IRNON.com
«572سوال از ميرحسين موسوي»
جناب موسوي! چرا اراذل حرمت‌شكن روز عاشورا را "خداجو " نام نهاديد؟

جناب موسوي! آيا شما كه جمعي اراذل و اوباش را _ كه در روز عاشورا به حرمت‌شكني پرداختند_ «مردم خداجو» و «عزادار حسيني» نام نهاديد؟

 


401. شما در اين بيانيه حضور هوادارانتان را در روز عاشورا، «خودجوش» دانسته و مدعي شده‌ايد كه بدون صدور اعلاميه‌اي از سوي شما و ساير سردمداران اين جريان، به خيابان آمدند؛ آيا جناب‌عالي از دعوت‌ها و تحريكات ضدانقلاب و تلويزيون‌هاي بيگانه براي اين مسئله غافل بوديد؟ چرا مانع تاثير‌گذاري رسانه‌ها و عوامل ضدانقلاب بر جنبش سبز نشديد؟

****
جناب آقاي موسوي! مطلعيد كه روز عاشورا جمعي اراذل و اوباش كه در ميان آنها طرفداران گروهك كمونيستي فدائيان خلق و افراد بي‌دين نيز حضور داشتند، به خيابان‌ها آمده و با حمله و آتش زدن امكانات عمومي، خسارات زيادي به بار آوردند و عليه مقدسات مردم عزادار شعار دادند و با كف و سوت و هلهله به شادي پرداختند؛ جناب عالي در بيانيه خود آنها را «مردم خداجو» و «عزاداران حسيني» لقب داديد،
اندكي بعد، سايت ضد‌انقلابي و بي‌دين خودنويس، استفاده از عناوين فوق (مردم خداجو و عزاداران حسيني) را اتهامي به تظاهر‌كنندگان روز عاشورا دانست و خطاب به شما نوشت:

«... آيا مردم غيرخداجو در بين معترضان عاشوراي امسال نبودند؟ ... مگر ادعان نكرده‌ايد كه جنبش سبز متكثر است؟ آيا بهتر نبود از غير خداجويان هم نام مي‌برديد؟ شما از كجا به اين نتيجه رسيده‌ايد كه معترضان روز عاشورا مردم خداجو بوده‌اند؟ لفظ «عزاداران حسيني» هم در بيانيه شما خطاب به معترضان در روز عاشورا مشكل‌آفرين به نظر مي‌رسد؛ استفاده از عناويني نظير «مردم خداجو» براي بسياري كه زير اين عنوان طبقه‌بندي نمي‌شوند، ناشي از توهم واقع‌گريز و پناه بردن به رويكردهاي كم‌عمق و گول زننده است.»

جناب آقاي موسوي! اين سايت ضد خدا در خاتمه با وقاحت تمام خطاب به جناب‌عالي مي‌نويسد:
«... بنده و بخش قابل ملاحظه‌اي نظير من، اصلا دنباله‌رو اباعبدالحسين (عليه‌السلام) نيستيم، شما از سر خود نمي‌توانيد درباره كليت جنبش صحبت كنيد» حال اين سوالات مطرح است كه:

402- چرا شما كوشيديد از عناصر، با عناوين مقدسي همچون «مردم خداجوي» و «عزاداران حسيني» ياد كرده و دفاع كنيد؟ و چرا ايجاد اغتشاش توسط اين عناصر را محكوم نساختيد؟

403- آيا با اطلاق اين صفات بلند به جمعي كمونيست و بي‌دين، باز هم معتقديد كه با مردم صادقانه برخورد كرده‌ايد؟

404- اينك موضع شما پيرامون آشوبگران روز عاشورا چيست؟

405- مي‌دانيد كه در فاصله كمتر از شش ماه، ميدان انقلاب شاهد دو راهپيمايي بود، (25 خرداد به طرفداري از شما و 9 دي در مخالفت قاطع با جناب‌عالي و درخواست محاكمه‌تان) آيا تاكنون با خود فكر كرده‌ايد كه چرا در اين مدت كوتاه شما اين‌گونه مورد نفرت مردم مسلمان و انقلابي ـ كه بسياري از آنها حتي به شما رأي داده بودند ـ واقع شديد؟

406- جناب آقاي موسوي! آيا تاكنون به شعارهاي هواداران‌تان در روز عاشورا فكر كرده‌ايد؟ به نظر شما معناي اين شعار آنها «حسين حسين شعارشون، تجاوز افتخارشون» چيست؟

407- شعار ملت ايران پس از انقلاب همواره اين بوده كه «حسين حسين شعار ماست، شهادت افتخار ماست» و ده‌ها و صدها هزار رزمنده انقلاب و جنگ تحميلي با اين شعار به قافله شهدا و جانبازان و ايثارگران پيوسته‌اند؛ جنبش سبز با طرح شعار «حسين حسين شعارشون...» نشان داد كه راهش از اقيانوس عظيم ملت ايران جداست، آيا شما همچنان از اين جريان حمايت مي‌كنيد؟

408- آنان با اين شعار اعلام كردند كه «حسين حسين» شعار جنبش سبز نيست و بدين ترتيب برائت خويش را از اسلام و سيدالشهداء اعلام كردند، آيا شما نيز با اين جريان هم عقيده‌ايد؟

409- اين شعار، توهين آشكار به ساحت قدسي سيدالشهدا عليه‌السلام و ملت ايران است و چنين معنا مي‌دهد كه ملت ايران، با شعار حسين حسين، اين عمل زشت را افتخار خود مي‌داند، آيا شما نيز اين سخن را قبول داريد؟

410- شما مي‌دانيد كه نخستين بار اتهام تجاوز به بازداشت شدگان را آقاي مهدي كروبي بر زبان آورد كه بعدا در جريان رسيدگي به اين اتهام، هيچ‌يك از موارد را نتوانست اثبات كند؛ حال حتي اگر به فرض محال در بازداشتگاه‌ها اتفاقي نيز افتاده باشد، آيا كل ملت ايران ـ كه همواره شعار "حسين حسين... را سر مي‌دهند ـ در آن اتفاق، محكومند يا چند نفر زندان‌بان؟ و آيا اين اتفاق چه ربطي به سيدالشهداء و شعار ملت ايران «حسين حسين» پيدا مي‌كند.

411- آيا طرح اين شعار در روز عاشورا به نشانه تقابل آشكار و اعلام جنگ با امام حسين (عليه‌السلام) نيست؟

412- چرا شما سردهندگان اين شعار را "عزاداران حسيني " خوانديد؟

********

جناب آقاي موسوي! آيا تاكنون روي اين شعار هوادارانتان در روز عاشورا تامل داشته‌ايد كه‌ «مرگ بر اصل ولايت فقيه»؟

413- اگر اصل و اساس و بنياد ولايت فقيه را همان اسلام و تشيع و امام زمان (عليه‌السلام) بدانيم، آيا شعار مرگ بر «اصل» ولايت فقيه جز بر اسلام و تشيع و... معناي ديگري مي‌دهد؟ آيا باز هم كساني كه اين شعار را سر داده بودند، خداجو و مسلمان مي‌خوانيد؟

414- مي‌دانيد كه اصل ولايت‌فقيه، عمود خيمه نظام جمهوري اسلامي و ركن اصلي قانون اساسي و جزء اصول لايتغير آن است؛ با اين ترتيب كسي كه شعار مرگ بر اصل ولايت فقيه را سرمي‌دهد، آيا به ادعاي شما: «وفادار به قانون اساسي» است؟

415- آيا شعارهاي "مرگ بر جمهوري اسلامي " و "مرگ بر اصل ولايت فقيه " مصداق بارز تنازل قانون اساسي محسوب نمي‌شود؟ شما كه بر اجراي بدون تنازل قانون اساسي اصرار مي‌ورزيد، چرا در مقابل اين جماعت، سكوت پيشه كرديد؟

416- با شعار هواداران‌تان در روز عاشورا (مرگ بر جمهوري اسلامي) آيا جايي براي دفاع از اين جماعت باقي مي‌ماند؟

417- آيا با طرح اين شعارها نمي‌توان اين گروه را «برانداز» و «محارب» و «مفسد في‌الارض» دانست؟ آيا تاكنون فكر كرده‌ايد و...، ملت هوشمند و بصير ايران را به چه نتيجه‌اي مي‌رساند؟

******

جناب آقاي موسوي! شما در بيانيه خود به مناسبت روز بسيج به كساني كه در ايام پس از انتخابات و روزهاي قدس و 13 آبان و... به خيابان‌ها آمدند و به ساختارشكني پرداختند و شعارهايي عليه نظام و امام(ه) و رهبري سر دادند، عناوين و صفاتي داديد كه پيرامون آن عناوين، سوالاتي مطرح شده كه بدون پاسخ مانده است:

418- شما آنان را كساني خوانده‌ايد كه «بازگشت به نسخه اصيل انقلاب اسلامي را طلب» مي‌كنند، آيا كسي كه شعار "جمهوري ايراني " سر مي‌دهد،‌ مستحق چنين توصيفي است؟

419- شما اين جماعت را «خواستار آن اسلام ناب محمدي (صلي الله و عليه و آله و السلم) كه امام(ره) منادي و معرف آن بود» معرفي كرد‌ه‌ايد؛ آيا كسي كه تصوير امام (ره) را پاره مي‌كند و مي‌سوزاند، لايق چنين صفاتي است؟

420- شما اين گروه را خواهان «اجراي بدون تنازل قانون اساسي» توصيف كرده‌ايد؛ آيا كسي كه عليه نظام و رهبري فرياد مي‌كشد و شعار «مرگ بر اصل ولايت فقيه» و «مرگ بر جمهوري اسلامي» را بر زبان مي‌آورد اصولا به قانون اساسي اعتقاد دارد كه خواهان اجراي بدون تنازل آن نيز باشد؟

421- شما اين افراد را كساني خوانده‌ايد كه «از وفاداري به عهدهاي ايماني و انساني مي‌پرسند»؛ آيا كسي كه در روز قدس در هماهنگي كامل با وزارت خارجه رژيم صهيونيستي شعار «نه غزه، نه لبنان؛ جانم فداي ايران» سر مي‌دهد از «عهدهاي ايماني و انساني» ‌ملت ايران با مردم مظلوم فلسطين مي‌پرسد؟

422- شما اين عناصر را كساني عنوان كرده‌ايد كه «با مسالمت، حاكمان‌شان را به عدالت امر مي‌كنند»، آيا كسي كه به خيابان مي‌آيد و سطل زباله و اتوبوس و بانك و اموال عمومي و خصوصي ملت را به آتش مي‌كشد و نابود مي‌سازد و مردم را در برابر ديدگان زنان، عريان مي‌كند،فردي «مسالمت»جو است؟

جناب آقاي موسوي! شما در بيانيه‌تان به مناسبت روز بسيج گفته‌ايد «كساني كه درمبارزه سياسي، اصلي‌ترين شيوه‌شان دروغ گفتن است، ‌حتما راستگو نيستند، تقوا در همدستي با آنان و ايمان، سازگار با پيروي‌شان نيست» حال اين سوالات براي مردم بسيجي ايران مطرح است كه:

423.آيا شما در اعطاي اين القاب به جمعي آشوب‌طلب و ساختارشكن، خودتان با مردم ايران، ‌صادق بوده‌ايد يا به آنان دروغ گفته‌ايد؟

424. آيا توصيف جمعي برانداز با اين صفات بلند،‌ بسيجيان را به اين نتيجه نمي‌رساند كه به قول خودتان «تقوا در همدستي با» شما و «‌ايمان سازگار با پيروزي[از شما]... نيست»؟!

جناب آقاي موسوي! شما در بيانيه‌اي كه به مناسبت روز بسيج صادر كرديد، توهين‌هاي فراواني را به بسيجيان وارد كرديد و از جمله آنان را با القابي همچون«بي نيت»،«جيره‌خوار»، «چشم‌بسته‌» ‌و «ابزار»نواختيد و از آنها دعوت كرديد كه «مجهز به عميق‌ترين بصيرت‌ها» شوند كه مي‌تواند در «ظلماني‌ترين شب‌هاي فتنه، ‌راه را از بيراهه تشخيص دهد».

جناب‌ آقاي موسوي! بعضي از گردآورندگان اين مجموعه سوالات كساني هستند كه ديروز به فرمان امامشان سر از پا نشناخته به ميدان نبرد شتافتند و امروز نيز با بصيرت و تيزبيني، تمام حركات را رصد كرده ضمن مطالعه تمام بيانيه‌هاي شما و شريكانتان به سوالاتي رسيده‌اند كه براي آن پاسخي نمي‌يابند و اين پرسش‌ها را از راه‌هاي مختلف انتشار داد‌ه‌اند تا از شما و جنبش سبزتان پاسخي بگيرند كه تاكنون جز فحش و توهين دريافت نكرده‌اند.

425. جناب‌ آقاي موسوي! آيا شما معتقديد كه طرح سوال، پلشتي است؟ و چون ما در مقابل تحركات و تحريكات شما چشم و گوش بسته نبوديم و سوالاتي را پرسيديم، بايد نيوشاي چنين اهانت‌هايي باشيم؟

426. آيا باز هم ما را گروهي چيره‌خوار و بي‌نيت و چشم بسته مي‌دانيد؟

***
جناب آقاي موسوي! مي‌دانيد كه طرفداران جنبش سبز در خلال راهپيمايي‌هاي خويش به ويژه در نماز جمعه26 تير(به امامت آقاي هاشمي رفسنجاني) و روزهاي قدس و 13 آبان و 16 آذر و عاشورا، شعارهاي ساختارشكنانه فراواني را بر زبان آوردند؛ شما طي بيانيه‌اي كه به مناسبت وقايع تلخ روز عاشورا صادر نموديد، در اتفاقي نادر، با لحني نرم، اين قبيل شعارها را غير قابل دفاع خوانديد، اما متاسفانه بلافاصله به دفاع از آشوبگران پرداختيد.

427.به نظر شما،‌صدور بيانيه‌هاي جناب عالي پس از انتخابات، ‌راه را براي طرح اين قبيل شعارها باز نكرده است؟

جناب آقاي موسوي! بعضي از فرازهاي بيانيه‌هاي شما- كه حتما هنوز فراموشتان نشده است- از اين قرار است:

«به ياد آوريم كه ملت ما در انقلاب اسلامي به دليل انعطاف در قبال خواسته‌هاي به حقش كه از زبان امام راحل بيان مي‌شد، مجبور به ساختارشكني شد»، «به همه نهادهاي تصميم‌گير در نظام توصيه مي‌كنم كه چون شوراي نگهبان عمل نكنند و مجاري را براي اصلاح اشتباهات باز بگذارند، ‌زيرا كه بسته شدن اين راه،‌ تهديد ساختارشكني را به عنوان تنها دليل، مطرح خواهد كرد».

428.جناب آقاي موسوي!با توجه به اينكه به فرموده امام امت«حفظ نظام از اوجب واجبات است» و جناب عالي بر حفظ نظام و وفاداري به قانون اساسي و پيروي از امام(ره) و رهبري همواره تاكيد داشته‌ايد، به عنوان يكي از اعضاي مجمع تشخيص مصلحت نظام، ‌خودتان قضاوت كنيد كه آيا انصافا بيان چنين جملاتي را مطابق مصلحت نظام تشخيص مي‌دهيد؟

جناب آقاي موسوي! مي‌دانيد كه جمعي از اصلاح‌طلبان حامي شما - كه التزام خود را به نظام و قانون اساسي و رهنمودهاي رهبري ابراز مي‌دارند- اخيرا مي‌گويند ضربه‌اي كه موسوي به جنبش اصلاحات زد، ‌جبران‌ناپذير است چرا كه با شعارهاي ساختارشكنانه جنبش سبز، عملا جبهه اصلاحات در برابر اين جريان قرار گرفته و عرصه براي فعاليتش به شدت محدود شده و به نقطه‌اي در حال عزيمت است كه براي ادامه حيات خويش،‌ بايد اين جريان را محكوم سازد.

429.اگر جنابعالي با اين تحليل موافق نيستيد،‌ چرا هرگز شعارهاي افراطي طرفداران خويش را محكوم نساخته‌ايد و چرا ستادتان هيچگاه شعارهاي مورد تاييد شما را براي هوادارانتان منتشر نكرده است؟

جناب‌ آقاي موسوي! مي‌دانيد كه طرفداران جريان سبز در راهپيمايي‌هاي روز قدس و13آبان شعارهاي ضدديني و ضدانقلابي و حتي به طرفداري از نظام شاهنشاهي را مطرح ساختند كه دل پاره‌اي از اصلاح‌طلبان ارزشي را نيز به درد آورد.

عده‌اي برآنند كه سكوت سران جنبش سبز در برابر اين ساختارشكني‌ها اولا به دليل ايجاد اتحاد جناحي با گروه‌هاي اپوزيسيون‌( اعم از سلطنت طلب،ماركسيست ،منافق و ...) است و ثانيا بدان جهت است كه پشتيباني بيگانگان را از دست ندهند و ثالثا جنبش سبز با اين حركات ساختارشكنانه نشان مي‌دهد كه در صدد انقلاب رنگين است.

430.حال با توجه به تاكيدات جناب عالي بر حركت در چارچوب آرمان‌هاي امام(ره) و قانون اساسي جمهوري اسلامي و تصريحتان به حفظ ارزش‌ها و تداوم مسير شهدا، اين تحركات جنبش سبز را چگونه توجيه مي‌كنيد؟‌

431.جناب آقاي موسوي! بعضي‌ها برآنندكه «جنبش سبز» از «موسوي عبور كرده و با اپوزيسيون سلطنت طلب و ماركسيست و ليبرال به وحدت رسيده است». اگر شما اين تحليل را نمي‌پذيريد، ‌چرا بر هوادارانتان اعمال مديريت نمي‌نماييد و آنان را از طرفداران گروهك‌ها جدا نمي‌سازيد؟

وجود سوال‌هاي به‌حق و فراوان از سران فتنه كه هنوز در ذهن هوشمند و پرسش‌گر عموم مردم وجود دارد، به دريافت پاسخ از تحليل‌گران و آگاهان به واقعيات مسائل پشت پرده طراحي شده در محافل پنهاني فتنه‌سازان نيازمند است.

در قسمت گذشته سوال‌هايي با موضوع «جناب موسوي! چرا در مقابل شعار مخالف نظر صريح امام(ره) سكوت كرديد؟»منتشر شد كه بخش ديگر سوالات در ادامه به اطلاع مخاطبان مي رسد.

****

د) قتل‌ها، شهيد تراشي‌ها، بازداشت‌ها و اعترافات

432. جناب آقاي موسوي! مي‌دانيد كه خانم ندا آقا سلطان روز شنبه 30 خرداد بعد از آنكه نيروهاي انتظامي و بسيج، بر اوضاع مسلط شدند، در يك خيابان فرعي به قتل رسيد و بعضي محافل، قتل او را به نظام منتسب كردند. اگر واقعا نظام در قتل او دخيل بوده، بايد به اين سوال پاسخ گفته شود كه دولت و نظام از اين قتل چه انگيزه‌اي داشته و چه سودي _ جز زيان_ برده است؟

به نظر شما چه فرد يا گروهي در اين واقعه دست داشت و از آن سود برد؟

جناب آقاي موسوي! در مورد قتل خانم ندا آقا سلطان آيا تاكنون از خود سوال كرده‌ايد كه:

433. چطور چند دوربين از مدتي قبل از قتل، وي را تعقيب و مانيتور مي‌كردند؟
434. چرا وقتي هم كه گلوله به سمت ايشان شليك شد، فيلمبرداران به جاي فرار و پناه گرفتن، با آرامش به كار خود ادامه دادند؟

435. چگونه در كمتر از پانزده دقيقه پس از مرگ ندا، فيلم ترور او از سي‌ان‌ان پخش گرديد؟ مي‌دانيد كه فقط با فيلمبرداري توسط موبايل ماهواره‌اي و ارسال از طريق همان موبايل، و با هماهنگي قبلي مي‌توان اين سرعت اطلاع رساني را توجيه نمود.

436. جناب آقاي موسوي! چرا براي روشن شدن اين موضوع، شما نيز همصدا با مسئولان كشور، هيچگاه رسما از دولت انگليس نخواستيد تا آرش حجازي (از متهمان ترور ندا) را به ايران مسترد دارد تا حقيقت روشن شود؟
437. چطور است كه آقاي آرش حجازي دو روز قبل از قتل ندا به ايران مي‌آيد و فرداي آن روز از ايران مي‌رود و اتفاقا! در لحظه ترور، در صحنه حضور دارد و چند روز بعد در استوديوي بي‌بي‌سي فارسي با اين شبكه خبري مصاحبه مي‌كند؟

438. آيا مي‌دانيد كه اين فرد با آقاي ابوالفضل فاتح از مسئولان ارشد ستاد جناب عالي نيز ملاقات داشته است؟ مي‌توانيد اعلام كنيد كه در ملاقات اين دو چه مسايلي مطرح شده است؟

439. چرا رسانه‌هاي غربي كه قتل خانم ندا آقاسلطان را در حمايت از جناب عالي و جنبش سبزتان، پوشش گسترده و كم سابقه‌اي دادند، در انعكاس قتل خانم دكتر مروه شربيني_ كه توسط يك جنايتكار نژاد‌پرست آلماني به جرم دفاع از حجاب خويش در محوطه دادگاه آلمان با هجده ضربه چاقو به قتل رسيد_ كم‌كاري كردند و اين قتل مظلومانه را هيچ پوششي ندادند؟ چرا شما هيچگاه سوء استفاده رسانه‌هاي استكباري از اين واقعه را محكوم نساختيد؟

440. چرا انگلستان از استرداد اين متهم خودداري مي‌كند؟

441. جناب آقاي موسوي! از داستان دروغين «ترانه موسوي» چه كسي بهره‌برداري كرد و اين ماجرا به نفع چه كسي تمام شد؟ چرا هيچ كس نمي‌تواند همسايه يا همكلاسي يا خانواده وي را معرفي كند؟ چرا حتي يك كارت شناسايي از اين هوادار شما در دست نيست؟
442. جناب عالي با چه انگيزه‌اي ترانه موسوي را طرفدار كشته شده خود معرفي كرديد؟

443. جناب آقاي موسوي! بر اساس كدام اطلاعات موثق، اطرافيان جناب عالي به خانواده خانم سعيده پورآقايي_ كه زنده بود اما از خانه فرار كرده بود _ خبر قتل او را دادند و خانواده وي را به برگزاري مجلس ترحيم متقاعد ساختند؟ چرا جناب عالي در مجلس ترحيم دروغين آن خانم شركت جستيد؟

444. جناب آقاي موسوي! چرا نزديكان شما (آقاي عليرضا بهشتي و ...) اسامي بعضي فوت‌شدگان سالهاي گذشته و اموات مجهول‌الهويه و بي‌ارتباط با اغتشاشات و يك دختر فراري از خانه را در فهرست طرفداران كشته شده شما قرار داده‌اند؟
445. جناب آقاي موسوي! چرا نزديك‌ترين افراد به جناب‌عالي (همچون آقاي عليرضا بهشتي) با انتشار فهرستي واهي و غيرمستند، اصرار داشتند كه تعداد كشته‌هاي حوادث اخير را به 72 تن برسانند؟ آيا اين امر را يك بازي پلشت با مقدسات نمي‌دانيد؟ اكنون كه دروغين بودن آن فهرست آشكار شده است چرا جنابعالي با اين نحوه استفاده ابزاري از مقدسات، مقابله نمي‌نماييد و آن را محكوم نمي‌كنيد؟
446. جناب آقاي موسوي! آقاي كروبي ادعا كرد كه، پسران جوان و دختران بازداشتي حوادث اخير در زندانها مورد تجاوز قرار گرفته‌اند. اين اتهام سنگين، حيثيت بازداشتي‌ها را مخدوش ساخت و اعتراض همگان _ از جمله دستگير شدگان_ را عليه گوينده اين جملات برانگيخت. چرا جناب‌عالي در مقابل بي‌ابرو نمودن اين جوانان، هيچ عكس‌العملي نشان نداديد و هنگامي كه آقاي كروبي بدون ارايه مستندات، ناچار به عقب‌نشيني شد، سخنان او را محكوم نكرديد و حساب خود را از ايشان جدا نساختيد؟
447. جناب آقاي موسوي! آيا جناب‌عالي نيز معتقد‌يد كه اعتراضات بعضي بازداشت‌شدگان بر اثر استفاده از قرص‌هاي روانگردان بوده است؟ در اين صورت چرا جمع زيادي از آنها (همچون آقايان بهزاد نبوي، مصطفي تاج‌زاده، محسن ميردامادي، عبدالله رمضان زاده، محسن صفايي فراهاني، فيض ‌الله عرب سرخي، محمد قوچاني) تحت تاثير اين قرص‌ها قرار نگرفته‌اند و تاكنون (پائيز 1389) حاضر به توبه و اعتراف و انجام مصاحبه نشده‌‌اند؟!
448. جناب آقاي موسوي! اگر فرضا ادعاي جناب‌عالي را بپذيريم، كه آقايان عطريان فر و ابطحي تحت شكنجه اعتراف كرده‌اند لطفا بفرماييد كه چرا آقاي عطريان‌فر، كه به گفته خودش پيش از انقلاب در مقابل شكنجه‌هاي سخت ساواك مقاومت ورزيده و اعتراف نكرده بود، اكنون چند روز پس از بازداشت، لب به اعتراف مي‌گشايد؟ ايا غير از اين است كه قبل از انقلاب در برابر ساواك خودرا محق مي‌دانست و اينك در برابر ملت، خود را بر حق نمي‌داند؟
449. جناب اقاي موسوي! مي‌دانيم كه آقاي حجاريان به دليل ناتواني جسمي در طول بازداشت، در مجموع، شرايط مناسبي داشت و حتي استخر اختصاصي براي آب درماني در اختيار وي بود. جناب‌عالي كه اعترافات آقايان ابطحي و عطريان‌فر را ناشي از شكنجه دانستيد، آيا اعترافات آقاي حجاريان را نيز ناشي از شكنجه مي‌دانيد؟
ه) دخالت‌هاي بيگانگان، انقلاب نرم و همراهي عناصر داخلي
1. دخالت‌ها:
جناب آقاي موسوي! مي‌دانيد كه: امام رحل فرمودند: «آن روزي كه آمريكا از ما تعريف كند، بايد عزا گرفت» با توجه به اين فرمايش، توجه شما را به اخبار زير، كه بخش بسيار ناچيزي از مجموعه اخبار حمايت سران دولتمردان آمريكايي و استكبار از جناب‌عالي است، جلب مي‌كنيم؟
خانم هيلاري كلينتون وزير خارجه آمريكا روز جمعه 22 خرداد ماه (همان روز برگزاري انتخابات در ايران) در نخستين واكنش‌ها بحث تقلب در انتخابات را به صورت سربسته مطرح كرد و گفت: «اين نشانه‌هاي بسيار مثبتي است كه مردم ايران مي‌خواهند صدايشان شنيده و راي آنها شمرده شود.»

* باراك اوباما رئيس جمهوري آمريكا كه برخلاف سلف خويش، دستان چندني‌اش را زير دستكش سفيد پنهان كرده بود، در روزهاي پس از انتخابات و در بحبوحه اغتشاشات تهران به ميدان آمد و نقاب از چهره برداشت و ژست عدم مداخله را كنار گذارد و عده‌اي آشوبگر را _ كه از بدنه اصلي ملت ايران جدا بودند و بسياري از آنها حتي در انتخابات شركت هم نكرده بودند _ «مردم ايران» خواند و اعلام كرد كه از تظاهرات در ايران حمايت مي‌كند و معتقد است كه صداي تظاهر‌كنندگان بايد شنيده شود.

* اوباما همچنين در حاشيه اجلاس سران G8 براي نخستين بار از شما صريحا نام برد و شجاعت فوق‌العاده و مواضع الهام‌بخش شما را ستايش نمود.

* سايت وزارت خارجه اسرائيل با حمايت از آشوبگران اعلام كرد: «آنها دنبال سرنگوني بودند نه اعتراض به انتخابات».

* پل ولفوويتز معاون سابق وزارت جنگ آمريكا و از طراحان حمله به عراق و افغانستان در مورد شما گفت: «او مرد بسيار شجاعي است، لازم است آ«ريكا با وي مستقيما تماس بگيرد و به هر حال بهتر است او بداند كه مي‌تواند يك خط ارتباطي مستقيم با ما داشته باشد.»
* به گزارش صداي آمريكا قطعنامه حمايت از جنبش سبز ايران براي تصويب به كنگره آمرياك ارايه شده است.

* خانم آنگلا مركل صدر اعظم آلمان كه بارها وابستگي خود به آمريكا و اسرائيل را به اثبات رسانده است، در اوج آشوب‌هاي خياباني تهران حمايت خويش را از اغتشاشگران اعلام و اظهار كرد كه خود را در كنار آنان احساس مي‌كند و از دولت ايران خواست كه با آنها برخورد نكند.

*برنارد كوشنر وزير خارجه فرانسه در حمايت از آشوبگران گفت: «من متاسفم كه به جاي روي باز، واكنشي نشان داده شده كه تا حدودي بي‌رحمانه است، بي‌رحمي راه‌حل نيست.»

*وزير خارجه آلمان برخورد دستگاه‌هاي حافظ امنيت با آشوبگران را غيرقابل قبول خواند و در حمايت از شبهه تقلب گفت: «گزارش‌ها از نقض مقررات راي‌گيري مايه نگراني است. من از مقام‌هاي تهران انتظار دارم اين اتهامات را به دقت زياد بررسي كنند و توضيحات جامعي ارايه دهند.»

*برنارد كوشنر وزير خارجه فرانسه ادعاي ايران مبني بر دخالت كشورهاي غربي در امور ايران را رد كرد و بلافاصله حرف خود را نقض كرد و خواهان آزادي كليه بازداشت‌شدگان در اغتشاشات تهران شد.

* وزير خارجه هلند روز يكشنبه 24 خرداد در قضاوتي جانبدارانه و عجولانه و در جهت حمايت از آشوبگران گفت: «مسلم به نظر مي‌رسد كه تدابيري براي نفوذ در صندوق‌ها مانند محدود كردن دسترسي به اينترنت و انسداد سيستم پيامك‌ تلفني ايجاد شده است.» وي افزود: «گزارش‌هاي تقلب در جريان راي گيري و شمارش آراء، مشروطيت انتخابات را تضعيف مي‌كند.»

* در روز دوشنبه 25 خرداد (سه روز پس از انتخابات) جوزف بايدن پا را فراتر مي‌گذارد و درباره نحوه برگزاري انتخابات در ايران تشكيك مي‌كند و در مصاحبه با NBC مي‌گويد: «سوالات خيلي زيادي درباره چگونگي برگزاري اين انتخابات وجود دارد.»

*به گزارش بي‌‌بي‌سي فارسي در روز دوشنبه 25 خردادماه سخنگوي وزارت خارجه آمريكا مي‌گويد: «آمريكا در مورد گزارش‌هاي مبني بر مخدوش بودن انتخابات ايران و همچنين بازداشت‌ افراد معترض عميقا نگران است» وي در ادامه مداخلات خود از دولت ايران خواست كه اتهام مخدوش بودن شمارش آراء مردم را جدي بگيرد و آن را به دقت مورد بررسي قرار دهد.

*به گزارش بي‌ بي‌سي خانم موكل صدر‌اعظم آلمان روز 31 خرداد و در اوج اغتشاشات تهران، خواهان بازشماري آراء شد و از مقامات ايران خواست تا از استفاده از زور عليه معترضان خودداري كنند و به خبرنگاران اجازه داده شود كه از ايران آزادانه گزارش تهيه كنند.

* روز دوم تير، وزير خارجه فنلاند، رضا نظر‌ آهاري سفير ايران را براي ابراز نگراني نسبت به خشونت‌هاي پس از انتخابات و درخواست‌ بازشماري آراء احضار كرد و در اظهاراتي مداخله‌جويانه برخلاف عرف بين‌المللي گفت: «فنلاند قويا استفاده مقام‌ها از خشونت را محكوم مي‌كند و اينكه آراء بايد به دليل ادعاهاي تخلف، بازشماري شود.»

* روز 5 تير در نشست مشترك خبري اوباما و مركل، پيوند اروپا و آمريكا عليه ملت ايران در حمايت از آشوب‌طلبان كاملا آشكار مي‌شود. اوباما شجاعت فوق‌‌العاده معترضين در ايران را مي‌ستايد و مي‌گويد: «رهبران ايران نمي‌توانند برخورد خشن با مردم معترض را پنهان كنند.»

* در 9 تير هيلاري كلينتون گفت: «در ارتباط با موضوع انتخابات، حكومت آشكارا با شكاف عظيمي در مشروعيت در نظر مردم خود مواجه است» وي سپس به حمايت از اغتشاشگران پرداخت و اظهار كرد: «موضع دولت آمريكا حمايت از اين ارزش بنيادين است كه بايد ديدگاه مردم شنيده و آراي واقعي آنان شمرده شود.»

* در قدم بعدي صدراعظم آلمان در 11 تير 88 خواست كه رهبران هشت كشور صنعتي جهان در جريان نشست هفته آينده در ايتاليا، پيام قاطع خود را به مقامات ايران ارسال كنند. وي خطاب به مقامات ايران گفت: «مقامات ايران به ويژه در عصر ارتباطات مدرن بايد بدانند كه ما از تمامي توانمان استفاده خواهيم كرد تا به كساني كه در جريان ناآرامي اخير در ايران دستگير شده‌اند، اين اطمينان را بدهيم كه آنها را فراموش نكرده‌ايم.»

* در مردادماه هيلاري كلينتون گزارشي از مداخلات پشت پرده آمريكا در اغتشاشات ايران ارايه كرد و گفت: «آنچه واقعيت دارد، اين است كه ما پشت پرده درباره حوادث اخير ايران و حمايت از معترضان، كارهاي زيادي كرده‌ايم» او گفت: «ما در وزارت امور خارجه در حمايت از معترضان حوادث اخير در ايران از جمله در فضاي سايبر و مجازي كاملا فعال بوديم» وي ادامه داد: «در واقع ما بدون اين كه در ظاهر، كار خاصي انجام دهيم، در پشت پرده كارهاي زيادي براي حمايت از معترضان خياباني انجام داديم و همچنان به حمايت خود از معترضان ادامه مي‌دهيم.»
وي سياست دولت متبوعش را در جريان آشوب‌هاي ايران اينگونه اعلام كرد: «ما نمي‌خواستيم بين تظاهرات معترضان و دولت ايران، گير بيفتيم، اما مي‌دانستيم اگر خيلي زود و خيلي تند وارد ميدان شويم، توجهات، خيلي زود جلب مي‌شود و دولت ايران از حمايت ما از مخالفان براي متحد كردن ايران بر ضد معترضان استفاده مي‌كند.»

* چند ساعت پس از سخنان هيلاري كلينتون وزير امور خارجه فرانسه هم اعتراف كرد: «سفارت اين كشور در تهران، براي حمايت از تظاهر‌كنندگان تحت تعقيب، از پاريس دستور گرفته بود.»

*نازك افشار كارمند ايراني سفارت فرانسه روز شنبه (17 مرداد)، سفارت فرانسه را يكي از مراكز امن براي تظاهر‌كنندگان در اغتشاشات اخير دانسته بود. وزير خارجه فرانسه در مصاحبه با روزنامه لوپاريزين گفت: نازك افشار سخني گفت كه درست بود.

* رضا پهلوي (شاهزاده ناكام) نيز گفت: راه من و موسوي اكنون به يك تقاطع رسيده است» همچنين وي در مصاحبه با اشپيگل به مقايسه موسوي با احمدي نژاد پرداخت و گفت: «البته كه بين اين دو، تفاوت اساسي وجود دارد. موسوي از خود شجاعت نشان داد آنگاه كه خواستار شمارش دوباره آراء شد.
اما شما بايد موقعيت دشوار موسوي را درك كنيد. در حال حاضر وي تا زماني كه يقين نكرده [كه] مبارزه مردم ادامه خواهد يافت، نمي‌تواند آنچه را كه مي‌خواهد، بگويد يا انجام دهد.»

*سازمان منافقين حمايت خود از جنبش سبز را اعلام كرد.

اينك اين سوالات مطرح است:

450. امام (ره) همواره قريب به اين مضمون را مي‌فرمودند كه: هر وقت دشمنان از شما تجليل و تعريف كردند، بايد در اصالت حركتي كه داريد، شك كنيد.

اينك كه همه دشمنان قسم خورده نظام به تمجيد از شما مي پردازند، آيا به اين جمله امام (ره) انديشيده‌ايد و عملكرد خود را به محاسبه نشسته‌ايد؟

451. مواضع مداخله جويانه و اقدامات هماهنگ اروپا و آمريكا عليه ملت ايران و در حمايت يكپارچه از جنبش سبز، چه هدفي را دنبال مي‌كند؟ چه شده كه آقاي اوباما كه در اوج حملات وحشيانه اسرائيل به غزه و كشتار كودكان و زنان فلسطيني، مهمترين دغدغه‌اش، انتخاب سگ براي دخترش بود، اكنون براي آشوبگران تهران دل مي‌سوزاند و در پاسخ به اين سوال كه آيا پيامي براي مردم ايران كه در خيابان‌ها هستند، دارد يا نه؟ مي‌گويد: «از كساني كه به شيوه‌اي مسالمت‌آميز به دنبال عدالت هستند، حمايت مي‌كنيم.»
452. آيا اين اظهارات از هماهنگي ميان آشوبگران در داخل ايران و حاميان مستكبر آنان حكايت نمي‌كند؟
453. آيا اين سخنان كه به شكل غيرمستقيم _ و بلكه مستقيم _ بحث تقلب در انتخابات را مطرح مي‌كند، آن هم در همان روز انتخابات_ آمريكايي بودن اين سناريو را تاييد نمي‌نمايد؟

454. با توجه به شواهد مذكور، اين همه پشتيباني جنايتكاران بين‌المللي از خودتان را ناشي از چه عاملي مي‌دانيد؟ آيا پيروي شما از راه اهل بيت‌ (عليهم‌السلام) و تبعيت‌تان از مسير امام راحل و پاسداري‌تان از خون شهدا و اهتمامتان بها جراي قانون اساسي باعث اين حمايت‌ها گرديده! يا خروجتان بر نظام اسلامي و تضعيف انقلاب، موجب اين همه شادي و تشويق شده است؟

455. چرا شما با صدور يك بيانيه _ در كنار ساير بيانيه هاي خود، اين مواضع را كه مداخله مستقيم در امور داخلي ايران بود، محكوم نكرديد و از آنان تبري نجستيد؟

456. جناب آقاي موسوي! در سال 2006 آقاي فيليپه كالوران رئيس جمهور مكزيك _ كه از همپيمانان آمريكاست _ در انتخابات رياست جمهوري متهم به تقلب آشكار شد و اين در حالي بود كه اختلاف رئيس جمهور پيروز از رقيبش فقط حدود نيم درصد آراء بود (برخلاف ايران كه اين اختلاف حدودا 50 درصد بود)؛ متعاقب اعلام نتايج، اعتراضات مردمي در مكزيك آغاز شد و دو ماه به طول انجاميد ولي در طول اين مدت، دولت آمريكا و رسانه‌هاي آمريكايي و غربي به سود رئيس جمهور منتخب و طرفدار آمريكا و به زيان رئيس‌جمهور شكت خورده و مردم، ساكت بودند. بدين ترتيب مي‌توان گفت كه سران و رسانه‌هاي غربي دلشان براي صحت انتخابات در كشورهاي مختلف نمي‌سوزد بلكه از هر كس كه منافعشان را بهتر و بيشتر تامين كند، حمايت به عمل مي‌آورند؛ اگر شما اين سخن را قبول نداريد بايد بگوييد كه چرا غرب در مقابل تقلب در مكزيك سكوت كرد ولي به ادعاي اثبات نشده شما مبني بر وقوع تقلب در انتخابات واكنش گسترده نشان داد و از جناب‌عالي حمايت جدي به عمل آورد؟
457. جناب آقاي موسوي! حدود يك هفته قبل از انتخابات ايران، مردم «پرو» در اعتراض به قرارداد تجارت آزاد ميان آمريكا و «پرو» دست به تظاهرات آرام زدند كه با سركوب وحشيانه دولت پرو 25 كشته و حدود 100 زخمي بر جاي ماند و به دليل همپيماني آلن گارسيا رئيس جمهور پرو با دولت آمريكا، آقاي اوباما و رسانه‌هاي آمريكايي هيچ اقدامي در محكوميت اين كشتار انجام ندادند، حال اين سوال مطرح است كه همان سران و رسانه‌هاي غربي چرا از شما و تظاهر‌كنندگان در ايران حمايت كامل به عمل آوردند؟

458. جناب آقاي موسوي! مي‌دانيد كه آقاي مانوئل زلايا رئيس جمهوري قانوني هندوراس پس از آنكه همكاري‌هاي خود را با آقايان هوگو چاوز (رئيس‌جمهوري ضد‌آمريكايي ونزوئلا) و ايو مورالس (رئيس جمهوري ضد‌آمريكايي بوليوي) آغاز كرد ناگهان با يك كودتا از قدرت خلع و به خارج از كشور تبعيد شد. در جريان اين كودتا، دولت ايالات متحده به رهبري اوباماي دموكرات و رسانه‌هاي آمريكايي و اروپايي به دولت قانوني و رئيس جمهور بركنار شده هندوراس هيچ كمكي نكردند و نه تنها اقدام كودتا‌چيان را محكوم نساختند بلكه به نوعي، حمايت خويش را نيز از آنان ابراز داشتند.

با توجه به مطلب فوق، اين سوال مطرح است كه چرا رئيس جمهور و ساير مقامات آمريكا و مقامات اسرائيلي، فرانسوي، آلماني، ايتاليايي، انگليسي و ... و تمامي رسانه‌هاي آمريكايي و اروپايي به رئيس جمهور قانوني هندوراس هيچ كمكي نكردند لكن در جريان اعتراض شما به نتايج انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري ايران، به صورت يكپارچه و با تمام قوا به ميدان آمدند و بيشترين حمايت مادي و معنوي و پوشش تبليغاتي و رسانه‌اي را براي جناب‌عالي و آشوبگران خياباني فراهم آوردند؟
جناب آقاي موسوي! از يك سو جناب‌عالي بحق، بر بيگانه‌ستيزي انگشت تاكيد نهاديد و در بيانيه شماره 9 خود به صواب هشدار داديد كه «اگر خامي كنيم و بيگانگان را در ماجراي پس از انتخابات، دخالت دهيم به زودي پشيمان خواهيم شد» و از سوي ديگر اوباما رئيس جمهور آمريكا در كنفرانس خبري خود در حاشيه اجلاس G8 براي چندمين بار در امور داخلي ايران دخالت نمود و صريحا با ذكر نام، از جناب‌عالي حمايت كرد؛
سوالات:
459. چرا شما اين مداخله را محكوم نساختيد؟
460. چرا در مقابل حمايت سران فرصت‌طلب اسرائيل و انگليس و فرانسه و ايتاليا و آلمان سكوت اختيار كرديد و به تاسي از امام،‌ از آنان تبري نجستيد؟

***
جناب آقاي موسوي! جناب‌عالي به عنوان يك سياستمدار مي‌دانيد كه در عالم سياست، هيچگاه يك بازيگر سياسي روي بازي باخته و مهره مشكوك، شرط‌بندي نمي‌كند؛ صريح بگوييم، رئيس جمهور آمريكا كه از شما با ذكر نام حمايت نمود و وزير اور راهبردي رژيم صهيونيستي كه از شما و همسرتان با تجليل ياد كرد، قطعا مي دانستند كه شما با تودهني‌تان آنها را سنگ‌ روي يخ نمي‌كنيد.
461. آيا مي‌توانيد بگوييد كه آنها از كجا به اين اطمينان رسيده بودند؟
462. چرا شما با ابراز مخالفت نسبت به مداخلات آنها، استقلال و عدم وابستگي خويش به آنها را به رخ نكشيديد و اثبات نكرديد؟
جناب آقاي موسوي! در خبرها آمده بود كه عبدالله (پادشاه عربستان) 5 ميليون يورو به ستاد جناب‌عالي كمك كرده است.
463. اگر اين خبر صحت دارد، چرا شما اين مبلغ را پذيرفتيد و اگر اين خبر صحيح نبوده چرا آن را تكذيب نكرديد؟
464. اصولا چرا جناب‌عالي درباره اين شايعه كه بيگانگان و كشورهاي حاشيه خليج فارس، كمك‌هاي هنگفتي به ستاد شما داشته‌اند هيچگاه توضيحي نداديد.
جناب آقاي موسوي! معروف است كه گروهك جندالله به سركردگي عبدالمالك ريگي در جريان انتخابات در مصاحبه با بي‌بي‌سي، خود را طرفدار موج سبز معرفي نمود.
همچنين مسبوقيد كه اين گروهك‌ وهابي در اقدامي ناجوانمردانه دهها نفر از شيوخ قبائل و فرماندهان سپاه در سيستان و بلوچستان _ همچون سردار شوشتري_ را در «همايش وحدت» به شهادت رساندند.
سوالات:
465. آيا جناب عالي از حمايت اين گروهك تروريستي اعلام برائت نموديد يا خير؟

466. آيا شما اين اقدام جنايتكارانه را محكوم كرديد؟ اگر پاسختان مثبت است، چرا اين اعلام محكوميت در رسانه‌ها انعكاس نيافت؟ و اگر پاسختان منفي است، چرا محكوم ننموديد؟

467. آيا عدم محكوميت اقدام تروريستي آنها از سوي جناب عالي شبهه هماهنگي ميان ستاد شما با آن گروهك را در اذهان تقويت نمي‌كند؟

****
جناب آقاي موسوي! از جريان «سبز»_ كه جناب‌عالي علمدار آن هستيد_ افراد و گروه‌ها و كشورهاي مختلف حمايت كرده‌اند. در داخل، حمايت نهضت آزادي، مجاهدين انقلاب، حزب مشاركت و در خارج از كشور نيز حمايت‌هاي باراك اوباما، سران اروپا و رژيم صهيونيستي، سركرده منافقين، گروهك كمونيستي فدائيان خلق، رسانه‌هاي غربي (همچون VOA، BBC) و چهره‌هاي ضدانقلاب و وابسته‌اي همچون رضا پهلوي، نوري زاده و سازگارا از شما را شاهد بوديم. به عبارت ديگر در ميان هواداران راه سبز، كسان و گروه‌هايي قرار دارند كه اساسا در طول سي سال گذشته، با اسلام، انقلاب، امام، نظام جمهوري اسلامي، قانون اساسي و آرمانهاي شهدا در تقابل بوده و خواستار حكومتي سكولار و غيرديني هستند و براندازي نظام را آرزو مي‌كنند. جناب‌عالي اينك در يك پارادوكس قرار گرفته‌ايد، يا بايد همچون حربن يزيد رياحي، با يك تصميم سرنوشت‌ساز و تاريخي، راه خود را از آنان جدا نموده و به قطار انقلاب و ايران بپيونديد و يا بايد از آرمانهاي امام (ره) و شهدا انصراف داده و به اردوگاه ضدانقلاب بپيوندند.

468. جايگاه شما در ميان اين طيف گسترده كجاست و چرا تكليف خود را با آنان مشخص نمي‌فرماييد؟

***
جناب موسوي! مي‌دانيد كه سازمان منافقين حمايت خويش را از جناب‌عالي و جنبش سبز اعلام داشت و در خلال تظاهرات و آشوب‌هاي تهران تعدادي از عوامل منافقين با مقادير منابهي سلاح و مهمات دستگير شدند(خبرگزاري فارس، 88/3/31)و در خلال بازجويي نيز اعتراف كردند كه چندماه در مقر اشرف-در عراق-آموزش‌هايي مانند استفاده از سلاح، آتش ردن اتوبوس و حمله به پايگاه را ديده‌اند.

469. به اين ترتيب آبا باز هم اغتشاشات تهران را توسط مردم و به منظور صيانت از آراء خودشان مي‌دانيد؟

470. اساسا چرا اعلام حمايت‌هاي مكرر منافقين از خود را محكوم نساخته و صف خويش را از آنان جدا نكرديد؟
جناب آقاي موسوي! وقتي جناب‌عالي كانديداي رياست جمهوري شديد آقاي مهندس عزت‌الله سحابي اعلام كرد: «آقاي موسوي زودتر قهر مي‌كند و اين خصلت مي‌تواند اجراي خواسته‌هاي ما را در پي داشته باشد.»
سوالات:

471. خواسته‌هاي جريان ملي _ مذهبي چه بود كه شما را گزينه مناسب آن تشخيص دادند؟

472. آيا برخوردهاي جناب‌عالي پس از انتخابات، مويد اين سخن آقاي سحابي نبود؛ آيا شما با امام، شهدا، مردم، رهبري و نظام قهر نكرديد؟

473. آيا استعفاي شما در دوران نخست‌وزيري _ كه عتاب و تهديد امام راحل عليه شما را در پي داشت_ در آن مقطع به منزله قهر شما با امام و نظام و مردم نبود؟
جناب آقاي موسوي! در دوران قبل و بعد از انتخابات، عناصر معلوم‌الحال و وابسته‌اي همچون عليرضا نوري‌زاده، صادق صبا و محسن سازگارا در شبكه‌هاي لوس آنجلسي و انگليسي از جناب‌عالي طرفداري مي‌كردند.
474. چرا شما حمايت آنها از خويش را محكوم نكرديد و صف خود را از آنان جدا نساختيد؟
جناب آقاي موسوي! باراك اوباما در حاشيه اجلاس G8 در اظهاراتي مداخله جويانه گفت: «موسوي به منشاء الهام‌بخش آن دسته از هموطنان خود تبديل شده است كه خواهان گشايش به سوي غرب هستند» جناب‌عالي به عنوان نخست‌وزير امام (ره) و پيرو ايشان آيا تاكنون به اين فكر كرده‌ايد كه:
475. چه عملكردي داشته‌ايد كه اين گونه مورد توجه شيطان بزرگ قرار گرفته‌ايد؟
476. مشي و منش شما چگونه بوده است كه به گفته اوباما به «منشاء الهام‌بخش» براي غربزدگان داخلي تبديل شده‌ايد؟

477. مگر امام راحل نفرمود: «آن روزي كه كارتر و ريگان [روساي جمهور وقت آمريكا] از ما تعريف كنند، معلوم مي‌شود در ما اشكالي پيدا شده است. آنها بايد فحش دهند و ما هم بايد محكم كارمان را انجام بدهيم» اينك با توجه به رهنمودهاي امام راحل، مشخص فرماييد كه چه اشكالي در كار شما پيدا شده كه سران آمريكا و انگليس و فرانسه و ايتاليا و اسرائيل از شما تعريف و تمجيد مي‌كنند؟
جناب آقاي موسوي! شما در بيانيه شماره 9 نسبت به امتياز دادن دولت دهم به بيگانگان هشدار داديد اينك اين پرسش‌ها مطرح است كه:

478. چرا خودتان مداخلات بيگانگان در امور داخلي ايران پس از انتخابات را محكوم نكرديد؟
479. چرا به حمايت سفارتخانه‌هاي خارجي از عناصر آشوبگر و حتي پناه دادن آنان به اغتشاش طلبان معترض نشديد؟
480. جناب آقاي موسوي! جنابعالي در بيانيه‌هايتان بر بيگانه‌ستيزي انگشت تكيه مي‌نهيد و بر حركت در مسير امام و شهداء و در چارچوب قانون اساسي اصرار مي‌ورزيد.
آيا تاكنون از خود پرسيده‌ايد كه چگونه امكان دارد كسي در خط امام باشد و آمريكا و اسرائيل و انگليس و منافقين و سلطنت‌طلبان و توده‌اي‌ها و ماركسيست‌ها او را تاييد كنند؟
جناب آقاي موسوي! در اوج اغتشاشات تهران در روز اول تيرماه 88 روزنامه اسرائيلي يديعوت آحارونوت به نقل از موشه يعالون (وزير امور راهبردي رژيم صهيونيستي) مي‌نويسد: «موسوي و همسرش روح جديدي به آزادي بخشيده‌اند، بنابراين من تكرار مي‌كنم، انقلابي در ايران روي خواهد داد.»
481. جناب‌عالي كه به درستي بر آرمانهاي امام (ره) پاي مي‌فشرديد، چرا حمايت سران رژيم صهيونيستي از خودتان را محكوم نكرديد و از آن جنايتكاران تبري نجستيد؟
482. عملكرد جناب‌عالي و همسرتان چگونه بوده كه جنايتكارترين عناصر روي زمين در موردتان چنين قضاوتي دارند؟
483. پس از انتخابات، شما هدايت چه جرياني را برعهده داشتيد كه سران صهيونيست‌را به سرنگوني نظام و وقوع يك انقلاب در ايران اميدوار ساخت و به طمع انداخت؟
484. جناب آقاي موسوي! مي‌دانيد كه بيگانه‌ستيزي از محكمات سيره و انديشه سياسي امام بود. حال اين سوال مطرح است كه چرا جناب‌عالي با هر بيانيه خويش، خوراك براي رسانه‌هاي بيگانه مهيا مي‌كنيد؟ چرا با يك موضعگيري قاطع و محكم، دشمن طمع ورز را از خود نااميد نمي‌سازيد؟
جناب آقاي موسوي! اخيرا سايت وابسته به آقاي عطاءالله مهاجراني و محسن كديور كه در خارج از كشور مديريت مي‌شود، در برابر اين سوال كه چرا آقاي موسوي و طيف سبز «حداقل براي حفظ ظاهر هم كه شده عليه آمريكا و اسرائيل و منافقين و سلطنت‌طلب‌ها موضع نمي‌گيرند؟» مدعي شده كه آنها اهل ظاهر‌سازي و ريا نيستند و ظاهر و باطنشان يكي است.
سوالات:
485. آيا جناب‌عالي اين پاسخ را پذيرفته‌ايد؟ اگر نه، به سوال فوق چه پاسخي مي‌دهيد؟

486. اگر پاسخ فوق صحيح باشد، آيا امام امت و مقام معظم رهبري كه مطالب زيادي را به حق عليه آمريكا و اسرائيل و ... فرموده‌اند و نيز ملت رشيد ايران كه در هر تكبير خويش نداي مرگ بر آمريكا و مرگ بر اسرائيل را نيز سر مي‌دهند اهل تظاهر و ريا هستند؟

487. جناب آقاي موسوي! مسبوقيد كه طرح ادعاهايي همچون «تقلب» زمينه مناسبي به بيگانگان داد تا دخالت گسترده را در ايران سامان دهند و به كشور عزيزمان بار ديگر چشم طمع بدوزند؛ به نظر جناب‌عالي آيا وقايع پس از انتخابات نوعي «گريز از استقلال» و همكاري نانوشته با قدرت‌هاي خارجي محسوب نمي‌شود؟

***
جناب آقاي موسوي! آقاي حسين رسام تحليلگر ارشد سفارت انگليس طي اظهاراتي در دادگاه اعلام كرد كه: دبير اول سياسي سفارت انگليس در تهران، به ستاد جناب عالي آمده و با مسئولان تبليغاتي و مشاوران شما جلسه داشته است.
وي رابط خود با ستاد شما را آقاي ماهر (مشاور جناب‌عالي) معرفي كرده و اذعان نمود كه در تماس هاي خود مي‌كوشيده است كه اين انتخابات را به نقطه عطفي براي تغيير رفتار نظام، يا تغيير كليت آن تبديل سازد. با توجه به اظهارات آقاي رسام:
488: آيا جناب‌عالي از حضور دبير اول سفارت انگليس در ستاد خود مطلع بوديد يا خير؟
489. آيا شما از رابطه آقاي ماهر با وي اطلاع داشتيد يا نه؟

490. چرا در قبال اعترفات آقاي رسام، موضعگيري نكرديد؟

جناب آقاي موسوي! آقاي حسين رسام تحليلگر ارشد سفارت انگليس طي اظهارات خود در دادگاه به حضور بي‌سابقه و گسترده ديپلمات‌هاي ارشد سفارت مزبور در تظاهرات به طرفداري از جناب‌عالي (حتي با استفاده از پوشش سبز رنگ) اذعان كرد. اين اظهارات از سوي آقاي ديويد ميليبند وزير خارجه انگليس با اين مضمون كه «آنها در حال انجام وظايف ديپلماتيك خود بوده‌اند» مورد تاييد قرار گرفت.
491. با توجه به مطالب فوق، به نظر شما آيا نبايد براي قدرت‌هاي خارجي در اغتشاشات و آشوب‌هاي تهران، نقشي قائل شد؟

در بخش‌هاي گذشته سوال‌هايي قتل‌ها، شهيد تراشي‌ها، بازداشت‌ها و اعترافات سوال‌هايي از موسوي پرسيده شد كه در بخش پاياني اين سوالات به موضوعاتي درخصوص حمايت‌هايي رسانه اي از جريان فتنه و شخص موسوي، برندازي نرم و موضوع هسته‌اي مي‌‌پردازد: 

2. حمايت‌هاي رسانه‌اي 

492. جناب آقاي موسوي! چرا همه رسانه‌هاي استكباري همچون صداي آمريكا، راديو فردا (با بودجه كنگره آمريكا)، بي‌بي‌سي (با بودجه دولت انگليس)، راديو زمانه (با بودجه پارلمان هلند) سي‌ان‌ان، و ... در اين مدت يكپارچه از شما حمايت كرده‌اند؟ 

جناب آقاي موسوي! جناب‌عالي در بيانيه شماره 9 خود به درستي تاكيد نموده‌ايد كه ماجراي اختلافات بعد از انتخابات «يك اختلاف خانوادگي است كه اگر خامي كنيم و بيگانگان را در آن دخالت دهيم به زودي پشيمان خواهيم شد» لطفا پاسخ دهيد كه: 

493. چرا ستاد شما در قيطريه_ كه به مهدي هاشمي رفسنجاني تعلق دارد _ به استوديوي تلويزيون بي‌بي‌سي فارسي تبديل شده بود؟ 
494. اگر اين اقدام ستاد قيطريه بدون اطلاع شما بوده است، چرا آن را محكوم نكرديد؟ 
495. چگونه است كه آن شبكه استعماري، صحنه ورود ماموران ايراني به اين ساختمان را به طور زنده پوشش خبري و تصويري مي‌دهد؟ 

496. جناب آقاي موسوي! مي‌دانيم كه اغتشاشات و آشوب‌هاي خياباني، كار بيگانگان بود و به اعتراضات سالم معترضين ربطي نداشت. چرا جناب‌عالي در بيانيه خود، دامن بيگانگان را از اين اتهام مبرا ساختيد و با چه سندي، دولت و نيروهاي اصولگرا را به اين اقدامات متهم نموديد؟ 

جناب آقاي موسوي! مي‌دانيد كه چند ماه قبل از آغاز سال 88 خبرگزاري صهيونيستي آسوشيتد‌پرس در كوير لوت، عمليات آموزش خبرنگاران خود را، براي ايفاي نقش در جريان آشوبهاي پس از انتخابات، اجرا كرد كه فرزندان برخي از شخصيت‌هاي دوم خردادي نيز در ميان آن خبرنگاران به چشم مي‌خوردند. 

يكي از آموزش‌هاي اين خبرگزاري در قالب بهره‌گيري از موبايل ماهواره‌اي بود. آنان در اين عمليات، استفاده از اين وسيله ارتباطي را در شرايط خاص _ نظير شرايطي كه در اوج انتخابات، كشور به آشوب كشيده شده و هيچگونه دسترسي به ابزارهاي اطلاع‌رساني وجود ندارد_ به اين افراد آموزش مي‌دادند. حال از شما سوال مي‌كنيم: 

497. مرگ شما واقعا بر قانون‌گرايي و اطاعت از رهبري و پيروي از خط امام و آرمانهاي انقلاب و شهداء تاكيد نمي‌كرديد؟ پس چرا آسوشيتد‌پرس ماهها قبل، از عكس العمل شما در قبال نتايج انتخابات خبر داشت و آشوب را در ايران پيش‌بيني مي‌كرد؟ 

498. در اين صورت آنها چطور پيش‌بيني مي‌كردند كه اين سخنان، همگي شعار است و شما در عمل بر چهره نظام اسلامي پنجه مي‌كشيد؟ 

جناب آقاي موسوي! شما و آقايان كروبي و رضايي هر سه مدعي بوديد كه در زمان امام راحل مسئوليت‌هاي كلان داشته و از ايشان احكام مختلفي دريافت كرده‌ايد و همواره پشت سر امام و رودرروي آمريكا موضع‌گيري كرده‌ايد. 

سوالات: 
499. چرا در جريان انتخابات، عناصر اصلي ستادهاي هر سه كانديدا با VOA و BBC فارسي ارتباط برقرار كرده و مصاحبه و اطلاع‌رساني مي‌كردند؟ 

500. آيا شما مشاور سياست خارجي نداشتيد؟ آيا به شما نگفته بودند كه VOA ابزار ديپلماسي عمومي در سياست خارجي آمريكا است و كار آن، تاثير‌گذاري بر افكار عمومي ايران است؟ چرا به مهره‌هاي اصلي ستادتان اجازه مصاحبه با رسانه‌هاي بيگانه را داديد؟ 

 

 

 

مطالب مرتبط:

572 سوال از ميرحسين موسوي (1)

572 سوال از ميرحسين موسوي (2)

572 سوال از ميرحسين موسوي (3)

572 سوال از ميرحسين موسوي (۴)