IRNON.com
اسلام هراسي و جنگ نرم
 

ايران هراسي در سالهاي اخير يكي از تاكتيك هاي دشمنان در جنگ نرم عليه جمهوري اسلامي ايران بوده در كنار آن با يك مثلث تهاجمي روبرو هستيم.


 

اشاره:
ايران هراسي در سالهاي اخير يكي از تاكتيك هاي دشمنان در جنگ نرم عليه جمهوري اسلامي ايران بوده در كنار آن با يك مثلث تهاجمي روبرو هستيم.... اسلام هراسي، شيعه هراسي و ايران هراسي كه توسط استكبار جهاني به شكلهاي گوناگون ضد جمهوري اسلامي ايران دنبال مي شود. راديو گفتگو براي بررسي اين موضوع در برنامه گفتگوي روز با دكتر حسن هاني زاده، كارشناس مسائل سياسي، دكتر احمد بخشايشي، عضو هيات علمي دانشكده علوم سياسي دانشگاه تهران و دكتر حسيني كوهساري، قائم مقام پژوهشگاه بين المللي جامعة المصطفي گفتگو كرد.
دكتر هاني زاده معتقد است رژيم صهيونيستي نخستين رژيمي بود كه احساس كرد انقلاب اسلامي ثبات و گسترش نظام صهيونيستي را در منطقه مهار خواهد كرد و خطر ساز خواهد بود لذا موشه دايان وزير خارجه و وزير دفاع سابق رژيم صهيونيستي اعلام كرد كه انقلاب اسلامي زلزله اي است كه اسرائيل را نابود خواهد كرد و اين ديدگاهي بود كه در آن زمان مورد توجه لابي صهيونيستي قرار گرفت و پروسه ايران هراسي و شيعه هراسي بعد از جريانات انقلاب شكل گرفت.
دكتر بخشايشي نيز در اين زمينه گفت: علت اينكه امروزه انقلاب اسلامي هدف استكبار قرار گرفته و در مد نظر رژيمهاي عربي قرار گرفته بيشتر بخاطر نفس انقلاب اسلامي است كه يك انقلاب حداكثري است.
دكتر كوهساري نيز گفت: شايد موج اول اسلام هراسي بويژه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در غرب بوجود آمد بويژه بعد از فتواي تاريخي حضرت امام(ره) مبني بر ارتداد سلمان رشدي نويسنده كتاب آيات شيطاني و غرب به اين فكر افتاد كه اسلام مي تواند براي اين روحيه استكباري غرب خطر جدي باشد.
مشروح اين گفتگو به شرح زير است :

راديو گفتگو: هنگامي كه به اين مثلث تهاجمي، ايران هراسي ، شيعه هراسي و اسلام هراسي نگاه مي كنيم به نظر مي آيد اسلام هراسي از قدمت بيشتري برخوردار باشد . استكبار جهاني و در راس آنها امريكا و رژيم صهيونيستي سعي مي كنند با شيوه هاي مختلف با بكارگيري ابزار و ادوات مختلف كه در سالهاي اخير بر مي گردد به جنگ نرم و استفاده از رسانه ها مساله اسلام هراسي را در دنيا دنبال كند تا مردم دنيا به دين اسلام نزديك نشوند و حتي بين مسلمانان هم تفرقه ايجاد مي كنند فكر مي كنيد اين پروژه اسلام هراسي چقدر موفق بوده و استكبار جهاني در اين زمينه چه كارهايي را انجام داده است؟
دكتر هاني زاده: موضوع پروسه اسلام هراسي دقيقا بعد از جنگ اول جهاني و شكل گيري احزاب اسلامي در قلب خاورميانه كليد خورد . با اينكه احزاب اسلامي به نوعي درون سيستمي عمل مي كردند مثل اخوان المسلمين ولي به دليل رويكرد جامع آنها نسبت به مسائل جهان اسلام و اينكه انگليسي ها و فرانسوي ها در آن زمان كه فاتحان جنگ جهاني اول بودند تلاش كردند از طريق پروسه سازي و ايجاد يك كمربند امنيتي در خاورميانه به نوعي مسلمانان را منزوي كنند و اتهام تروريست بودن را به آنها بزنند و حوادثي كه در خاورميانه رخ داد بويژه بعد از پيمان نامه ساكس پيكو كه خاورميانه را بين دو ابر قدرت آن زمان انگليس و فرانسه تقسيم كردند. هدف آن دو قدرت جهاني در آن زمان اين بود كه اسلام را درحد يك ديني كه منحصر به عبادت باشد و در مساجد است و در مسائل سياسي و مسائلي كه انگليسي ها و فرانسوي ها براي خاورميانه در نظر داشتند محدود و منحصر كنند لذا بعد از جريانات و درگيري هايي كه بوجود آمد و شكل گيري انتفاضه هايي كه مسلمانان در بيت المقدس انجام دادند و اولين نماز جمعه اي كه در بيت المقدس در سال 1938 به امامت آيت الله العظمي كاشف الخطا اقامه شد و بيش از 20 هزار نفر در مسجد الاقصي در آن زمان نماز خواندند انگليسي ها احساس كردند كه اسلام يك ظرفيت بالاي پنهاني دارد كه مي بايستي اين ظرفيت را مهار كرد. لذا آمدند قوميت عربي را جايگزين اسلام كردند از طريق كودتاهايي كه در جهان عرب صورت گرفت بويژه در مصر كه كانون و خواستگاه اسلام انقلابي بود و اخوان المسلمين هم در آن زمان يك مجموعه سياسي و مجموعه اي كه اسلام انقلابي را و ادبيات انقلابي را سازمان دهي مي كرد مقابله كند . لذا قوميت عربي جايگزين اسلام شد و بعد از مدتي جوانان كشورهاي اسلامي و عربي به سمت پان عربيسم گرايش پيدا كردند. بعد از انقلاب اسلامي ما شاهد دگرگوني اوضاع خاورميانه شديم . معادلات سياسي، نظامي و امنيتي به سود جهان اسلام تغيير كرد و اسرائيل كه زماني در همين ايران پايگاه هاي متعددي داشت با يك نظام جديدي مواجه شد كه ادبياتش كاملا با ادبيات نظام گذشته تفاوت داشت و با يك ادبيات پويا ، انقلابي و پر تحرك و خيزش ساز مواجه شد . لذا اسرائيلي ها احساس خطر كردند. يعني رژيم صهيونيستي نخستين رژيمي بود كه احساس كرد انقلاب اسلامي ثبات و گسترش نظام صهيونيستي را در منطقه مهار خواهد كرد و خطر ساز خواهد بود لذا موشه دايان وزير خارجه و وزير دفاع سابق رژيم صهيونيستي اعلام كرد كه انقلاب اسلامي زلزله اي است كه اسرائيل را نابود خواهد كرد و اين ديدگاه هايي بود كه در آن زمان مورد توجه لابي صهيونيستي قرار گرفت و پروسه ايران هراسي و شيعه هراسي بعد از جريانات انقلاب شكل گرفت.
_راديو گفتگو: پروژه اسلام هراسي كه استكبار جهاني دنبال مي كند قابل شكل گيري است و آيا آنها تواسته اند به آن اهدافي كه مد نظر داشتند دست پيدا كنند يا نه؟
دكتر بخشايشي: انقلابات معمولا به سه دسته تقسيم مي شوند يك انقلاب حداكثري، و يك انقلاب حداقلي و يك انقلاب سوروسي است .انقلاب حداكثري كه انقلاب اسلامي ايران از آن نوع است شش متغيير بايد داشته باشد . انقلاب ايران ، انقلاب فرانسه و انقلاب روسيه از نوع انقلاب هاي حداكثري بوده . انقلاب حداكثري معمولا تبعاتي دارد كه انقلاب فرانسه دو دستاورد و تبعه داشت يك ناسيوناليست مثبت بود و يكي جمهوريت بود و انقلاب اسلامي ايران هم دو دستاورد دارد يكي هلال مقاومت است و يكي روحيه بيداري اسلامي است و اينكه امروزه مثل آقاي گراهام فولر كه در موسسه رند كار مي كند و كتاب قبله عالم را مي نويسد و يا آقاي بابي سعيد كه كتاب غرب و هراس بنيادين را مي نويسد حاكي از اين است كه انقلاب اسلامي ايران تاثير خودش را در منطقه و جهان داشته است . علت اينكه امروزه اسلام در منظر استكبار قرار گرفته و در منظر رژيمهاي عربي قرار گرفته بيشتر بخاطر نفس انقلاب اسلامي است كه يك انقلاب حداكثري است . نظام بين الملل از 1990 به بعد كه تقريبا نظام دو قطبي فرو ريخت يك نظم يكجانبه گرايي ارشادي بوجود آورد. يعني از 1990 تا 2001 نظم نوين را مطرح كردند و در 2001 نظم يكجانبه گرايي ارشادي و در 2003 نظم يكجانبه گرايي دستوري را مطرح كردند . وقتي اين نظم مطرح شد خود به خود در اين فضاي اينها متوجه شدند كه انقلاب اسلامي بايد مهار شود همانطور كه انقلاب فرانسه را اروپائيان در 1815 در كنگره وين مي خواستند مهار كنند . انقلاب اسلامي را هم مي خواستند مهار كنند اما موتور محركه انقلاب اسلامي كه اسلام است بيشتر مد نظر آنها است . اين پروژه اسلام هراسي و هراس بنيادين كه غرب از اسلام دارد به واسطه انقلاب اسلامي ايران است كه اين هراس بوجود آمده و اين پروژه ها در جهت مهار انقلاب اسلامي حركت مي كند جديدا آقاي بابي سعيد استاد جامعه شناسي سياسي دانشگاه منچستر انگليس كتابي نوشته تحت عنوان غرب و هراس بنيادين متدولوژي اين كتاب تحليل گفتماني است . در اين كتاب به نوعي مواجه غرب با اسلام در غالب اسلام سنتي و بنياد گرايي اسلامي با مدرنيته مورد بحث و بررسي قرارگرفته است كه معتقد است الگوي كماليسم در تركيه كه نمونه جامعه اهل سنت در مواجه با جامعه غرب و مدرنيته بود نمي تواند پاسخ مناسبي به مشكل مسلمانان بدهد لذا خودش به شدت دچار بحران شده . امت اسلامي براي خروج از اين بحران ناگزيراست كه به الگوي امام خميني و ولايت فقيه روي آورد در مقدمه اين كتاب نوشته شده كه در غرب يك جرياناتي وجود دارد كه غرب را اداره مي كند واينها علاقمندند كه حضور مسلمانان را بصورت يك شبح در آورند و آنها معتقدند كه مسلمانان متعلق به دوره سنت هستند و لذا به مثابه ارواح كه واقعا وجود ندارند به افسانه شبيه هستند به اين معنا كه مسلمانان مانند ارواح ، به نظر نمي آيند اما واقعا وجود دارند و در جاي خودشان هم ترسناك هستند و مورد استفاده قرار مي گيرند يا اينكه مسلمانان معمولا براي غربي ها چنين ترسي را ايجاد مي كنند به هر حال اسلام علي رغم اينكه ظاهرش امت متفرق به نظر مي آيد اما به نظر غربي ها روز به روز نمايان تر مي شود و اين تجلي ذهني اسلامي در بيسياري از مردم غرب مايعه اضطراب و نگراني شده و اين به نحوي حاكي از انقلاب اسلامي است كه بيداري اسلامي باعث شده كه اسلام هراسي و هراس بنيادين از اسلام در دل غربي ها جا بگيرد و گرنه تا قبل از انقلاب اسلامي آنها توجه زيادي به اسلام نمي كردند بخاطر اينكه مردم مسلمان منطقه هم زياد به اسلام توجه نمي كردند و پنهان مي كردند دين و مذهب خودشان را يا كتابي كه آقاي گراهام فولر نوشته به نام قبله عالم و به غرب نشان مي دهد كه يك استراتژي است كه ايران را راحت نگذاريم و اخيرا هم كتابي نوشته كه در آن راجع به چگونگي اسلام و چالشهايي كه براي جهان اسلام ايجاد مي كنند ومسائلي كه به اسلام و مسلمانان مي شود نوشته است. بابي سعيد علاقه دارد كه اسلام گرا را كسي معرفي كند و يك عده اسلام گرا را در مركز عمل خودش قرار دهد و براي تفكر در مورد سرنوشت سياسي خودش از تعابير اسلامي استفاده مي كند و آينده سياسي خودش را در اسلام مي بيند . اسلامي گرايي يك گفتماني است كه تلاش مي كند اسلام را در مركز قرار دهد بعنوان يك دال و طيفي از رويدادها است كه مي تواند مقولاتش يك ذهنيت اسلامي باشد ، تلاش تمام عيار براي باز سازي جامعه باشد به عبارت بهتر اسلام بعنوان دال محور مركزي است و مقوله اش مي تواند اسلام به عنوان دين مورد توجه قرار گيرد يعني به عنوان يك اعتقاد هم مي تواند و بعنوان يك شيوه زندگي هم مي تواند مورد توجه قرار گيرد يا بعنوان يك نظم سياسي اصحاب تفكر مدرن امروزه در قالب بنيادگرايي اسلامي بحث مي كنند راجع اسلام در قالب بنيادگرايي اسلامي بحث مي كنند . كلا ليبرال دموكراسي در غرب حدود 8 ويژگي دارد وچند مقدمه دارد .اگر از ديدگاه نسبيت گرايي مدرنيته بحث كند از ويژگي هايش مساوات گرايي ،برابر گرايي، سكولاريزم است ولي مهمترين ويژگي آن رقابت و همكاري است. يعني بعد از فروپاشي شوروي در 1990 امريكايي ها و غربي ها به دنبال يك دشمن فرضي مي گشتند تا در پناه رقابت اين دشمن فرضي همكاري هاي منطقه اي خودشان را زياد كنند و اين همان اسلام هراسي است اما همه اسلام ها براي اينها مهم نيست. اسلام افراطي، اسلام سياسي، اسلام بنياد گرا براي اينها مهم است .
راديو گفتگو: برخي از كارشناسان نظر دارند كه استكبار جهاني بويژه امريكا در سالهاي اخير بجاي اسلام هراسي به سمت ايران هراسي آمد و پروژه ايران هراسي را دنبال مي كنند برخي هم معتقدند كه در منطقه ايران هراسي دنبال مي شود اما در سطح نظام بين الملل باز پروژه اسلام هراسي دنبال مي شود نظر شما در اين رابطه چيست؟
دكتر هاني زاده :الان رويكرد امريكا و لابي صهيونيستي به سمت تشديد پروژه شيعه هراسي است . در جنگهايي كه ميان اعراب و اسرائيل رخ داد بويژه جنگ 1967 اسرائيل در مدت كوتاهي شايد در مدت 4 روز 80 هزار كيلومتر مربع از اراضي اعراب را اشغال كرد در حالي كه چهار ارتش مهم عربي در مقابل رژيم صهيونيستي قرار داشتند بعد از تشكيل حزب الله كه در سال 1982 صورت گرفت در دل جامعه اسلامي يك مجموعه اي برخاست كه ادبيات جديدي را وارد مجموعه اسلام كرد كه اسرائيل خيلي دقيق روي آن كار كرد. يعني آمده اند مجموعه اي درست كردند كه بررسي كنند و ببيند ظرفيتهاي جهان تشيع چيست و چه ارتباطاتي وجود دارد با جهان اسلام سني لذا روي پروسه شيعه هراسي كار كردند . اقداماتي كه رزمندگان حزب الله انجام دادند از سال 1982 به بعد ، بيرون كردند اسرائيل از جنوب لبنان بويژه در جنگ 33 روزه و شكست كامل رژيم صهيونيستي و ارتش به ظاهر اسطوره اي رژيم صهيونيستي موجب شد كه لابي صهيونيستي وامريكا و با همكاري رسانه هاي كشورهاي عربي به تشديد پروسه شيعه هراسي بپردازند و از آنجايي كه احساس آنها اين است كه ايران خواستگاه جهان تشيع است ايران را مورد هدف قرار دادند و انواع جنگهاي رسانه اي و جنگ نرم را پايه ريزي كردند تا از شكل گيري يك نظام امنيتي پايدار با محوريت ايران در جهان اسلام ومنطقه جلوگيري كنند و مي بينيم كه اسرائيلي ها شديدا دنبال پروسه شيعه هراسي هستند و دست به اقدامات تروريستي عليه شخصيت هاي تاثير گذار شيعه در طول سالها كردند . از طرفي وهابي ها و سلفي ها را هم كه وادار كردند در پاكستان، عراق و لنيان دست به اقداماتي عليه شيعيان بزنند به نظر مي رسد كه الان پروسه اسلام هراسي را امريكاييها و غربي ها كنار گذاشته اند و به سمت ايران هراسي و شيعه هراسي روي آورده اند و از طريق بكارگيري رسانه هاي خودشان به نوعي تلاش مي كنند تا شيعيان را در منطقه منزوي كنند مي بينيم كه اخيرا برخي كشورهاي عربي منطقه كه همسو با سياستهاي امريكا و غرب هستند در هر جايي كه انتخابات است و اگر در آن شيعيان نقشي داشته باشند سرمايه گزاري مالي و تبليغاتي كلاني انجام مي دهند تا اين انتخابات را به نفع جريانهاي ضد شيعه هدايت كنند در عراق و لبنان شاهد شكل گيري اين نوع تحركات بوديم . به نظر مي رسد كه الان موضوع ايران هراسي و شيعه هراسي روز به روز دارد شدت بيشتري پيدا مي كند به دليل اينكه ايران يك محوريت منطقه اي با ابعاد انقلاب اسلامي و ادبيات انقلاب اسلامي و ادبيات ضد استكباري شكل گرفته و اينها تلاش مي كنند تا اين محوريت ( محوريت انقلاب اسلامي و شيعه) از هم تفكيك كنند و منزوي شود.
راديو گفتگو: شاهد هستيم ايران و برخي كشورها تلاشهايي را انجام مي دهند براي وحدت و همبستگي بين كشورهاي اسلامي وايران نيز اعلام كرده كه حامي كشورهاي مسلمان خواهد بود و مي توانند با اتحاد در مقابل استكبار جهاني ايستادگي كنند . اما اين اتحاد در بين كشورهاي اسلامي آنطور كه بايد و شايد شكل نگرفته و برخي از كشورهاي منطقه و كشورهاي عربي سعي مي كنند منافع خودشان را با منافع امريكا گره بزنند و خودشان را به امريكا نزديك كنند چرا اين اتفاق در كشورهاي منطقه افتاده است؟
دكتر بخشايشي: غربي ها اسلام و شيعه را بعنوان ترجمان سنت و خودشان را به عنوان ترجمان مدرن در نظر مي گيرند و از قديم دعوايي بين اينها بوده است و الان هم هست كه سنت مفهومي دارد كه اولا در دوره سنت به معناي حقيقي به حكمت گمشده يك فرد مطلق است و حول وجود مي چرخدو دومين ويژگي اين است كه وجود در فلسفه حاكم است اما مميزه مدرن حقيقت مطلق است اما بر محور وجود مي چرخد واز دكارت تا هايدگر از نظر زماني پوشش داده مي شود و معرفت شناسي هم بر فلسفه حاكم مي شود . دعواي مدرن و سنت دعواي است كه از قديم بوده والان هم است و در آينده هم خواهد بود ولي آنچه را كه اهميت دارد اين است كه كشورهاي اسلامي متاسفانه يا خوشبختانه قبل از اينكه به نظام مردم خودشان متكي باشند به نظام بين الملل متكي هستند و لذا در خاورميانه دو جبهه را از هم مي توان تفكيك كرد كه اين هم يكي از دستاوردهاي انقلاب اسلامي است و آن جبهه مقاومت در مقابل جبهه سازش است . نمونه جبهه مقاومت ايران ، غزه، حماس ، حزب الله است ونمونه سازش به رهبري سعودي ها ، امارات ، كويت ، مصر است . اينها از قبل از انقلاب اسلامي هم با هم بودند يعني ايران و عربستان سعودي دو قطب بودند كه از لحاظ نظامي ايران همكاري مي كرد و از لحاظ اقتصادي سعودي ها بعد از انقلاب ايران جايگاه عربستان سعودي را شناسايي كرد و حضرت امام هميشه در اتحاد اسلامي تاكيد مي كردند . آقاي نبيه بري رهبر جنبش امل وقتي خدمت مقام معظم رهبري رسيدن ايشان فرمودند كه گوشت شما از گوشت ما است ، پوست شما از پوست ما است و خون شما ازخون ما است. ما نبايد تفرقه ايجا كنيم حداقل در جنوب شيعيان لبنان كه الحمدالله آن فضايي عالي شد. ايران جايگاه سعودي ها را مي پذيرد ولي اين سعودي ها هستند كه در راستاي نظام بين الملل حاضر نيستند كه با ايران به عنوان قطبي كه مي تواند بالانسر نظام در منطقه باشد همكاري كنند ما تلاش مي كنيم از مباحث اسلامي استفاده كنيم و اسلام را بعنوان محور مشترك در بين مردم قرار دهيم و از اين طريق خواسته هاي مردمي را اجابت كنيم . نكته ديگر اين است كه اسلام به ما دستور مي دهد كه از قدرت نرم استفاده كنيم نه از قدرت سخت افزار لذا مقام معظم رهبري تاكيد زيادشان بر علم محوري و توسعه علم است ومي فرمايند كه ايران بايد بتواند بعنوان ژاپن اسلامي در آيد و علم در دانشگاهها نهادينه شود وايران بتواند الگو در منطقه شود بخاطر اينكه ما از نظر نظامي حريف امريكا نيستيم ولي از لحاظ علمي اگر بتوانيم رشد كنيم مي توانيم بعنوان ژاپن اسلامي خودمان را نشان دهيم و بعد اسلام مي تواند مظهر حركت شتابنده براي كشورهاي اسلامي در آيد و همه با هم متحد شويم و در جهت مقابله با غرب حركت كنيم. بنياد گرايي اسلامي يا اسلام معنوي يا اسلامي كه حضرت امام معرفي مي كنند با مدرنيته در متن يكديگر قابل فهم هستند هر دو براي اينكه خودشان را اثبات كنند از نفي ديگري استفاده مي كنند . اسلامي كه امام معرفش است از نفي استبداد ، استعمار استفاده مي كند خود مدرنيته هم براي اثبات خودش از نفي كهنگي استفاده مي كند اينها شريك هستند هر دو از علم و فن آوري استفاده مي كنند يعني هر دو هم اسلام و هم مدرنيته در يك جهت در رقابت با يكديگر حركت مي كنند و علت اينكه غربي ها پروژه اسلام هراسي را مطرح مي كنند بخاطر اهميت اسلام است . اينكه اينها اسلام هراسي مي كند و پيامبر اسلام را مورد تمسخر قرار مي دهند باعث مي شود كه خود غربي ها بروند قرآن را بخوانند . بسياري از غربي ها در حال حاضر اسلام را نه بعنوان يك خشن بلكه بعنوان يك دين قبول كردند . در حال حاضر تعداد مسلمانان روز به روز افزايش پيدا مي كند و علت اينكه مي بينيم فيفا اجازه نمي دهد دختران مسلمان ايراني با حجاب به آنجا بروند بخاطر ترسشان از اسلام است . از طرفي ما در منطقه دست بالايي داريم ما هرچه مردم مي گويند مورد پذيرش ما است قدرت نرم جمهوري اسلامي ايران سرمايه مردمي است . قدرت نرم حزب الله صداقت رهبري آن است و قدرت نرم امريكا دانشگاههاي آن است . بنابراين بطور طبيعي پروژه اسلام هراسي را كه مطرح مي كنند بخاطر اهميت اسلام است . اينها نمي توانند اسلام را حذف كنند بلكه روز به روز اسلام گسترش بيشتري پيدا مي كند به شرط اينكه اتحاد داخلي بين سياستمدارا ن ما بيشتر شود ما از لحاظ داخلي نبايد دچار انشقاق شويم .آنچه كه ما را از ديد خارج ، قدرتمند نشان مي دهد اتحاد داخلي ما است. و اتحاد داخلي ما بر مبناي اعتماد مردم است و اگر مردم به ما اعتماد داشته باشند ما مي توانيم در جهان بدرخشيم و موفق شويم كه همين امروز امريكا حاضر است ايران را بخاطر هراسي كه از اسلام و ايران دارد تهديد هسته اي كند . احتمال اين است كه خانم هيلاري كلينتون بر آقاي اوباما از لحاظ سياست خارجي تفوق پيدا كرده . چون اوباما از ابتدا گفته بود كه با ايران بدون شرط مذاكره خواهد كرد ولي حالا دارد تهديد مي كند و يا احتمال دارد كه اسرائيلي ها بخواهند در همين رابطه به ايران حمله كنند و اگر ايران جواب قاطعي به اسرائيل بدهد امريكايي ها بگويند كه ما جواب شما را خواهيم داد.
راديو گفتگو: اسلام هراسي پروژه اي است كه توسط استكبار جهاني دنبال مي شود تا كنون چه مراحلي را پشت سر گذاشته و در حال حاضر در چه مرحله اي به سر مي برد؟
دكتر حسيني كوهساري: علي رغم اينكه در برخي رسانه هاي داخلي از اسلام هراسي يك توهم تلقي مي شود و ابراز مي شود كه اين يك نمود بيروني و خارجي ندارد و معتقدند كه آنچه در بين الملل اتفاق مي افتد خلاف اين است .امروزه مصاديق متعددي اسلام هراسي دارد. اسلام هراسي يك حقيقت بيروني و واقعيت خارجي است . اينكه برخي نخبگان چه داخلي و چه نخبگان كشورهاي اسلامي از پذيرفتن اين نكته ابا دارند به نظر من يك فريب شخصي است . بي راهه رفتن است . امروزه كثرت اظهارت منفي عليه اسلام صورت مي گيرد اتهام زدن مسلمانان به تروريست و ساختن برنامه ها و فيلمهاي متعدد در كشورهاي غربي وجود دارد ، تخريب مراكز مسلمانان و اينكه بسياري از زنان مسلمان امروز در كشورهاي غربي از امنيت زندگي بهره مند نيستند . آمارهاي بازجويي هاي مسلمانان در كشورهاي غربي به مراتب زياد شده و در عرصه بين الملل استعمار و استكبار جهاني براي مسلمانان انواع توطئه ها را برنامه ريزي مي كنند خودش نشان دهنده اين است كه اسلام هراسي يك واقعيت بيروني است . شايد از زماني كه مسلمانان در كشورهاي غربي حضور داشتند اين اصطلاح اسلام هراسي جا افتاده بود ولي اين واقعيتي كه امروزه شاهد هستيم يك جنگ رواني است كه طراحي شده از طرف صهيونيسم بين الملل و اجرا مي شود و كاملا در راستاي سياستهاي يكجانبه گرايانه نظامي امريكا قابل مشاهده است . شايد موج اول اسلام هراسي بويژه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در غرب بوجود آمد بويژه بعد از فتواي تاريخي حضرت امام مبني بر ارتداد سلمان رشدي نويسنده كتاب آيات شيطاني و غرب به اين فكر افتاد كه اسلام مي تواند براي اين روحيه استكباري غرب خطر جدي باشد . بعد از آن ، موجي در رسانه هاي غربي شروع شد مبني بر اينكه بايد اين اسلام و اين اسلام سياسي و انقلابي را و اين اسلام اجتماعي را كه حرف براي گفتن دارد جدي گرفته شود موج دومي كه اتفاق افتاد بعد از فروپاشي حكومت شوروي سابق بود . بعد از فروپاشي شوروي دنياي غرب براي اينكه بتوانند به اين روحيه جنگ طلبانه و استكباري خودشان ادامه دهند به دنبال اين افتادند كه يك دشمن فرضي براي خودشان تصور كنند چون در دنياي آنروز شوروي از ميان رفته بود و بايد يك دشمن جديدي را براي كارخانه هاي عظيم سلاح هاي جمعي و سلاح هاي هسته اي خودشان طراحي مي كردند. لذا به دنبال اين افتادند كه اسلام را بعنوان دشمن و خطر جدي در برابر تمدن غرب مطرح كنند و شاهد هستيم كه اين مرحله هم يك نقطه عطف جدي در موضوع اسلام هراسي است و آثار و مقالات فراواني در اين زمينه توسط سياستمداران و توسط ارباب رسانه هاي كشورهاي غربي مطرح شده و موج سومي كه بوجود آمد موج 11 سپتامبر بود .كتابي هم نوشته شد تحت عنوان بيش از اين نبايد سكوت كرد كه نويسنده آن يكي از صهيونيستهاي مسيحي بود و در اين كتاب مي نويسد: خداوند به امريكا ماموريت داده است تا اسلام را شكست دهد و موج چهارمي كه اتفاق افتاد شكست طرح خاورميانه بزرگ در منطقه خاورميانه بود بويژه بعد از شكستهاي طرح امريكا در كشورهايي مثل عراق و منطقه شمال شاهد اين بودند كه برخورد سخت افزاري و برخورد نظامي با دنياي اسلام بويژه مناطق شيعه نشين اين رفتار و رويكرد جواب نخواهد داد لذا آن برخورد تمدني و رسانه اي با اسلام گسترش پيدا كرد . ما در زمينه اسلام هراسي كه در غرب وجود دارد فقط اين نگاههاي سياسي و انگيزه هاي سياسي را شاهد نيستيم بخشي از انگيزه هاي فكري و علمي نيز وجود دارد انديشمندان غربي شناخت كافي از اسلام را ندارند و بخاطر شناخت ضعيف از اسلام يك نوع هراسي در آنها اتفاق افتاده بويژه در عامه مردم غرب بخاطر آن كارهايي رسانه اي كه مي شود كه دين اسلام را يك دين خطرناكي جلوه مي دهند و روي محورهايي تاكيد مي كنند از جمله اينكه اسلام ديني است كه فرهنگ همزيستي مسالمت آميز را ندارد و طرفدار خشونت است و قدرت طلب و سياست محور است و اينكه اسلام در مبناي غرب هيچ اشتراكي پيدا نخواهد كرد و اسلام با تكنولوژي سر ناسازگاري و تقابل دارد.
راديو گفتگو: با توجه به تمامي صحبتهايي كه براي وحدت بين مسلمانان انجام ميشود و مجمع تقريب مذاهب اسلامي كنفرانسها و سمينارهاي براي كشورهاي اسلامي برگزار مي كند اما مي بينيم كه آن وحدت لازم هنوز ايجاد نشده بعنوان مثال شيخ جديد الازهر احمد طيب كه جانشين مرحوم طنطاوي شد صحبتهايي را ضد شيعه داشت و اشاره داشت به تبليغ سازمان دهي شده تشيع در كشورهاي سني كه يك مطلب نابجايي بود البته كنارگذاشته شد . چرا چنين بياناتي ايراد مي شود آنهم در دانشگاه الازهر كه يكي از مراكز مهم اسلامي است؟
دكتر هاني زاده: الان ما در منطقه خاورميانه با دو مقوله آفند تبليغاتي شيعه هراسي كه از سوي امريكا و غرب به منطقه تحميل شده مواجه هستيم واز سوي ديگر در ديپلماسي عمومي كشورمان سياست اعتماد سازي و پدافندي در برابر اين تهاجامات نرم و رسانه اي اتخاذ شده كه تاكنون موفقيت آميز بوده كنفرانسهايي كه در طول 30 سال گذشته و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و تشكيل يك سلسله نهادهايي كه نوعي تقريب بين مذاهب ايجاد مي كند توانست بسياري از توطئه هاي شكل گرفته از سوي غرب را مهار كند و خنثي كند. دانشگاه الازهر كه عمر 1000 ساله دارد و توسط شيعيان پايه گزاري شده در زمان فاطمي ها شكل گرفته و اساتيد و مدرسين آنزمان در دانشگاه از فاطميان بودند كه گرايش نزديكي به شيعيان داشتند بعدها شكل سياسي به خودش گرفت و بسياري از شخصيتها بنا به ديدگاههاي شخصي وسياسي خودشان آمدند و اين نهاد را به سمت و سويي حركت دادند كه بجاي ايجاد تقريب بين مذاهب نوعي واگرايي ايجاد كنند در سال 1338 مرحوم شيخ محمود شلتوت شيخ الازهر فتوايي دادند و مذهب تشيع را جايز دانستند كه به آن اقتداء شود و وارد شدن به تشيع را جايز دانستند نوعي همگرايي ميان شيعيان و مسلمانان وساير مذاهب ايجاد كرد كه بعد از آن بود كه ما شاهد بوديم كه نوعي همگرايي ميان كليه فرق مذهبي در دل جهان اسلام بوجود آمد اما از آنجايي كه رژيم صهيونيستي و امريكا يكي از چالش هاي عمده خودش را مذهب تشيع و ادبيات انقلابي تشيع مي داند لذا تلاش كرد كه به نوعي از طريق تحريك بعضي از شخصيتهاي افراطي و غير واقع بين جهان اسلام آنها را در مقابل شيعيان قرار بدهد آقاي احمد طيب هم كه شايد مدت سه هفته بيشتر نبود كه رياست جامعه الازهر را به عهده گرفت اظهارات ضد و نقيضي داشت واين موجب شد كه بسياري از علماي الازهر و شخصيتهاي سياسي به ويژه شيعياني كه رو به رشد هستند و به ويژه در منطقه المنصوره كه در قلب قاهره است ويك تشكل بسيار قدرتمندي دارند نسبت به اظهارات شيخ احمد طيب موضع گيري كنند و موجب شود كه در آستانه انتخابات رياست جمهوري مصر آقاي حسني مبارك براي اينكه يك نوع همسويي ميان شيعيان و سني هاي مصر(براي اينكه فرزند خود را جانشين خودش كند) و يك نوع همگرايي ايجاد كند اين شيخ الازهر را كه اظهارات ضد شيعه داشت بركنار كرد و آقاي عبدالله حسيني شيخ ديگري را بعنوان رئيس جامعه الازهر انتخاب كرد . اين مساله يك مسله درون جامعه الازهر رخ مي دهد كه نشان مي دهد برخي علماء اين نهاد مذهبي و اسلامي هنوز تحت تاثير تبليغات غرب و صهيونيستها قرار دارند و موضعي اتخاذ مي كنند كه به نفع جهان اسلام نيست و به همين دليل ما شاهد هستيم كه الان در دانشگاه الازهر دو رويكرد وجود دارد . رويكردي كه دنباله رو فتواي مرحوم شيخ شلتوت هستند كه اينها موافق هستند نوعي همگرايي ميان تمام مذاهب اسلامي ايجاد شود و يك گروه افراطي هم هستند كه مايل نيستند يك نظامي شكل گيرد كه شيعيان بعنوان محور جهان اسلام بتوانند اين نظام را سازمان دهي كنند . لذا اين مسائل گاهي در جامعه الازهر رخ مي دهد . توسط بخشي از علماء وابسته به اتحاد جهان مسلمانان هم چنين اظهاراتي در گذشته صورت گرفته كه محور اينگونه تحريكات را بايد در دل وهابي هاي عربستان و سلفي هاي عربستان جستجو كرد از طريق رسانه هايي كه دارند ودر اختيار سلفي ها است كه عمدتا عليه شيعيان تبليغ مي كنند تا به نوعي ميان جهان اسلام شكاف ايجاد كنند وواگرايي ايجاد كنند كه هدف آنها منزوي ساختن ايران و قطع ارتباط وايجاد گسست ميان جمهوري اسلامي ايران و جهان اسلام است .
راديو گفتگو: در مقابل حركتهايي كه براي تفرقه ميان مسلمانان صورت مي گيرد و برخي از سلفيون به آن دامن مي زنند جمهوري اسلامي چه حركتهايي را انجام داده ؟
دكتر حسيني كوهساري: شيعه هراسي از مصاديق عام اسلام هراسي است واين محور از آن محورهاي جنگ رواني است كه استكبار جهاني تعقيب مي كند. اسلام هراسي يك بعد سياسي واجتماعي دارد و يك بعد نظامي دارد و بعد ديگر آن بعدعلمي است . در بعد سياسي توجه به قدرت سياسي و اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران و به نحو عام افزايش قدرت سياسي و اجتماعي مسلمانان كه نيازمند گسترش همكاري هاي سياسي و اجتماعي كشورهاي اسلامي و افزايش اقتدار جمهوري اسلامي ايران است قطعا يكي از راههاي مقابله با آن اسلام هراسي است كه بتوانيم اقتدار خودمان را ثابت كنيم و دشمنان را از اين توطئه هايي كه در صدد آن هستند تا حد امكان منصرف كنيم . بابي سعيد جمله اي دارد كه مي گويد در اسلام هراسي تقصير مسلمانان از تمدن غربي كمتر نيست يعني اگر ما مسلمانان اسلام را خوب معرفي مي كرديم يا مجال براي خيلي از اين شبهاتي كه الان مطرح مي شود بر عليه اسلام بوجود نمي آمد وزمينه ها منتفي مي شد از شدت اسلام هراسي كاسته مي شد.اينكه امروز اسلام را ديني طرفدار خشونت ، جنگ و ديني كه در تقابل كلي با تكنولوژي در تقابل با تمدن غرب است بخشي از اين اشكال بر مي گردد به اينكه شايد ما در آن وظيفه خطيري كه بر عهده داشتيم و معرفي اسلام ناب ، اسلام عقلاني، اسلامي كه حامي تمايزات حقيقي است كوتاهي كرديم . يعني بياييم تمايزات حقيقي اسلام در مواجه با تمدن غرب را بيان كنيم و تشنگان زلال معارف بشري را سيراب كنيم. در مورد شيعه هم اين مسائل مطرح است كه شايد بخشي از اختلافاتي كه در ميان دنياي اسلام بين شيعيان و اهل سنت وجود دارد ناشي از اين است كه شيعه را بخوبي نشناخته اند يعني معارف ناب اهل بيت كه در مكتب تشيع وجود دارد به خوبي معرفي نشده و اين زمينه پاره اي از اختلافات را فراهم كرده . ما براي معرفي اسلام ناب و براي معرفي صحيح تشيع ناچاريم كه با نوعي تفكر طالبانيسمي كه در دنياي اسلام وجود دارد مقابله جدي كنيم . (مقابله عالمانه ،نقادانه وعلمي) شخصيتهاي بزرگ دنياي اسلام دور هم بنشينند و فارق از هياهوهاي مذهبي و فارق از جنجالهايي كه رسانه ها بوجود مي آورند مباحث را به نحو عالمانه تعقيب كنند. افراطها بايد از دو طرف كم شود همانگونه كه مقام معظم رهبري نيز فرمودند كه به مقدسات مذاهب مختلف دنياي اسلام از طرف مكاتب مختلف اسلامي اهانت نشود . و بايد در يك فضاي اعتدالي و عقلاني و در فضايي آميخته با محبت صحبت كرد و اين محبتها را بيشتر كرد و يك انسجام كامل ايجاد شود و با يك يد واحده بتوانيم در برابر قدرتهاي استكباري ايستادگي كنيم در اين زمينه شناخت صحيح سياستهاي دنياي غرب در مواجه با دنياي اسلام بسيار مهم است. اينكه همواره به يكديگر گوشزد كنيم كه سياستهاي دنياي غرب را بخوبي بشناسيم و براي يكديگر بازگو كنيم ومتذكر شويم كه در برابر سياستها برنامه هاي واحدي را داشته باشيم .
راديو گفتگو: آيا ما بسته هاي سياسي جداگانه اي را براي مقابله با اين تهديدها ( اسلام هراسي) تدوين كرده ايم و برنامه هايي براي مقابله با اين تهديدها داريم؟
دكتر هاني زاده : اگر ما يك راهبرد مشخصي براي مقابله با آفندهاي ناشي از شيعه هراسي و مقابله با تبليغات رسانه هاي صهيونيستي نداشته باشيم نمي توانيم با آنها مقابله كنيم الان در امريكا هزار رسانه ديداري و شنيداري و مكتوب در دست صهيونيستها است كه اغلب اين رسانه ها در حقيقت يك راهبرد و هدف مشخصي دارند و آن تشديد شيعه هراسي ، اسلام هراسي و ايران هراسي است ما شاهد يك سلسله تهاجمات ظالمانه اي از سوي رسانه هاي غرب و صهيونيستي بوديم كه يك جهت حمله و تشديد موضوع شيعه هراسي شديدو مساله فعاليت هسته اي ايران و ايجاد هراس در كشورهاي همسايه ايران از فعاليت صلح آميز هسته اي ايران كه در طول سالهاي اخير شاهد بوديم كه به موازات تشديد پروسه ايران هراسي مساله شيعه هراسي را هم دامن زدند و تلاش كردند تا ميان ايران و همسايگانش كه به لحاظ مذهبي ديدگاه هاي متفاوتي با ايران دارند واگرايي ايجاد كنند اما ديپلماسي عمومي جمهوري اسلامي ايران چه در ديپلماسي پارلماني چه سياست خارجي و چه در مقوله تحرك بسيار خوب و حساب شده است. نهادهاي مدني جمهوري اسلامي ايران براي جمع آوري علماي اهل سنت و اهل شيعه در تهران شكل گرفت كه نشان مي دهد ايران ظرفيتهاي بسيار بالايي براي مهار آفندهاي تبليغاتي ناشي از ايران هراسي و شيعه هراسي را دارد و از اين ظرفيتها تا حدود زيادي استفاده كرده كه به نوعي مي بايستي رسانه هاي خودمان را تنوع ببخشيم. يكي از مشكلاتي كه در كشور ما وجود دارد مساله بهره گيري گسترده از شبكه هاي ماهواره اي است كه ما براي مقابله با تهاجمات تبليغاتي و جنگ نرمي كه از سوي امريكا و سلفي ها عليه شيعيان صورت مي گيرد مي بايستي از ابزارهاي نرم و رسانه استفاده كنيم يكي از موضوعات مساله تنوع بخشي رسانه هاي برون مرزي است كه به زبانهاي مختلف مي تواند افكار و ديدگاههاي شيعيان را در قالب يك ادبياتي كه قابل فهم باشد سازماندهي كند . ما مي بايستي به موازات تنوع بخشيدن به رسانه هاي خودمان يك استراتژي علمي ديگري را هم براي رسانه هاي خودمان براي رصد كردن تحركات رسانه هاي غربي و صهيونيستي تدوين كنيم و اين مساله با همكاري دستگاههاي فرهنگي و تبليغاتي قابل اجرا است.
راديو گفتگو: چرا كشورهاي منطقه احساس هراس مي كنند از ايران و از پيشرفتهايي كه ايران داشته با وجود اظهاراتي كه جمهوري اسلامي ايران مبني بر صلح آميز بودن انرژي هسته اي ايران داشته است باز ايران هراسي را قبول مي كنند؟
دكتر حسيني كوهساري: بحث جنگ نرم از موضوعات مهمي است كه متاسفانه هنوز ابعاد آن بخوبي شكافته نشده . ما در جنگ نرم بجايي اينكه به دنبال مصرف دانش هسته اي از غرب باشيم اينكه با يك خودكفاي به دنبال اين افتاديم كه علم را خودمان توليد كنيم و از ظرفيتهاي داخلي استفاده كنيم و راههاي ميانبر علم را كشف كنيم و به آن برسيم به نظر مي آيد در عرصه هاي مختلف علمي حتي عرصه هاي ديني ما به دنبال اين خيزش و جنبش نرم افزاري بايد باشيم و مي تواند بسياري از آن حلقه هاي سياستگذاري هاي غربي ها را مخدوش كند . ما در موضوع جنگ نرم اگر بخواهيم همواره در حالت تدافعي و انفعالي باشيم كار براي ما سخت خواهد شد و چاره اي نداريم جز اينكه در بخشهايي با پيدا كردن آن نقاط ميانبر و نقاط ضعفي كه تمدن غرب با آن مواجه است بويژه در علوم انساني كه از بحرانهاي بسيار جدي رنج ميبردند ما با يك رويكرد فعالانه و تا حدودي تهاجمي مي توانيم خودمان را نه در موضع مكتبي كه مي تواند براي بشريت خطر ساز باشد بلكه بعنوان مكتبي كه براي بشريت يك حرف حسابي دارد وراه سعادت و راه تكامل را مي تواند براي بشريت امروز به همراه داشته باشد نشان دهيم و در اين حوزه مي توانيم قرار گيريم . قطعا در زمينه علوم انساني حرفهاي ناگفته فراواني داريم كه هرچه سريعتر انديشمندان وعالمان ما بايد اينها را استخراج كنند از منابع ديني ما و بعنوان نسخه هاي كه مي تواند براي بشر امروز مورد استفاده قرار گيرد در دست بشر امروز قرار دهيم و بدانيم كه آن كسي در دنياي امروز حرف اول را خواهد زد كه در مباحث فكري و مباحث فرهنگي و علمي حرف اول را بزند و بتواند خودش را در معرض چشمان منتظر بشر امروز قرار دهد . اگر تلاش كنيم توفيقات ما در علوم انساني به مراتب بيشتر خواهد بود از توفيقاتي كه در زمينه مثلا هسته اي داريم. امسال كه سال كارمضاعف و همت مضاعف نام گزاري شده اميد است كه ما در بخشهاي قابل توجه اي از اين عرصه هاي فكري و فرهنگي و علمي بتوانيم طوري خودمان را عرضه كنيم كه موضوعي به نام اسلام هراسي بر طرف شود . نه تنها اينكه اسلام را به عنوان يك خطر و تهديد نگاه نكنند بلكه بعنوان يك نقطه اميد و يك نقطه اتكا بشر امروز به ما مراجعه كنند و پاسخ سوالات خود را از ما بخواهند.
دكتر هاني زاده: الان ما بايد به سمتي حركت كنيم كه يك نوع زبان مفاهمه بين ما و ساير فرقه هاي موجود در جهان اسلام ايجاد شود تا بتوانيم در برابر تهاجمات فرهنگي و جنگ نرمي كه جهان غرب وامريكا عليه جهان اسلام و شيعيان تحميل كرده جامعه خودمان و جامعه اسلامي را مصونيت بخشيم و اين نشان مي دهد كه كشور ما ظرفيتهاي بالايي دارد كه بتواند از طريق ايجاد همگرايي ميان كشورهايي مختلف اسلامي در برابر اين تهديدات صف آرايي كند.