IRNON.com
ناگفته هايي درباره روابط ويژه آيت الله بهجت (ره) با رهبر معظم انقلاب
 

آقازاده آيت‌الله بهجت مي‌گفت: : يك موقعي آيت‌الله خامنه‌اي كه آمدند، آيت‌الله بهجت فرمودند: "هيچ كسي نماند، همه بروند بيرون من با آقا حرف خصوصي دارم " و بعد تا مدتي با هم بودند و به طور خصوصي و ما همه رفته بوديم بيرون از اتاق، اين قدر با هم صميمي بودند.


 

حجت‌الاسلام فقيهي اصفهاني از اساتيد حوزه علميه قم به شرح ديدگاه‌هاي آيت‌الله بهجت در ارتباط با جايگاه رهبر معظم انقلاب پرداخته است.در اين مطلب كه در ويژه نامه ايران سياسي روزنامه ايران مورخ 89/07/28 منتشر شده، اين گونه آورده شده است:
يكي از رفقاي ما به نام آقاي‌رجالي، كه خيلي رفت و آمد داشت از قديم با حضرت آيت الله بهجت و درس ايشان را خيلي شركت مي‌كرد و خيلي آدم باصفا و سالم و خوبي است، چند مورد از ايشان را براي ما نقل ‌كرد.
يكي اينكه مي‌گفت، آيت‌الله بهجت، به اين راحتي هر كسي را راه نمي‌دادند براي ملاقات، آن هم براي ملاقات هاي طولاني و اين حرف‌ها.
ولي آيت‌الله خامنه‌اي مرتب خدمت آيت‌الله بهجت مي‌رسيدند و اين‌ها يك رابطه صميمي داشتند. زياد و به طور مخفيانه آقا مي‌آمدند قم و مي‌رفتند خدمت آيت‌الله بهجت.
يكي از زمان‌هايي كه ايشان مي‌گفت زمان ملاقات اين دو بزرگوار بوده است ، سحر بود دو ساعت مانده به اذان صبح. ايشان مي‌گفت كه آيت‌الله خامنه‌اي گاهي سحر مي‌آمدند. در آن موقعيت حساس مي آمدند خدمت آيت الله بهجت و مي‌رفتند. خوب اين نشانه علاقه شديد آيت الله بهجت به مقام معظم رهبري است كه در اين موقع شب و سحر با آقا با هم بودند و صحبت مي‌كردند.
بعد باز ايشان مي گفتند چند سال پيش (سال 79) كه آيت الله خامنه‌اي يك هفته‌اي تشريف آوردند قم، جمعيت زيادي براي استقبال آمده بودند در خيابان‌ها.
آيت الله بهجت هم آمدند جزو جمعيت استقبال كنندگان. حالا يك مرجعي در سن حدود 90 سال! ايشان هم آمدند در جمع استقبال‌كنندگان آيت‌الله خامنه‌اي. ايشان مي گفت كه يك شخصي به ايشان گفت كه حاج آقا شما با اين سن و سال آمديد وسط اين جمعيت استقبال‌كنندگان؟
آيت‌الله بهجت فرمودند: "اگر مردم مي‌دانستند كه استقبال اين سيد چقدر ثواب دارد هيچ كس در خانه نمي نشست ".
اين تعبير خيلي زيباست كه اگر مردم مي‌دانستند استقبال اين سيد چقدر ثواب دارد هيچ كس تو خانه نمي نشست.
حاج آقا صديقي هم در مراسم آيت الله بهجت نقل كردند كه چقدر آقا براي سلامتي آيت‌الله خامنه‌اي نذر مي‌كردند و گوسفند نذر مي‌كردند و كارهايي انجام مي‌دادند. خب اين باز نشانه شدت علاقه بود به آقا.
بعد چيزي كه نقل كردند اين كه شش ماه قبل از فوت آيت‌الله بهجت ايشان فرموده بودند كه: "آقا را بگوييد بيايند اينجا با ايشان كار دارم ".
آقا را خواسته بودند و آيت‌الله خامنه‌اي آمده بودند اين جا قم. صحبت‌هايي با هم داشتند از جمله آيت‌الله بهجت فرموده بودند: "خطري به سمت شما دارد مي‌آيد و من اين خطر را احساس مي‌كنم و من آن چه بايد براي شما انجام بدهم ، براي سلامتي شما انجام داده‌ام (حالا نذر باشد يا هر چيز ديگر) " و فرموده بودند: "خودتان هم هر كاري مي‌توانيد انجام بدهيد ".
البته كاملش را حاج آقاي صديقي روي منبر نگفتند.
ولي بعدها يكي از دفتري‌هاي آيت‌الله بهجت كه اطلاع داشتند و كامل‌تر گفتند.
گفتند چند روزي گذشت و باز دوباره حضرت آيت‌الله بهجت گفتند كه: "آيت‌الله خامنه‌اي را بگوييد يك نفر بفرستند من با ايشان كار دارم ". حاج آقا محمدي گلپايگاني را آيت‌الله خامنه‌اي فرستادند پيش آيت‌الله بهجت. آيت الله بهجت دومرتبه تأكيد كردند: "كه من براي سلامتي شما هركاري مي توانستم انجام دادم. خودتان هم يك كاري انجام بدهيد ". براي بار دوم بعد از چند روز اين تأكيد را آيت الله بهجت داشتند كه به واسطه آقاي محمدي گلپايگاني به آقا خبرش رسيد و خود آيت‌الله خامنه‌اي هم هركاري بايد انجام بدهند انجام داده بودند.
آقازاده آيت‌الله بهجت نيز مي‌گفت كه يك موقعي آيت‌الله خامنه‌اي تشريف آوردند قم، بعد آيت‌الله بهجت فرمودند: "همه از اتاق بروند بيرون. حالا هركس مي‌آمد ملاقات آيت‌الله بهجت، پسر آقا و بعضي هاي ديگر هم حضور داشتند. "
بعد مي‌گفت: يك موقعي آيت‌الله خامنه‌اي كه آمدند، آيت‌الله بهجت فرمودند: "هيچ كسي نماند، همه بروند بيرون من با آقا حرف خصوصي دارم " و بعد تا مدتي با هم بودند و به طور خصوصي و ما همه رفته بوديم بيرون از اتاق، اين قدر با هم صميمي بودند.