انقلاب و اشرافيت جديد
 
 
در طول سي سال از انقلاب گروه هايي همانند طلحه و زبير در كنار منافقان قديم به سوي اشرافيت جديد رفتند. آن روزها نيز شكاف طبقاتي پديد آمده بود، به گونه اي كه به اميرمومنان علي(ع) اجازه فعاليت و حركت داده نشد و درنهايت انقلاب نبوي را با شهادت علي(ع) در محراب عدالت، به بيراهه كشيدند.
نظامي كه كمونيست ها در پي آن بودند ايجاد نظامي بي طبقات اجتماعي بود. اين تفكر و انديشه سياسي و اجتماعي به سبب آن كه برخلاف طبيعت انساني و نظام جوامع بشري بوده درنهايت به شكاف عميق طبقاتي انجاميد و دو طبقه كارگران درنهايت تنگدستي و فقر و طبقه اشرافيت كمونيستي در كمال رفاه پديد آمد. 
در اوايل انقلاب نيز گروهك منافقين خلق (مجاهدين خلق) با همين تفكر برابري مطلق است كه نظريه جامعه بي طبقه توحيدي به معناي جامعه تك طبقه را مطرح مي كنند. با اين همه اين طرح ها و نظريه ها به سبب مخالفت با فطرت و طبيعت بشري نمي تواند پاسخي به خواسته هاي وي باشد.        ................................
 نگاهي به آمار هاي ارائه شده توسط احمدينژاد و موسوي
نگاهي به آمار هاي ارائه شده توسط احمدينژاد و موسوي  
 
 
 




 احمدينژاد در اجتماع عظيم مردم در خيابان آزادي (۳) و پاياني:
احمدينژاد در اجتماع عظيم مردم در خيابان آزادي (۳) و پاياني: