به اونجا رسیده بودیم که جومونگ از هه مو سو میپرسه که کی هستی و .. و هه مو سو هم میگه من حتی خودم هم دیگه فراموش کردم که کی هستم ….
نخست وزیر و یومیول به سلول هه مو سو میرسند ولی جومونگ قبل از اونا سلول رو ترک کرده بود و جایی پنهان شده بود که از دیدن یومیول و نخست وزیر تعجب میکنه !
هه مو سو وقتی صدای اومدن اونا رو میشنوه میگه : موسانگ تویی؟ — هه مو سو میفهمه که 2 نفر از قصر اومدن و میگه شما برای مدت طولانی هست که منو زندانی کردین برای چی یه دفعه به سراغم اومدید ؟ کی با شما اومده ظاهرا دفعه اولشون که میان اینجا

باقی ماجرا را در ادامه مطلب بخوانید .......