ایرن‏آن

اخبار ويژه امروز روزنامه كيهان به شرح زير است:

* تحريم‌ها و اوباما، با هم در تعليق
مسئله تحريم ايران مدتي طولاني است كه به حالت تعليق درآمده و اوباما هم استراتژي مشخصي براي خروج از اين بن بست ندارد.
خبرگزاري ريانووستي با درج اين تحليل از قول ماكسيم آرتمسيف كارشناس روس، نوشت: اوضاع براي اوباما بن بست گونه است. مسئله تحريم ايران مدت هاست به حالت تعليق درآمده چرا كه منافع طرفين درگير در حل آن بيش از حد مغاير است. يكي نياز به خريد نفت از آن دارد، ديگري بالعكس مي خواهد فناوري و كالا بدان صادر كند، ديگري نيز همسايه است و مي ترسد كه تحريمات به آن نيز ضربه بزنند. سوم اين كه، واشنگتن استراتژي مشخصي در رابطه با ايران ندارد.
دولت آمريكا قصد جنگ با ايران را ندارد. تهران به خوبي متوجه اين عدم قاطعيت هست حتي سياستمداران سرشناسي همچون «برژينسكي» (مشاور سابق رئيس جمهور آمريكا)، پيشنهاد مي دهند كه بايد با واقعيت ايران هسته اي كنار آمد.
به نظر مي رسد آمريكا ايران هسته اي را پذيرفته و اوباما اكنون دنبال توجيه و توضيح قانع كننده اي براي افكار عمومي خود است. آمريكا و اسرائيل مي دانند درگيري با ايران مي تواند جنگي در مقياس جهاني را برانگيزد. به عبارت ديگر راهكاري براي حل مشكل هسته اي وجود ندارد و ظاهرا اوباما اين را درك مي كند.
هفته نامه آمريكايي نيشن نيز در ارزيابي تلاش بي حاصل دولت اوباما براي صدور قطعنامه تحريم عليه ايران نوشت: اين تحريم ها هيچ تاثيري نخواهند داشت، اوباما براي اين كه بتواند نتيجه اي بدست آورد بايد بار ديگر آمادگي خود براي مذاكره با ايران را درباره همه مسايل تاكيد كند و نشان دهد در نهايت آماده است حق غني سازي ايران را تحت نظارت پادمان هاي آژانس بپذيرد.
«نيشن» با مرور تحركات چند ماه اخير كنگره دولت آمريكا براي تحريم ايران تاكيد كرد: در پس همه اين اقدامات رازي نهفته است، عملا هيچ كس حتي حاميان اين تحريم ها معتقد نيستند كه اين تحريم ها مي توانند هدف تغيير موضع ايران و تعليق برنامه غني سازي را عملي سازند. در داخل دولت اوباما اين درك عميق وجود دارد كه هيچگونه تحريم هاي اقتصادي نمي تواند موفقيت آميز باشد. در كنگره نيز حتي تندروترين پشتيبان هاي لايحه تحريم هاي بنزين انتظار شكست آن را دارند.
ادرويس يكي از جمهوري خواهان كاليفرنيا كه از حاميان اصلي اين لايحه است در اين باره گفت حتي تحريم هاي فلج كننده نيز نمي توانند موفقيت آميز باشند. سوزان مالوني (تحليلگر موسسه بروكينگز)در اين باره گفت: اكثر تحليلگران ايران، به اين كه فشار اقتصادي نتايج مطلوب را به دنبال داشته باشد شك دارند.

* شيخ اصلاحات چرا دستپاچه شد؟
ترس از افشاگري هاي سردبير سايت سحام نيوز، باعث دستپاچگي و عكس العمل عجولانه كروبي شد.
نفر پنجم انتخابات رياست جمهوري با ارسال نامه اي براي دادستان تهران، ضمن تكرار ادعاهاي واهي خود عليه نظام خواستار آزادي محمد داوري سردبير سحام نيوز شد.
كروبي در نامه خود به جعفري دولت آبادي، ضمن تكرار ادعاهاي بي اساس قبلي درباره تجاوز به زندانيان هرگونه اعتراف احتمالي سردبير بازداشت شده سحام نيوز درباره تهيه فيلم هاي ساختگي و داستان سرايي جعلي را پيشاپيش تكذيب كرد! و خطاب به دادستان تهران نوشت؛ براي اطلاع شما و ديگران اعلام مي كنم كه مسئوليت تمام اسناد و مدارك و فيلم هايي كه من از تجاوزها و شكنجه ها ارائه كرده ام تنها با خودم است و نه آقاي داوري و نه هيچ كس ديگري دخيل در اين ماجرا نبوده است كه اكنون ضرورتي براي اعتراف گيري از آنها وجود داشته باشد؛ و بدين ترتيب اعتراف گيران زحمت خود مي برند و بر خستگي خود مي افزايند.
گفتني است چند ماه پس از انتخابات، شيخ اصلاحات با ارسال نامه اي براي هاشمي رفسنجاني(؟!) مدعي شد عده اي از بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات مورد تجاوز قرار گرفته اند.
با علني شدن اين نامه از سوي كروبي، قوه قضاييه با تشكيل گروهي پيگير ماجرا شده و پس از تحقيق و بررسي مشخص شد هيچكدام از ادعاهاي كروبي حقيقت نداشته است.
كروبي در واكنش به انتشار گزارش قوه قضاييه و در راستاي ماستمالي كردن دروغ هايش گفت او نگفته است چنين اعمالي انجام شده، بلكه طبق خبرهايي كه به او رسيده چنين حدسي زده و بايد درباره آن تحقيق كرد!
اكنون پس از چند ماه كروبي در نامه جديدش به دادستان تهران ادعاهاي بي پايه خود را تكرار كرده است.
ظاهراً داستان سرايي كروبي درباره تجاوز به زندانيان، از مراكزي به وي ديكته شده است كه افشاي آن همراه با اسنادي كه احتمالا ارائه خواهد شد، دستپاچگي شيخ دروغگوي اصلاحات را در پي داشته است، وگرنه اينهمه دستپاچگي از اعترافات احتمالي سردبير بازداشت شده سحام نيوز، طبيعي به نظر نمي رسد.

* تق اين يكي هم درآمد
يك پايگاه اينترنتي آمريكايي اسناد وابستگي تشكل «سازمان خبرنگاران بدون مرز» به سرويس هاي اطلاعاتي آمريكا را افشا كرد.
سايت خبري تحليلي آمريكن فري پرس روز گذشته با انتشار گزارشي از پشت صحنه فعاليت «سازمان خبرنگاران بدون مرز» تاكيد كرد كه اين سازمان بخشي از «بنياد اعانه ملي براي دموكراسي» است كه به عنوان شعبه پوششي سازمان سيا شهرتي جهاني دارد.
اين پايگاه اينترنتي كه عموماً به انتشار مطالبي مي پردازد كه در فضاي رسانه اي آمريكا بايكوت شده اند در گزارش خود مي نويسد: «پس از ماه ها تلاش يكي از محققين كه خواستار پاسخ بنياد «اعانه ملي دموكراسي» در مورد كمك هاي مالي اين بنياد به خبرنگاران بدون مرز شده بود، سرانجام بنياد اعانه ملي دموكراسي فاش كرد كه سازمان خبرنگاران بدون مرز دست كم به مدت سه سال كمك هاي بلاعوض از سوي «بنياد ملي جمهوري خواهان» دريافت مي كرده است.
اين در حالي است كه «لوسي موريلون»، مدير اجرايي خبرنگاران بدون مرز دريافت كمك مالي از اين بنياد را شديداً تكذيب مي كرد.»
آمريكن فري پرس در ادامه اعلام كرد: «بنياد ملي جمهوري خواهان يكي از چهار شركت تابعه بنياد اعانه ملي دموكراسي است. اين بنياد توسط كنگره آمريكا و در زمان دولت ريگان ايجاد شد.
ايده اوليه اين بنياد نيز از سوي «بيل كيسي» رئيس وقت سيا و با هدف جايگزيني برنامه هاي سري سيا براي اجراي برخي اقدامات اجتماعي كه در اواسط دهه 70 توط كميته كليسا افشا شد، مطرح گشت».
اين گزارش مي افزايد: «همانطور كه «آلن واين اشتاين»، كسي كه لايحه ايجاد بنياد اعانه ملي دموكراسي را تهيه كرد، اعتراف كرده: بسياري از كارهايي كه امروز انجام مي دهيم، 25سال پيش بطور پنهاني توسط سيا انجام گرفته بودند.»
اين پايگاه اينترنتي سپس به شاهدي ديگر در مورد وابستگي خبرنگاران بدون مرز به سيا اشاره كرد و نوشت: «ميليون ها دلار از درآمد سالانه خبرنگاران بدون مرز همواره ناشي از «فروش نشريات» اعلام مي شود.
اين در حالي است كه در گزارش اين سازمان نامي از هيچ نشريه اي برده نمي شود و مشخص نيست كه اصلاً اين نشريات مورد ادعا به چه كسي فروخته مي شود.
به طوري كه به گفته يكي از محققين: حتي اگر فرض كنيم كه اين سازمان بدون هيچ هزينه اي و بطور رايگان اقدام به انتشار كتاب كرده است، مي بايست در سال 2004 ميلادي به ميزان 170200 عنوان كتاب و در سال 2005 به ميزان 188400 عنوان به فروش مي رسانده تا درآمد بيش از 2ميليون دلاري اين سازمان تامين شود. بنابراين واضح است كه درآمدهاي اين سازمان از منابع ديگري تامين شده است.»
لازم به ذكر است كه گزارشگران بدون مرز يكي از حاميان اصلي جريان فتنه بوده و به طرق مختلف از جمله انتشار پي درپي اخبار و گزارش هاي جعلي از اين جريان حمايت كرده است.

* برنامه هسته‌اي را رها كنيد به داد همجنس‌بازها برسيد
بنياد برگزاركننده كنفرانس برلين در سال 1379، 10سال پس از آن ماجراي ننگين كنفرانسي با موضوع حمايت از همجنس بازان در ايران برگزار كرد!
فولكه بك عضو حزب سبز در پارلمان آلمان كه خود همجنس باز است در كنفرانس بنياد هاينريش بل گفت: مسئله همجنس بازان ايراني بايد در آلمان موضوعيت پيدا كند و در گزارش هاي حقوق بشر عليه ايران هم كه از سوي دولت آلمان منتشر مي شود، درج گردد.
متاسفانه سفارتخانه ما هيچ تماسي با اين افراد ندارد و تمركز اصلي روي مسئله اتمي است، در حالي كه وضعيت نقض حقوق اين افراد فاجعه آميز است(!)
وي وضعيت بهايي ها و همجنس بازان را در ايران وخيم خواند.
گفتني است در كنفرانس! برگزارشده از سوي بنياد هاينريش بل، يكي از عناصر ضدانقلاب و همكار! فولكه بك طي گزارشي اعلام كرد: كشورهاي انگليس، نروژ، فنلاند و سوئد، 90درصد همجنس بازان متقاضي پناهندگي را رد مي كنند.
شايان ذكر است 10سال پيش با حضور طيف هاي مختلف از جمله شبه اصلاح طلبان (نظير گنجي و جلايي پور و كديور و افشاري) ماركسيست ها، سلطنت طلبان و... از ائتلاف جديد ضدانقلاب با مديريت خارجي رونمايي شد. اين كنفرانس با برهنه شدن شماري از ضدانقلاب دوآتشه تر، به يك خيمه شب بازي كامل با حضور انواع تيره هاي اپوزيسيون تبديل شد.

* كلكسيون پخمه‌ها در صداي آمريكا
وضعيت بخش فارسي صداي آمريكا چه قدر وخيم است؟«محمد-م» يكي از عناصر وابسته به اپوزيسيون جمهوري اسلامي، در چند سطر پاسخي سر راست به اين پرسش داد.
به نوشته «بالاترين» آقاي «م» معتقد است: صداي آمريكا يك فاجعه است، هر چند كه به مثابه يك لنگه كفش در بيابان به نظر برسد؛ شبكه اي كه گوينده پيشكسوت آن به سازمان ضدجاسوسي انگليس (ام. آي.شش) بگويد «ام شانزده» و هنوز نتواند دو جمله بي تپق انگليسي صحبت كنند، با اسماعيل خويي (شاعر) درباره برنامه هسته اي و تحريم هاي اقتصادي به عنوان كارشناس مصاحبه كند، ساسان كمالي،تيتر خوان و رقصنده شبكه تپش كه فرق بين دانشگاه علم و صنعت و صنعتي شريف را هم از اتاق فرمان مي پرسيد، بشود كارشناس سياسي اش، يك مجري اش (فلاحتي) مجري ديگرش (الهام-س) را آزار دهد، آن يكي كارشناس (سازگارا) امشب آموزش مبارزه با هك كردن سايت ها بدهد و فردا سايت خودش هك شود، يك كارشناس سبيلويش به سبيلو بودن مجري برنامه توجه داشته باشد و خارج شدنش از تنهايي را يادآوري كند، نيروي جوانش آرش سيگارچي باشد كه ذهنيتي به شدت مستعد جوزدگي دارد كه پخش فيلم حمله به كوي دانشگاه را هم ارز (عرض) انتشار مقاله رشيدي مطلق عليه امام در دي ماه 56 بداند و با وجود دروغ بافي، عليرضا نوري زاده همچنان پاي ثابت برنامه هاي آن باقي بماند.
چنين شبكه اي چيزي است عين «فاجعه».

گزارش سرويس "فضاي مجازي " خبرگزاري فارس