اخبار ويژه روزنامه كيهان 26/07/1389

با وجود سپري شدن چند روز از سفر دكتر احمدينژاد به بيروت و استقبال بيسابقه مردم و مقامات لبناني، وزارت خارجه رژيم صهيونيستي همچنان به شدت عصباني است.
روزنامه كيهان ستون اخبار ويژه شماره امروز خود را به اخبار زير اختصاص داد:
* من سوژه دست كيهان ميدهم يا شياداني مثل شما
انتشار نامههاي بي مخاطب از سوي عناصر ضدانقلاب-كه معمولا آب هم قاطي آن است- اسباب بگو مگوهاي جديدي درون اين محافل شده است.
در جريان سفر رئيس جمهور به نيويورك، نامهاي با 67 امضا در پوشش محكوميت نقض حقوق بشر از سوي روزنامه نگاران تبعيدي! منتشر شد كه معلوم شد بسياري از امضاكنندگان، كلاهبرداران حرفهاي هستند و حتي براي يك روز هم روزنامهنگاري نكردهاند، چه رسد به مبارزه و تبعيد! پس از آن هم نامه هاي مشابهي از جمله با 27 امضا در انتقاد از استقبال گرم لبناني ها از رئيس جمهور منتشر شد اما با بي اعتنايي مطلق افكارعمومي و دولتمردان لبنان مواجه شد.
به گزارش رجانيوز، رضا وليزاده (همكار بي بي سي) با اشاره به نامههاي مذكور ميگويد: 2 نامه اخير هيچ كدام بازتاب رسانهاي چنداني نيافتند. نامه دوم تنها در حد بضاعت رسانهاي امضاكنندگانش و يكي دو حلقه فراتر از روابطشان منتشر و نامه سوم اصلا ديده نشد. حتي امضاكنندگانش هم آن را در فيس بوك به اشتراك نگذاشتند و خودشان هم آن را جدي نگرفتند.
امروز از چند دوست شنيدم كه ميگفتند با اين وضع ديگر حاضر نيستند هيچ نامهاي را امضا كنند.
عبداللطيف عبادي هم كه به تازگي در بالاترين هويت برخي از اين كلاهبرداران حرفه اي را منتشر كرد و مغضوب واقع شد، ميگويد: ستون ويژه روزنامه كيهان را بنده درست ميكنم يا شما؟ بنده يك شياد و كلاش هستم كه اسم خودم را روزنامه نگاري تبعيدي گذاشته ام يا دوستان شما و آن عزيزاني كه زير نامه رسوايي 67 نفره را امضا كردند؟ بنده سناريويي را كه براي خراب كردن كروبي بيچاره و تحت عنوان "شهادت ترانه موسوي! " ساخته بودند تبديل به تلهاي براي آن پيرمرد نگون بخت كردم و سپس با استناد به همان داستان به تركيه آمدم و سه سوته پناهندگي گرفتم و سر از بلاد فرنگ درآوردم يا رضا ولي زاده و ليلا ملك محمدي؟ شما تصور كردهايد واقعاً مي شود به سادگي جمجمه هر انسان پرسشگري را با مشتي آهنين خرد كرد و مغزش را در دهانش ريخت؟ حقيقت را نمي شود با چهارتا تهمت و برچسب "عنصر اطلاعاتي، كيهاني، مزدور " و اين قبيل كلمات پوشاند و پنهان كرد. در ماجراي افتضاح موسوم به نامه 67 نفر هم همين شد.
علي مهتدي ديگر ضدانقلاب فراري و همكار دويچه وله هم گفته است: نويسندگان اين نامه ها فكر مي كنند آن را كجا منتشر مي كنند؟ فيس بوك؟ براي دل خوشي خودمان؟ براندازي نرم در فيس بوك با شير كاكائو؟ باز نشر اين قبيل بيانيه ها، همان ضرب المثل "روغن ريخته را نذر امام زاده كردن " است و بيشتر شكل كمدي به خودش گرفته.
* وزارت خارجه اسرائيل از عصبانيت به همه بدوبيراه گفت
با وجود سپري شدن چند روز از سفر دكتر احمدينژاد به بيروت و استقبال بيسابقه مردم و مقامات لبناني، وزارت خارجه رژيم صهيونيستي همچنان به شدت عصباني است.
ارگان رسمي اين وزارت در تحليلي خشم آگين به قلم منوشه امير نوشت: ما خامنهاي و احمدينژاد را مسئول اين تراژدي نميدانيم، بلكه انگشت اتهام را به سوي آمريكا و اروپا و برخي كشورهاي عرب دراز ميكنيم. نتانياهو راست ميگويد كه اين فاجعه است ولي چه كسي مسئول آن است؟ آيا مردم لبنان با دست خويش ميخواهند خودكشي كنند؟ و يا اين ندانم كاريهاي دولتهاي ميانه رو عرب و بي كفايتي آمريكا و اهمال كاري اروپاست. تقصير متوجه عربستان و اردن و مصر است كه اهل تسنن را تنها گذاشتند و متوجه آمريكا و اروپاست كه مسيحيان ماروني را تنها گذاشتند.
منوشه امير در حالي كه تظاهر به حمايت از اهل تسنن لبنان ميكرد، كنترل خود را از دست داده و با لحني آشفته و عصباني نوشت: روزگاري لبنان عروس خاورميانه محسوب ميشد. آيا اين ترقي مرهون شيعيان لبنان بود كه فقير و درمانده بودند؟ يا به خاطر گروه اهل تسنن كه هنوز تعصب ديني و خرافه گرايي بر انديشههاي آنان سنگيني ميكرد؟ هيچ كدام؟ مارونيها! امروز همان مارونيها از ترس و براي حفظ موجوديت خود دست دشمن خويش را فشرده است.
رئيس جمهور مسيحي لبنان امروز با آيين كامل تشريفاتي از احمدينژاد استقبال ميكند، البته اين پذيرايي چندان هم گرم نبود حتي سمير جعجع ماروني و دشمن سوگند خورده حزب الله هم به ملاقات احمدينژاد ميرود. اين تقصير و كوتاهي كشورهاي غربي است كه در برابر سركوب مسيحيان در لبنان و نوار غزه واكنشي نشان نميدهد و ساكت است. اين نتيجه بيكفايتي سران ميانه رو عرب است.
همزمان با اين موضع سايت وزارت خارجه اسرائيل، هفته نامه آمريكايي تايم در تحليلي نوشت: سفر رئيس جمهور ايران، توانست همه محاسبات واشنگتن و هم پيمانانش را به هم بزند. ايران نشان داد تمام تلاشهاي دولت آمريكا در راستاي مغلوب كردن ايران و متحدانش شكست خورده و توازن قدرت منطقهاي چنان به هم خورده كه حتي دستهاي عرب هم پيمان آمريكا را هم عملاً به پذيرش نقش تأثيرگذار ايران در منطقه واداشته است.
تايم اضافه كرد: سفر احمدينژاد را ميتوان جشن پيروزي براي شكست استراتژي آمريكا در منطقه نيز قلمداد كرد. آمريكا از زمان بوش اميدوار بود با حمله به عراق و حملات اسرائيل به لبنان و غزه بتواند مقتدرانه، پيروز جنگ عليه ايران و متحدان آن باشد اما نفوذ ايران در هر يك از اين سه نقطه به مراتب قوي تر از گذشته شده است.
تايم نوشت: آمريكا نتوانست دولت لبنان را براي امتناع از استقبال احمدينژاد و لغو سفر وي مجاب كند و در مقابل نه تنها دهها هزار لبناني بلكه ميشل سليمان و سعد حريري از او رسماً استقبال و پذيرايي كردند. اين سفر با تأكيد بر اهميت اتحاد و پرهيز از تفرقه طراحي شده بود.
لس آنجلس تايمز هم معتقد است "سفر احمدينژاد باعث به رسميت شناخته شدن بيشتر قدرت ايران در منطقه از سوي آمريكا ميشود همچنان كه احترام جريان 14 مارس-مورد حمايت عربستان سعودي- را جلب ميكند. "
مجله آمريكايي آتلانتيك با اشاره به استقبال گسترده مردم لبنان تأكيد كرده است "سفر احمدي نژاد نشان داد كه نسل جوانتر لبنان، به فرهنگ مقاومت رو كرده است ".
* واتيكان كه كاباره نيست
مخالفت و پيغام پنهاني پاپ مانع از حضور همسر بدسابقه رئيس جمهور فرانسه در سفر اخير ساركوزي به ايتاليا شد. كارلا بروني برخلاف ديگر سفرهاي ساركوزي اين بار او را در سفر به ايتاليا همراهي نكرد و اين در حالي است كه بروني اصالتا ايتاليايي است.
مطبوعات فرانسوي و انگليسي گزارش دادهاند مخالفت پاپ و مشاوران وي باعث شده تا همسر ساركوزي او را همراهي نكند. روزنامه فرانسوي كانار آنشنه نوشت: مشاوران پاپ از ساركوزي خواستند در ديدار رسمي از واتيكان، كارلا بروني را همراه خود نياورد. آنها معتقد بودند انتشار عكسهاي مبتذل و برهنه بروني در گذشته و در مجلات و رسانههاي غربي و ايتاليايي ميتواند مجددا دردسرساز و باعث لطمه به حيثيت واتيكان شود.
ديلي تلگراف چاپ انگليس هم كه پيش از اين گزارش فساد اخلاقي بروني را مانند برخي مطبوعات ديگر اروپايي منتشر كرده، نوشت: پاپ بنديكت شانزدهم رهبر كاتوليكهاي جهان از طريق ديپلماتهاي فرانسوي از نيكولا ساركوزي خواسته بود تا او را همراه خود به رم نياورد. به همين دليل هم بروني در اين سفر برخلاف ديگر سفرهاي رئيس جمهور فرانسه غايب بود.
محافل خبري و رسانهاي نظير روزنامه اوترو ميگويند اين اقدام پاپ احتمالا بر ميزان منفوريت ساركوزي نزد مسيحيان افزوده است چراكه وي برخلاف تعاليم واتيكان، دوبار همسران قبلي خود را طلاق داده و همسر سوم وي نيز داراي سوابق علني فساد اخلاقي است.
مطبوعات اروپايي و از جمله برخي مطبوعات فرانسوي پيش از اين اعلام كرده بودند كه بروني همچنان به روابط نامشروع اخلاقي خود از جمله با يك نوازنده ويولن ادامه مي دهد. وي چند ماه پيش از يك زن قاتل در ايران (س- م) كه ضمن خيانت به همسر، او را با ترتيب دادن جنايتي فجيع به قتل رسانده بود، حمايت كرد.
* حلقه لندن افتضاح تازه را گردن چه كسي مياندازد
جعل نامه به اسم رئيس قوه قضاييه جمهوري اسلامي ايران از سوي باند "مهاجراني-كديور-مهدي هاشمي " آن قدر ناشيانه و رسوا بود كه صداي اعتراض محافل ضدانقلاب را هم بلند كرد.
سايت جرس با اين اقدام ناشيانه كوشيده بود چنين القا كند كه رئيس قوه قضاييه مخالف مجازات فتنهگران است! و اين در حالي است كه آيت الله آملي لاريجاني بارها و با قاطعيت، هم بر مجازات فتنهگران سياسي و هم برخورد با فتنهگران و سوءاستفاده كنندگان اقتصادي تاكيد كرده است. حلقه لندن كه به شدت از رئيس قوه قضاييه عصباني است با اقدام اخير تلاش كرد به ترور شخصيت ايشان بپردازد.
سايت خودنويس در واكنش به اقدام جرس و از قول يك تحليلگر مقيم نيويورك نوشت: نامه منسوب به صادق لاريجاني نميتواند به دلايل مختلف واقعيت داشته باشد و به دلايل مختلف نامه منتشره در جرس جعلي است. آقاي خامنهاي در موارد متعددي، تعيين تكليف امور قضايي مهم، از جمله بررسي وضعيت دانشگاه را به لاريجاني داده است. به دنبال پاسخ تند لاريجاني به سخنان يكي از اعضاي هيئت امناي دانشگاه آزاد، احتمال واكنش به شكل جنگ رواني وجود دارد. مهدي هاشمي پيش از فرار از كشور رئيس دفتر هيئت امناي دانشگاه و متهم به سوءاستفاده از اموال اين دانشگاه بود.
سايت ضدانقلابي خودنويس اضافه ميكند: در دوران لاريجاني سركوب كم نشده و قوه قضاييه مجري بسياري از فشارهاي حكومتي است. به كارگماردن محسني اژه اي بر مسند دادستاني، نشان از اعتقاد رئيس قوه قضاييه به ادامه روال سخت گيرانه دارد. همچنين وقتي رئيس قوه قضاييه گفته است كه "پرونده سران فتنه براي محاكمه كامل است اما بايد كمي تامل كنيم و اين تامل به دليل مصلحتي است كه قوه قضاييه درنظر دارد "، پس عملا موضع گيري وي با محتواي نامه جرس همخواني ندارد چرا كه سخنان مورد اشاره از آملي لاريجاني، نشاني از مشكل وي با ساختار حاكميت ندارد.
خودنويس مينويسد: با توجه به سابقه جنگ رواني ضد حاكميت در طول يك سال اخير و انتشار مطالبي درباره سرمايههاي خانوادگي و املاك رهبري كه حتي از سوي منتقدان نظام هم رد شده، مي توان حدس زد كه علاوه بر اين نامه، نامه هاي ديگري هم در آينده منتشر شود كه نمي توان به آنها اعتماد كرد.
كيهان يادآوري ميكند رسواييها و دروغ بافيهاي باند كديور- مهاجراني به افتضاح اخير خلاصه نميشود. همچنان كه سايت جرس 14شهريورماه امسال هم پس از علني شدن دروغ آشكارش در انتشار جعلياتي به نام گزارش مشروح ديدار عبدالله نوري و كروبي، مجبور شد ادعا كند "كليه جزئيات اين گزارش منتشر شده كه بالغ بر 31سطر تايپي فشرده بود! زائيده ذهن خلاق خبرنگاران جوان بوده و تماس تلفني آقاي نوري با آقاي كروبي بيش از يكي دو دقيقه نبوده است. جرس از دوستان خبرنگار تقاضا ميكند ذهنيات خود را با واقعيات مخلوط نكنند "!
معلوم نيست بهاءالله مهاجراني و كديور افندي اين بار مي خواهند افتضاح خودبار آورده را به گردن چه كسي بيندازند؛ حكايت مردي كه كار زشتي را در حضور جمع مرتكب شد و بلافاصله در گوش كودكي كه كنار وي نشسته بود، زد!
گزارش گروه "فضاي مجازي " خبرگزاري فارس