اخبار ويژه روزنامه كيهان؛ لوكيشن شكنجه و تجاوز با سفارش خارجي در منزل آقاي كارگردان

لوكيشن شكنجه و تجاوز با سفارش خارجي در منزل آقاي كارگردان، عزاداري بهاءالله مهاجراني براي شيرين عبادي، چه عجب بعد از 10 ماه آقاي موسوي ياد كارگران و كشاورزان افتاد و ... بخشي از اخبار ويژه امروز روزنامه كيهان را تشكيل ميدهد.
اخبار ويژه امروز روزنامه به شرح زير است:
* لوكيشن شكنجه و تجاوز با سفارش خارجي در منزل آقاي كارگردان
جزئيات بيشتري از اقدامات خيانت آميز يك كارگردان بازداشت شده در اسفندماه سال گذشته منتشر شد.
به هنگام بازداشت جعفر پناهي، رسانه هاي ضدانقلاب مدعي شدند وي در خانه خود ميهماني ترتيب داده بود و بازداشت شد اما انتشار برخي اخبار نشان داد پناهي خانه خود را تبديل به خانه تيمي و زيرزميني جهت ساخت فيلم هاي سياه و اتهام پراكنانه عليه جمهوري اسلامي كرده بود. اكنون يكي از افراد بازداشت شده در خانه وي جزئيات بيشتري را در اين باره منتشر مي كند.
شخص مذكور در گفت وگو با سايت تابناك اظهار داشت: جفعر پناهي با كتمان موضوع فيلم سعي وافري در آگاهي نيافتن عوامل و بازيگران از داستان فيلم داشت. او از اعتماد ما نسبت به خودش سوءاستفاده كرد و باعث دردسر براي ما شد.
فرد ياد شده كه ظاهرا پس از اثبات بي گناهي آزاد شده، مي گويد: سناريو و داستان اين فيلم روايت زندگي خانواده چهار نفره اي بود كه درگير اتفاقات بعد از انتخابات مي شوند و فرزند خانواده مورد تجاوز در بازداشتگاه قرار مي گيرد.
پناهي قصد داشت «شكنجه و تجاوز» را در بازداشتگاه هاي ايران برجسته كند من و ديگر دوستانم در اين مدت هزينه برداشت هاي يك طرفه، غيرمنصفانه و اشتباه پناهي از موضوعات سياسي و بلندپروازي هاي وي در اين زمينه را پرداخت كرديم و اين در حالي است كه پناهي به اعضاي گروه فيلم سازي توصيه مي كرد اكيدا با كسي در خصوص ساخت فيلم صحبت نكنند و موضوع را حتي با نزديك ترين افراد خود طرح نكنند.
وي گفت؛ من به همه فعالين حوزه سينما و فيلم توصيه مي كنم قبل از همكاري در هر پروژه اي، از موضوع و محتواي فيلم آگاهي پيدا كنند تا ناخواسته در حركتي عليه كشور خود گام برنداشته باشند چرا كه اين حق ابتدايي بازيگر و عوامل فيلم است كه فيلم نامه را بخوانند در صورتي كه آقاي پناهي به هيچ كدام از دست اندركاران فيلم اعم از بازيگران و عوامل حتي يك برگه از فيلمنامه را نشان نداده بود.
وي خاطرنشان كرد: شان هنر و سينما بالاتر از سياست است و درست نيست براي «مقاصد سياسي» و يا «ديده شدن در مجامع بين المللي»، زندگي، فعاليت هنري و آينده عده اي را كه اعتماد كرده اند ناديده گرفت و با سوءاستفاده از اعتماد آن ها تا اين اندازه آن ها را به دردسر انداخت و هزينه بر دوش آنها گذاشت و عليه مردم و سرزمين خود براي خوشايند خارجيان فيلم شكنجه ساخت.
وي ادامه داد: آن ها در قالب گروهي 18 نفره حدود 2 هفته مشغول فيلم برداري در لوكيشني واقع در منزل شخصي پناهي بودند و حدود نيمي از فيلم را فيلم برداري كردند كه همگي عوامل سر صحنه بازداشت و بعد از چند روز همه عوامل به جز آقاي پناهي با قرار وثيقه تا برگزاري دادگاه آزاد شدند.
وي گفت: من دنبال فعاليت هنري و سينمايي خود بودم كه به دليل اشتباه خود و خودخواهي آقاي پناهي از زندگي وكار بازماندم و به زندان افتادم. من از برخي از افراد كه به بازداشت پناهي اعتراض مي كنند و پي گير آزادي او هستند توصيه مي كنم قبل از آن كه وي باعث دردسر براي عده ديگري شود به جاي اين پيگيري ها، سعي در زدودن توهمات ذهني پناهي و ياد دادن «مردانگي» به او باشند و مشي غلط وي را اصلاح كنند.
همان موضوعي كه آقاي كيارستمي در قسمتي از نامه خود پيرامون بازداشت آقاي پناهي بدان پرداخته بود ولي مورد توجه قرار نگرفت.
گفتني است اواسط اسفند گذشته، نشريه صبح صادق فاش كرد پناهي و تيم همراه وي با ادعاي پارتي و مهماني مشغول تهيه فيلم عليه نظام بوده اند اما با هوشياري نيروهاي اطلاعاتي و امنيتي، ماجرا لو رفته و متهمان بازداشت شده اند.
طبق اين گزارش خانه پناهي از مدت ها قبل از انتخابات و به ويژه پس از حوادث بعد از انتخابات به محل تهيه فيلم عليه نظام (با هماهنگي بيگانگان) تبديل شده بود. قرار بود فيلم مذكور پس از آماده شدن به خارج كشور فرستاده و پخش شود.
پناهي از جمله عناصر نشان شده توسط ناتوي فرهنگي است كه بارها به خاطر خيانت هايش جوايزي دريافت كرده است.
* يك نظامي اسرائيل، مشاور ارشد نيروي هوايي آمريكا
يك مقام سابق سيا از حضور يك نظامي سابق اسرائيل در جايگاه «مشاور ارشد فرمانده نيروي هوايي در پنتاگون» ابراز نگراني كرد.
فيليپ جرالدي طي مقاله اي در سايت آنتي وار، «لاني كاس» مشاور فعلي فرمانده نيروي هوايي در وزارت دفاع آمريكا و فرمانده نيروي ويژه سايبر در نيروي هوايي ارتش را نظامي سابق ارتش اسرائيل معرفي كرد و نوشت: خانم لاني كاس در اسرائيل به دنيا آمد و تحصيل كرد. وي مدرك دكترا در مطالعات روسيه دارد و پيش از سفر به ايالات متحده آمريكا و فعاليت در تشكيلات دفاعي ايالات متحده آمريكا، به درجه سرگردي در نيروي هوايي اسرائيل رسيده بود.
او هم اكنون بلندپايه ترين مشاور «نورتون شوارتز» رئيس ستاد مشترك نيروي هوايي آمريكا است و به اكثر اسرار دفاعي ايالات متحده آمريكا دسترسي دارد. وي به خاطر نقشش در حمايت و ارتقاء جنگ سايبري نيروي هوايي اسرائيل مشهور است.
اين مقام سابق سيا تأكيد كرد: نگراني من در مورد كاس به مشخص نبودن وفاداري وي به منافع كدام كشور از ميان اسرائيل و آمريكا است. كاس از كشوري به آمريكا نقل مكان كرده كه سابقه جاسوسي گسترده و تعرض آميزي عليه آمريكا داشته و به نظر مي رسد كه همچنان روابط نزديكي با محل تولدش دارد. كاس در حالي تابعيت آمريكا را در اختيار دارد كه آشكارا تابعيت اسرائيل را نيز دارد و سه فرزندش نيز در اسرائيل به دنيا آمده اند نه آمريكا. اطلاعاتي كه وي در تشكيلات دفاعي ايالات متحده آمريكا به آن دسترسي دارد براي اسرائيل بسيار ارزشمند هستند و اين موضوع به منافع ايالات متحده آمريكا لطمه مي زند، به ويژه اينكه وي احتمالاً مي داند كه پاسخ نيروي هوايي آمريكا به حمله يك جانبه اسرائيل عليه ايران چه خواهد بود.
اگر كاس يك دندانپزشك بود به هيچ وجه فرقي نمي كرد كه از كجا آمده و نظرات سياسي اش چيست، اما وفاداري به منافع ايالات متحده آمريكا براي كسي كه به اطلاعات فوق محرمانه وزارت دفاع آمريكا دسترسي دارد و احتمالاً برسياست گذاري هاي پنتاگون نيز تأثير مي گذارد، موضوع ساده اي محسوب نمي شود.
* عزاداري بهاءالله مهاجراني براي شيرين عبادي
ابراز خشم و نگراني محافل ضدانقلاب از پخش گزارش دادگاه شكايت شيرين عبادي عليه مديرمسئول كيهان توسط شبكه چهار سيما ادامه دارد.
سايت وابسته به زوج سياسي بهاء الله مهاجراني و محسن كديور كه به ويژه سوابق حمايت از رويكردهاي بهايي در عملكرد حلقه آنها ديده مي شود، در اقدامي نه چندان عجيب به همسويي با عبادي پرداخت و نوشت: اقدام شبكه 4 در پخش دادگاه سابقه قبلي نداشت و عجيب بود. ظاهراً دادگاه براي رسيدگي به شكايت خانم عبادي از روزنامه كيهان تشكيل شده بود اما تنها چيزي كه نشاني از آن نبود پاسخگويي آقاي شريعتمداري از جايگاه متشاكي بود. ايشان بدون هيچ ملاحظه اي به ايراد اتهام به شاكي پرداختند و تعمداً همانند يك سخنراني حرف مي زدند.
بارها شد كه موضوعي مطرح و سخنان خانم عبادي نقل گرديد و در انتها آقاي شريعتمداري مي گفت: «خب، مگر مي شود كه كسي صهيونيست نباشد و اين گونه صحبت كند؟» در واقع استدلال ايشان اين بود كه اگر كسي از عوامل صهيونيسم باشد از دايره شمول شرع و قانون خارج مي شود. از سوي ديگر براي اثبات ادعاي خود مدركي نداشتند جز نوع استنباط از فلان حرف يا بيانيه خانم عبادي.
دفاعيات آقاي شريعتمداري غير از تأثيرگذاري بر دادگاه و هيئت منصفه، به گونه واضحي مخاطب خاص شبكه چهارم (قشر فرهيخته جامعه) را هدف گرفته بود تا شخصيت بانوي دريافت كننده جايزه نوبل را مخدوش سازد.
نكته جالب در واكنش جرس، دفاع ضمني از ايدئولوژي ضدانساني و جنايتكارانه صهيونيسم است كه اساساً با ذات اشغال گري و جنايت و نسل كشي عجين شده اما سايت زير نظر مهاجراني و كديور اصرار دارد از «عوامل صهيونيسم» جانبداري كند و حق و حقوقي براي عوامل صهيونيسم برشمارد. اين نكته البته با عنايت به سفر چندي پيش مهاجراني به آمريكا و حضور در نشست «انستيتو واشنگتن» (لابي صهيونيستي و نومحافظه كار) معنادارتر مي شود.
حلقه جرس متشكل از عناصري نظير سروش، كديور و گنجي مكرراً از جدايي دين و سياست (راهبرد استراتژيك بهائيت و حجتيه) دفاع كرده و حتي برخي اعضاي آن كار را به انكار مهدويت و امام زمان (عج) و حتي انكار سنديت قرآن رساندند. عبادي نيز بارها به واسطه حمايت از عناصر بهايي، حمايت محافل ضدانقلاب را در غرب برانگيخته است.
دروغ پردازي مهاجراني درباره دادگاه در حالي است كه دهها ميليون نفر جريان دادگاه را مشاهده كرده و شاهد بوده اند كه شريعتمداري براي تمامي آنچه درباره سابقه سياه شيرين عبادي مطرح مي كرد، اسناد مربوطه را نيز به نقل از شيرين عبادي و يا كميته صلح نوبل ارائه مي داد. و هرگز به استنباط خود تكيه نكرد.
عصبانيت گردانندگان ظاهري سايت جرس يعني بهاءالله مهاجراني، محسن كديور، سروش، اكبر گنجي و غلامعلي بازرگان از دفاعيات مستند كيهان تعجب آور نيست و از افتخارات روزنامه كيهان تلقي مي شود.
* نتيجه منطق فمينيستي اين خانم، نفي دين و ترويج فساد و فحشاست
علي مطهري نماينده تهران به اظهارات فمينيستي و ضداسلامي فائزه هاشمي در تخطئه مهريه و حكم قرآن درباره چارچوب تعدد زوجات واكنش نشان داد.
مطهري گفت: سخنان ايشان تازگي ندارد، حدود سال 79 نيز وي كه روزنامه زن را منتشر مي كرد، اين گونه مطالب فمينيستي و ضدنظام خانوادگي اسلام را زياد منتشر مي نمود. اجازه تعدد زوجات كه البته بايد در جاي خود و با لحاظ كردن شرايط انجام شود يكي از افتخارات اسلام است و از حقوق زن است نه از حقوق مرد. معمولا در اجتماعات بشري تعداد زنان آماده ازدواج از تعداد مردان آماده ازدواج بيشتر است. اگر حكم تعدد زوجات را نپذيريم به اين معني است كه همواره تعدادي از زنان فاقد شوهر باشند. البته اگر در جامعه اي تعداد زنان آماده ازدواج از مردان آماده ازدواج بيشتر نبود طبعا موضوع اين حكم منتفي است. نفي اين حكم در جوامعي كه نياز به آن دارند ظلم به برخي زنان است و به معني تجويز فساد و فحشا است.
به گزارش شبكه ايران وي اضافه كرد: غربيها كه اين حكم را نپذيرفته اند يا در بخشي از جامعه ما كه متاسفانه در اثر تبليغات رژيم شاه و برخي غرب زده ها اين حكم، قبيح تلقي مي شود چه چيزي غير از فساد و فحشا را جايگزين آن كرده اند؟ البته اين حكم معمولا در مواردي با توفيق روبروست كه مرد، همسر اول و همسر دوم درك درستي از فلسفه اين حكم دارند و اين حكم را راه حلي براي يك معضل اجتماعي مي دانند كه دنيا در حل آن وامانده است نه وسيله اي براي هوسراني مرد. اگر مردي دنبال هوسراني باشد، تن به تعدد زوجات نمي دهد بلكه در سايه سبك زندگي غربي كه زمينه كامجويي از زنان مختلف را فراهم كرده است زير بار تعهدات ازدواج دوم نمي رود.
شايان ذكر است طبق نظام حقوقي اسلام كه متخذ از قرآن است، به رسميت شناختن تعدد زوجات با شرايط خاص در واقع ايجاد چارچوبي براي حفظ حقوق زنان است كه در فرهنگ غيراسلامي كاملا قرباني مي شود.
* چه عجب بعد از 10 ماه آقاي موسوي ياد كارگران و كشاورزان افتاد؟!
اظهارات ميرحسين موسوي درباره لزوم گسترش جنبش سبز در ميان كشاورزان و كارگران و صنعتگران با وجود استقبال راديو فردا، با واكنش قابل تأمل شماري از مخاطبان اين راديو مواجه شد.
يكي از عناصر معارض جمهوري اسلامي ذيل خبر مفصل سايت راديو فردا درباره اظهارات موسوي نوشت: نوشدارو بعد از مرگ سهراب!! چه عجب آقاي موسوي بعد از 10 ماه يادتان افتاد كه به جز قشر مرفه و نيمه مرفه در جامعه ما طبقات ديگري هم وجود دارند كه نامشان كارگر و كشاورز است!! ولي آقاي محترم خيلي دير است.
از نمد جنبش سبز خيري به ما نمي رسد و بايد منتظر حركت ديگري باشيم. روحانيون در ميان كارگران و كشاورزان پايگاه ذهني دارند و به همين دليل هم اين قشرها طرفدار روحانيون هستند.
يك كاربر ديگر نوشت: من شخصاً برخلاف آقاي موسوي معتقدم حكومت كاري انجام نمي دهد جز آنچه در صدر اسلام انجام گرفت. البته ما منكر خدمات آقاي خاتمي و موسوي نيستيم و شايد هم درحال حاضر چاره اي جز انتخاب ميان بد و بدتر نداريم.
* محمد قوچاني: روشنفكران سكولار تاريخ را وارونه خواندهاند
سردبير روزنامه هاي زنجيره اي شرق، هم ميهن و اعتمادملي، از ترويج سكولاريسم توسط جريان مدعي روشنفكري ديني و «سبز» انتقاد كرد و اين جريان را دچار فقر آگاهي دانست.
به گزارش «بالاترين»، محمد قوچاني طي مقاله اي در شماره دوم مجله «مهرنامه» با تاكيد بر اينكه «از پارادوكس هاي عصر ما پرچمداري سكولاريسم از سوي سبزهاست» نوشت: جدايي ديانت و سياست در جهان مدرن هم وحي منزل نيست. اروپايي ها به زودي دريافتند كه آزادي خواهي سياسي هيچ نسبتي با جداانگاري ديني ندارد. غرب امروز آنگونه كه روشنفكران افراطي ايراني مي پندارند ضددين نيست حتي گاه آن اندازه كه اينان گمان مي كنند لائيك نيست...
دين در دنياي معاصر هنوز نهادي قدرتمند است و نه فقط در حوزه خصوصي كه در عرصه عمومي به شكل احزاب سياسي، رسانه هاي غيردولتي و گروه هاي نفوذ سياسي-اجتماعي حضور دارد. در واقع آنچه تغيير يافته تنها شكل حضور دين در سياست است نه اصل حضور دين در سياست.
قوچاني اضافه مي كند: حتي اگر غرب با سكولاريسم در مقابل مسيحيت به رستگاري رسيده باشد معلوم نيست كه رستگاري ما با سكولاريسم باشد. جهل روشنفكري ايراني اما زماني مضاعف مي شود كه با باورهاي قرن هجدهم درباره اروپا بينديشد و به استناد آن درباره ايران امروز (از صد سال قبل بدين سو) تحليل كند...
روشنفكري ايراني چه عرفي چه ديني تاريخ را وارونه خوانده است چه تاريخ ايران و چه تاريخ غرب و آيا اصولا تاريخ را خوانده است؟
در دامن زدن به شكاف عرفي- ديني ميان روشنفكران گروهي بيش از همه نقش داشته اند كه امروز خود به لائيك بودن شناخته مي شوند روشنفكران ديني به خصوص حلقه دكتر عبدالكريم سروش كه براي تمايز هويت خويش از روشنفكران ديگر نوعي انجمن اسلامي روشنفكران را راه اندازي كرد.
سردبير نشريات زنجيره اي توقيف شده درباره بازرگان و سروش تاكيد كرد: اگر مرحوم بازرگان را نياي روشنفكري ديني ايراني بدانيم در كارنامه او ساده انگاري غرب و تكذيب نادرست نسبت تكنولوژي و فرهنگ، علوم تجربي و علوم طبيعي سبب شد سنگ بناي نادرستي پايه گذاري شود كه مجاهدين خلق ديوار آن را كج ادامه دادند.
دكتر علي شريعتي نظريه پروتستانيسم اسلامي را طرح كرد و آن را براي سلف خود دكتر عبدالكريم سروش هم به ارث گذاشت. درست به همين علت است كه مانيفست جمهوري خواهي اكبر گنجي به مثابه باز توليد رساله تجديدنظرطلبي مجاهدين خلق در عصر ما متولد مي شود و آنگاه بحث به انكار الوهيت قرآن كريم منتهي مي شود.
محمد قوچاني همچنين جريان شبه روشنفكري ديني را متهم به فكر تاريخي نگري كرد و نوشت: از ميان 3 روشنفكر مسلمان (شريعتي، بازرگان، سروش) فقط علي شريعتي به تاريخ توجه داشت كه همان گونه كه اشاره رفت با دريافت نادرست از نهضت پروتستان خطايي تاريخي را در نيم قرن اخير بر گرده روشنفكري ديني گذاشت اما بازرگان و سروش هيچ گاه به تاريخ توجه كافي نداشتند.
نقطه اشتراك بازرگان، شريعتي و سروش ناديده گرفتن فقه اسلامي و تلاش براي تخفيف آن است. به دنبال آن شدند كه فقه را به دانش كم اهميت در معارف اسلامي تبديل كنند تا روحانيت نقش كمتري در اداره جامعه داشته باشد.
وي در پايان مقاله خود روشنفكري را متهم كرد كه طي صد سال اخير در جا مي زند و نوشت: روشنفكري ايراني مانند پزشكي تك نسخه اي همچنان از هر جا ظهور مي كند به نسخه قديمي برمي گردد و سكولاريسم را دواي درد معرفي مي كند در حالي كه اين ايدئولوژي به عنوان يك مطالبه سياسي يك بار با زور ديكتاتوري پهلوي در اين كشور حاكميت يافت و به انقلاب اسلامي منتهي شد. تلاش براي تبديل آن به ايدئولوژي دموكراسي هم نادرست است و هم بي فايده و حتي ضررآفرين.
گزارش سرويس "فضاي مجازي " خبرگزاري فارس