ایرن‏آن

روزنامه كيهان ستون اخبار ويژه امروز سه شنبه را به موضوعات زير اختصاص داد:

*وقتي پاچه‌خوار معاويه ادعا مي كند كه ابوذر است!

توهم "ابوذر " بودن از بهاءالله مهاجراني و كديور افندي به كروبي هم سرايت كرد.

كروبي در ديدار چند روزنامه نگار زنجيره اي با اشاره به اين گفته كه "اگر رهبري نبود، برخي ياران انقلاب، انقلاب را منحرف مي كردند " اظهار داشت: من فكر مي كنم منظور گوينده بيشتر به آقاي هاشمي و بنده است. اينها مي خواهند افرادي را از تاريخ انقلاب حذف كنند در حالي كه اين افراد در هر صفحه اي از تاريخ انقلاب كه باز كنند، حضور دارند. البته بنده معتقدم از اين اظهارات مي شود 2 برداشت نمود. اول اينكه ياران انقلاب در جريان حوادث سخت پس از آن كم آوردند و از ادامه راه آن ناتوان شدند، مانند طلحه و زبير در صدر اسلام! دومين برداشت از اين سخن اين است كه اكنون سرنوشت كشور به دست نامحرمان و نااهلان افتاده و ياران انقلاب در مقابل اين انحراف از جمهوريت و اسلاميت، ايستادگي كرده اند. مانند ابوذر غفاري! حالا مردم بايد قضاوت كنند كه كدام برداشت از اين سخن درست است.

فارغ از نبوغ منحصر به فرد كروبي در مقايسه خود با آقاي هاشمي رفسنجاني كه مشابه آن در ادعاي همزمان تقلب از سوي وي در كنار موسوي رخ داد (نسبت 330هزار رأي به 13 ميليون)، جا دارد از نامزد ناكام آراي باطله پرسيده شود اولا آيا هر كس كه نامش در اوراق تاريخ ماند، نشانه سلامت و انقلابي گري اوست.

يعني مثلاً نام يزيد و عمرسعد و شمر و مروان و وليد كه در تاريخ مانده سند حقانيت آنهاست؟ ثانياً آيا غير از اين است كه ابوذر در برابر اشرافيگري و غارتگري فاسقان و فاسداني چون وليد و مروان و... ايستاد و جان گرامي خود را بر سر اين راه گذاشت، حال آن كه شما يك قلم كوچك سابقه رفاقت با مفسد و غارتگري چون شهرام جزايري را داريد كه چند صد ميليون پول بي زبان را در حلقوم شما ريخت.

ابوذر اسوه تواضع و راست گويي بود و شما مجسمه شهرت طلبي و جاه طلبي ولو به قيمت دروغ بافي و با منطق دروغ هر چه بزرگ تر، جالب توجه تر! در تيم و ستاد و حاميان شما از طرفداران نامزدي هم جنس گرايان و بهائيان -سحرخيز و عبادي و كديور- پيدا مي شود تا غارتگران اقتصادي و مفسدان سياسي فراري. ابوذر هم بعد از رحلت پيامبر(ص) هرگز به آرمان هاي آن حضرت و جانشينش خيانت نكرد و شما، نامه ذلت بار و شرم آلود به شيخ مطرود امام و آلت دست منافقين ننوشتيد كه نوشتيد، عليه ولايت فقيه-بنيان فكري امام- موضع نگرفتيد كه گرفتيد، با گروهك هاي گوناگون ضدانقلاب و ضداسلام ائتلاف نكرديد كه كرديد، به خاطر خيانت ها به جبهه مسلمين از نشان دارترين دشمنان اسلام و سران جبهه استكبار، آفرين و مرحبا نگرفتيد كه گرفتيد.

آقاي كروبي فكر نمي كنيد كه ابوذر را با عبدالله بن ابي و ابوسفيان و معاويه و وليد يا اشعث بن قيس و ابوموسي اشتباه گرفته ايد؟!

*چه بوي علفي مي آيد؟!

تشتت و اختلاف بر سر تعريف به اصطلاح "جنبش سبز " در ميان طيف هاي گوناگون نفاق شدت گرفته است. اگرچه برخي از طيف هاي منافق تر اپوزيسيون مدعي طرفداري از قانون اساسي هستند تا بتوانند به رويكرد فريبكارانه ادامه دهند اما طيف ديگر اين جريان مي گويند اتفاقا مسئله اصلي اپوزيسيون همين قانون اساسي است.

اردشير اميرارجمند مشاور فراري موسوي در پاريس و در جمع گروهي از اعضاي اپوزيسيون گفت: از نظر من جنبش سبز يك جنبش تكثرگراست. بحث تكثر براي من بحثي جدي است، اصلا بحث تعارف نيست. بحث فروتني نيز به هيچ وجه نيست. سران جنبش به ويژه آقاي موسوي به اين مسئله بسيار مصر هستند پيشنهاد ما اين است كه حركت بايد در چارچوب قانون اساسي باشد. البته اين بحث را تفكيك مي كنم از اين كه آيا ما بايد به تك تك اصول قانون اساسي به يك ميزان باور داشته باشيم. اين دو با هم يكي نيستند.

اما مهرداد مشايخي عضو گروهك اتحاد جمهوري خواهان كه در آمريكا اقامت دارد به "جرس " گفت: قانون اساسي نمي تواند مبناي كار طيف هاي حاضر در جنبش قرار بگيرد. 8 سال حركت اصلاح طلبان شاهد مدعاست.

وي همچنين با اذعان به نقش و جايگاه ولايت فقيه در قانون اساسي جمهوري اسلامي اظهار داشت: اصولا موجوديت ولايت فقيه بر مبناي قانون اساسي فعلي است. ما چطور مي توانيم از اجراي بدون تنازل قانون اساسي صحبت كنيم در حالي كه بزرگترين مانع در برابر ما نقشي است كه قانون اساسي براي ولايت مطلقه فقيه قائل شده است؟ در ماه هاي آغازين جنبش، بحث ها روي ولايت فقيه متمركز بود اما حالا به نظر مي رسد اين بحث ها فروكش كرده است. ما چطور مي توانيم به اجراي بدون تنازل قانون اساسي برگرديم كه در واقع موجوديت ولايت فقيه را مي پذيرد؟

گفتني است بسياري از عناصر فعال اپوزيسيون به بويژه در خارج كشور اذعان كرده اند كه كمترين رويكرد به "تعريف " چيزي به نام جنبش سبز منجر به آشفتگي بيشتر در ميان جريان اپوزيسيون فراهم آمده از ضدانقلاب قديمي و منافقين جديد خواهد شد چرا كه اين جبهه اپوزيسيون، ملغمه اي از مدعيان اسلامگرايي و خط امام تا دشمنان اسلام و انقلاب و امام، سلطنت طلب ها، ماركسيست ها، لائيك ها، و ماترياليست ها و حتي گروه هايي چون سازمان مجاهدين خلق (منافقين)، پژاك و تندر با سوابق تروريستي مي شود.

تظاهر منافقين جديد به حمايت از قانون اساسي، حكايت همان مسلمان نمايشي است كه مي گفت من از همه عبادت ها و تكاليف ديني، فقط روزه را دوست دارم چون مي شود آن را خورد! بنابراين مي توان گفت كه دعواي دو سر اين طيف، صرفا دعواي عنب و استافيل است و سر آخر، هر دو جريان سدراه اصلي در برابر خود را قانون اساسي و اسلام مي دانند.

*گاردين: ايران باعث شده اشغالگران عراق به بازي گرفته نشوند

سفر نخست وزير عراق به تهران و دمشق، نشانه كمرنگ شدن نفوذ آمريكا و غرب در اين كشور اشغال شده است.

روزنامه گاردين ضمن درج اين تحليل تصريح كرد: سفر نوري مالكي به ايران و سفر چند روز پيش وي به سوريه، حاكي از مستحكم تر شدن ائتلاف دمشق، بغداد، تهران است.

روزنامه انگليسي معتقد است: ايران با ميانجي گري خود و همراهي ديگر همسايگان، توافقي را براي تشكيل دولت جديد در عراق پديد آورده است و اين به معناي كاهش بيشتر نفوذ آمريكا و غرب در كشوري است كه تبديل به متحد و حامي ايران شده است. اكنون جريان هاي گوناگون در عراق با تلاش ايران بر سر انتخاب نخست وزير به توافق رسيده اند و اين در حالي است كه آمريكا در پي كاهش حضور نظامي در عراق است.
گاردين همچنين مي نويسد: ايران همسايه عراق است و با شناختي كه از ظرفيت هاي موجود در اين كشور دارد، مي تواند به مراتب نقش موثرتري نسبت به آمريكا در وساطت ميان جريان هاي سياسي و حل اختلافات آنها ايفا كند.

*چارلي چاپلين اين نقش را بهتر بازي مي كرد!

شركت هاي چيني و بانك هاي اروپايي در كنار شركت ها و بانك هاي ديگر كشورها، تحريم هاي ايران را دور مي زنند.

روزنامه واشنگتن پست در گزارشي نوشت: دولت اوباما به اين نتيجه رسيده كه شركت هاي چيني با نقض تحريم ها، به بخش انرژي و فناوري موشكي و برنامه هسته اي ايران كمك مي كنند. به همين دليل دولت آمريكا به اين شركت ها هشدار داده بود و رابرت اينهورن مشاور ويژه وزارت خارجه را ماه گذشته به چين فرستاده است.

واشنگتن پست مي نويسد اينهورن فهرستي از شركت ها و بانك هاي چيني را در اختيار مقامات اين كشور قرار داده كه نشان مي دهد برخي مؤسسات چيني از تحريم هاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد عليه ايران آگاهانه سرپيچي مي كنند. به گفته سازمان هاي امنيتي - اطلاعاتي آمريكا، برخي شركت هاي چيني با تهيه كردن مواد و قطعات لازم دست به ارسال فن آوري هسته اي و موشكي به ايران زده اند. در اين ميان بانك هاي چيني نيز در عقد قراردادها آن ها را ياري رسانده اند.

واشنگتن پست مي نويسد: برخي مؤسسات چيني در فروش "لوله و رشته هاي كربني " كه ساخت آنها به فن آوري بالايي نياز دارد، به ايران كمك رسانده اند. بر طبق اين گزارش اين قطعات در بهبود كار سانتريفيوژها به منظور غني سازي اورانيوم به كار گرفته مي شوند.

اين همكاري مستمراً جريان داشته است؛ بطور مثال يك شركت چيني در سال 2008 ميلادي "دستگاه اندازه گيري فشار " در سانتريفيوژها را به ايران فروخته است. اين دستگاه اندازه گيري "نقشي تعيين كننده " در كاركرد سانتريفيوژها دارد. در سال گذشته نيز يك شركت كوچك چيني در شهر بندري "داليان " براي جمهوري اسلامي دست به تهيه مواد بسيار حساس زده است، مانند "گرافيت "، "آلياژي از تركيبات تنگستن و مس "، "پودر تنگستن "، "آلياژهاي ويژه آلومينيومي " و فولادهاي بسيار سخت. تمامي مواد مذكور در صنايع اتمي به كار گرفته مي شوند. يك بانك آمريكايي در ارسال حواله هاي ايران به اين شركت چيني كمك مي كرده است.

به نوشته واشنگتن پست فعاليت شركت هاي چيني در بخش انرژي و نوسازي تسليحاتي ايران آنقدر نگران كننده است كه ممكن است روابط واشنگتن و پكن را دچار مشكل كند.

از سوي ديگر بي بي سي گزارشي در شماري از بانك هاي اروپايي در دور زدن تحريم هاي ايران ايفاي نقش مي كنند. گردش مالي برخي از اين بانك ها صدها ميليارد دلار است اما با اين وجود به خاطر طمع، دست به ريسك معامله و همكاري با ايران مي زنند. از جمله در اين زمينه اسنادي از دو بانك لويدز و باركليز انگليسي فاش شده است.

بي بي سي اضافه كرد: الان تركيه و چين هم آماده بعضي از نقل و انتقالات بانكي براي ايران هستند. امارات متحده عربي نيز به اين كار علاقه مندي هايي نشان داده است. در واقع سؤال اين قبيل كشورها و شركت ها اين است كه چگونه و كجا مي توانيم تحريم ها را دور بزنيم، اگر چه مي پرسند تكليف ما را مشخص كنيد. كه براساس قطعنامه شوراي امنيت چيزي براي معامله با ايران آزاد است؟ اين شركت ها و كشورها پيدا مي شوند و اگر يك كشور مايل نباشد، كشور ديگري خواهد بود كه همكاري كند.

يادآور مي شود تحريم هاي جديد شوراي امنيت وارد پنجمين ماه خود شده است. در اين 5 ماه آمريكايي ها مانند چارلي چاپلين و فيلم "عصر جديد " وي مشغول سفت كردن مهره هاي شل تحريم بوده و درست در همان زمان كه خيال كرده اند گوشه اي از خلل بزرگ در اين روند را مسدود كرده اند، تحريم ها در جاي ديگري دور خورده اند. البته چاپلين در "عصر جديد " كارش به جايي رسيده بود كه دچار تيك هاي مضحك شده بود و حتي در اثر حجم پيچ و مهره هاي در حال گريز و غرق شدن در اين كار، به داخل دستگاه هم غلطيد. گويا چارلز اسينسر چاپلين فيلم ياد شده را 74 سال پيش (1936) براي همين روزهاي دولت آمريكا ساخته است.

*آغاز شمارش معكوس اوباما در ماه بيست و دوم تمام مي شود

63 درصد شهروندان آمريكايي كه به شعار "تغيير " از سوي اوباما دل بسته بودند اكنون مي گويند چنين اتفاقي هرگز نخواهد افتاد.

براساس نظرسنجي جديد آسوشيتدپرس، فقط36درصد شهروندان هنوز اميدوارند كه تغييري در سياست هاي كاخ سفيد رخ دهد. اين در حالي است كه دو هفته ديگر (2 نوامبر- 11 آبان) انتخابات ميان دوره اي كنگره برگزار مي شود. پيش بيني مي شود تداوم وخامت اوضاع اقتصادي در كنار ادامه جنگ و هزينه هاي رو به افزايش آن در عراق موجب شكست حزب متبوع اوباما (دموكرات) در انتخابات ميان دوره اي شود.

تداوم بحران اقتصادي در آمريكا باعث كسر بودجه يك تريليون و 294 ميليارد دلاري دولت در سال جاري شده كه دومين رقم كسري بودجه در تاريخ اين كشور است. همچنين گفته مي شود منزل 4 ميليون و 200 هزار خانواده آمريكايي در معرض مصادره قرار گرفته و اين غير از 6 ميليون و 200 هزار منزل مسكوني مصادره شده تا به امروز به خاطر كلاهبرداري بانك ها و مؤسسات بزرگ مالي است.

راديو فردا ارگان رسمي سازمان سيا در گزارشي پيش بيني كرد انتخابات ميان دوره اي كنگره آغاز افول ستاره اقبال اوباما و حزب دموكرات باشد. اين راديو اعلام كرد: تغيير اكثريت كنوني در مجلس نمايندگان و احتمال شكل گرفتن تحول مشابهي در مجلس سنا و همچنين زمينه سازي براي پيروزي يك نامزد حزب جمهوري خواه در انتخابات رياست جمهوري دو سال آينده آمريكا از جمله نتايج قابل وقوع انتخابات سراسري دو هفته آينده به شمار مي روند. براساس آخرين گمانه زني هاي معتبر در 50 ايالت آمريكا انتظار مي رود حزب دموكرات در انتخابات ماه نوامبر اختلاف 82 كرسي كنوني را از دست داده و با 20 تا 25 كرسي كمتر، پشت سر حزب جمهوري خواه قرار گيرد.

اين رسانه آمريكايي در گزارش خود به دلايل احتمال ناكامي حزب اوباما در انتخابات اشاره مي كند و يادآور مي شود: در حال حاضر به دليل كاهش روند رشد اقتصادي (7/1 درصد) در آمريكا و بالا ماندن نرخ بيكاري (در حدود 7/9 درصد) و در نتيجه ادامه ركود اقتصادي، بسياري از مردم آمريكا دلبستگي خود را نسبت به سياست هاي اقتصادي اوباما از دست داده اند. حتي قانون بيمه هاي اجتماعي نيز كه سال گذشته با جنجال فراوان از تصويب كنگره گذشت اينك تنها از حمايت50 درصد مردم آمريكا برخوردار است. در حال حاضر دولت اوباما داراي 3/1 تريليون دلار بدهكاري است. با اين وجود سرمايه گذاري نجومي دولت براي بازگرداندن رشد اقتصادي و افزايش اشتغال هم به نتيجه نرسيده است. در صورت شكست قابل انتظار حزب دموكرات در انتخابات ماه نوامبر، بي ترديد دولت اوباما ضعيف تر از امروز خواهد شد و از دست دادن حمايت كنگره تصويب لوايح دولت را در قوه مقننه با مشكلات زيادي روبه روخواهد ساخت.

راديو فردا در پايان خاطرنشان كرد: "در شرايطي كه سياست خارجي دولت آمريكا تاكنون پيروزي مشخصي را به جز توافق با روسيه براي كاهش تعداد سلاح هاي هسته اي به ثبت نرسانده، ادامه شرايط جاري اقتصادي و از دست رفتن اكثريت در كنگره مي تواند وضعيت تجديد انتخاب اوباما را براي دور دوم بسيار دشوار ساخته و در عمل او را به همان سرنوشتي دچار سازد كه در سال 1980 جيمي كارتر دچار آن شد. "
گفتني است اوباما هم اكنون بيست و يكمين ماه رياست جمهوري خود را مي گذراند و با اين حساب و با آغاز شمارش معكوس دو هفته اي براي شكست دموكرات ها در انتخابات ميان دوره اي مي توان گفت كه پايان اوباما و شعار دروغين تغيير او هم آغاز شده است.

گزارش گروه "فضاي مجازي " خبرگزاري فارس‌