روش شناسي پست مدرن در علوم سياسي
اين نوشتار ضمن بيان مختصري از روششناسي و رهيافت پستمدرن درعلوم انساني، به اين بحث ميپردازد كه مواجهه پژوهشگربا رهيافتهاي نوين درعلوم سياسي بايد فعال، آگاهانه، گزينشگر و نقاد باشد وبا معيار قراردادن ملزومات واهداف پژوهش ازرهيافتهاي گوناگون بهره مند شودكه نام آن را ميتوان«رويكرد تلفيقي» نهاد.
هركار پژوهشي علمي بويژه درحوزه علوم انساني و سياسي نيازمند برخورداري از يك چارچوب منسجم آكادميك درساختار وظاهر وررويكرد و رهيافتي روشمند درمتن ومحتوا وباطن پژوهش است.
اساساً نوشتهها و گفتههاي فاقد اين دو ويژگي، هرچند مملو ازدانش و تجربه و اطلاعات باشند، ارزش علمي ندارند؛ يعني در واقع تكرار مكررات هستند و نه دانشي بردانش موجود ميافزايند(آسيب بنيادي پژوهش) و نه گرهي ازكار فروبسته بشر ميگشايند(آسيب كاربردي پژوهش). از اينرو محققان همواره بعد از انتخاب موضوع تحقيق، با روشها، چارچوبها ورهيافتهاي متعدد براي انجام پژوهش مواجه اند كه انتخاب يكي از آنها ضروري ودرعين حال مشكل و دغدغه آفرين است.
..................................