روايت نيويورك تايمز از آبروريزي بزرگ كروبي و موسوي؛ اخبار ويژه روزنامه كيهان

محتشميپور: سياستمدار عاقل اگر در انتخابات شكست خورد، جنگ و دعوا راه نمياندازد، اعتراف به نمايشي بودن تحريمها، روايت نيويورك تايمز از آبروريزي بزرگ كروبي و موسوي و ... بخشي از اخبار ويژه امروز روزنامه كيهان را تشكيل ميدهد.
اخبار ويژه امروز روزنامه كيهان به شرح زير است: 
* كودتاي مخملي آمريكا چرا شكست خورد؟ ميرحسين موسوي توضيح ميدهد 
اظهارات 28 سال پيش ميرحسين موسوي درباره كودتاي آمريكايي قطب زاده عليه حضرت امام و نقش خيانت آميز سيدكاظم شريعتمداري در آن ماجرا، حاوي نكاتي عبرت آموز است كه از جمله مي توان عملكرد يك سال اخير خود موسوي و اطرافيانش (از جمله برخي روحاني نماها) را با همان اظهارات سنجيد و دلايل ناكامي او را جست وجو كرد. 
اكبر اعلمي عضو فراكسيون اصلاحات در مجلس ششم مصاحبه موسوي در زمان نخست وزيري (5 ارديبهشت 1361) را در سايت خود منتشر كرد. ميرحسين موسوي در پاسخ به اين سوال كه نظر شما در مورد توطئه اي كه توسط بيگانگان و به دست قطب زاده طرح ريزي شده بود، چيست، ميگويد: "برنامه قطب زاده و همدستان توطئه گرش بسيار برنامه كودكانه اي بود. اگر از جنبه هاي ساده لوحانه اين طرح خائنانه بگذريم، آن چه براي من تعجب آور است اين است كه چگونه قطب زاده اطمينان داشت كه در صورت موفقيت در اجراي اهداف پست خود مي تواند بر مردم حاكم شود. ملت ما چهره امثال او را شناخته و جريانات وابسته به اغيار غيراسلامي را به خوبي شناخته است. 
ملت ما در اين جريان با چند روحاني نماي منحرف روبرو مي باشد نه با نهاد روحانيت. نهاد روحانيت نمي تواند در راستاي سياست هاي آمريكا حركت كند و اميدي براي افراد شنا خته شده و جريانات ورشكسته چه قبل و چه بعد از انقلاب باشد، اما سيدكاظم شريعتمداري و امثالهم مي توانند. من نوار صحبت هاي اين فرد را شنيدم و براي مردمي كه روزي مقلد ايشان بودند ناراحت شدم. 
چرا كه من صدها نفر از اطرافيان خود را مي شناختم كه با عشق و علاقه از ايشان تقليد مي كردند. چون او را مرجع مي پنداشتند. انسان به مرجع خود علاقه قلبي هم پيدا مي كند. خاطرم هست بعد از فوت آيت الله بروجردي به هر خانه همشهري ها كه مي رفتم، يك طرف عكس اين شخص و طرف ديگر عكس امام بود. 
ولي وقتي كسي در هر مقامي به اعتماد و احساس مذهبي مردم پاسخ درست نمي دهد، جاي آن محبت را بي توجهي تنها نمي گيرد، بلكه نفرت سر برمي آورد. مردم تحمل نمي كنند اسلام و عقايد آن ها به شوخي گرفته شود. آنها دوست ندارند كه اسلام پناهي، نردبام ترقي كسي قرار گيرد. " 
موسوي در آن مصاحبه (برخلاف منطق منحط همسر خويش كه ادعا كرد موسوي فرزند آذربايجان و داماد لرها بود و بايد در اين مناطق رأي اول را مي آورد)، گفته است: "(آمريكا و ايادي آن) تصور مينمايند كه هنوز مي توان با تكيه بر انگيزه هاي شرك آلود ناسيوناليستي و ملي گرايي در كشور بحراني را به وجود آورد، ولي ملت مسلمان ما از جمله برادران و خواهران آذربايجاني ما اگر از يك مرجع تقليد مي كنند، بدين خاطر نيست كه همشهري آن هاست. 
به هر حال هركس از ماجراي شريعتمداري خاطراتي دارد...در آرشيو محرمانه وزارت امور خارجه هنگامي كه در آن جا انجام وظيفه مي نمودم اسناد زيادي درباره ايشان ديدم كه مي توانم گواهي دهم. از جمله آن ها، درست در بحبوحه انقلاب و اوج گيري حركت اسلامي مردم، نماينده اي از طرف شاه مراكش با پادويي سفير ايران در عراق، براي ملاقات ايشان مي آيد. خوب كسي كه اين سند را مي بيند اگر چيز ديگري هم نباشد اين سؤال مطرح مي شود كه نماينده مخصوص شاه حسن با يك مرجع شيعه چه كاري مي تواند داشته باشد؟ " 
نكته جالب اينجاست كه عناصر ضدانقلاب بدنامي چون عليرضا نوري زاده و حسن شريعتمداري (پسر كاظم شريعتمداري) كه در مركزيت گروهك جنبش خلق مسلمان با آمريكا و كودتاي قطب زاده مرتبط بودند، هم اكنون با شدت تمام از خيانت هاي ميرحسين موسوي به جمهوري اسلامي، خط امام و مردم حمايت مي كنند. موسوي اخيراً با سران برخي گروهك هاي نهضت آزادي (گروهكي كه ارتباط آن با لانه جاسوسي آمريكا محرز است) ديدار و گفتوگو كرد. 
* محتشميپور: سياستمدار عاقل اگر در انتخابات شكست خورد، جنگ و دعوا راه نمياندازد 
رئيس كميته صيانت از آرا (كميته اي كه نقش اصلي در القاي تقلب در انتخابات و دامن زدن به اغتشاشات سال گذشته داشت) اذعان كرد دامن زدن به نزاع و دعوا پس از شكست در انتخابات بي فايده و بي عقلي بوده است. محتشمي پور مي گويد بايد براي انتخابات از 4 سال قبل از آن كار كرد تا محصول آن را برداشت كرد. 
به گزارش خبرگزاري ها، علي اكبر محتشمي پور كه در ديدار «جمعي از جوانان مجمع نيروهاي خط امام» سخن مي گفت، اظهار داشت: در زمان برگزاري انتخابات، تبليغات 2 تا 3 ماه طول مي كشد كه اين مدت زمان اوج تلاش جريان هاي سياسي براي جذب رأي مردم است در صورتي كه اگر واقعاً بخواهيم مأثر باشيم بايد از 4 سال قبل تلاش كرده باشيم؛ چرا كه اين مدت دو سه ماه، زمان برداشت محصولي است كه طي 4 سال گذشته كاشته ايم و اگر عملكرد ما طي 4 سال گذشته مثبت نبوده باشد، نبايد انتظار داشته باشيم كه نتيجه مطلوبي را به دست بياوريم. 
محتشمي پور بدون اسم بردن از چهره ها و جريان هاي اصلاح طلب باني اغتشاشات خياباني ادامه داد: جريان هاي سياسي درون نظام بايد از زماني كه در اختيار دارند براي ايجاد پيش زمينه هاي مثبت در جامعه به نفع خودشان استفاده كنند اما زماني كه انتخابات تمام شد و جرياني نتوانست پيروز انتخابات باشد، اين كه بخواهد جنگ و دعوا را ادامه بدهد فايده اي ندارد و يك سياست مدار عاقل براي موفقيت در آينده برنامه ريزي و تلاش مي كند. 
عضو مجمع روحانيون درباره تحليل هايي مبني بر بي اعتمادي حاكميت و ساختار سياسي نسبت به اصلاح طلبان خاطرنشان كرد: اگر منظور از حاكميت مقام معظم رهبري است، نظر ايشان نسبت به همه جريان هاي سياسي يكسان است، مگر اشخاص ويژه اي كه زمينه بي اعتمادي را نسبت به خودشان فراهم آورده اند. 
وي با بيان اين كه«سپردن مسئوليت به افراد بيانگر اعتماد كامل به يك جريان خاص نيست، اظهار كرد: در هر دو جريان اصلاح طلب و اصولگرا افرادي هستند كه مقام معظم رهبري به آن ها مسئوليت هايي سپرده است و به آن ها اعتماد دارد و يا نسبت به برخي از اشخاص نظر مساعدي براي سپردن مسئوليت به آن ها در دولت و دستگاه هاي مديريتي نداشته است. 
محتشمي پور البته اشاره اي به اين حقيقت نكرد كه برخي سران و دست اندركاران فتنه با اصرار به ايفاي نقش در پروژه دشمنان براي آشوب و براندازي، در معرض خيانت و بدگماني نظام قرار گرفتند و تبديل به «اشخاص ويژه» شدند كه محتشمي بدون ذكر اسامي، از آنان نام مي برد. 
تلاش محتشمي پور براي تبرئه جريان اصلاح طلب از تندروي «اشخاص ويژه» در حالي است كه شخص وي طي يك سال گذشته حاضر نشد صراحتاً و علناً عليه اشخاص مذكور و خيانت هاي آنها به اسلام و انقلاب و آرمان هاي نظام موضع گيري كند، كساني كه به واسطه تدارك آنها، حوادث تلخي نظير معركه گيري گروهك هاي پيوند خورده با تندروهاي اصلاح طلب و حرمت شكني عاشورا، اهانت به ساحت امام خميني، حذف شعار جمهوري اسلامي و مرگ بر آمريكا و اسرائيل و جايگزيني شعار جمهوري ايراني، پيش آمد و متأسفانه امثال محتشمي پور هم آلت دست جريان منافق و وابسته به آمريكا و انگليس و اسرائيل قرار گرفتند. 
محتشمي پور همچنين در اقدامي سأال برانگيز ادعا كرد جريان انجمن حجتيه در پوشش اصولگرايي دنبال ضربه زدن به امام و رهبري و انقلاب است. اين در حالي است كه جريان هاي مدافع سكولاريسم و مخالف ولايت فقيه، ردپاي گسترده اي در ميان شبه اصلاح طلبان باني فتنه سبز دارند و نشانه روشن آنها هم حمايت شدن از جانب انگليس و اسرائيل و معارضه با ولايت فقيه است. 
* اعتراف به نمايشي بودن تحريمها 
در حالي كه بوش و متحدانش علي رغم همه عنادورزي ها و تهديدها و بهره گيري از انواع اهرمها نتوانستند در برابر برنامه هسته اي ايران كاري از پيش ببرند، جان بولتون سفير سابق آمريكا در سازمان ملل، دولت اوباما را به بي عرضگي در مهار برنامه هسته اي ايران متهم كرد. 
جان بولتون در تحليلي كه وال استريت ژورنال به چاپ رساند اوباما را متهم كرد با اقدامات تحريمي سمبليك مي كوشد پوششي براي كنار آمدن با برنامه اتمي ايران فراهم كند. 
سفير سابق آمريكا در سازمان ملل نوشت: مذاكرات به سمت صدور قطعنامه چهارم تحريم ها عليه برنامه هسته اي ايران پيش مي رود و در اين بين محمود احمدي نژاد براي شركت در كنفرانس بازنگري معاهده منع گسترش تسليحات هسته اي وارد نيويورك مي شود. 
حتي طرفداران تحريم ها هم اذعان دارند كه محصول نهايي شوراي امنيت تاثير چنداني نخواهد داشت. در كنگره نيز قطعنامه تحريم ها به پيش مي رود، اما اين نيز حالتي نمايشي دارد. روسيه و چين پيشنهادات كليدي براي محدود كردن دسترسي ايران به بازارهاي مالي بين المللي و قطع محصولات نفت پالايش شده اش را رد كرده اند. هرگونه لايحه جديدي در آمريكا ناديده گرفته خواهد شد و در نتيجه آن را تنها به اقدامي سمبليك تبديل خواهد كرد. 
بولتون معتقد است: دنبال كردن اعمال تحريم ها درست مثل اين است كه هيچ كاري نكنيم. دفاع از چنين سياست هايي، تنها پوششي را در اختيار ايران قرار مي دهد تا پيشرفت خود به سوي اهداف هسته اي اش را ادامه دهد و در نتيجه به نفع تهران است. اين اقدام توهمي دلگرم كننده از «دست روي دست نگذاشتن» را ايجاد مي كند. همان طور كه «ديپلماسي» در گذشته زمان و اعتباري را كه ايران نياز داشت به اين كشور داد، گفت وگو درباره تحريم ها نيز همين هدف را تحقق مي بخشد. گمانه زني درباره تغيير رژيمي كه به موقع برنامه هسته اي ايران را متوقف كند نيز وسيله اي براي انحراف توجهات است. 
بولتون با اشاره به اينكه بنابراين ما با يك حقيقت ناخوشايند و آشكار روبه رو هستيم و تنها دو گزينه در اختيار داريم؛ ايران به سلاح هسته اي دست مي يابد، يا كسي از اقدام نظامي براي شكستن چرخه سوخت هسته اي ايران و توقف برنامه اش، حداقل به طور موقت استفاده مي كند، نوشت: با وجود تاكيد آمريكا مبني بر اين كه گزينه نظامي هميشه روي ميز قرار دارد، احتمال اين كه دولت اوباما از زور استفاده كند وجود ندارد. در اين وسط اسرائيل باقي مي ماند كه دولت آمريكا به طور غيرمستقيم آن را تهديد به تامين نكردن مجدد هواپيماها و تسليحاتي كه در حمله به ايران مي تواند از دست بدهد كرده است. 
تنها نتيجه اي كه به دست مي آيد اين است كه دولت اوباما خودش را با دستيابي ايران به سلاح هسته اي وفق داده است. 
* روايت نيويورك تايمز از آبروريزي بزرگ كروبي و موسوي 
بي اعتنايي مطلق كارگران و معلمان به فراخوان دو تن از سران فتنه جهت ايجاد تشنج و اغتشاش بازتاب وسيعي در رسانه هاي خارجي داشت. اين رسانه ها اقدام موسوي و كروبي در فراخوان براي تشنج در روز كارگر و معلم را اشتباه استراتژيك آنها مي دانند. 
روزنامه نيويورك تايمز در اين زمينه نوشت: تظاهرات برنامه ريزي شده براي اعتراض در روز شنبه تحقق نيافت. موسوي و كروبي دو تن از سران اپوزيسيون روز پنجشنبه از كارگران و معلمان خواسته بودند به ائتلاف اصلاح طلبان بپيوندند. 
تحليلگران گفتند فراخوان براي روز شنبه نتوانست موثر باشد، احتمالا به خاطر ارعاب. اما در عين حال عملي نشدن خواسته موسوي و كروبي مي تواند نشانه اي از شكست سران مخالفان در جلب حمايت كارگران و معلمان باشد. ماجراي اخير باعث شده تا بار ديگر توانايي آنها براي بسيج اعتراض ها در آينده مورد سؤال قرار گيرد. 
نيويورك تايمز همچنين از قول مهدي جلالي كه وي را كارشناس امور ايران در نيويورك معرفي كرد، نوشت: اين يك اشتباه استراتژيك از سوي موسوي و كروبي بود. آنها ابتدا بايد خواسته هاي كارگران را در برنامه خود بگنجانند و سپس انتظار پيوستن آنها را به خود داشته باشند. كارگران نمي دانند براي چه بايد به خيابان بيايند و از طرف موسوي و كروبي هزينه بدهند. 
* صف مبارزه با جمهوري اسلامي و شير تو شير سكولاريسم سياسي 
يك ماركسيست سابق و عضو گروهك اتحاد جمهوري خواهان با اشاره به حضور عناصر سكولار در فتنه سبز گفت: سمت گيري نهايي جنبش سبز به سمت سكولاريسم سياسي است. 
امير مومبيني كه در شمار انبوه ماركسيست هاي سابق و ليبرال - دموكرات هاي جديد قرار دارد در گفتوگو با نشريه آرش، گفت: در جنبش سبز هم سكولارها و هم غير سكولارها، هم سكولارهاي مذهبي و هم غيرمذهبي ها حضور دارند. در ارزيابي نهايي، اين جنبش در مسير و بر جاده سكولاريسم سياسي است. 
وي درباره تعبير متناقض «سكولارهاي مذهبي»!، گفت: تلاش براي تعريف ناب ضد مذهبي در سكولاريسم تنها بر شكاف براساس عقيده مي افزايد و ما را به جان هم مي اندازد. خير در اين است كه در تعريف سكولاريسم سياسي، برداشت روشنفكران مذهبي مستتر باشد. اين ما را به هم نزديك مي كند. 
دولت هاي سكولار موجود در دنيا را ماترياليست ها و كمونيست ها به وجود نياوردند بلكه مذهبي ها يك نيروي عمده در پديد آوردن اغلب اين دولت ها بودند. 
اينكه آقاي سروش و بسياري ديگر از روشنفكران ديني، سكولاريسم سياسي را از سكولاريسم فلسفي تفكيك مي كنند، درست است ما دنبال يك ايدئولوژي نفاق افكن جديد زير عنوان سكولاريسم نيستيم. متاسفانه در حالي كه روشنفكران پيشرو ديني در مسير راهگشايي به چنين تعاريف منعطفي (!) دست ميزنند برخي سياستمداران سكولار عكس آن را انجام مي دهند و بدون تعمق و محاسبه حساسيت ها، سكولاريسم را طوري تعريف مي كنند كه مي تواند بهانه اي براي مخالفت بيشتر با آن شود. 
اين ضد انقلاب فراري و ضد دين درباره اظهارات خاتمي مبني بر اينكه سكولاريسم با فرهنگ و جامعه ما همخواني ندارد، گفت: لزومي ندارد كه ما از آقاي خاتمي بخواهيم از سكولاريسم دفاع كند. او نظر خود را دارد اما وقتي ما در صف مشتركي مبارزه مي كنيم، طبيعي است كه از او انتظار داشته باشيم روي سكولارها فشار نياورد. 
گفتني است شيوه فريبكارانه جدا كردن سكولاريسم سياسي و فلسفي از سوي سروش و ادعاي اينكه ما خواستار جدايي حوزه دين و سياست هستيم نه ضد دين در حالي است كه شخص سروش سال گذشته به سفارش اتاق هاي جنگ نرم آمريكايي، مدعي شد قرآن سنديت الهي ندارد (و نعوذبالله) كلام شاعرانه اي است كه در دل پيامبر خطور كرده است! 
همچنين تئوري هاي نسبيت گرايانه وي كه متخذ از تئوريسين هاي صهيونيستي نظير كارل پوپر (عضو ناتوي فرهنگي) است علناً ادعا ميكند هيچ برداشتي از اسلام رسميت ندارد و هر برداشتي براي خود محترم است! 
از اين جهت بلند كردن تابلوي سكولاريسم سياسي صرفا شاهدي بر چند لايگي نفاق در جريان روشنفكري شبه ديني و مطلقاً لائيك جهت انتقام كشي از اسلام و قرآن به نيابت از مستكبران عالم است. 
گزارش سرويس "فضاي مجازي " خبرگزاري فارس