي گفت؟ اين امر از جمله تغييرات است. منتها اين نوع تغييرات باعث مي شود كه نسبت به حتي تدابير حضرت امام هم آدم احساس تغيير كند .اينكه بگوييم صداوسيما بيخود اينها را پخش مي كند، اين حرف درست نيست.

راديو گفت و گو:آقاي قنبري شما به عنوان يكي از اعضاي فراكسيون اقليت ديدار داشتيد با ميرحسين موسوي. آيا ميرحسين موسوي را همان آدم سابق ديديد يا احساس مي كنيد تغييراتي در او اتفاق افتاده؟

قنبري: من فكر مي كنم كه واقعاً اگر يك مناظره اي، يك فرصتي در صدا و سيما به ايشان داده شود و ايشان بيايند نظراتشان را بيان كنند واقعاً شايد برخي از قضاوتهايي كه در مورد آقاي موسوي وجود دارد تغيير خواهد كرد. آقاي موسوي همچنان استكبار ستيز است، همچنان در خط نظام است ،در چارچوب نظام است، پيرو ولايت فقيه است . اين صحبتهايي كه بعضا مخالفين ايشان بيان مي كنند به نظر من اگر فرصتي داده شود و ايشان افكار، ديدگاهها و برنامه هايشان را دوباره يكبار ديگر بيايند عرضه كنند مي بينيم كه ميرحسين موسوي همان ميرحسين موسوي گذشته است. حالا اگر احياناً ما مي بينيم انتقادي اينجا از صدا و سيما صورت گرفته ، اين انتقاد را ما قبلاً از طرف نوه حضرت امام هم ديديم، اين انتقاد به اين معني نيست كه ما بياييم منكر شويم مسئله اي مثل استكبارستيزي حضرت امام را. اين كه مسائلي كه بيان مي شود صحبتهاي خود حضرت امام است ،در اين امر هيچ ترديدي نيست. اما بحث اينجاست كه به صورت گزينشي صحبتهاي حضرت امام پخش نشود.انديشه ها و افكار امام يك مجموعه اي است. بايد آن مجموعه را عرضه كرد و در شرايطي كه رسانه هاي وابسته به دشمنان نظام تلاششان اين است كه چهره امام را ملكوك كنند، چهره امام را خدشه دار كنند ، رسانه ملي بايد در چنين شرايطي بيايد از امام دفاع كند، نه اينكه بيايد حرفهاي آنها را مطرح كند و چهره خشني را از امام ترسيم كند. به هر حال بحث اين است كه اگر دوستان ما صحبتي دارند در انتقاد از صدا و سيما، بحث اين است كه اين انديشه ها و افكار حضرت امام به شكل مجموعه عرضه شود و چهره امام را يك طرفه معرفي نكنند .
آقاي كوچك زاده:آقاي قنبري اجازه بفرماييد، شما علاقمند بوديد به بحث هاي نظري و فكري و اينها، يك مطلبي را من وجدان شما را قاضي كنم و بپرسم. ؟ آيت الله مرتضي مطهري در كتاب جاذبه و دافعه علي (ع)، يك عبارتي راجع به اميرالمومنين دارند كه الگوي تام و تمام انسان كامل بود و امام هم فرزند خلف ايشان و در رفتار نزديك ترين فرد به اميرالمومنين بود. آقاي مطهري مي فرمايد علي مردي دشمن ساز و ناراضي ساز بود. اين يكي ديگر از بزرگترين افتخارات اوست. هر آدم مسلكي و هدفدار مبارز و مخصوصاً انقلابي كه در پي عملي ساختن هدفهاي مقدس خويش است، و مصداق قول خدا است ، يجاهدون في سبيل الله و لا يخافون لومه لائم . دشمن ساز و ناراضي درست كن است. ، بعد مي فرمايد اگر شخصيت علي امروز تحريف نشود و همچنان كه بوده ارائه شود بسياري از مدعيان دوستي اش در رديف دشمنانش قرار خواهند گرفت. حالا بياييم سراغ حضرت امام، دوستان اصلاح طلب ما، نه آنهايي كه فرار كردند رفتند خارج مثل كديور و ابراهيم نبوي ، بلكه اين هايي كه امروز در چشم شما هم به عنوان يك طرفدار صادق اصلاحات محترمند ، يك عبارتي را دائماً مي گويند كه در زمان امام اين طور نبود كه كسي حذف شود، يك جرياني كنار گذاشته شود، وحدت بود ،امام همه را نگه مي داشت، اين عبارات را هيچ كس نمي تواند رد كند كه آقايان اصلاح طلب زياد مي گويند و ايرادشان هم مثلاً به برنامه هايي مثل شاخص در صداوسيما اين است كه شما امام را يك بعدي و خشن و ناراضي تراش جلوه مي دهيد. حالا شما اين سوال من را جواب دهيد.
اين مقدمه بود سوالم را بپرسم جواب دهيد. امام در ابتداي انقلاب آقاي بازرگان را به نخست وزيري منصوب كرد. آقاي بازرگان يك جريان سياسي در عقبه اش بود كه به هر حال آن موقع در چشم مردم احترام داشت. بعد اينها را چه كسي كنار گذاشت، چه كسي در دهانشان زد؟ چه كسي به آنها گفت: "مجاهدين خلق ، فرزندان عزيز آقاي مهندس بازرگان " چه كسي جبهه ملي را مرتد اعلام كرد؟ حالا صدا و سيماست كه امام را يك بعدي نشان مي دهد يا شما؟ يا دوستاني كه شما هنوز مي خواهيد دوستشان داشته باشيد؟ چرا خودتان يك خلافي مي كنيد و ديگران را به آن متهم مي كنيد؟ امام در دهان خيلي ها زد اين گونه نبود كه ......

قنبري: شما اجازه دهيد من جواب سوالتان را بدهم.

كوچك زاده:شما آيا يك جريان با مقبوليت بالا را .....

قنبري: اجازه دهيد من پاسخ شما را الان بدهم.در فرمايش اميرالمومنين كه حضرتعالي اشاره داشتيد كه دشمن ساز و ناراضي ساز بودند.....

كوچك زاده:من نگفتم بلكه اين را استاد شهيد آيت الله مرتضي مطهري گفتند.....

قنبري: بله. من هم اين را قبول دارم. اشداء علي الكفار و رحماء بينهم. ولي شما داريد مقايسه را اشتباه مي كنيد. اصل حرف، حرف درستي است. كلمةً حق د ر اينكه بايستي مرز با دشمن حفظ شود و دشمني ها سر جاي خودش وجود داشته باشد در اين هيچ ترديدي نيست. اما اينكه دشمن را اشتباهي فرض كنيد اين امر اشتباهي است . اين قياس شما قياس درستي نيست. شما شبيه سازي هاي نادرستي را خودتان انجام مي دهيد،همان كاري كه در صدا و سيما هم تا حدودي اين شبيه سازي نادرست انجام شد و به هر حال بخشي از صحبتهاي حضرت امام استفاده شد. حرف ما اين است كه اين شبيه سازي هاي نادرست نبايد وجود داشته باشد. بله اين درست است كه حضرت علي هم دشمن درست كرده . ما هم بايد مرز خودمان را با دشمنان درست كنيم. اما مرز با دشمنان. دشمنان چه كساني هستند ؟ اشداء علي الكفار. نه اينكه اشداء علي المسلمانان و علي الخوديها. ما مرزها را يك مقداري ناديده مي گيريم، مرزها را يك مقداري اشتباهي گرفتيم و شبيه سازيهاي تاريخي كه حضرتعالي داريد اين شبيه سازي هاي را شما اگر بخواهيد ادامه دهيد از كشتي نظام و انقلاب چيزي جز حضرتعالي و چند نفر از دوستانتان باقي نخواهد ماند و اين به نظر من در راستا ي حركتي است كه دشمنان ما دارند عليه نظام راه مي اندازند و مخالف استراتژي رهبري هم هستند. رهبر معظم انقلاب فرمودند استراتژي جذب حداكثري و دفع حداقلي .

راديو گفت و گو:آقاي قنبري اجازه دهيد از آقاي زارعي هم سوال كنيم.

قنبري: اينگونه كه مطرح مي كنيد به هر حال اگر اين طوري بخواهيد پيش برويد در مجموع در كشتي نظام كسي باقي نخواهد ماند .....

راديو گفت و گو:آقاي زارعي شما هم سوالتان را بفرماييد.

زارعي :ببينيد آقاي قنبري شما در پاسخ بنده مطرح كرديد كه اگر يك فرصتي در اختيار آقاي موسوي قرار گيرد ايشان ديدگاههايشان را بگويد معلوم مي شود كه همان ديدگاههاي اوليه است. مگر آقاي موسوي در قبل از انتخابات و در حين انتخابات فرصت كم داشت؟ كم اين طرف و آن طرف رفت، به استانها رفت، سخنراني كرد، بيانيه داد. شما به من نشان دهيد ايشان در كدام يك از بيانيه هايش بر سياست و ديدگاه استكبارستيزي تكيه كرده . مثلاً يك اخمي نسبت به امريكا و بيگانگان و اجنبي ها و ... مگر خروش امام ضد بيگانه نبود؟ اصلاً امام با رسانه هاي بيگانه چه برخوردهايي مي كرد؟ مگر نفرمودند وقتي دشمن از شما تعريف مي كند شما در خودتان ترديد كنيد. شما با چه استد لالي مي گوييد آقاي موسوي همان آدم است. آقاي موسوي مي گويد من اصلاح طلبم.اقاي موسوي يك عناويني روي خودشان مي گذارند بعد ما بگوييم كه آقاي موسوي همان تداوم خط امام است، همان ديدگاه امام است، صحبتهاي آقاي موسوي ادامه صحبتهاي امام است. اينها را چه طوري ما واقعاً هضم كنيم؟ چگونه قبول كنيم؟ برخي از دوستان اصلاح طلب. البته الان اصلاح طلبان چند گروه اند. يك گروه كه كماكان مبتني بر برخي اصول و قوانين هستند ولي در سليقه ها بد سليقه اند، بد رفتاري مي كنند. گروهي از اصلاح طلبان هستند كه بريده از انقلاب اند. گروهي از اصلاح طلبان هستند كه ساكت و صامت شدند به دلايلي. منتها من به اين دوستان خودمان ، در واقع ، به آن دو گروه كار ندارم، بلكه به دوستاني كه مباني را كماكان قبول دارند عرض مي كنم كه معيار ، امام است ، بايد خودمان را با امام بسنجيم. بنده خودم را اقاي موسوي خودش را، ديگران هم همين طور. اگر اين سنجش نباشد، ما خودمان را بخواهيم معيار و شاخص قرار دهيم ، يقيناً هيچ گاه به يك جمع بندي درستي از خط امام و انقلاب و اينها نخواهيم رسيد. حالا شما بفرماييد من استفاده كنم.

قنبري: من نمي دانم صحبتهاي آقاي موسوي را در جريان تبليغات انتخاباتي چقدر دنبال كرديد و چگونه صحبتهاي ايشان را تحليل مي فرماييد كه هم در مقام عمل هم در مقام نظر به نظر بنده، استكبار ستيزي هم در انديشه ايشان است و هم در عمل ايشان كه حضرت عالي آن را قبول داريد. منتها اجازه بفرماييد بنده يك سوال ديگر از عملكرد دولتي كه حضرتعالي طرفدار آن هستيد بپرسم. صحبتهايي كه الان گاهي اوقات مي شود و ما مي شنويم، مثلاً راجع به اسرائيل راجع به برخي كشورهاي ديگر، يا مسائلي كه نامه نگاريهايي كه با رئيس جمهور امريكا، هم رئيس جمهور فعلي، هم رئيس جمهور قبلي صورت گرفت توسط ً رئيس جمهور محترم شما، البته رئيس جمهور آقاي احمدي نژاد، آيا اينها واقعاً در راستاي استكبارستيزي حضرت امام است؟ شما چرا اينها را نمي بينيد؟ چرا نقل حال نمي كنيد آنچه الان اتفاق مي افتد ، ما آنها را بايد بياييم داوري كنيم. آقاي كوچك زاده مدام مسائلي به اصلاح طلبان نسبت مي دهند كه .......

كوچك زاده : من مي گويم شما مي گوييد ما نامه ؟ . من گفتم آقاي سيد حسين موسوي ا ين حرف را زده ، بياريد ببينيم كجا امام اين حرف را زده؟....
قنبري : مي دانيد كه در دولت اصلاح طلبها ؛هم نه در دوران آقاي موسوي نه در دوران آقاي هاشمي نه در دوران آقاي خاتمي, ما سراغ نداريم رئيس جمهوري آمده باشد به اين شكل بياييد در كشور ما را خوار كند، نامه نگاري كند . در كجاي تاريخ انقلاب آمده اين طور نامه ها را بنوسيد......
كوچك زاده:من خدمت شما عرض كنم آقاي قنبري. اگر رئيس جمهور مكاتبه اي با رئيس جمهور امريكا كردند، اگر موضع گيري هايي كه الان ايشان ً دارند استكبارستيزانه نيست ، چرا امريكاييها از ايشان تعريف نمي كنند و حمايت نمي كنند؟ چرا از آقاي موسوي حمايت مي كنند؟ عليه اقاي احمدي نژاد تبليغات مي كنند.

قنبري: اينكه آنها مسائلي را مطرح كنند اين به معني حمايت از آقاي موسوي نيست آنها نه طرفدار موسوي اند، نه طرفدار جمهوري اسلامي اند ...... آنها مي خواهند از به جان هم انداختن مسئولين جمهوري اسلامي استفاده كنند. اين حمايت نيست.

كوچك زاده:من نمي خواهم مقايسه كنم ولي در زمان پيامبر هم پيامبر نامه نوشتند به سران كشورهاي مختلف. گفتند شما بياييد....

قنبري: آن پيامبر بود . اقاي احمدي نژاد را در جايگاه پيامبر قرار ندهيد . بله امام هم نامه نوشتند به گورباچوف ، اما محتواي نامه ها فرق داشت. اين را مقايسه نكنيد. شخصيت حضرت امام با شخصيت آقاي احمدي نژاد اصلاً قابل مقايسه نيست.

كوچك زاده: من مقايسه نمي كنم. ولي برداشت جنابعالي كه نامه صرفاً تحقير است، چنين برداشتي درست نيست.اين برداشت شماست. الان شما ادبيات را خوب به كار نمي بريد، چرا مي گوييد رئيس جمهور شما......

آقاي قنبري: در زمان اقاي احمدي نژاد هم نامه نوشته شد، هم از اسرائيل تعريف شد ..... اين چه استكبار ستيزي است .

كوچك زاده : مي پرسم پرز از چه كسي حمايت كرده . يك صهيونيست .....

قنبري : صهيونيست را نمي شود انكار كرد. واقعيت را نمي شود انكار كرد.

زارعي : واقعيت اين است كه آقاي احمدي نژآد با طرح مسئله هلوكاست بنيان صهيونيست را به چالش كشيد. واقعيت اين است كه آقاي احمدي نزاد به استكبار غرب گفت هرچقدر مي خواهيد در شوراي امنيت قطعنامه صادر كنيد

قنبري: سياست هاي متناقض را چه طور مي خواهيد توجيه كنيد؟

كوچك زاده:اصلاً هيچ تناقضي هم در كار نيست. مردم اينها را مي فهمند . باز دوباره سعي نكنيد مثل بقيه رفتارهاي ....

قنبري: اتفاقاً مردم خوب فهميدند اين مسئله را.

كوچك زاده:مردم در دوره اصلاحات ديديند كه نمايندگان مجلس ششم در عين اينكه طرح سه فوريتي براي پذيرش خفت بار پروتوكول الحاقي آماده مي كردند، وزراي خارجي آنها را آوردند اينجا و جلوي پايشان فرش قرمز پهن كردند. آقاي احمدي نژاد اگر نامه مي نويسد به آقاي اوباما، در پي اين صحبتهاي مقتدرانه است، كه شما هر چه مي خواهيد برويد ورق پاره صادر كنيد در شوراي امنيت. بعد به او نصيحت مي كند كه بيا انسان باش بيا در مسير پيامبران حركت كن و دنيا را به خاك و خون نكش. هيچ اشكالي ندارد اين گونه نامه نوشتن.

قنبري: وقتي از يك نامه پاسخ نگرفتند چرا نامه هاي بعدي را نوشتند. آيا اين خفت و خواري نيست؟


زارعي : آقاي قنبري ، مگر مكاتبه يك رئيس جمهور ، يك رفتار ديپلماسي عمومي، نامه به رئيس جمهور نامه به يك ملت، آگاهي دادن عمومي، نشان دادن اين كه ما مي توانيم حرف بزنيم ، ما دعوت مي كنيم، ما منطق داريم. ما حقوق انساني قائليم و شما را دعوت مي كنيم با اين معيارها. كجاي اين انفعالي است. اين ، فعال برخورد كردن است....

كوچك زاده: اگر از موضع ضعف بود ، چرا آقاي اوباما تعريف نمي كند، چرا ؟؟؟

قنبري: به رئيس جمهور امريكا تبريك گفتند به خاطر انتخاب شدنش.....

راديو گفت و گو:آقاي قنبري، آقاي كوچك زاده، دوستان روي صحبتهاي يكديگر وارد نشويد چون صحبتها قابل درك براي شنوندگان نخواهد بود، فقط دوستان تك تك صحبت كنند، ما فرصت داريم كه پاسخ ها هم داده شود.
قنبري: من برخي از سوالاتم را مطرح كردم ولي پاسخ درست و حسابي نگرفتم. بحث استكبار ستيزي را نفهميدم،واقعاً استكبارستيزي دولت آقاي احمدي نژاد را ايشان در چه مي بينند. نامه هايي كه به اين شكل نوشته شد و پاسخ نگرفتند، در نامه تبريك به آقاي اوباما و حالا صحبتهاي متناقضي كه در دوستي با مردم اسرائيل، از طرف ديگر بحث هلوكاست را مطرح كردند، از طرف ديگر دم از دوستي زدن با مردم اسرائيل. من نمي دانم واقعاً آقاي كوچك زاده اين سياستهاي متناقض و اين شكلي را ....

كوچك زاده:سياست استكباري آقاي احمدي نژاد مصداقش همين بس كه استقلال علمي اين كشور را در بحث هسته اي پافشاري كرد و با حمايت رهبري معظم و مردم قهرمان ايستادند و امروز ما در اين عرصه و هرعرصه علمي ديگري هيچ كاري به ورق پاره هاي استكبار در شوراي امنيت سازمان ملل نداريم. با شهامت و با اعتماد به نفس، با اعتماد به روحيه اي كه خودش دارد نامه هم مي نويسيم و هدايتشان مي كنيم. اين نامه ها هيچ كدام با نيت اينكه آنها پاسخ دهند نوشته نشده. اين نامه ها در جهت افشاگري و در جهت رسوا سازي چهره منفور و رياكار استكبار بوده و نتيجه هم داده . اينكه امروز شما مي بينيد كه در اقصي نقاط عالم بر عليه منافع امريكا، مردم در خيابانها مي ريزند و شعار مي دهند، بخشي از آن ناشي از همين تلاش هاست. متأسفانه در دوره اصلاحات با روحيه سستي كه بود، اين ايستادگي مشاهده نشد. رهبر معظم انقلاب در همين بحث هسته اي فرمودند " عقب نشيني كردند،من گفتم بايد اين عقب نشيني به پيشرفت تبديل بشود و اين پيشرفت هم بايد در همان دولتي صورت گيرد كه عقب نشيني شده بود ". اين را ديگر رهبر معظم انقلاب مي فرمايند. آقايان عقب نشيني كردند، ما كه نمي توانيم خودمان را گول بزنيم....

قنبري : شما بحث توسعه علمي كشور و كارهايي كه در طي چند دولت در دوران چند دولت در زمينه پيشرفتهاي هسته اي صورت گرفته را مي خواهيد به اسم آقاي احمدي نژاد تمام كنيد.

كوچك زاده:اصلاً ما نمي خواهيم به اسم آقاي احمدي نژاد تمام كنيم.

قنبري:چنين چيزي مطرح نبوده، همه مي داند به لحاظ تاريخي بحث هسته اي را ما از دوران آقاي هاشمي شروع كرديم كار را استارت زديم و مخصوصاً در دولت آقاي خاتمي ما در كشورمان شروع كرديم. اگر حالا در يك مقطعي به شكل تاكتيكي يك سياست خاصي دنبال شده اين در واقع نبايد به حساب جناح خاصي گذاشته شود ، چون بحث هاي هسته اي سياستهاي كل نظام است. در بحث هسته اي نمي شود ما به اسم دولت خاص آن را بياييم ثبت كنيم. بحثي است كه استراتژي كلي نظام بوده سياست كلي نظام بوده و هيچ دولتي حق ندارد آن را به اسم خود تمام كند و مصادره كند. همين طور دولت آقاي احمدي نژاد هم نمي تواند اين ادعا را داشته باشد چون تاريخ پيشرفتهاي هسته اي ما، تاريخ شروع كار كاملاً مشخص است، مردم هم به خوبي اين را مي دانند. بحث اين است كه...

كوچك زاده :اقاي قنبري، كار علمي از روز اول پس از انقلاب اسلامي در دانشگاههاي كشور در مراكز تحقيقاتي كشور توسط دانشمندان با غيرت بسيجي انجام شده؛ امروز هم مي شود در دوره اصلاحات هم مي شده. مهم اين است كه مسئولين سياسي كشور در آن دوره جرأت و شهامت ايستادگي در راه گسترش و توسعه اين فعاليتهاي علمي و تزريق روحيه خودباوري و تزريق روحيه اعتماد به نفس به اين دانشمندان را نداشتند، اما اين آقا داشت. كسي نمي خواهد بگويد همه پيشرفتهاي هسته اي را آقاي احمدي نژاد درست كرده، نه خير. بلكه زمينه را فراهم كرده. آقاي احمدي نژاد بها نداده به تهديدهاي استكبار و قلدورهاي عالم ،ولي يك عده بها دادند.آن آقا رفته اطلاعات محرمانه ايران را به انگليسي ها داده به ديگري داده كه گرفتند، دستگيرش كردند،بازجويي كردند.

قنبري:بايد مشخص شود. شما روي چيزي كه فعلاً به اثبات نرسيده صحبت نفرماييد.

كوچك زاده : حكم دادگاه صادر شده، چه چيري به اثبات نرسيده؟ يكي از همين آقايان دو سال و خرده اي حبس تعليقي گرفته. اينها ما شاهد بوديم كه ما حرف نامربوط نزديم. هيچ كس نگفته كه هسته اي در زمان آقاي احمدي نژاد شروع و ختم شد. هسته اي و هر علم ديگري با شروع انقلاب اسلامي در اين كشور امكان رشد و توسعه پيدا كرد. در زمان شاه اجازه نمي دادند ما به خودمان بگوييم كه حتي ما يك آفتابه مي توانيم بسازيم. اين رويه شاه بود. رويه نظام اسلامي هم ايجاد و تزريق روحيه خودباوري و اعتماد به نفس بود. بله از روز اول انقلاب شروع شد. در زماني كه نه آقاي هاشمي بود ،.... در دوران رياست جمهوري رهبر معظم انقلاب در جهاد سازندگي بچه هاي جهاد موشك ساختند به نام موشك هاي مجتمع. هيچ ربطي نه به آقاي هاشمي داشت نه ديگري . آقاي هاشمي آن زمان رئيس مجلس بود. مي خواهم بگويم كه دانشمندان هميشه كار خودشان را كردند. اما مهم اين است كه مسئولين سياسي چقدر روحيه و شهامت تقويت اين عناصر خدوم را در كشور داشتند. امروز شما در بحث ليزر مگر مي گوئيم كه اقاي احمدي نژاد اين كار را كرده ، نخير ، ايشان مهندس ترافيك است . ولي ايشان مسول پيش برد كشور در دنياي وانفسايي است كه فقط تهديد مي كنند ، و به نظر من موفق هم بوده .....


زارعي : آقاي قنبري مجري برنامه بحث را در خصوص موضع گيري اقاي موسوي مطرح كردند كه بالاخره مي گويند صدا و سيما تحريف كرده فرمايشات امام را و درست مديريت نكرده. بحث مان آنجاست. بحث ما اين است آيا حرف امام امروز هم همان حرف است يا همان حرف نيست. آيا حرف امام قابل تبعيت است يا خير ؟ اگر آن موقع بوده الان هم هست يا نيست؟ اگر خط امام خطي بوده كه آن موقع دوستان ما به آن افتخار مي كردند و همه ما به آن افتخار مي كرديم، خط اصلي اسلام و نظام و انقلاب بوده آيا الان هم هست يا خير و بايد باشد يا نبايد باشد. من يكي دو مصداق آن را گفتم، گفتم. خط استكبارستيزي امام روشن و بين است. امروز ممكن است در خط زندگي .....

قنبري: آقاي زارعي ما ترديدي نداريم كه خط امام خط همه است.خط همه ما بايد باشد.

زارعي: بايد باشد. ولي نيست و بعضي ها ما از اين خط فاصله گرفتند .

قنبري: اما ظلم به امام و رهبري اين است كه جناح خاص امام و رهبري را مي خواهد به اسم خودش مصادره كند.....

زارعي: مصادره نمي كنيم همين الان اين اصلاح طلبان ، همين اقاي موسوي بيايد بگويد امام استكبار ستيز است و بگويد مرگ بر امريكا.

قنبري: اجازه بفرماييد آقاي زارعي، يكي از ظلمهايي كه الان دارد صورت مي گيرد اين است كه واقعاً يك جناح سياسي مي خواهد بگويد كه امام و رهبري فقط متعلق به اوست در صورتي كه واقعاً به اين شكل نيست. امام و رهبري متعلق به تمام آحاد ملت است. هيچ كسي حق ندارد بيايد مطرح كند و مطالبي را عنوان كند، حالا به نقل از امام و به نقل از رهبري بعضي از جناح هاي سياسي بيايند صحبتهاي رهبري يا صحبتهاي امام را بگيرند به نفع خودشان مصادره كنند كه حالا بيايند قياسهاي تاريخ هم بكنند كه بخواهند يك جناح و جريان سياسي، يك ظرفيتي از نظام را بخواهند با اين شيوه منكوب كنند. اين شيوه، شيوه درستي نيست. مي خواهم اين را بگويم يكي از انحرافاتي كه در دولت ....
زارعي : من اين نكته را عرض كنم، در دوران اصلاحات گفتند كه امام بايد برود به موزه. اينها اشكالاتي است كه اصلاح طلبان كردند،حالا بايد آن راه را ادامه ندهند. امام و رهبري در هر شرايطي متناسب شرايط سياسي روز موضع داشتند. كساني كه آن موضع را تبعيت كنند، تابع خط امام هستند و كساني كه از آن موضع فاصله بگيرند ديگر نمي توانيم به آنها بگوييم : خط امام. اين مسئله خيلي روشن است ما هم قصد مصادره كردن امام و رهبري و اينها را نداريم. دوستان مقابل هم چرا در صحبتهايشان در بيانيه هايشان به صحبتهاي امام و رهبري استناد نمي كنند. كجا آقاي موسوي يكبار به حرف امام و رهبري استناد كرده؟ او اين كار را نكرده است. كجا يكبار گفت مرگ بر امريكا؟ كجا گفت مرگ بر اسرائيل؟ موضعي گرفتند كه تازه امر مشتبه شده كه اقايان دارند از بيرون حمايت شوند. اين مشكل دوستان اصلاح طلب است كه بايد وضعيت خودشان را روشن كنند . حالا مي بينيم آقاي قنبري هم پشت خط نيستند.

راديو گفت و گو: آمدند. ارتباط ما با ايشان قطع شده بود اما الآن برقرار است .
آقاي قنبري اگر نكته اي است شما بفرماييد.

قنبري: در ارتباط با صحبتهاي آقاي كوچك زاده كه فرمودند آقاي موسوي چه زماني گفته مرگ بر امريكا؟ من مي خواهم بگويم وقتي آقاي موسوي گفتند مرگ بر امريكا من و آقاي كوچك زاده اي اساساً وجود نداشتيم. اين ديگر از بديهيات است. بنده خواستم انحرافي را الان خدمتتان عرض كنم كه در حال حاضر در بين جناح هاي سياسي پيش آمده و آن مايه گذاشتن از امام و رهبري است. امام و رهبري متعلق به همه جناج هاي سياسي در كشور است. نبايد بعضي از جناح هاي سياسي بيايند مسائلي را عنوان كنند، نسبت بدهند به امام يا رهبري و حالا از اين موضوعات يا مباحث براي تخريب يك جناح ديگر استفاده كنند. الان انحرافي كه در جامعه ما شكل گرفته اين است و آنچه كه در صحبتهاي حضرت امام در صدا و سيما هم بود در همين راستا بود. ما اين را نمي پذيريم، وگرنه ....

زارعي : در كدام راستا بود؟

قنبري: در بحث استكبار ستيز بودن حضرت امام كه ترديدي نيست. در اينكه همه هم بايد به تبعيت حضرت امام استكبار ستيز باشند هم هيچ ترديدي نيست. اما استفاده ابزاري نبايد صورت گيرد از صحبتهاي امام از صحبتهاي رهبري. در واقع اين ها نقش پدري براي همه جناح هاي سياسي داشتند و بايستي آن نقش پدري حفظ شود و جناح هاي سياسي حق اين را ندارند كه اينها را وارد دعواهاي سياسي كنند.
زارعي: آقاي قنبري شما كه قبول داريد در دوران اصلاحات مطرح شد خود اصلاح طلب ها و كساني كه آن حرف را زدند چقدر مورد حمايت همين اصلاح طلبها قرار گرفتند، كه ديگر تاريخ مصرف امام تمام شده امام را بايد به موزه ها بفرستيم، شما اين را قبول داريد؟

قنبري: كدام اصلاح طلبي اين حرف را زده؟آيا كسي كه آمده براي بدنامي اصلاح طلبان حرفي را بزند، شما او را يك اصلاح طلب حساب مي كنيد؟ اگر اين طور است..... پس ما هم بگوييم آنها اصول گرا هستند؟

زارعي: آقاي گنجي اين را گفته ، خيلي خوب....

قنبري: نه آنها اصول گرا هستند نه اينها اصلاح طلبند، شما چرا شاكلله كلي اصلاح طلبي را نمي بينيد. آيا او واقعاً اصلاح طلب بوده ، نه خير نبوده است .

راديو گفت و گو:اقاي قنبري اجازه دهيد ما صحبتهاي آقاي زارعي را بشنويم. ....

زارعي: آقاي قنبري وقتي ما اينجا مطرح مي كنيم كه چنين بحثي مطرح شده، شما مي گوييد فردي كه اين را گفته قبول نداريد، اشكال ندارد ، شما بگوييد حرف بيجايي زده. اما در واقع يك طوري داريد مي پيچانيد كه انگار شما اين حرف را قبول داريد، اگر اين حرف را داريد رد مي كنيد، گوينده آن را هم رد كنيد و بگوييد حرف بيخودي زده. نكته ديگري كه مي خواهم عرض كنم اين است كه آيا امام و رهبري در شرايط سياسي مختلف موضعي داشتند و رهبري هم موضعي دارد يا ندارد؟ يقيناً دارد. امام به اقتضاي شرايط موضع گيري كردند، بعضي را راندند، از برخي حمايت كردند، در واقع يك روش و سنتي را در مديريت جامعه براي ما گذاشتند. رهبري هم همين گونه عمل مي كنند. كساني كه از اين موضع تبعيت كنند مي شوند طرفدار خط امام و مي شوند خط امامي و كساني كه آن موضع را از امام نپذيزند از خط امام فاصله گرفتند. اين مصداق در مورد نهضت آزادي اين گونه است، درمورد گروهكهايي كه اول انقلاب بود اين گونه است. الان هم برخي از رفتارها را رهبري نمي پسندند، موضع رهبري درمورد برخي از رفتارها كاملاً روشن است. اگر ما تبعيت كرديم مي شويم تابع خط رهبري و امام. اگر قبول نكرديم . اين بحث ماست. مگر كسي مي تواند تبعيت را انحصاري كند؟ هر كسي تبعيت كند مي شود در خط امام و رهبري. چرا شما مي گوييد يك عده اينها را مصادره مي كنند. چه كسي مي خواهد اينها را مصادره كند. مگر در حوادثي كه پيش آمد، مگر در انتخابات ، مگر رهبري، به والله من در جلسه اي كه رهبري حضور داشتند بودم، ايشان به آن آقايان فرمودند " كه آقا برويد اين اعتشاش گران را از خودتان دور كنيد. اينها از شما نيستند، من مي دانم اينها از شما نيستند ولي شما چرا حرفي مي زنيد موضعي مي گيريد كه آنها را تحريك مي كنيد و مي آوريد و تبليغات رسانه ها را عليه نظام و انقلاب به بلوا مي كشانيد. برويد انها را از خودتان برانيد ". صراحتاً ايشان گفتند و آقايان نكردند و من در جلسه اي كه ايشان فرمودند بودم. اخيراً هم به يكي از اين آقاياني كه در آن جلسه بودند گفتم چرا نرفتيد اين كار را بكنيد؟ بعد همان آقا ادعا مي كند كه من تابع سياستهاي رهبري ام. شما كدام تابع سياستهاي رهبري هستيد ؟ مگر رهبري در جلسه اي به شما حضوري در جلوي جمعيتي نگفت، چرا عمل نكرديد؟ تبعيت از امام، تبعيت از موضع رهبري مي شود خط امامي و خط رهبري. هيچ كس هم اين را مصادره نكرده. من عرضم را كردم آقاي قنبري پاسخ دهد.

راديو گفت و گو:آقاي قنبري با ما هستيد؟ ارتباط ما با آقاي قنبري قطع شده. دوستان تلاش مي كنند كه هر چه سريعتر اين راتباط برقرار شود.
آقاي كوچك زاده هم ارتباطشان با ما قطع شده.
دوستان تلاش مي كنند كه اين ارتباط برقرار شود كه ما باز بتوانيم صحبتها را ادامه دهيم.

زارعي: بحث ما با دوستان اصلاح طلب اين است كه نياييم براي اينكه خودمان را توجيه كنيم، اصول و شاخص ها و مباني را زير سوال ببريم.
چرا ؟ مي گويند يك عده مي خواهند امام را مصادره كنند يا در واقع تحريف كنند. مگر كسي در اين كشور جرأت دارد امام را تحريف كند، حرف امام را تحريف كند. به مناسبتهاي مختلف،ديدگاههاي امام مطرح مي شود. حتي الان آدم هايي در جامعه داريم كه موجه هم هستند و چه بسا مسئول هم باشند ولي موضع گيري شان با امام فاصله داشت. حالا به نحوي متوجه شدند، يا متنبه شدند. ما بايد خودمان را با شاخص ها اندازه گيري كنيم.نه ما خودمان را محور كنيم. نظر من اين است كه آقاي موسوي در بيانيه هايش در سخنراني هايش قبل از 22 خرداد، در بيانيه هاي بعد از 22 خرداد ،ما بويي از اينكه موضع گيريهاي ايشان حداقل در بعد استكبار ستيزي با خط امام سازگاري دارد، اصلاً ما آن را نديديم. و الان هم ادعا داريم كه آقاي موسوي اگر بخواهند خودشان را اصلاح كنند، در خط اصلاح طلبي هم هستند باشند ولي به مواضع امام برگردند. مواضع امام را الان بگيرند، نسبت به امريكا، نسبت به اسرائيل. قرار نيست كه ما بگوييم آقاي فلاني چرا اين طوري كرد. بحث ما اين نيست، بحث ما اين است كه آيا امروز آقاي موسوي و آقاي زيد در خط امام هست يا خير؟ چه طوري بايد اندازه گيري كنيم. در حرفش حرف امام است؟ در رفتارش رفتار امام است؟ اگر بود در آن مسير است، اگر نبود يقيناً او عوض شده. خط امام عوض نشده. آن افراد عوض شدند. روشن ترين استنادي هم كه در اختيارداريم صحيفه امام است. فيلمها و سخنرانيهايي كه از امام در اختيار داريم. اينها كماكان، الحمدالله در اختيار ماست و حجت براي مردم ما، جوانان ما، نسل آينده ماست.اينها را در واقع بايد بررسي كنيم و بتوانيم

راديو گفت وگو:متشكرم از شما. آقاي قنبري هم كه ارتباطشان با ما قطع شده بود مجدداً تماس گرفتند با برنامه و ارتباطشان برقرار شد آقاي قنبري بفرماييد.

زارعي: نمي دانم ايشان موضوعي را كه من عرض كردم شنيدند يا خير، اگر شنيدند پاسخ آن را بگويند كه رهبري و امام در شرايط مختلف موضع دارند. تبعيت از آنها مي شود تابع خط امام و رهبري. ما نمي خواهيم مصادره كنيم.

قنبري: راجع به صحبتهاي آقاي زارعي، ايشان به سنت امام و رهبري اشاره كردند گفتند امام هم گروهك ها را ترد كردند. بله در اين هيچ ترديدي نيست. من نمي دانم ايشان با چه منطقي مي آيند كساني كه در درون نظام در چارچوبهاي نظام هستند، معتقدان اصلي به چارچوبهاي نظام هستند اينها را با گروهك ها مقايسه مي كنند. اين قياس، قياس كاملاً مع الفارق است .


زارعي: من گفتم تبعيت از امام تبعيت از امام و رهبري. موضع تبعيت از امام و رهبري .

قنبري: تبعيت از امام و رهبري متعلق به همه گروههاي سياسي است.متعلق به كليه جناح هاي سياسي است.

زارعي: آقاي قنبري شما حرف من را نشنيديد. من بعد از انتخابات، بعد از 22 خرداد در جلسه اي كه يكي از مسئولين ستاد آقاي موسوي بودند رهبري فرمودند كه اين اغتشاش گرها از شما نيستند، من مي دانم . شما برويد فاصله تان را با اينها حفظ كيند، برويد دخالتهاي بيگانگان را محكوم كنيد، اما نكردند. از اين موضع صريح رود در رو كه ايشان مطرح كردند و جلوي يك جمع بزرگي آن را فرمودند ، تبعيت نكردند. بعد دوباره مي خواهيد بگوييد مصادره مي كنند يك عده اي. شما هم برويد مصادره كنيد ، ولي تبعيت كنند.....

قنبري: ظاهراً صحبتهاي شما تمام شد.

زارعي: بله.

قنبري: در ارتباط با مسائل بعد از انتخابات شما همه چيز را داريد تحيليل مي كنيد و بحث ما بحث اصلاح طلبي بود و چارچوب هاي فكري اصلاح طلبي. اولاً در ارتباط با همين بحث هاي بعد از انتخابات هم خدمتتان عرض مي كنم. ديگر الان به شكلي به هر حال آن اعتراض هاي انتخاباتي بعد از فرمايشات رهبري، به نظر من كساني كه معترضان اصلي انتخاباتي بودند،آنها هم ديگر پذيرفتند كه كوتاه بيايند و ديگر بحث خاصي را ديگر مطرح نكردند.ايا اين تبعيت از رهبري نيست؟

زارعي: واقعاً اين كار را كردند؟ خير ، نكردند.

قنبري: شما پاسخ من را نداديد. آقاي احمدي نژاد كه حكم رهبري را تعطيل كردند، آن را شما چه طوري توجيه مي كنيد.آيا ايشان كه رئيس جمهور بودند، چرا حكم رهبري را تعطيل كردند. رهبر معظم انقلاب چه حكمي دادند در ارتباط با آن فرد خاص در درون كابينه و ايشان چرا عمل نكردند. شما حكم صريح رهبري را كه تعطيل شده ناديده مي گيريد چون حالا به نفع دولتي است كه شما حامي آن هستيد و به نفع جناح خودتان ، آن را نمي بينيد ، اما حالا يك سري مسائل را از مخالفين خودتان از رقبا بهتر است بگوييم .....

زارعي: بحث را عوض نكيد. شما كه مي گوييد آقايان تمكين كردند، كدام يك از بيانيه ها بعد از انتخابات بيانگر تمكين موضع يا تغيير تبعيت موضع آقاي موسوي كدام يك از بيانيه ها حاكي از اين بوده؟چرا بي انصافيد؟

قنبري: بحث،بحث اصلاح طلبي و اصول گرايي بود .

زارعي: خير اينها بحث اصلاح طلبي است.

قنبري: بحث هاي شما صرفاً انتخاباتي است. عرض كنم خدمت شما اگر بحث انتخاباتي كنيم، بحث طور ديگري مي شود. انتخابات رياست جمهوري را بايد خدمت تان عرض مي كنم. در رابطه با آقاي موسوي هم اصلاح طلبان و هم اصولگرايان من شاهد بودم كه از آقاي موسوي حمايت كردند.

زارعي: من كاري ندارم كه حمايت كردند.

قنبري: چون كساني بودند كه واقعاً نخبگان كشور كه احساس مي كردند شيوه اداره كشور به روش فعلي به ضرر كشور است آمدند از ايشان دفاع كردند، حمايت كرند. اگرمي خواهيد برويد روي بحث هاي انتخاباتي آن يك منطق ديگر دارد با يك الگوي بحث ديگري . آن مجالي كه دوستان مي گويند آخرهاي برنامه است. اگر فرصت باشد من در مورد انتخابات هم با شما صحبت كنم.

راديو گفت و گو:آقاي قنبري ، كمتر از دو دقيقه فرصت داريم. من خواهش مي كنم كوتاه جمله آخرتان را بفرماييد و ما جمله آخر آقاي زارعي را هم بشنويم.

قنبري : جمله آخر اين است كه يك خلط مبحثي صورت گرفت و كساني كه معتقد به چارچوبهاي نظام،رهبري ، اصول انقلاب و نظام هستند، اينها را مي آيند مقايسه مي كنند با گروهك ها و مي گويند آن رفتاري كه با گروهك ها صوت گرفته بايد با اينها هم صورت گيرد. در واقع صحبتهاي آقاي كوچك زاده هم به شكلي با همين روش بود. حالا ايشان با زبان ديگري مطرح كردند و به شكلي سيره حضرت علي را در مثال آوردند. اما اين را ناديده گرفتند كه اشداءُ علي الكفار بود و رحماء بينهم.

راديو گفت و گو:متشكرم آقاي قنبري ما فرصتمان به پايان رسيده تشكر مي كنم كه در اين مناظره تلفني شركت كرديد.
دوستان ما تلاش مي كنند ارتباط ما با آقاي زارعي برقرار شود كه جمله پاياني ايشان را هم كوتاه بشنويم و جا دارد تشكر كنيم از همكارانمان در پخش كه يك ساعت زمان بيشتر را به اين مناظره اختصاص دادند كه بتوانيم صحبتهاي دوستان را بشنويم و حرفي ابتر باقي نماند. ارتباط ما با آقاي زارعي هنوز برقرار نشده.
گويا تلفن همراه ايشان در دسترس نيست.
ارتباط ما با آقاي زارعي برقرار شده. آقاي زراعي فقط جمله پاياني تان را كوتاه بفرماييد.

زارعي: شما صحبت كرديد كه دوستان اصلاح طلب مي گويند در مورد تحريف امام و انتقاد نسبت به صدا و سيما؛من دوباره اين را عرض مي كنم ما قبول داريم هر شخصيتي در اول انقلاب،شخصيتهاي ارزشمند، زحمت كش و هر كسي بوده، جايگاه و موقعيتش به دليل تبعيت از امام بوده و آن سابقه را هم هميشه افراد مطرح مي كنند. چه افرادي كه در حاشيه اند چه افرادي كه الان در متن هستند. بحث، بحث تبعيت از خط امام و موضع امام و رهبري است. به نظر من برخي از دوستان ما با اين بحث ها فاصله گرفتند ، ما هم با آقاي قنبري كه بحث مي كنيم چون بحثي مطرح مي كنيم ايشان بلافاصله مي خواهد سوئيچ كند روي بحث آقاي احمدي نژاد كه چرا ايشان اين كار را كرد؟ اصلاً بحث اينها نيست. بالاخره در برخي مواضع هم اطرافيان آقاي احمدي نژاد كارهايي كردند كه ما چون با برخي مواضع اصولي سازگار نبوده با آنها هم در برابر آن ها هم بعضاً موضع گرفتيم. بحث ما موضع امام و رهبري است. راه كار دوستان اصلاح طلب، اصولگرا، همه ، اين است كه هر كسي كه به موضع امام و تبعيت از موضع امام و رهبري برگردد، در خط امام و انقلاب است و هر كسي تبعيت نكند يا مسامحه كند يا سكوت كند يا مخالفت كند، ديگر نمي تواند چنين ادعاي را از خود داشته باشد.

راديو گفت وگو:متشكرم از شما آقاي زارعي كه در اين گفتگو شركت كرديد. مناظره خيلي طولاني هم بود. سپاسگذارم از شما كه تا پايان برنامه هم با ما بوديد.
از آقاي مهدي كوچك زاده و آقاي قنبري هم تشكر مي كنيم كه در اين مناظره شركت كردند . از شما شنوندگان گرامي كه صميمانه سپاسگذاريم كه تا پايان برنامه با ما همراه بوديد . اميدواريم در شبهاي آتي هم فرصت همراهي با بدون خط خوردگي از راديو گفتگو را داشته باشيد. شبتان بخير و خدانگهدار.