ایرن‏آن

اخبار ويژه امروز روزنامه كيهان به شرح زير است:

* دشمني با اسلام و امام (ره) و نيت مصلحانه
سايت وابسته به معاون حقوقي و پارلماني رياست جمهوري در دولت سازندگي، از ملاقات جمعي از بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات و شماري از اعضاي احزاب مشاركت، سازمان مجاهدين (انقلاب) و كارگزاران با آقاي هاشمي رفسنجاني خبر داد.
جرس كه به واسطه دو تيم (يكي در لندن و ديگري در تهران) فعاليت مي كند و توسط عطاءالله مهاجراني از لندن مديريت مي شود، گزارش ملاقات مذكور را منتشر كرد.
جرس پيش از اين هم خبرهاي مشابهي را درباره آمد و شدهاي هاشمي منتشر كرده كه با سكوت دفتر هاشمي مواجه شده است. مهاجراني عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران بود و از چند سال پيش در لندن اقامت گزيده است.
مهدي هاشمي مسئول دفتر قبلي هاشمي رفسنجاني هم از 7 ماه پيش به لندن رفت و با وجود احضار تاكنون به كشور مراجعت نكرده است.
سايت جرس ديروز در گزارش خود از ملاقات مذكور نوشت: هاشمي رفسنجاني در لابلاي سخنان زندانيان آزاد شده، در شرايط زندان و اتفاقات پيش آمده پرس وجو مي كرد و آنان را به استقامت و مدارا فرا مي خواند و تاكيد مي كرد كه سرانجام سختي، پيروزي و آساني است.
وي از زندانيان و فعالان سياسي مي خواست دستگيري ها و زندان رفتن ها را از بعد منفي نگاه نكنند چرا كه زنداني شدن افرادي كه نيت مصلحانه دارند(؟!) در مجموع سازنده بوده و ثمراتي هم به دنبال دارد...
گرچه ممكن است بازداشت ها باعث شود برخي كنار بكشند اما عده قابل توجهي را در هدف خود ثابت قدم تر كرده و شك نبايد كرد كه اين زندان رفتن ها در مجموع سازنده است.
گزارش جرس از قول هاشمي رفسنجاني مي افزايد: جاي دلسردي نيست. وقتي كسي وارد فعاليت سياسي مي شود نبايد فكر كند معادلات آن قدر ساده است كه با چند راهپيمايي همه چيز حل مي شود. در هرحال نااميدي به خودتان راه ندهيد.
به گزارش جرس، حاضران وضع فعلي كشتي نظام را به تايتانيك تشبيه كردند كه دچار حادثه شده و هاشمي بايد چاره انديشي كند حال آن كه ناخداي كشتي هر نقصي را انكار و كشتي را با سرعت هرچه تمام تر حركت مي دهد.
گفتني است سايت جرس در ارتباط شبكه اي كامل با سايت هايي نظير كلمه (موسوي)، نوروز و امروز (ارگان هاي مشاركت و مجاهدين) پارلمان نيوز (اقليت مجلس) و ايلنا (خبرگزاري وابسته به اصلاح طلبان) قرار دارد.
خبر جرس درباره ديدار هاشمي با عناصر بازداشت شده در آشوب ها هنوز با هيچ واكنشي از سوي دفتر وي مواجه نشده است و اين در حالي است كه مهاجراني يكي از افراد مورد اعتماد و حمايت آقاي هاشمي به شمار مي رفته است.
مهاجراني در آخرين سال هاي رياست جمهوري هاشمي رفسنجاني، خواستار تغيير قانون اساسي براي تمديد رياست وي براي سومين دوره شده بود كه با اعتراض شديد حقوقدانان، سياستمداران و افكار عمومي مواجه شد.
خبرهاي موثق حاكي از آن است كه يك تيم چند لايه به شدت از مواضع چند ماه اخير آقاي هاشمي براي فاصله گرفتن از دست اندركاران فتنه و تلاش براي جلب اعتماد نيروهاي انقلابي عصباني هستند و درصدند به هر نحو كه شده مانع از توفيق آقاي هاشمي در اين زمينه شوند و اصطلاحا راههاي پشت سر را خراب كنند.

* آيا سيا، موساد و MI6 از موسوي "آتو " دارند؟
اعدام 5 تروريست وابسته به 2 گروهك جنايتكار پژاك و تندر به بهانه اي تازه براي رسوايي صحنه گردانان فتنه سبز تبديل شد.
عناصر اعدام شده اساساً ارتباط مستقيمي با حوادث پس از انتخابات نداشتند و مدت ها قبل از آن طي بمب گذاري در شيراز و تهران بازداشت شده بودند اما گروهك هاي متبوع آنها (تندر با گرايش سلطنت طلبانه و پژاك با گرايش تجزيه طلبانه) هر دو در حوادث پس از انتخابات هم جزو صحنه گردانان و اغتشاش سازان بودند.
در پي اين ماجرا موسوي بيانيه اي به حمايت از اعدام شده ها صادر كرد تا ثابت كرده باشد تروريست‌هايي كه سال‌ها (قبل و به ويژه بعد از انتخابات سال گذشته) در ايران بمبگذاري و جنايت كردند و شهروندان بي گناه را به شهادت رساندند، همان هدفي را دنبال مي كنند كه سران فتنه پي گرفته بودند و اين نقش هاي جداگانه همان نقش هايي بود كه از سوي سازمان هاي جاسوسي پشت صحنه گروهك هايي نظير تندر و پژاك (موساد، MI6 و سيا) ديكته شده بود.
موسوي در بيانيه خود، تروريست ها را تعمداً "شهروند " جا زد و با وجود اينكه از روند دادرسي اغلب 5 تروريست اعدام شده بيش از يك سال مي گذرد، تلاش كرد احكام صادره را زير سأال برده و ضمناً به انتخابات ربط دهد!
همزمان با موسوي گروهك تروريستي كومله هم خواستار اعتراض به اعدام افراد ياد شده گرديد و جالب تر اينكه، يك روز قبل از بيانيه موسوي، گروهك فدائيان خلق از خارج كشور بيانيه اي تحكيم آميز خطاب به موسوي و كروبي صادر و از آنها خواسته بود اعدام 5 تروريست ياد شده را محكوم كنند!
24 ساعت بعد موسوي از دستور مركزيت فدائيان خلق اطاعت كرد و بيانيه كذايي را صادر كرد.
موسوي اما توضيح نداده جرم ده ها نفري كه در حسينيه اي در شيراز با بمبگذاري گروهك انجمن پادشاهي (تندر) به خاك و خون كشيده شدند - و از جمله چند كودك معصوم و سوگوار اهل بيت(ع) - چه بود كه حال قاتلان آنها مورد حمايت سران فتنه قرار مي گيرند.
در اين ميان سايت بي‌بي‌سي انگليس فرصت را غنيمت شمرده و با تأكيد بر لزوم حمايت سران فتنه از تروريست‌هاي اعدام شده پرسيد كه آيا جنبش سبز هم خودي و غير خودي دارد؟
حمايت بي‌بي‌سي از اعضاي گروهك هاي تروريستي تندر و پژاك از آن جهت قابل تأمل است كه اسناد متعددي از اقامت سران گروهك تندر در لندن و حمايت سازمان جاسوسي MI6 از آنها موجود است.
بي‌بي‌سي در عين حال با اشاره به برخي نگراني ها درباره مواضع متناقض موسوي و كروبي نوشت: هرگونه اظهارنظر سران جنبش سبز در مورد اعدام هاي اخير كه در ارتباط با "مبارزه مسلحانه " و "محاربه " بوده است، مي تواند موقعيت آنها را به خطر بياندازد و فرصت دهد تا دولت ايران اتهام "برانداز " را راحت تر به مخالفان وارد كند. جنبش سبز حركت در "چارچوب " قانون اساسي را سرلوحه خود قرار داده و سران آن بر پايبندي خود به نظام جمهوري اسلامي، بارها تأكيد كرده اند. بنابراين نمي توان انتظار داشت كه در برابر برخورد با "اقدام مسلحانه عليه نظام " جبهه گيري كنند.
بي‌بي‌سي اما در پايان تأكيد كرد كه جنبش سبز خودي و غيرخودي نمي‌شناسد(!)
گفتني است ميرحسين موسوي پس از اقدامات خيانت آميز و رسوايي هم كه نيروهاي ميداني فتنه و آشوب در روز عاشوراي حسيني به بار آوردند، حرمت شكنان حضرت اباعبدالله را مردان خداجو توصيف كرد.
اكنون بايد پرسيد تفاوت موسوي با گروهك‌هاي ماترياليست، منكر اسلام و دين، وابسته به استكبار و تروريست چيست كه تا اين اندازه نسبت به آنها ابراز همدلي مي‌كند.
خوش بينانه‌ترين قضاوت (اگر نگوييم موسوي علناً و با اراده قصد خيانت دارد) اين است كه جبهه استكبار و گروهك‌ها، آتوهاي جدي از موسوي دارند كه او را مجبور كرده‌اند به عنوان يك گروگان فاقد اختيار به هر نحو كه آنها خواستند عمل كند و كوچك‌ترين اعتراضي نكند، ولو حمايت علني از تروريست‌هاي آدم كش و مزدور.

* انگليس: جنبش سبز به حباب مجازي تبديل شده است
يك وب سايت وابسته به مراكز دولتي در انگليس كه در خدمت فتنه پس از انتخابات سال 88 قرار داشت، اكنون معتقد است دست اندركاران فتنه در يك حباب مجازي گرفتار و دچار توهم شده اند.
وب سايت "صداهاي جهاني " (بخوانيد صداي انگليس) كه با همكاري شبكه دولتي انگليس (بي‌بي‌سي)، خبرگزاري رويتر و دانشگاه هاروارد راه اندازي شده، در جريان فتنه سال گذشته در ايران، صفحه فارسي ايجاد كرد و علناً به حمايت از اغتشاشگران پرداخت. راشل راولينز خبرنگار سابق بي بي سي اكنون سايت ياد شده را مديريت مي كند. حميد تهراني مديريت بخش فارسي "گلوبال ويسز " را بر عهده دارد.
تهراني در گفت‌وگو با دويچه وله در پاسخ به اين پرسش كه آيا فضاي سايبر موجب نشده كه جنبش سبز دچار توهم شود و آيا همان فضاي مبارزه در اينترنت، در فضاي جامعه هم وجود دارد، اذعان كرد: اگر تمركز فقط روي اينترنت، تويتر و فيس بوك و يوتيوب باشد، بله، در اين صورت ما وارد يك حباب مجازي مي شويم و الان هم شده ايم. چون اگر به 22بهمن برگرديم، خيلي ها حتي در تلويزيون هاي خارج از كشور اعلام مي كردند كه بچه ها راه هاي تظاهرات را در فيس بوك نوشته اند.
وي اضافه كرد: من فعلاً استراتژي جديدي در حوزه اينترنت نمي بينم. خلاقيت سبزي كه در اينترنت بود، چند ماه است كه ثابت مانده و جلو نرفته است. پيدا كردن راه خيلي سخت است.
اين ضدانقلاب مقيم خارج درباره حجم حضور ضدانقلاب داخلي و خارجي در فضاي سايبر هم تاكيد كرد كه 70 درصد آنها كه در مخالفت با حزب اسلامي در اينترنت فعاليت مي كنند خارج از كشور هستند و تنها 30درصد آنها در داخل ايرانند. وي اين آمار را از قول محمد صادقي (مسئول صفحه فيس بوك موسوي و رهنورد) كه مقيم لندن است، عنوان كرد.
سازمان‌هاي جاسوسي انگليس، آمريكا و اسرائيل در تدارك خود براي فريبكاري و القاي تكوين جنبش ضدانقلابي در ايران، سعي وافري را به كار بستند تا به واسطه اينترنت و عوامل ضدانقلاب مقيم خارج چنين القا كنند كه مبارزه در داخل ايران جريان دارد و رجزخوان هاي اينترنتي كه اغلب از آن سوي مرزها و با ژست مقيم داخلي موضع هاي تندي مي گرفتند، متن مردم ايران هستند!
از اين جهت به ويژه دولت انگليس يكي از مالباختگان بزرگ تركيدن حباب انقلاب مجازي بود.
شبكه بي بي سي به همراه برخي وبلاگ ها و سايت هاي نامعتبر همسو نقش گسترده اي در فريب مخاطبان «ويژه» و تدارك آشوب هاي خياباني ايفا كرد اما در مدت چند ماه، حباب فريب بي بي سي و MI6 در برابر دوستان و دشمنان ملت ايران تركيد.

* هشدار آيت الله خامنه‌اي واقعيت داشت؛ دوم خردادي‌ها به استخدام آمريكا و انگليس درآمدند
"روزنامه نگاران روزنامه هاي دوم خردادي و اصلاح طلب پس از توقيف اين مطبوعات ضمن خروج از كشور به استخدام رسانه هاي دولتي يا وابسته به دولت هاي غربي نظير راديو فردا و راديو زمانه و تلويزيون بي بي سي و صداي آمريكا و سايت هاي روزنت درآمدند كه بنابر نرم سياسي، پايگاه هاي دشمن عليه ايران محسوب مي شوند و اين اثبات همان نهيب آيت الله خامنه اي در سال 79 مبني بر وجود پايگاه دشمن در عرصه مطبوعات بود. "
اين تحليل را داريوش سجادي از عناصر مخالف و مقيم آمريكا ضمن آسيب شناسي عملكرد بي‌بي‌سي و رفتار فرصت طلبانه مسعود بهنود عنوان كرد.
سجادي در وبلاگ خود همچنين به اين موضوع اشاره كرد كه در فرداي دوم خرداد 76 اين ماشاءالله شمس الواعظين بود كه با به راه انداختن قطار روزنامه جامعه و دعوت به همكاري از بهنود، همان كاري را با وي كرد كه 30سال قبل‌تر، داريوش همايون (وزير اطلاعات صهيونيست رژيم پهلوي) كرده بود اما لطف شمس الواعظين تنها شامل بهنود نشد و با گشاده دستي تمام، كسر متنوعي از نوقلمان نيز وارد روزنامه جامعه و نشريات دوم خردادي بعد از جامعه شدند.
آنها كيفيت را قرباني شهرت و سرعت كردند تا جايي كه در كمتر از 2سال به نهيب آيت الله خامنه‌اي و توصيف وي از مطبوعات مذكور، تحت عنوان "پايگاه دشمن " انجاميد.
بخش كثيري از آنها جذب رسانه‌هاي دولتي و فارسي زبان آمريكا و انگليس شدند اما هيچ كدام آن قدر استعداد يا لياقت نيافت كه مانند امانپور شكار رسانه‌هاي معتبري چون سي‌ان‌ان شوند.
داريوش سجادي در وبلاگ خود (سخن) پيروزي انقلاب اسلامي را يك بدشانسي براي مسعود بهنود توصيف مي‌كند و مي‌نويسد: او از قشري بود كه دنبال زندگي خوش و راحت هستند با اين تفاوت كه ظاهراً بهنود براي اقبال و شهرت چندان هم بي رغبت نيست تا از پلكان كذب و مغلطه نيز به تناوب و حسب نياز بهره برده تا جايي كه صداي اعتراض رفيق ديرينه‌اش آيدين آغداشلو را نيز بلند كند كه بهنود نثر مهمل و بي‌سر و تهي را براي خودش جعل كرده است.
روزنامه نگاري در دوره ما (قبل از انقلاب) مترادف بود با بي‌سوادي و پرت‌گويي و نمونه زنده‌اش هم كه تا به امروز ادامه داده، دوست عزيز و نازنين من مسعود بهنود است.
او يك كتاب نوشت به نام از سيد ضياء تا بختيار كه هركس مقاله‌اي درباره‌اش نوشت، پنجاه تا غلط از بهنود گرفت.
او همچنان در حال نوشتن است و عادت كرده كه بي‌مسئوليت و ول بنويسد.
داريوش سجادي با برشمردن تعدادي از جعليات بهنود براي سابقه تراشي و بزرگ‌نمايي خود در ايام انقلاب و در سال‌هاي اخير كه با تكذيب‌هاي متعدد از جمله از سوي پسر آقاي منتظري مواجه شد (صدور فتوا براي تغيير قانون اساسي)، مي‌نويسد: بهنود ادعا مي‌كند دوره جواني‌اش در آرمان خواهي گذشته و اين در حالي است كه در آن ايام هم نسلان و همكارانش نظير خسرو گلسرخي جان خود را فداي آرمان‌هايشان براي مبارزه با حكومت پهلوي مي‌كردند اما بهنود توانسته بود در همان رژيم آرمان ستيز، ستاره اقبال و موفقيت خود را بدرخشاند و از جمله روشنفكر و روزنامه اطلاعات و تهران مصور و مجله آرش و نهايتاً با توصيه داريوش همايون از روزنامه (صهيونيستي) آيندگان و تلويزيون جام سردرآورد. اما دست تقدير گويا مقدر كرده بود كه او زمينگير انقلاب شود.
سجادي حضور بهنود در روزنامه جامعه را در كنار شمار ديگري از عناصر ضدانقلاب و سپس خروج آنها از كشور را يادآور شد و نوشت: در اين ميان سهم بهنود تلويزيون فارسي بي‌بي‌سي بود كه از خوب يا بد حادثه تعلق به دولت بريتانيايي دارد كه شوربختانه 50 سال پيش‌تر در كودتا عليه مقتداي بهنود (مصدق) همين بي‌بي‌سي را به خدمت گرفته بود و امروز بهنود را مواجب بگير ملكه‌اي كرده كه پيشتر معزول كننده مقتداي او بود.
اين اسباب آسايش خيال بهنود شده هرچند كه اشتغال وي در بي‌بي‌سي و اشتباهات يا شيطنت‌هايش در اين رسانه تا حدود زيادي توانسته كاهش اعتبار حرفه‌اي بي‌بي‌سي را فراهم كند.

گزارش سرويس "فضاي مجازي " خبرگزاري فارس