رسايي درباره ديدارش با مشايي روشنگري کرد

حجت الاسلام والمسلمين حميد رسايي درباره اظهارات رئيس دفتر رئيس جمهور مبني بر اقناع، عذرخواهي و طلب حلاليت او و روح اله حسينيان از نامبرده واكنش نشان داد و نوشت: خوشبختانه مردم دينشان را از مشايي ها نمي گيرند.
حميد رسايي نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي در آخرين متن نوشته در سايت شخصي خود آورده است: موضوع ديدار جمعي از دانشجويان نخبه با آقاي مشايي و طرح ادعاهايي از طرف آقاي مشايي درباره برخي از دوستان و از جمله بنده ، پيگيري هاي متعددي را از سوي خبرنگاران و دوستان مختلف به صورت حضوري و تلفني در پي داشت كه تاكنون از پاسخ به آنها طفره رفتم ، به اين اميد كه شايد آقاي مشايي خودشان توضيحاتي در باره اين ديدار و مسائل مطروحه در آن ارائه دهند اما از آنجا كه چنين نشد و ظاهرا ادعاي اقناع ما و عذرخواهي از ايشان و... نيز از طرف ايشان مطرح شده ، علي رغم ميل باطني ام مجبورم باز هم درباره آقاي مشايي بنويسم !
بنا بر اخبار منتشر در سايت ها و روزنامه ها يكي از دانشجويان حاضر در جلسه طي مصاحبه اي گفته است: " آقاي مشايي در اين جلسه همچنين مدعي شد كه آقايان رسايي و روحالله حسينيان از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي پس از يك جلسه گفتگو با مشايي، از وي عذرخواهي و طلب حلاليت كردهاند. به گفته اشتري، مشايي خاطرنشان كرده است كه روحالله حسينيان بعد از جلسه به وي گفته "شما كه اينقدر خوب اقناع ميكنيد چرا حرفهايتان را رسانهاي نميكنيد تا ذهنيت منفي مردم نسبت به شما برطرف شود؟ " اين دانشجوي دانشگاه تهران با اشاره به نقل قول ديگري از رسايي توسط مشايي مبني بر اينكه "آقاي مشايي اين حرفهايي كه اينجا زديد را بيرون هم بزنيد. ما اقناع شديم " تاكيد كرد: بايستي صحت و سقم اين نقل قولها از حسينيان و رسايي توسط مشايي مورد بررسي قرار گيرد. "
روشن است كه اگر ما در خصوص موضوعاتي اشتباه كرده باشيم ، بايد از آن عذر بخواهيم و طلب حلاليت كنيم اما تاكنون چنين اتفاقي درباره آقاي مشايي نيفتاده است ! بنده و برخي از ديگر دوستان جريان عدالت خواهي كه امروز خود را ملزم به دفاع از كليت عملكرد دولت عدالت طلب و بويژه شخص رييس جمهور مي دانند ، معتقديم آقاي مشايي به دليل ورودش در مباحثي كه تخصصي در بيان آنها ندارد ، هزينه هاي اضافي را به اين جريان وارد مي كند . طرح اين مباحث نيز در حال حاضر هيچ ضرورتي ندارد و از جمله بارهاي بر زمين مانده نيست واگر هم باشد ؛ طرح آنها وظيفه امثال آقاي مشايي نيست ، مضافا بر اين كه در مواقعي اساسا مباحث طرح شده از سوي ايشان - مثل پايان دوره اسلام خواهي و يا دوستي با مردم اسرائيل - غلط است .
جلسه چندتن از دوستان نماينده با ايشان نيز با همين رويكرد و به منظور تذكر و درخواست توضيح و اصلاح روش بيان در خصوص برخي از مواضع ايشان بود . در اين جلسه چند ساعته مسائلي مطرح شد كه در خصوص غيرواقعي بودن آن با هم اشتراك نظر داشتيم كه البته نمي شود اسم اين اشتراك نظر را اقناع گذاشت مثل عناويني چون خدايان متعدد نمي توانند عامل وحدت باشند و يا سحر كردن مشايي و ارتباط با هندوي چهارصد ساله و بشقاب خالي غذا و ... حتي در پايان اين نشست آقاي حسينيان به شوخي گفت كه ما تا به حال فكر مي كرديم شما سحر مي كنيد اما حالا كه خودت مي گويي دروغ است ، خب ما هم با خيال راحت نقدت مي كنيم !
اما مسائل ديگري نيز مطرح شد كه ايشان حاضر به سخن گفتن درباره آنها نشد و نمي دانم با اين حساب چگونه ايشان به اين نتيجه رسيدند كه ما قانع شديم ! بنده از آقاي مشايي در باره اعتقادش به اصل ولايت فقيه پرسيدم كه ايشان مفصل در اين باره سخن گفت و ادله آورد اما وقتي ايشان را درباره اين توصيه رهبري كه " اتقوا من مواضع التهم " خطاب قرار دادم كه شما متاسفانه همواره دو پهلو سخن مي گوييد و پس از اعتراض ها اعلام مي داريد كه من منظورم اين نبود و آن بود و اين شيوه بر خلاف توصيه رهبري است كه فرمودند از موضع اتهام ديگران خود را دور نگه داريد كه ايشان حاضر به سخن گفتن درباره آن نشد و آن را بحثي فرعي دانست ! وقتي به ايشان گفتم كه نظريه پردازي و طرح مسائل ديني تنها با مطالعه كفايت نمي كند و بايد از اساتيد فن نيز بهره برده باشيد و از ايشان خواستم تا اساتيدش را معرفي كند ، باز حاضر به توضيح نشد و اين كار را ضروري ندانست و گفت شما به جاي اين كه دنبال استادم بگرديد، حرفم را نقد كنيد ! نمي دانم با اين حساب چگونه ادعا مي شود كه ما قانع شديم !
بله ! در پايان اين نشست ، آقاي حسينيان از ايشان خواست تا توضيحات و مسائلش را علني بگويد تا جامعه از ابهام بيرون بيايد و حرف و حديث ها كم شود . بنده نيز از ايشان خواستم تا به جاي پاسخگويي در جلسات محفلي و غيرعلني - مثل همين جلسه با دانشجويان و يا جلسه با ما - كمي وارد ميدان شفافيت شود و حتي مثل برخي از شخصيت هاي سياسي و حزبي ، جلسه پرسش و پاسخ با خبرنگاران ترتيب دهد تا فضاي اما و اگر و ابهام و درگوشي در باره مشايي بسته شود ، اما ظاهرا ايشان از اين توصيه هاي ما برداشت اقناع كرده اند.
علاوه بر اين ، بنده پس از اين جلسه چند ساعته ، به آقاي مشايي پيشنهاد كردم كه با توجه به اصرارش بر سخن گفتن در باره موضوعات مختلف ديني و ايدئولوژيك ، براي اين كه بهانه ها از ديگران كه سخنانش را تحريف مي كنند - كه در مواقعي نيز اتفاق افتاده - سايتي راه اندازي كند و بلافاصله پس از هر سخنراني ، فايل صوتي آن را در اختيار عموم قرار دهد . با اين كار البته بهانه از شخص آقاي مشايي هم گرفته مي شود تا نگويد كه من چيز ديگر گفتم و يا اينگونه نگفتم و ... ! آقاي مشايي پذيرفت كه اين كار را انجام دهد با اين حساب به نظرم روشن است كه اين پيشنهاد ما به معني اقناع شدن نيست ولي پذيرش راه اندازي يك سايت و قرار دادن متن و فايل صوتي مورد تاييد آقاي مشايي در آن، اقناع ايشان به حساب بيايد.
باز هم مانند يادداشت هاي قبل تاكيد مي كنم : آنچه من مي فهم اين است كه آقاي مشايي برادري است عادي مثل بسياري از شخصيت هاي ديگر كه هيچ ويژگي برجسته اي غير از خلقيات شخصي ندارند و تنها خبرسازي هاي ما آنها را بزرگ ، برجسته و سپس مسئله مي كند. اين مهندس محترم الكترونيك و درس خوانده دانشگاه اصفهان نيز اصرار دارد كه از دين سخن بگويد و اساسا همين كه يك مهندس الكترونيك در هر فرصتي كه تريبون در اختيارش مي گذارند، از موضوعات تخصصي دين سخن بگويد را تبليغ دين مي داند ، مانند برخي از دانشگاهيان متدين ديگر كه اين گونه فكر مي كنند كما اين كه برخي از روحانيون متجدد هم فكر مي كنند كه اگر در لباس روحانيت از مهندسي و پزشكي سخن بگويند و به مشكلات الكترونيكي مردم بپردازند و نقشه بكشند و معماري كنند و براي اين و آن نسخه بپيچند ، تبليغ دين كرده اند ! غافل از اين كه هر دو گروه اشتباه مي كنند .
در نهايت با توجه به وضع موجود به نظرم نبايد سخن گفتن مشايي را - با همه اشكالات وارد به او - مسأله اول كشور كنيم . خوشبختانه مردم دينشان را از مشايي ها نمي گيرند كما اين كه خانه هايشان را بر اساس نقشه رسايي ها بنا نمي كنند و دارويشان را بر اساس نسخه هاي منبري ما نمي پيچند. البته ايشان بايد بپذيرد كه كج سليقگي مي كند چون به جاي محافل درس و بحث و در بين اهل فن، در محافل رسمي و برنامه هاي اداري و در بين كاركنان دولت نظريه پردازي مي كند و خود را در موضع تهمت قرار مي دهد اما فعلا كه مانند اكبر گنجي و دوستانش ، به انكار ضروريات دين ، انكارعصمت ائمه ، انكار امام زمان و انكار وحي بودن قرآن نپرداخته ، پس قابل تحمل است.
گزارش خبرگزاري فارس