دروغهاى جهاني

حكومتهاى كشورهاى صنعتى موسوم به (جى 7) و سازمانهاى جهانى شامل “آي- ام- اف”، بانك جهانى و سازمان تجارت جهانى عمدا منكر اين هستند كه رشد فقر در اقصى نقاط روبه افزايش نهاده، واقعيتهاى اجتماعى از چشمها به دور مانده، آمارهاى رسمى دستكارى شده و برداشتهاى اقتصادى زير و رو شده است.
حكومتهاى كشورهاى صنعتى موسوم به (جى 7) و سازمانهاى جهانى شامل “آي- ام- اف”، بانك جهانى و سازمان تجارت جهانى عمدا منكر اين هستند كه رشد فقر در اقصى نقاط روبه افزايش نهاده، واقعيتهاى اجتماعى از چشمها به دور مانده، آمارهاى رسمى دستكارى شده و برداشتهاى اقتصادى زير و رو شده است.
در مقابل، افكار عمومى در رسانههاى جمعى با تصورات آتشين رشد جهانى و كاميابى بمباران مىشود. گفته مىشود كه اقتصاد جهان تحت عزم و انگيزههاى “اصلاحات بازار آزاد” شكوفايى خيرهكنندهاى پيدا كرده است:
“روزهاى خوشبختى مجددا خود را نشان مىدهد... يك فرصت طلايى براى حفظ و سرعت بخشيدن به رشد اقتصادى در انتظار است. (15) “بدون بحث و جدل”، “سياستهاى اقتصاد كلان” به مثابه كليدى براى موفقيتهاى اقتصادى پيش قراولى مىكند (به معناى وسعتبخشى اقدامات، بىقانونى و خصوصى سازي.) همچنين بحث حاكميت اقتصادي، موضع خود را در درون سازمان پژوهشى و آكادميك سراسر دنيا محكمتر كرده است. تحليلهاى انتقادى قويا دلسرد كننده مىنمايد؛ واقعيت اجتماعى و اقتصادى تنها از طريق يك مجراى روابط اقتصادى موهوم و جعلى كه در خدمت اهداف پنهان نظام اقتصاد جهانى است، به چشم مىخورد. تئورى اقتصادى حاكم بر جريان عمومي، نظريهاى بدون پايه و واقعيت (صرفا تئوري) را در فضاى اقتصادهاى كاربردى عملى مىكند. عقايد متعصب اقتصاد حاكم هيچ نوع نمونه تضمينى (پارادگم) در رابطه با تئورى اصلى را نه ارائه مىكند و نه به بحث مىگذارد. اساس اصلى جهانى شدن عبارت است از: تربيت نسلى وفادار و اقتصاددانان قابل اعتماد كه مايل به آشكار ساختن بنيادهاى اقتصاد بازار جهانى نيستند. به همين صورت، روشنفكران جهان سوم به سرعت به صف حاميان پارادگمىهاى نئوليبرال و بينالمللى كردن “علم” اقتصاد در مسير رويكرد جهانى بازسازى اقتصادى مىپيوندند. ............................