بازخواني شرايط داخلي و بين المللي زمان انتخاب حضرت آيت الله خامنه اى به رهبرى

ارتـحـال حضرت امام (ره) در حساس ترين و خطرناك ترين شرايط ممكن به وقوع پيوست به طـورى كـه بـسيارى از دشمنان انقلاب و اسلام گمان مى كردند كه با رحلت ايشان عمر انقلاب اسـلامـى نـيـز بـه پـايـان خواهد رسيد. اما با امداد الهى و توجه ويژه امام زمان (عج) اين مقطع حـسـاس از تـاريخ انقلاب نيز سپرى شد.
اشاره:
خـرداد مـاه سـال 1368 يـكـى از انـدوهـبـارتـريـن و در عـيـن حـال يـكـى از پـرشـكـوه تـريـن ايـامـى اسـت كـه مـلت مـسـلمـان ايـران در طـول سـالهـاى پـس از پـيـروزى انـقـلاب اسـلامـى بـه خـود ديـده اسـت ؛ هـر چـنـد بـه دليـل وقـوع قـيام خونين سال 1342 در اين ماه كه نقطه آغازى براى انقلاب اسلامى محسوب مى شود، از سابقه درخشانى در تاريخ قبل از انقلاب نيز برخوردار بوده است .
در خـرداد سـال 1368 از يـك سـو رهـبـر كـبـيـر انـقلاب اسلامى و بنيانگذار نظام مقدس جمهورى اسـلامـى ايـران بـه مـلكـوت اعـلى پـيـوسـت و عـالمـى را در غـم ارتحال خود سوگوار كرد و از سوى ديگر، بزرگ مردمى از سلاله پاك پيامبر گرامى اسلام بـه رهبرى و زعامت پرشكوهترين و عظيم ترين انقلاب تاريخ معاصر جهان برگزيده شد. اين دو حادثه همزمان ، موجب شد تا خرداد ماه براى هميشه از جايگاه خاصى در تاريخ ايران اسلامى برخوردار باشد.
در ايـن نوشتار بر آن هستيم تا شرايط سياسى حاكم بر جهان و ايران را به هنگام انتخاب حضرت آيت ا... العظمى خامنه اى به منصب ولايت و زعامت مسلمين جهان مورد بررسى قرار دهـيـم . در طـى ايـن بـررسـى مـشـخـص خـواهـد شـد كـه ارتـحـال حضرت امام (ره) در حساس ترين و خطرناك ترين شرايط ممكن به وقوع پيوست به طـورى كـه بـسيارى از دشمنان انقلاب و اسلام گمان مى كردند كه با رحلت ايشان عمر انقلاب اسـلامـى نـيـز بـه پـايـان خواهد رسيد. اما با امداد الهى و توجه ويژه امام زمان (عج) اين مقطع حـسـاس از تـاريخ انقلاب نيز سپرى شد و گوهرى توبناك از ميان شاگردان امام (ره) شروع بـه درخـشـيـدن كـرد و رهـبـرى كـشـتـى انـقـلاب را بـه سـوى ساحل نجات برعهده گرفت .
* شرايط سياسى داخل كشور
مـجـمـوعـه اى از حـوادث و وقـايـع دسـت بـه دسـت هـم داده و شـرايـط خـاصـى را در داخـل كـشـوور بـه هـنـگام انتخاب مقام معظم رهبرى به منصب ولايت ايجاد كرده بودند. مهمترين اين حوادث به شرح زير مى باشند.
رحـلت امـام (ره) ـ بـنـيـانـگـذار جـمـهـورى اسـلامى ايران ، مردى كه بزرگترين انقلاب تاريخ مـعـاصـر جـهـان را رهـبـرى كـرده بـود، بـه عـلت خـونريزى دستگاه گوارش در چهارم خرداد ماه سـال 1368 تـحت عمل جراحى قرار گرفت . پخش اين خبر در بين پيروان و علاقمندان ايشان در داخل و خارج از كشور، موجى از نگرانى و اضطراب به وجود آورد؛ امّا گزارش لحظه به لحظه از چگونگى روند معالجه و اميد زياد پزشكان به بهبودى معظمٌله و همچنين مشاهده وضعيت جسمى نسبتاً مطلوب حضرت امام پس از جراحى ، نور اميدى به دلها مى تاباند.
مـردم مـسـلمـان و انـقـلابـى از طـريـق رسـانـه هاى گروهى با حالتى از ترس و نگرانى اخبار مربوط به وضعيت بيمارى حضرت امام را پى گيرى مى كردند. پزشكان معالج نيز هر شب از طـريـق سـيـمـاى جـمهورى اسلامى ايران گزارش مفصلى از حوادث و وقايع روز گذشته و كيفيت مـعـالجـات انـجـام شـده را بـه اطـلاع مـردم مـى رسـانـدنـد و از آنها مى خواستند تا براى شفاى كـامـل مـعـظـمـٌله بـه مـسـاجـد رفـتـه و بـه درگـاه خـداونـد متعال مراسم دعا و نيايش به جاى آورند.
هـمـچـنـيـن از طـريق يك دوربين فيلمبردارى مداربسته كه در اطاق حضرت امام در بيمارستان نصب گـرديـده بـود، مـردم مـى تـوانـسـتند از طريق تلويزيون هم به طور مستقيم رهبر محبوب خود را نـظـاره كـنـنـد و همراه با تماشاى حالات معنوى و روحانى وى ، اشك شوق از ديده جارى سازند. تـلاش رهـبر كبير انقلاب براى انجام فرائض واجب و مستحب بزرگترين درسى بود كه مؤ منان واقعى در اين شرايط حساس از امام مى آموختند.
در عـصـر روز سـيـزدهـم خـرداد مـاه در حـالى كـه تـنـهـا چـنـد سـاعـت قـبـل ، خبر گردش و پياده روى روزانه حضرت امام در محوطه بيمارستان از طريق رسانه ها با خـوشـحـالى پـخـش شـده بـود، نـاگـهـان بـه اطـلاع مـردم رسـانـده شـد كـه حـال عـمومى معظم له نامساعد است . مسؤ ولين كشور نيز از مردم خواستند كه به مساجد و مكانهاى مـذهـبـى رفـتـه و بـراى شـفـاى امـام بـه درگـاه خـداونـد مـتـعـال مـراسم دعا و نيايش به جاى آورند. تلاشهاى بى وقفه پزشكان همچنان ادامه داشت ولى ظـاهـراً نتيجه مطلوبى به دنبال نداشت و وضعيت عمومى حضرت امام لحظه به لحظه بدتر مى شد.
مـسـؤليـن طـراز اول كشور كه نمى دانستند پس از رحلت حضرت امام چه اتفاقى خواهد افتاد و مـسـيـر حـوادث چـگـونـه جـريـان پـيدا خواهد كرد؛ در بيمارستانى كه رهبر كبير انقلاب بسترى بـودنـد، گـرد آمـدنـد و بـا نـگـرانـى و اضـطـراب زيـاد، مسايل را از نزديك تعقيب مى كردند. سرانجام در ساعت بيست و دو و بيست دقيقه سيزدهم خرداد ماه 1368 پـزشـكـان مـعـالج از بـهـبـودى حضرت امام كاملاً نااميد شده و اعلام كردند كه بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران دارفانى را وداع گفته و به ملكوت اعلى پيوسته است .
خـبـر ارتـحال ملكوتى حضرت امام تا صبح روز بعد، از رسانه ها اعلام نشد امّا مردم از سكوت سـنـگين و غمبار صدا و سيماى جمهورى اسلامى ايران حدس مى زدند كه چه اتفاق ناگوارى رخ داده اسـت ولى ظـاهـراً كسى ميل نداشت تا اين واقعيت را بپذيرد. اخبار ساعت هفت صبح روز چهاردهم خـرداد، هـمـچـون خـاطـره اى ابدى در ياد تمام ملت ايران خواهد ماند. زمانى كه گوينده اخبار با صـدايى بغض آلود آيه شريفه (يا ايتها النفس المطمئنه ارجعى الى ربك راضيًْ مرضيه) را تلاوت مى كرد، به ناگاه اشكها فرو ريخت و گريبانها چاك خورد.
روز چـهـاردههم خرداد سال 1368 همه جا غرق غم و ماتم بود، حتى كوچه ها و خيابانها نيز جامه سياه در بر كرده بودند. تو گويى حادثه رحلت پيامبر اسلام تكرار شده بود، مردم حيران و سـرگـردان در خيابانها به هرسو مى رفتند و با نگاهى ناباورانه و پرسشگر به يكديگر مـى نـگـريستند و انگشت حسرت به دندان مى گرفتند. تا ساعتهاى متوالى كسى نمى دانست كه چه بايد بكند و به كجا بايد پناه ببرد، تا از اين غم جانكاه كمى كاسته شود.
در حـالى كـه مـردم خـود را بـراى مـراسـم تـشـيـيـع پـيـكـر مـطـهـّر حضرت امام آماده مى كردند و سـيـل جـمـعـيـت از سـراسـر كـشـور بـه سـوى تـهـران سـرازيـر بـود، مـجـلس خـبـرگـان تشكيل جلسه داده وصيتنامه حضرت امام بوسيله رئيس جمهور منتخب مردم ـ مقام معظم رهبرى ـ خوانده شـد. پـس از قـرائت وصـيـتـنـامـه ، اعضاى مجلس خبرگان بنابر وظيفه قانونى خود به منظور انتخاب رهبر آينده انقلاب به مشورت و گفتگو پرداختند.
مـردم از يـك سـو به دليل غم از دست دادن رهبر بزرگ و الهى خويش ، نظم طبيعى و روزمره خود را از دسـت داده بـودنـد و از سـوى ديگر منتظر نتيجه مذاكراتى بودند كه در مجلس خبرگان در جـريـان بـود. آنـهـا مـى خواستند بدانند كه رهبرى اين انقلاب الهى و سكان اين كشتى نجات در دريـاى مـتـلاطـم حـوادث ، به دست با كفايت چه كسى سپرده خواهد شد. ناگهان خبر مسرت بخش انـتـخـاب رهـبـر جديد انقلاب در كوتاهترين زمان ممكن و با انتخاب بهترين و مناسبترين فرد كه مورد تأ ييد حضرت امام (ره) نيز بودند، پخش شد.
انـتـخـاب حضرت آيت ا... العظمى خامنه اى به مقام ولايت امر مسلمين ، در واقع مرهمى بود كه بر دلهـاى سـوخـتـه دوسـتـداران و پـيروان حضرت امام (ره) نهاده شد؛ زيرا مردم غمديده و اندوهگين مشاهده كردند كه شخصيتى رهبرى انقلاب را در دست گرفته است كه سالها در كنار امام بوده و در كوران حوادث انقلاب آبديده شده بود، فردى كه محبوب دلها بود و توانايى ، شايستگى و ليـاقت وى در هدايت جامعه اسلامى در طول سالهاى گذشته در پُست رياست جمهورى به خوبى به اثبات رسيده بود.
پـيـكـر مـطـهـر حـضرت امام در حالى كه در حدود نُه ميليون نفر مشايعت كننده داشت و از كشورهاى مختلف جهان ، رهبران و شخصيتهاى سياسى و مذهبى براى شركت در مراسم به خاك سپارى وارد ايران شده بودند، در عصر روز پانزدهم خرداد ماه به خاك سپرده شد.
غـم از دسـت دادن بـزرگـتـرين شخصيت و رهبر سياسى ـ مذهبى قرن بيستم بر دلها سنگينى مى كرد. همه جا سياهپوش و همه چشمها پر از اشك بود؛ تنها ايمان به خداوند و نصرت او و همچنين شـاده پـنـهـان از انـتـخـاب رهـبـر جـديـد بـود كـه تـوان تحمل اين مصيبت عظيم را به عزاداران عطا مى كرد.
نـگـرانى از حلمه نظامى دشمن ـ يكى از نگرانيهاى عمده مسؤ ولان كشور و بسيارى از مردم ، پس از رحـلت حـضـرت امـام ، حـمـله احـتـمـالى دشـمـنان انقلاب اسلامى بويژه آمريكا، عراق و منافقين كـوردل بـود. مرحوم حاج احمد آقا، در پيامى كه بلافاصله پس از رحلت حضرت امام خطاب به مـلت ايـران مـنـتشر كردند، ضمن دعوت مردم به رهروى از راه امام و هشيارى نسبت به توطئه هاى دشمنان ، نگرانى خود را از حمله نظامى دشمن چنين بيان نمودند:
امـروز پـيكر رشيد بسيج مستضعفين كه مردمى ترين ارتش توحيدى در سراسر تاريخ است به بـلنداى انقلاب توحيدى انسان در برابر موج توطئه هاى دشمنان اسلام ايستاده اند. دو بازوى توانمند مسلح امت ، يعنى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى و ارتش سرافراز اسلام كه از حمايت و عـنـايت مداوم امام خويش قدرت و سربلندى جاودانه يافته اند، ضامن تداوم رهبرى خمينى و امتداد خط روشن او تا ظهور بقيْالله الاعظم عجل الله تعالى فرجه الشريف خواهد بود.
بـه كـار بـردن ايـن عـبـارت در اوليـن پـيـام ايـشـان به مردم پس از فقدان حضرت امام (ره) از نگرانى فرزند گرانقدر امام نسبت به توطئه هاى نظامى دشمنان انقلاب حكايت مى كرد.
فـرمـانـدهـان ارتـش و سـپـاه نـيـز در اطـلاعـيـه مـشـتـركـى كـه بـه مـنـاسـبـت ارتـحـال ملكوتى حضرت امام صادر كردند به مسأ له امكان تهاجم خارجى بدين صورت اشاره كردند:
ايـنـك و بـه دنبال اين حادثه جانگداز، پاسداران و سلحشوران پر توان بسيج سپاه پاسداران انـقـلاب اسـلامـى و جـان بـركـفـان ارتـش جـمـهـورى اسـلامـى كـه در طـول سـالهـاى دفـاع مـقـدس ، قدرت الهى خود را در مبارزه با كفر و استكبار جهانى به نمايش گـذاشـتـنـد، تـحـت فـرمـانـدهـى جـانـشـيـن مـعـظـم فـرمـانـدهـى كـل قـوا، آمـادگـى كـامـل و هـمـه جـانـبـه خـود را براى دفاع و پاسدارى از انقلاب و مرزهاى ميهن اسـلامـى اعـلام نـمـوده و بـا اتـكـال بـه نيروى لايزال الهى و پشتيبانى بى دريغ ملت غيور و سـربلند ايران اسلامى ، لحظه اى از كيد و حيله هاى دشمنان كه كبير به نابودى اسلام بسته اند غافل نخواهند ماند.
اسـنـاد فـوق نشان مى دهند كه يكى از مهمترين نگرانيها و عمده ترين خطرهايى كه انقلاب ما را پـس از رحلت حضرت امام (ره) تهديد مى كرد، خطر وقوع حمله نظامى بود كه به لطف الهى و بـه شـركـت چـنـد مـيـليـونـى مردم عزادار در مراسم تشيع پيكر پاك حضرت امام ، قدرت واقعى انقلاب اسلامى به نمايش درآمد و در نتيجه دشمنان از اجراى توطئه هاى شوم خود نااميد شدند.
شـركـت چند ميليونى مردم در مراسم تشييع جنازه و مجالس سوگوارى و عزادارى كه به خوبى از طـريق رسانه هاى همگانى داخلى و خارجى به اطلاع جهانيان رسيد ثابت كرد كه مردم ايران در دفاع از انقلاب خويش سخت پايدارند.
بازنگرى قانون اساسى ـ رحلت حضرت امام (ره) و انتخاب مقام معظم رهبرى به منصب ولايت امر مـسـلمـيـن در ايـامـى بـه وقـوع پـيـوسـت كـه مـسـأ له اصلاح موادى از قانون اساسى در شوراى بـازنـگـرى كـه بـه هـمـيـن مـنـظـور تـشـكـيـل شـده بـود، در حال بحث و گفتگو بود. ايجاد تمركز در قوه مجريه و حذف مرجعيت از شرايط رهبرى ، مهمترين مـبـاحـث مـطـرح شـده در بـازنـگـرى قـانـون اسـاسـى بـود. در حـالى كـه تـنـهـا ده سـال از تـدويـن قـانـون اسـاسـى جـمـهـورى اسـلامـى ايـران مـى گـذشـت ، بـه دليـل بـروز بـرخـى از مـشـكـلات در رونـد اجـرايـى مـسائل مربوط به اداره كشور، حضرت امام فـرمـانـى صـادر كـردنـد كـه بـه مـوجـب آن لازم بـود، اصـلاحـاتـى در قـانـون اسـاسـى انجام پذيرد.
از آنـجـا كـه قـانـون اسـاسـى هـر كـشـورى ، مـهـمـتـريـن سـنـد قـانـونـى و يـكـى از عوامل وحدت ملى در ميان هر ملتى است ، طرح مسأ له اصلاح قانون اساسى ، بازتاب وسيعى در مـيـان مـلت مـسـلمـان ايـران بويژه در ميان اقشار فرهيخته و مراكز علمى و دانشگاهى كشور، پيدا كـرد؛ بـه طـورى كـه مـذاكـرات شـوراى بـازنـگـرى از سيماى جمهورى اسلامى ايران پخش مى گرديد و سمينارها و جلسات متعددى در دانشگاههاى مختلف كشور به منظور بحث پيرامون اين مسأ له تشكيل مى گرديد.
با شروع بيمارى حضرت امام و بروز نگرانى در مورد وضعيت رهبرى آينده انقلاب اين مسأ له از اهـمـيـت بـسـيـار زيـادى بـرخـوردار گـرديـد و هـمـه تـلاشـهـا مـتـوجـه حـل ايـن مـشـكـل شـد. حـضـرت آيـت ا... مشكينى ، رئيس شوراى بازنگرى قانون اساسى ، يك روز قـبـل از رحـلت حضرت امام در خطبه هاى نماز جمعه قم فرمودند: (با اظهار نظر حضرت امام كه فـرمـودنـد مـرجـعـيـت تـقـليـد را از رهـبـرى جـدا نـمـايـنـد و بـا تـوجـه بـه عـدم تـمايل شوراى بازنگرى قانون اساسى به رهبرى شورايى ، مجلس خبرگان رهبر آينده را از بين افراد واجد شرايط تعيين و به مردم معرفى خواهد كرد.)
اهـمـيـت ايـن مـسأ له زمانى روشن مى شود كه دريابيم مباحث مربوط به استعفاى آيت ا... منتظرى و بـازتـاب آن در جـامـعـه و مـطـبـوعـات كـشـور بـه هـنـگـام بـررسى قانون اساسى به وضوح قـابـل رؤ يت بوده و صاحبان انديشه و قلم در مطبوعات و مجامع علمى مختلف پيرامون اين مسأ له به بحث و بررسى پرداخته و ابعاد گوناگون اين تصميم حضرت امام را براى مردم بازگو مى كردند. به عنوان مثال ، حجت الاسلام انصارى ، يكى از اعضاى دفتر حضرت امام (ره) پس از انجام عمل جراحى بر روى معظم له ، در ششم خرداد 1368 گفتند:
بـانـد مـهـدى هـاشـمـى مـوجـب شـد مـواضـع آيت ا... منتظرى در برابر مواضع امام و انقلاب قرار گـيـرد... امام ، زمانى دست به اين جراحى زدند كه هيچ چاره اى نداشتند. يقيناً كسالت اخير امام ، بى تأ ثير از اين حوادث نبوده است ، خدا مى داند كه بر سر امام چه فشار روحى و عاطفى وارد شد!
بازسازى كشور ـ رحلت حضرت امام و انتخاب مقام معظم رهبرى به منصب ولايت امر مسلمانان ، با مـسـأ له بـازسـازى كـشـور پـس از جـنـگـى هشت ساله با شمن دمنش كه از ارتكاب هيچ جنايتى در طول جنگ خوددارى نكرده بود نيز همزمان بود. بمباران شهرها، ويرانى و مشكلات زيادى را به وجود آورده و سيل آوارگان را به سوى شهرهاى بزرگ كشور روانه ساخته بود.
شـهـرهـا و روسـتاهاى آسيب ديده از جنگ مى بايست بازسازى شود و مهاجران جنگ نيز به خانه و كـاشـانـه خـويش بازگردند. مشكلات مربوط به مهاجران جنگى تنها با ساختن خانه و امكانات رفـاهـى مـرتـفـع نـمـى گـشـت بـلكـه بـه دليـل شـدت آسـيـبـهـاى وارده ، آنـهـا بـا مـسـايـل اجـتـمـاعـى ، اقتصادى ، روانى و عاطفى فراوانى مواجه بودند كه پس از پايان جنگ مى بايستى به اين امور رسيدگى مى شد.
مـسـأ له بـازسازى كشور پس از جنگ ، تنها به بازسازى مناطق آسيب ديده محدود نمى شد بلكه كـليـه سـاختارهاى سياسى ، نظامى ، اقتصادى ، اجتماعى و فرهنگى كشور، به شدت از مسأ له جـنـگ متأ ثر شده بودند، بويژه ساختارهاى اقتصادى قسمت اعظم توان و كارآيى خود را از دست داده بـود. پـايـان جنگ ، زمان رسيدگى به همه اين امور و اصلاح آنها بود. و اين در حالى بود كه همه اين موارد با وضعيتى آشفته و نابسامان ميراث سالها حكومت ستمشاهى نيز بود.
از سـوى ديـگـر به منظور شروع روند بازسازى ، مذاكرات سياسى ـ اقتصادى گسترده اى با كـشـورهـاى مـخـتـلف جـهـان آغـاز شـده بـود تا از امكانات و كمكهاى ساير كشورها نيز در اين امر اسـتـفـاده شود و بازسازى كشور در كوتاهترين زمان ممكن انجام پذيرد، زيرا هر چه اين امر به تأ خير مى افتاد، مشكلات مختلف و جديد ديگرى نيز ايجاد مى گرديد.
در آن مقطع از تاريخ حيات انقلاب اسلامى ، با توجه به توطئه هاى دشمنان اسلام و انقلاب ، مـسـؤ ولان نـظـام مـقـدس جـمـهـورى اسـلامـى ايـران مـى بـايـسـتـى حـضـورى فـعـال در عـرصـه هـاى مـخـتـلف بـيـن المـللى داشـتـه بـاشـنـد؛ بـه هـمـيـن دليـل بـود كـه سفرهاى مختلفى از سوى مسؤ ولان بلند پايه كشور به كشورهاى مختلف جهان انـجـام شـد. بـه عـنوان نمونه مى توان از سفر مهم مقام معظم رهبرى كه در آن زمان رئيس جمهور كـشور بودند به كشورهايى مانند چين و كره شمالى ياد كرد. همچنين مى توان از برنامه بلند مدت و گسترده همكاريهاى اقتصادى بين ايران و شوروى (سابق) نام برد.
در بـحـث بـازسازى كشور يكى از مسايل بسيار مهم كه در مطبوعات نيز انعكاس وسيعى يافت و هـمـچـنـيـن در مـيـان اقـشار مختلف مردم و حتى در خطبه هاى نماز جمعه از جايگاه خاصى برخوردار بود، مسأ له استفاده از اعتبارهاى خارجى ـ استقراض ـ براى انجام بازسازش كشور بود. اختلاف نـظـر در مـورد نـحـوه اسـتـفـاده از اسـتـقـراض خـارجـى و پـى آمـدهـاى احـتـمـالى حـاصـل از آن ، يـكـى از مـحـورهـاى عـمـده بـخـشـهاى مطبوعاتى و مجامع علمى و سياسى كشور را تشكيل مى داد.
در مـورد استقراض خارجى ديدگاههاى متعارضى وجود داشت ، گروهى كه برخى از نمايندگان مـجـلس نـيز جزو آنها بودند، عقيده داشتند كه استفاده از وامهاى خارجى در مسأ له بازسازى امرى ضـرورى اسـت و چـنـانـچـه در ايـن مـورد بـه طـور دقـيـق بـرنـامـه ريـزى شـود، هـيـچ مـشـكـل خـاصـى پـيـش نـخـواهد آمد. برخى ديگر نيز عقيده داشتند كه بايد از تجربه كشورهاى بـدهـكـار جهان كه در بحرانى موسوم به (بحران بدهى ها) گرفتار آمده اند، درس گرفت و با دست خويش خود را در دام كشورهاى وام دهنده گرفتار نساخت .
مـجـموعه حوادث و شرايط بيان شده ، حساسيت و مخاطره آميز بودن شرايط سياسى ، اجتماعى و اقـتـصادى داخل كشور را به هنگام انتخاب رهبر جديد انقلاب اسلامى به خوبى نشان مى دهد. در ايـن بـرهـه از زمـان ، بـسـيـارى از دشمنان زخم خورده از انقلاب كه سالها در انتظار چنين روزى بـودند تا خشم و نفرت خود را عليه انقلاب و نيروهاى انقلابى ابراز دارند، از هر جهت خويشتن را آمـاده ضـربـه زدن بـر پـيـكـر نظام مقدس جمهورى اسلامى ايران كرده بودند كه به لطف و عـنـايـت الهـى و هـشـيارى رهبرى معظم انقلاب و فداكارى و پشتيبانى ملت قهرمان ايران ، هرگز نتوانستند به اهداف شوم خود جامه عمل بپوشانند.
شرايط سياسى خارج كشور
همزمان با تحولات و حوادثى كه در داخل كشور به وقوع پيوسته و شرايط ويژه اى را پديد آورده بـود، از نـظـر مـسـائل بـيـن المـللى نيز كشور ما در وضعيت خاصى قرار داشت . برخى از حـوادث و وقـايـع جهانى كه در اين برهه از زمان تأ ثير شگرفى بر وضعيت كشور ما داشتند به قرار زير مى باشند.
مـذاكـرات صـلح در ژنـو ـ بـا پـذيـرش قـطـعـنـامـه 598 سـازمـان ملل متحد از سوى ايران و برقرارى آتش بس در مرزهاى دو كشور جمهورى اسلامى ايران و عراق ، شـرايط جديدى بر اين منطقه از جهان حاكم شد. رژيم بعثى عراق كه در اثر حملات گسترده و شـجـاعـانـه رزمـنـدگـان اسـلام در خـطـر سـقـوط كـامـل قـرار گـرفـتـه بـود؛ در سـال آخـر جـنگ به كمك راهنمائيهاى مشاورين نظامى آمريكايى و اطلاعاتى كه از طريق ماهواره و سـازمـان سـيـا در اخـتـيـارش قرار گرفت و نيز در سايه حمايتهاى بى دريغ تسليحاتى غرب توانست خود را از سقوط حتمى نجات داده و ماشين نظامى قدرتمندى را سازمان دهد.
شـرايـط حـاكـم بـر جـبـهـه هـاى نـبـرد با عراق در روزهاى پايانى جنگ به گونه اى بود كه عـراقـيـهـا خود را در جنگ پيروز قلمداد مى كردند و بر اين تصور بودند كه بر اثر فشارهاى نـظامى آنها بود كه حضرت امام (رحمْالله عليه) قطعنامه 598 را پذيرفت . ـ در حالى كه اين قـطـعـنـامـه در شـرايـط سـلطـه نـظـامـى ايـران در جـبـهـه هـا، بـه تـصـويـب سـازمـان مـلل رسـيـد و طـبـعـاً مى بايستى به نفع ايران باشد ـ از اين رو عراقيها فكر مى كردند كه در مـذاكـرات صـلح مـى توانند به آنچه كه بوسيله جنگ نتوانسته اند به دست آورند، در پشت ميز مذاكره دسترسى پيدا كنند.
مـذاكـرات طولانى و بى نتيجه وزارى خارجه ايران و عراق در ژنو، يك پيام روشن دربرداشت و آن ايـن كـه رژيـم بعث عراق قصد ندارد، با ايران قرارداد صلح امضا كند، مگر اين كه جمهورى اسـلامـى ايـران تـمـام شـرايـط آنها را به عنوان طرف پيروز در جنگ بپذيرد. رهبران عراق مى انديشيدند كه با طولانى كردن مذاكرات صلح مى توانند مقامات ايرانى را خسته و دلسرد كرده و در نـهـايـت شـرايـط خـود را در مـذاكـرات صـلح بـه آنـهـا تـحـمـيـل كنند. اما استقامت مردان عرصه سياست جمهورى اسلامى ايران همچون مقاومت جانانه مردان عرصه پيكار و رزم ، مانع از دسترسى رژيم بعث عراق به اهداف شوم خود شد.
نـگـرانـى مـسـؤ وليـن و مـردم ايـران در مـورد نـتـيجه مذاكراتى كه در ژنو جريان داشت يكى از مـهـمـتـريـن مـسـائلى بـود كه به هنگام رحلت حضرت امام و انتخاب مقام معظم رهبرى وجود داشت . اقـدامـات رژيـم بـعـث عـراق در افزايش توان تسليحاتى خود و همچنين حملات وحشيانه آنها به كُردهاى شمال عراق و تصفيه نژادى در اين منطقه كه با كوچانيدن آنها به جنوب عراق و ويران كـردن شـهـرهـا و روسـتاهاى آنان انجام مى پذيرفت ، از جمله مسائلى بود كه توجه مردم و مسؤ ولين نظام را به خود معطوف كرده بود.
تـهـديـد از سـوى عراق بسيار جدى بود؛ بويژه اين كه خريدهاى تسليحاتى پيشرفته نظير تـجـهـيـزات مـربـوط بـه سـلاحـهـاى هـسـتـه اى ، تـوپـهـاى دوربرد بسيار بزرگ و موشكهاى استراتژيك يكى پس از ديگرى بوسيله رسانه هاى غربى فاش مى گرديد.
سـردار سـرلشـكـر مـحـسـن رضـايـى فـرمـانـده مـحـتـرم كـل سـپـاه تـنـهـا يـكـروز قـبـل از رحـلت حـضـرت امـام در جـريـان ديدارش از مانور دو لشكر سپاه در جنوب كشور در مورد اقدامات عراق و تهديدهايى كه از سوى اين رژيم متوجه ايران است گفتند:
مشكلاتى كه در زمينه اجراى اين قطعنامه ـ قطعنامه 598 ـ براى ايران باقى مانده است ... نشان مـى دهـد كـه دشـمـن نـمـى تـوانـد قـطـعـنـامـه را بـپـذيـرد... احتمال تجاوز مجدد دشمن هنوز خاتمه نيافته است .
تـوطـئه آيـات شـيـطـانـى ـ فـتـواى تـاريـخـى حضرت امام (ره) در مورد ارتداد سلمان رشدى ، نويسنده انگليسى هندى الاصل كه در كتاب موسوم به (آيات شيطانى) به ساحت مقدس پيامبر گـرامـى اسـلام (ص) و صـحـابـه بـزرگـوارش توهين كرده بود، پى آمدهاى دوگانه اى به دنبال داشت . از يك سو باعث خوشحالى مسلمانان جهان شد، زيرا مشاهده كردند كه يك رهبر مذهبى بـا شـجـاعـتـى وصف نشدنى در مقابل توطئه استكبار جهانى به پا خاسته و از اسلام و پيامبر گرامى (ص) دفاع كرده است .
امـّا از سـوى ديـگـر و در عرصه بين الملل ، پى آمدهاى سياسى مهمى را در برداشت . برخى از كـشـورهـاى غـربـى پـس از مـوضـعـگيرى شجاعانه حضرت امام (ره) در مورد اين مسأ له ، از خود واكـنش سختى نشان دادند، زيرا به زعم آنها اين حكم مخالف حقوق بشر و آزادى بيان تلقى مى گرديد؛ از اين رو تبليغات وسيعى را عليه انقلاب اسلامى ايران و رهبر كبير آن در سرتاسر جهان سازمان دادند.
در حـقـيـقـت پـيـام كـوبـنـده حـضـرت امـام در مـحـكـومـيـت سـلمـان رشـدى و حـامـيـان آن كـه بـا اسـتـقـبـال گسترده مسلمانان جهان مواجه شد، استكبار جهانى را به حيرت واداشت و از ميزان نفوذ كـلام يـك رهـبـر مـذهبى در عرصه نظام بين الملل به وحشت افتاد. تظاهرات بى سابقه مردم در بيشتر كشورهاى اسلامى و حتى در كشورى مانند انگلستان بر ضد نويسنده مرتد آيات شيطانى و بـه حـمـايت از حضرت امام (ره) و جمهورى اسلامى ايران ، مقامات آمريكايى و ساير كشورهاى قدرتمند جهانى بويژه انگلستان را بشدت نگران و مضطرب كرد به طورى كه احساس كردند امواج انقلاب اسلامى حتى به درون مرزهاى آنان نيز رسوخ كرده است .
جبهه متحد كشورهاى غربى با درك اهميت اين مسأ له و خطر بزرگى كه از اين ناحيه متوجه هيمنه و اقـتـدار آنـهـا در سـطـح نـظام بين الملل مى گرديد، با تمام قوا درصدد مقابله با اين نيروى عظيم الهى برآمدند.
انگليسى ها در يك توطئه مشترك به همراه برخى از كشورهاى اروپايى چون فرانسه و آلمان ، اقـدام بـه فـراخـوانـى سـفيران خود از ايران كردند و سطح روابط خود را با جمهورى اسلامى ايـران بـه حـداقـل رسـانـدنـد. تـبـليـغـات جهانى رسانه هاى غربى عليه جمهورى اسـلامـى ايـران شـدت گـرفت و حتى پارلمان اروپا در يك موضعگيرى خصمانه ، از كشورهاى اروپايى درخواست كرد تا ايران را تحريم كنند. اما حمايتهاى ملتهاى مسلمان جهان و مـقـاومت دليرانه رهبران و شخصيتهاى سياسى و مذهبى كشورمان در نهايت موجب شكست اين توطئه شد به طورى كه در اواخر خرداد سال 1368 سفيران آلمان و فرانسه ، دست از پا درازتر به سفارتخانه هاى خود در تهران بازگشتند و به اشتباه خويش اعتراف كردند.
مسأ له اعراب و اسرائيل ـ مسأ له فلسطين و اشغال آن بوسيله رژيم صهيونيستى از ابتدا در نزد مـلتـهـاى مـسـلمـان جـهـان و بـويـژه در نـزد رهـبـران اسـلامـى از مـسـايـل بـسـيـار بـا اهـمـيـت بـوده اسـت . حـضـرت امـام (ره) نـيـز از ابـتـداى اشـغـال فـلسـطـيـن در مـقـابـل آن مـوضـعـگـيـرى كـرده و هـمـواره مـى فـرمـودنـد كـه (اسرائيل بايد از بين برود). اهميت اين مسأ له از آنجا ناشى مى شد كه (بيت المقدس) يعنى قـبـله اول مـسـلمـانـان جـهـان بـه اشـغال صهيونيستها درآمده بود و علاوه بر آن سرزمين فلسطين بـخشى از جهان اسلام به شمار مى رفت كه با توطئه مشترك يهوديان صهيونيست و قدرتهاى اسـتـكـبـارى چون انگلستان و آمريكا، از قلمرو سرزمينهاى اسلامى جدا شده بود. پس از پيروزى انـقـلاب اسلامى در ايران ، مسأ له فلسطين به صورت يكى از مهمترين بحثهاى سياست خارجى جـمـهـورى اسـلامى ايران مطرح گشت و مواضع اسلامى و حق طلبانه كشور ما در مورد سرنوشت مـلت فـلسـطـيـن و عـدم مـشـروعـيـت رژيـم صـهـيـونـيـسـتـى تـوجـه بـسـيـارى از مـحـافـل مـذهـبـى و سـيـاسـى بـيـن المـللى را به خود معطوف كرد. ملت مظلوم فلسطين در سايه حـمايتهاى مادى و معنوى انقلاب اسلامى ايران از مبارزات حق طلبانه آنها، ماهيت و روش مبارزاتى خود را تغيير داد و با الگو قرار دادن انقلاب اسلامى ، راه و روش نوينى در پيش گرفت .
كـشـورهـاى عـربـى مدعى حمايت از حقوق فلسطينى ها كه همواره از اين مسأ له به عنوان ابزارى براى كسب مشروعيت سياسى خويش بهره مى گرفتند، على رغم مخالفتهاى اوليه خود با رژيم اشـغـالگـر قـدس ، سـرانجام به علت ماهيت وابسته و غيرمردمى خويش در دام مذاكرات صلح با اسـرائيـل گـردآمـدنـد و بـهـار سـال 1368 در ايـن رابـطـه بـه نـقـطـه عـطـفـى مـبـدل شـد. زيـرا اتـحـاديـه عـرب كـه ده سـال پـيـش از ايـن تـاريـخ ، كـشـور مـصـر را بـه دليل انعقاد قرارداد صلح جداگانه با اسرائيل در اين اتحاديه اخراج كرده بود، بار ديگر اين كـشـور را به عضويت خود پذيرفت . اين اقدام سران عرب در واقع چراغ سبزى به آمـريـكـا و اسـرائيـل بـود؛ زيـرا بـديـنـوسـيـله آمـادگـى خـود را بـراى صـلح بـا اسرائيل اعلام كرده بودند.
اجـلاس سـران اتـحـاديـه عـرب در خـرداد سـال 1368 كـه در (كـازابـلانـكـاى) مـراكـش تـشـكـيـل شـده بـود، ضـمـن حـمـايـت از طـرح صـلح عـرفـات در مـورد تـشـكـيـل يـك دولت مـسـتـقـل فـلسـطـيـنـى در سـرزمـيـنـهـاى اشـغـالى ، از رژيـم بـعـثى عراق در مقابل ايران حمايت كرد و حق حاكميت اين كشور را بر اروندرود به رسميت شناخت . انتشار قطعنامه ايـن اجـلاس ، بـا واكنش شديد ايران رو به رو شد به طورى كه مطبوعات كشورمان در آن زمان نـوشـتند (اتحاديه عرب با اتخاذ سياستهاى غيرمسؤ ولانه در راه تحقق صلح به بين ايران و عراق سنگ اندازى مى كند.)
كـنـفـرانس (كازابلانكا) كه همزمان با شروع بيمارى حضرت امام (ره) ، قطعنامه خود را صادر كرد، در واقع صحنه آشتى رهبران متخاصم عرب بود.
در ايـن كـنـفـرانـس حـتـى طـرح صـلحـى بـا اسـرائيـل مـطـرح شـد، كـه بـراسـاس آن پـس از تـشـكيل يك دولت مستقل فلسطينى ، نيروهاى اسرائيلى مى بايست از اراضى اشغالى عقب نشينى نـمـايـند. اين مسأ له نشان مى دهد كه در آن زمان حتى پيشروترين كشورهاى متخاصم بـا رژيـم صـهـيـونـيـسـتـى درصـدد بـرقـرارى صـلح بـا اسرائيل بوده اند.
شايد بتوان ادعا كرد كه كنفرانس (كازابلانكا) مهمترين زمينه را براى آغاز مذاكرات صلح بين اعـراب و اسرائيل فراهم كرد. شاهد اين مدعا پيامهايى است كه از سوى رهبران آمريكا و شوروى (سابق) براى سران عرب ارسال شد. جرج بوش رئيس جمهور وقت آمريكا در پيامى خطاب به شـاه مـراكـش بـه عنوان رئيس كنفرانس ، از اعضاى اين كنفرانس خواست تا با طرح صلح اسحاق شـامـيـر نـخـسـت وزيـر وقـت اسـرائيـل ، در مـورد انـجـام انتخابات در سرزمينهاى اشغالى موافقت كنند.
رهـبـران اتـحـاد جـمـاهـيـر شـوروى (سـابـق) كـه بـه طـور سـنـتـى هـمـواره از اعـراب در مقابل آمريكا و رژيم صهيونيستى حمايت مى كردند و نيازهاى تسليحاتى كشورهايى چون عراق ، سـوريـه و ليبى را تأ مين مى نمودند، از رويه گذشته خود دست كشيده و در يك اقدام هماهنگ با آمـريـكـا، خـواهـان ايـجـاد صـلح در مـنـطـقـه شـدنـد. در هـمـيـن راسـتـا، مـيـخـائيل گورباچف صدر هيأ ت رييسه اين كشور، در پيامى ويژه ، رهبران عرب را تشويق كرد تا در جهت برپايى يك كنفرانس بين المللى صلح در خاور ميانه تلاش كنند.
هـمـه ايـن حـوادث و تـوطـئه ها در زمانى بوقوع پيوست كه رهبر كبير انقلاب در بستر بيمارى قـرار داشـت و ايـران اسـلامـى آبـسـتن حوادثى تلخ بود كه با رحلت حضرت امام خمينى (ره) و انـتـخـاب شايسته حضرت آيْا... العظمى خامنه اى (مدظله العالى) به مقام ولايت امرى مسلمين ، يأ س و نـگـرانـى مـلت انـقـلابـى و نـسـتـوه ايـران بـه امـيـد (مبدل) و توطئه هاى دشمنان خنثى شد.
منبع: كتاب رهبري از نسل كوثر